تفرشی، مصطفی بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== منابع==' به '==منابع مقاله==')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    تفرشى همواره از سوى علماى دوره‌هاى بعد، براى دقت علمى و دانش فراوان، ستايش شده است. سيره‌نويسان شيعى از تفرشى به بزرگى ياد كرده و وى را به تبحر در علم رجال، رفعت شأن علمى و ژرف‌نگرى ستوده‌اند. خوانسارى او را از پيشتازان سرشناس در دانش رجال حديث دانسته و وى را به كمال وثاقت، عدالت و دقت در ضبط، ستوده است.
    تفرشى همواره از سوى علماى دوره‌هاى بعد، براى دقت علمى و دانش فراوان، ستايش شده است. سيره‌نويسان شيعى از تفرشى به بزرگى ياد كرده و وى را به تبحر در علم رجال، رفعت شأن علمى و ژرف‌نگرى ستوده‌اند. خوانسارى او را از پيشتازان سرشناس در دانش رجال حديث دانسته و وى را به كمال وثاقت، عدالت و دقت در ضبط، ستوده است.


    اشتهار تفرشى بيشتر مرهون كتاب «نقد الرّجال» اوست كه دربارۀ شناخت راويان حديث نوشته و در 1015ق آن را به پايان برده است. هدف وى از تأليف اين اثر، به گفتۀ خودش...<ref>ج 1، ص 34</ref>، تدوين كتابى بوده كه جامع تمامى راويان حديث، به دور از خطا، همراه با نظم و ترتيب و دربردارنده آراى دانشمندان اين علم باشد تا كمبود تأليفات پيشينيان را جبران كند. رجاليان مشهور، كتاب وى را بسيار سودمند و دقيق و از بهترين آثار در رجال‌شناسى دانسته‌اند.
    اشتهار تفرشى بيشتر مرهون كتاب «نقد الرّجال» اوست كه دربارۀ شناخت راويان حديث نوشته و در 1015ق آن را به پايان برده است. هدف وى از تأليف اين اثر، به گفتۀ خودش...<ref>ج 1، ص34</ref>، تدوين كتابى بوده كه جامع تمامى راويان حديث، به دور از خطا، همراه با نظم و ترتيب و دربردارنده آراى دانشمندان اين علم باشد تا كمبود تأليفات پيشينيان را جبران كند. رجاليان مشهور، كتاب وى را بسيار سودمند و دقيق و از بهترين آثار در رجال‌شناسى دانسته‌اند.


    گفته‌اند كه وى با دانشمندانى چون شيخ [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]] و ميرزا محمد رجالى استرآبادى معاصر بوده و از آنان حديث نقل كرده است. مهم‌ترين استاد وى مولى عبداللّه تُستَرى بوده كه تفرشى در كتاب خود...<ref>ج 3، ص 99</ref>او را بسيار ستوده و بيشترين نكات تحقيقى آن را از او دانسته و در 1019ق. از وى اجازه روايى گرفته است. وى همچنين از محضر عبدالعالى بن على كَرَكى، فرزند [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]]، بهره برده و از او روايت كرده است. خوانسارى احتمال داده است كه سيد فيض‌اللّه بن عبدالقاهر حسينى نيز از جمله استادان وى بوده باشد.
    گفته‌اند كه وى با دانشمندانى چون شيخ [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]] و ميرزا محمد رجالى استرآبادى معاصر بوده و از آنان حديث نقل كرده است. مهم‌ترين استاد وى مولى عبداللّه تُستَرى بوده كه تفرشى در كتاب خود...<ref>ج 3، ص99</ref>او را بسيار ستوده و بيشترين نكات تحقيقى آن را از او دانسته و در 1019ق. از وى اجازه روايى گرفته است. وى همچنين از محضر عبدالعالى بن على كَرَكى، فرزند [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]]، بهره برده و از او روايت كرده است. خوانسارى احتمال داده است كه سيد فيض‌اللّه بن عبدالقاهر حسينى نيز از جمله استادان وى بوده باشد.


    تذكره‌نويسان مشهور متأخر، دربار شاگردان تفرشى مطلبى نقل نكرده‌اند. خوانسارى مى‌گويد كه هيچ مشاهده نكرده است عالمى از علماى حديث از تفرشى روايت كند. شرف‌الدين على شولستانى از تفرشى اجاز روايت گرفته و [[مجلسی، محمدباقر|محمدباقرمجلسى]]، نقد الرجال تفرشى را به واسط او در اختيار داشته است.
    تذكره‌نويسان مشهور متأخر، دربار شاگردان تفرشى مطلبى نقل نكرده‌اند. خوانسارى مى‌گويد كه هيچ مشاهده نكرده است عالمى از علماى حديث از تفرشى روايت كند. شرف‌الدين على شولستانى از تفرشى اجاز روايت گرفته و [[مجلسی، محمدباقر|محمدباقرمجلسى]]، نقد الرجال تفرشى را به واسط او در اختيار داشته است.

    نسخهٔ ‏۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۶

    تفرشی، مصطفی بن حسین
    نام تفرشی، مصطفی بن حسین
    نام های دیگر
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 1044 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE241AUTHORCODE


    مصطفى بن حسين تَفْرِشى رجالى، اصولى و فقيه امامى سده 10 و 11ق مى‌باشد. نسب وى از طريق حسن افطس، به امام زين‌العابدين(ع)مى‌رسد. در نوشته‌هاى تذكره‌نويسان، اطلاعات چندانى دربار زندگانى او در دست نيست؛ جز آنكه خوانسارى محتمل دانسته است كه وى از عموزادگان فيض‌الله بن عبدالقاهر حسينى، فقيه و متكلم رجالى باشد.

    تفرشى همواره از سوى علماى دوره‌هاى بعد، براى دقت علمى و دانش فراوان، ستايش شده است. سيره‌نويسان شيعى از تفرشى به بزرگى ياد كرده و وى را به تبحر در علم رجال، رفعت شأن علمى و ژرف‌نگرى ستوده‌اند. خوانسارى او را از پيشتازان سرشناس در دانش رجال حديث دانسته و وى را به كمال وثاقت، عدالت و دقت در ضبط، ستوده است.

    اشتهار تفرشى بيشتر مرهون كتاب «نقد الرّجال» اوست كه دربارۀ شناخت راويان حديث نوشته و در 1015ق آن را به پايان برده است. هدف وى از تأليف اين اثر، به گفتۀ خودش...[۱]، تدوين كتابى بوده كه جامع تمامى راويان حديث، به دور از خطا، همراه با نظم و ترتيب و دربردارنده آراى دانشمندان اين علم باشد تا كمبود تأليفات پيشينيان را جبران كند. رجاليان مشهور، كتاب وى را بسيار سودمند و دقيق و از بهترين آثار در رجال‌شناسى دانسته‌اند.

    گفته‌اند كه وى با دانشمندانى چون شيخ محمدتقى مجلسى، شيخ بهاءالدين عاملى و ميرزا محمد رجالى استرآبادى معاصر بوده و از آنان حديث نقل كرده است. مهم‌ترين استاد وى مولى عبداللّه تُستَرى بوده كه تفرشى در كتاب خود...[۲]او را بسيار ستوده و بيشترين نكات تحقيقى آن را از او دانسته و در 1019ق. از وى اجازه روايى گرفته است. وى همچنين از محضر عبدالعالى بن على كَرَكى، فرزند محقق ثانى، بهره برده و از او روايت كرده است. خوانسارى احتمال داده است كه سيد فيض‌اللّه بن عبدالقاهر حسينى نيز از جمله استادان وى بوده باشد.

    تذكره‌نويسان مشهور متأخر، دربار شاگردان تفرشى مطلبى نقل نكرده‌اند. خوانسارى مى‌گويد كه هيچ مشاهده نكرده است عالمى از علماى حديث از تفرشى روايت كند. شرف‌الدين على شولستانى از تفرشى اجاز روايت گرفته و محمدباقرمجلسى، نقد الرجال تفرشى را به واسط او در اختيار داشته است.

    تفرشى «نقد الرجال» را تنها يكى از تأليفات خود برشمرده است. به هر روى، گزارشى دال بر وجود كتابى ديگر از او در دست نيست.

    مامقانى تعجب كرده كه چرا تاريخ ولادت و درگذشت تفرشى با همه شهرتش، ضبط نشده و به ما نرسيده است. گزارش‌هاى اندكى دربار ايام حيات او در دست است. در 1044ق كه ملامراد تفرشى، «التعليقه السجاديه» را به پايان برده، تفرشى را با عبارت «أيدّه الله» دعا كرده كه نشان مى‌دهد هنوز در قيد حيات بوده است.

    نظر به آن‌كه تفرشى خود گزارش مى‌كند كه عبدالعالى بن على كركى (د 993ق) را درك كرده، كتاب نقد الرجال را نيز در 1015ق به پايان رسانيده و هم آن‌كه در اجازه شوشترى به تفرشى در 1020ق، با الفاظى در شأن يك جوان از وى ياد شده است، مى‌توان زندگى او را از حدود سال هاى دهه 980ق. تا حدود سال‌هاى دهه 1050ق دانست.

    پانويس

    1. ج 1، ص34
    2. ج 3، ص99

    منابع مقاله

    1. رهايى، يحيى، «دانشنامه جهان اسلام»، ج7، ص613-614.
    2. مهروش، فرهنگ، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامى»، ج15، ص678-679.


    وابسته‌ها