۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع ==' به '== منابع مقاله ==') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
برخى از اين ادله عبارتند از: | برخى از اين ادله عبارتند از: | ||
# صحه اسناد و سلسله راويان آنها. | |||
# كثرت و شهرت آنها بين راويان و محدثين. | |||
# يارى شدن بعضى به وسيله بعض ديگر و توافق آنها در معنى واحد. | |||
# موافقت آنها با ظاهر آيات و عمل اصحاب مشهور. | |||
# وجود در كتابهاى معتبر از جمله كتب اربعه و... | |||
كيفيت استدلال بر جواز تصريح به اسم مبارك ولى عصر(عج)، توسط هر يك از اين احاديث در سوم، بيان شده است. | كيفيت استدلال بر جواز تصريح به اسم مبارك ولى عصر(عج)، توسط هر يك از اين احاديث در سوم، بيان شده است. | ||
خط ۸۳: | خط ۷۹: | ||
پيرامون اين مسئله كه نام آن حضرت بايد با حروف مقطعه نوشته شود، نويسنده چند اشكال را مطرح كرده است؛ از جمله اين كه: | پيرامون اين مسئله كه نام آن حضرت بايد با حروف مقطعه نوشته شود، نويسنده چند اشكال را مطرح كرده است؛ از جمله اين كه: | ||
# در بسيارى از كتب، نام آن حضرت با حروف متصله نوشته شده و اين روايات چندان معتبر نيست. | |||
# هر چند كه حروف مقطعه نوشته شوند؛ اما به هر حال، در قرائت، متصله خوانده مىشوند و حداقل، در مورد قرائت آنها، هر دو احتمال متصله و منقطعه وجود دارد و وجود اين احتمال، در عدم صلاحيت استدلال، كافى است. | |||
# لازمه آن كه اين حروف مقطعه خوانده شود، كذب است، زيرا نام مبارك آن حضرت «محمد» است نه ميم، حا، ميم، دال و در غير اين صورت، تغيير نام لازم مىآيد و... | |||
در چهارم، احاديثى كه از تصريح به نام نهى كردهاند، مورد بررسى قرار گرفته است. | در چهارم، احاديثى كه از تصريح به نام نهى كردهاند، مورد بررسى قرار گرفته است. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۱: | ||
در ششم، به رجهان احاديث دال بر جواز تسميه نسبت به رواياتى كه از آن نهى كردهاند، اشاره شده است. نويسنده پس از ذكر اين مطلب كه بايد احاديث نهى را تأويل كرد، نظر خويش را پيرامون اين احاديث چنين بيان كرده است: | در ششم، به رجهان احاديث دال بر جواز تسميه نسبت به رواياتى كه از آن نهى كردهاند، اشاره شده است. نويسنده پس از ذكر اين مطلب كه بايد احاديث نهى را تأويل كرد، نظر خويش را پيرامون اين احاديث چنين بيان كرده است: | ||
# حديث هفتم و هشتم: دلالت دارند بر تخصيص نهى در زمان خوف و تقيه. | |||
# دوازدهم: دلات بر جواز بلكه رجحان تسميه دارد. | |||
# سيزدهم: بر تحريم سؤال از اسم آن حضرت دلالت دارد نه تحريم جواب و نه ذكر ابتداى اسم. | |||
وى معتقد است در هفت حديث باقيمانده نيز، حديث صحيحى كه بتوان به آن اعتماد كرد، وجود ندارد. | وى معتقد است در هفت حديث باقيمانده نيز، حديث صحيحى كه بتوان به آن اعتماد كرد، وجود ندارد. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۹۹: | ||
در هفتم، وجه جمع بين احاديث جواز و منع بيان شده است. در اين رابطه هفت وجه زير بيان شده است: | در هفتم، وجه جمع بين احاديث جواز و منع بيان شده است. در اين رابطه هفت وجه زير بيان شده است: | ||
# احاديث نهى بر حالت خوف و تقيه حمل شود. | |||
# اين احاديث به اوائل زمان غيبت مربوط باشد. | |||
# نهى مربوط به اسم خاص باشد. | |||
# منظور تعيين و دلالت بر شخص ايشان يا شيعيان باشد تا با آنها مبارزه شود. | |||
# حمل احاديث نهى به زمان غيبت و روايات جواز به زمان ظهور. | |||
# احاديث جواز مخصوص امام و نهى مختص به شيعه باشد. | |||
# نهى در مجامع و جواز در خلوت. | |||
در هشتم و نهم، وجه و شواهدى براى ادلهاى كه در فصول قبل ذكر شده، بيان گرديده است. از جمله اين كه مخالفين شيعه و تمام سلاطين اوايل غيبت، طبق احاديث وارده از رسول خدا(ص) مىدانستند كه امام دوازدهم اماميه قيام كرده و دولت آنها را تهديد خواهد كرد و لذا هميشه در پى وى بوده و مترصد فرصتى براى نابودى ايشان بودند و اين امر بهترين دليل و مؤيد وجى است كه احاديث نهى را حمل بر زمان تقيه و خوف مىكند. | در هشتم و نهم، وجه و شواهدى براى ادلهاى كه در فصول قبل ذكر شده، بيان گرديده است. از جمله اين كه مخالفين شيعه و تمام سلاطين اوايل غيبت، طبق احاديث وارده از رسول خدا(ص) مىدانستند كه امام دوازدهم اماميه قيام كرده و دولت آنها را تهديد خواهد كرد و لذا هميشه در پى وى بوده و مترصد فرصتى براى نابودى ايشان بودند و اين امر بهترين دليل و مؤيد وجى است كه احاديث نهى را حمل بر زمان تقيه و خوف مىكند. |
ویرایش