ترجمه نهجالبلاغه (دشتی): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهجالبلاغه') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
#مقدمه و متن كتاب | #مقدمه و متن كتاب | ||
#مقاله بررسى نهجالبلاغه ترجمه [[دشتی، محمد|محمد دشتى]]، بخشعلى قنبرى، مجله كتاب ماه دين، شماره 93، 94، تير و مرداد 1384، | #مقاله بررسى نهجالبلاغه ترجمه [[دشتی، محمد|محمد دشتى]]، بخشعلى قنبرى، مجله كتاب ماه دين، شماره 93، 94، تير و مرداد 1384، ص18-23 | ||
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۱۷
نام کتاب | نهجالبلاغة (ترجمه دشتی) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | نهجالبلاغه. فارسی - عربی |
پدیدآورندگان | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول (نويسنده)
شریف الرضی، محمد بن حسین (گردآورنده) دشتی، محمد (مترجم) |
زبان | فارسی
عربی |
کد کنگره | BP 38/041 1379 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبهها
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامهها علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار |
ناشر | مشهور |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1379 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE2665AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
ترجمه نهجالبلاغه دشتى، از ترجمههاى فارسى به قلم محمد دشتى (م 1330ش) است. اين ترجمه به دليل روان بوده و سادگى مفاهيم و نيز فهرستهاى موضوعى مختلف و عنوانبندىهاى مطالب نهجالبلاغه در سالهاى اخير مورد استقبال عموم قرار گرفته و بارها چاپ شده است. مترجم در مقدمه به نقائص ترجمههاى ديگر اشاره مىكند و انگيزه خود را از اين ترجمه رفع آن نقائص، ارائه ترجمهاى جامع، رعايت پيام-رسانى و حفظ امانت ذكر مىكند.
وى در اينباره مىنويسد: «با شناسايى و جمعآورى 30 ترجمه كامل از نهجالبلاغه، از قرن پنجم (به تصحيح عزيزاللّه جوينى) تا روزگار نورانى انقلاب اسلامى ايران، و برّرسى اهداف و شيوهها و قابليّتهاى نهفته در آن و با توجّه به ضرورت مطرح كردن مفاهيم نهجالبلاغه از نظر كاربردى در مجامع فرهنگى، به اين نتيجه رسيديم كه هنوز هم به ترجمههاى ديگرى نياز است، زيرا: يكى از جاذبههاى ادبى قلم زده، و ديگرى در مرز و حدود الفاظ و عبارات مانده برخى با شيوههاى ترجمه آزاد، دچار تندروىهايى شدهاند و برخى ديگر تفسير و ترجمه را به هم آميختهاند، بعضى در ترجمه تحتاللّفظى موفّق، امّا در پيامرسانى كوتاهى كردهاند و بعضى ديگر در پيامرسانى موفّق، امّا از حدود الفاظ و عبارات فاصله گرفتهاند و مخاطب ترجمهها نيز از نظر كاربردى متفاوتند: برخى از ترجمهها به قشر خاصّى از جامعه تعلّق دارد (تنها محقّقان و اديبان و اهل نظر مىتوانند از آن بهرهمند گردند)، و برخى ديگر به گونهاى سامان يافتهاند كه براى نسل معاصر قابل استفاده نيستند و كاربرد عمومى ندارند».
نويسنده پس از آن در مقدمه نسبتاً مفصل كتاب، به ويژگىهاى اين ترجمه اشاره كرده است. برخى از مهمترين اين ويژگىها، فهرستوار عبارت است از: 1- عنوانبندى به مفاهيم نهجالبلاغه (2730عنوان) در متن عربى و فارسى، 2-اشاراتى به علوم و فنون روز، 3- عمومى بودن ترجمه، 4- نامگذارى خطبهها، نامهها، حكمتها (1500عنوان)، 5- تفسير صحيح متشابهات و عبارتهاى مشكل، 6- فهرست موضوعى، داراى حدود 18000 عنوان كلى و جزئى، 7- مشخص كردن مخاطبهاى امام(ع) در نهجالبلاغه، 8- تبيين صحيح اهداف امام(ع) در طرح ارزشها و مبانى اعتقادى، 9- آوردن مدارك بعضى از احاديث موجود در كتاب، 10- اشاره به نقد مكاتب رايج در پاورقى، 11- تصحيح آدرسها و كلمات در ترجمه و فهرست.
وى مفاهيم نهجالبلاغه را به دو بخش تخصصى و فوق تخصصى تقسيم كرده و آنگاه به چگونگى آشنايى خود با نهجالبلاغه و نقش مؤثر شهيد مفتح اشاره كرده است. نبود فهرست و پژوهش جامع، وى را به تهيه معجمالمفهرس نهجالبلاغه برمىانگيزد.
فهرست موضوعى نهجالبلاغه كه به صورت الفبايى تنظيم شده، از ويژگىهاى مهم اين ترجمه است. هر چند اين موضوعات براساس سليقه و استنباط مترجم تنظيم شده است، اين موضوعبندى مىتواند دست كم حدود موضوعات مورد نياز پژوهشگران را مشخص و محدود كند.
چند نكته در نقد و ارزيابى مقدمه و متن اين ترجمه:
- مترجم در بيان انگيزههاى ترجمه ادعا كرده كه تمام ترجمههاى موجود به بخشى از زيبايى و شگفتىها و معارف نهجالبلاغه منحصر شده است؛ يكى با جاذبههاى ادبى قلم زده، ديگرى در حدود الفاظ باقى مانده و برخى نيز ترجمه و تفسير را در هم آميختهاند. به فرض درست بودن نظر مترجم بايد سؤال كرد كه آيا امكان دارد كه ترجمهاى پديد آيد كه بدون هيچ كاستى و نقصى تمام مزايا و ويژگىهاى عالى را داشته باشد؟ حقيقت آن است كه اگر كسى چنين ادعايى داشته باشد، مسلماً از مفهوم ترجمه درك كاملى ندارد. اساساً به تناسب تغييرات فرهنگى و ادبى جوامع بايد ترجمههاى جديد از متن دينى و غير دينى ارائه شود؛ چرا كه بنا بر برخى از نظريات، اساساً ترجمه واقعى، نمىتواند تحقق خارجى داشته باشد، بلكه هر ترجمه، خود نوعى تفسير است و ترجمه حاضر نيز تفسيرى از نهجالبلاغه است.
- نكته ديگرى كه مترجم مطرح كرده است، اين است كه اين ترجمه با همه مخاطبان نهجالبلاغه ارتباط برقرار مىسازد. اين ادعا نيز همانند ادعاى پيشين است. واقعيت آن است كه هيچ ترجمهاى، نمىتواند همه مخاطبان را ارضا و اقناع كند. مترجم مطالب نهجالبلاغه را به دو دسته تخصصى و فوق تخصصى تقسيم كرده است. آيا مطالب فوق تخصصى را همگان درمىيابند؟ به علاوه خود اميرمؤمنان نيز به گونهاى سخن نگفته است كه همگان، بتوانند مخاطب آن باشند. آيا روى سخن خطبه يك نهجالبلاغه با همگان است كه مترجم درصدد ارائه ترجمهاى است كه همگان بتوانند، مخاطب آن باشند؟! او در جايى آورده است كه مطالبى از نهجالبلاغه را تنها با فراگيرى علوم مقدماتى حوزههاى علميه و آگاهى از اصول استنباط و شيوههاى اجتهاد به ارزيابى گذاشته و حاصل تحقيقات عميق و گسترده را در ترجمه گنجانده، تا خواننده به آسانى پيام امام را دريافت كند. در اينكه مباحث مقدماتى رايج در حوزه علميه براى ترجمه نهجالبلاغه لازم است، شكى نيست؛ اما هرگز كافى نيست. بايد پرسيد كه آيا براى ترجمه نهجالبلاغه تنها مباحث اصولى لازم است و آيا توجه دقيق به ادبيات فارسى و فلسفه زبان و نظريه مؤلف در يك متن مقدس، ضرورى نيست؟
- در رابطه با ترجمه عناوين مطالب و موضوعات، در بسيارى موارد، ترجمه معادلهاى عناوين با واژگان عربى سازگارى ندارد و در مواردى نيز از نظر ادبيات فارسى كاملاً اشتباه است و مترجم براساس ادبيات عرب، معادلهاى فارسى را آورده است. براى مثال در خطبه 178 عنوان عربى «الحذر من الدنيا»، «روش برخورد با دنيا» ترجمه شده است كه اساساً معادل با آن نيست. در خطبه 173 «التحذير من الدنيا» نيز «شناخت دنيا» برگردان شده است.
- عدم آشنايى عميق مترجم با ادبيات فارسى به اشتباهات زيادى منجر شده است. از جمله عبارت «التحذير عن حب الدنيا» در خطبه 111 «هشدار از دنياپرستى» ترجمه شده است. يعنى براساس قواعد زبان عربى از حرف اضافه «از» براى كلمه هشدار استفاده شده؛ در حالى كه در زبان فارسى حرف اضافه «به»، «درباره» يا «نسبت به» براى كلمه هشدار به كار مىرود. روشن است كه مترجم حتى به معانى مختلف حرف «عن، من» نيز توجه نكرده و دچار چنين اشتباهى شده است.
- ترجمهها در مواردى در برگردان متن نيز دچار خطاهايى شده است. براى نمونه عبارتى از خطبه 173 را مىآوريم و ترجمه آن را با ترجمههاى ديگر مقايسه مىكنيم تا معلوم شود كه مترجم به رغم ايراداتى كه به ترجمههاى پيشين گرفته، نه تنها خود نتوانسته آن نقائص را برطرف سازد، بلكه از ترجمههاى پيشين نيز بهره نبرده است: «لعمرى لئن كانت الامامة لاتنعقد حتى يحضرها عامة الناس فما الى ذلك سبيل ولكن اهلها يحكمون على من غاب عنها ثم ليس للشاهدان يرجع و لا للغائب ان يختار». مترجم چنين ترجمه كرده است: «به جانم سوگند! اگر شرط انتخاب رهبر، حضور تمامى مردم باشد، هرگز راهى براى تحقق آن وجود نخواهد داشت، بلكه با حضور آگاهان داراى صلاحيت و رأى، و اهل حل و عقد(خبرگان ملت) رهبر و خليفه را انتخاب مىكنند، كه عمل آنها نسبت به ديگر مسلمانان نافذ است، آنگاه نه حاضران بيعتكننده، حق تجديدنظر دارند و نه آنان كه در انتخابات حضور نداشتند، حق انتخابى ديگر را خواهند داشت.»
ترجمه فيضالاسلام: «به جان خودم سوگند اگر امامت تا همه مردم حاضر نباشند، منعقد نگردد، هرگز صورت نخواهد گرفت؛ ولى كسانى كه اهل آن هستند، بر آنان كه هنگام تعيين امامت حاضر نيستند، حكم مىكنند و آن كه غايب بوده، نبايد ديگرى را اختيار كند.»
با مقايسه ترجمه فيضالاسلام و ترجمههاى ديگرى؛ مانند توفيقى و شيروانى به دست مىآيد كه از نظر دشتى انتخاب با شوراى حل و عقد(خبرگان) است؛ در حالى كه در ترجمههاى ديگر، حق انتخاب از آن عموم مردمى است كه در جلسه انتخابات حاضر شدهاند و تنها وظيفه اهل حق وعقد، ساكت كردن افراد اندك غايب در جلسه يا حاضرينى است كه در فكر انتخاب ديگرى بودند. به نظر مىرسد كه دشتى متن عربى را به دقت مطالعه نكرده و بر اساس رأى و استنباط شخصى ترجمه كرده و نتيجهاى مخالف نظر امام گرفته است.
در جمعبندى نهايى بايد اضافه كرد كه ترجمه حاضر نيز همانند ترجمههاى ديگر داراى مزايا و معايبى است؛ اما از آنجا كه در بسيارى از مراكز فرهنگى از اين ترجمه استفاده مىشود، لازم بود كاستىهاى آن مورد توجه قرار گيرد تا خوانندگان تصور نكنند كه هر چه در اين ترجمه آمده است، عين سخن على(ع) است. بلكه اين ترجمه نيز همانند ساير ترجمههاست و بايد با دقت مطالعه شود.
از مزاياى اين ترجمه به فهرستبندى مطالب، مىتوان اشاره كرد كه مترجم تمام مطالب نهجالبلاغه را تقسيمبندى كرده است؛ هر چند كه كاستىهاى قابل ملاحظهاى نيز دارد. اما در عين حال سرآغازى است، بر اقدامات ديگر در شناسايى مطالب نهجالبلاغه.
مزيت ديگر اين ترجمه روان بودن آن است كه به رغم كاستىهاى نسبى، خواننده از خواندن جملات فارسى احساس خستگى نمىكند. مزيت ديگر اين ترجمه ضمايم بسيار مفيد آن است: فهرست موضوعى مفصل، كه به صورت الفبايى و با ذكر شماره صفحات هر موضوع ذكر شده است؛ آوردن جدول تطبيقى مطالب نهجالبلاغه با ساير نسخهها با ذكر عبارتهاى آغازين هر خطبه، نامه و حكمت. گفتنى است كه مطالب اين نهجالبلاغه با 19 نسخه ديگر مطابقت داده شده است.
توضيحات لازم و مفيدى كه در پاورقى آمده است، از ديگر مزاياى اين ترجمه محسوب مىشود. ضمن اينكه مترجم واژگان نهجالبلاغه را نيز مورد توجه قرار داده و به بررسى آنها پرداخته است. امروزى بودن ترجمه نيز از محاسنى است كه به ارزش آن افزوده است و باعث شده تا مترجم مفاهيم نهجالبلاغه را به گفتمان عصر جديد وارد كند و خوانندگان با چنين فضايى آشنا شده، به درك مفاهيم اين كتاب شريف و تطبيق آن با عصر جديد نايل آيند.
در پايان به اين نكته نيز بايد اشاره كرد كه مترجم نكات تاريخى بسيار مفيد، بيان شأن نزول سخنان على(ع)، ذكر اختلاف نسخ، آوردن موضوعات كلى مطالب، مشخص كردن مخاطبان عام و خاص امام(ع)، تفسير عام و خاص و مطلق و مقيد، تبيين اهداف امام(ع)، آوردن اشعار مناسب و ذكر آمار و ارقام مرتبط در حاشيه ترجمه آورده است و لذا مىتوان اين ترجمه را ترجمهاى همراه با حواشى و تفسيرهاى مفيد ناميد.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب
- مقاله بررسى نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتى، بخشعلى قنبرى، مجله كتاب ماه دين، شماره 93، 94، تير و مرداد 1384، ص18-23