في ظلال العقيدة و الأخلاق: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|في ظلال العقيدة و الأخلاق {| class="wikitabl...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۳۷
نام کتاب | في ظلال العقيدة و الأخلاق |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | حيدري، کمال (نويسنده) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BP 211/5 /ح9ف9 |
موضوع | اخلاق - فلسفه
اخلاق اسلامي - فلسفه امامت - فلسفه توبه شفاعت شيعه اماميه - عقايد |
ناشر | دار فراقد |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1425ق , |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE05681AUTOMATIONCODE |
في ظلال العقيدة و الأخلاق، مجموعهای است مشتمل بر سخنرانیها و درسهای سید کمال حیدری، که به قلم محمدجواد زبیدی به رشته تحریر درآمده است.
ساختار
این مجموعه، شامل چهار کتابچه (یا چهار بخش مستقل) در موضوعات زیر میباشد:
- مقدمهای درباره علم اخلاق؛
- روشهای بحث امامت بین نظریه و تطبیق؛
- توبه و تحقیقی در شروط و آثار آن؛
- مفهوم شفاعت در قرآن.
گزارش محتوا
بخش نخست (کتابچه نخست)، مقدمهای است در علم اخلاق. نویسنده در این بخش، ابتدا در ذیل یک تمهید، به اهمیت عنصر اخلاقی در قرآن کریم اشاره نموده و به بررسی آیات 4 سوره قلم: وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ (و راستى که تو را خویى والاست) و 9 سوره شمس: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (که هرکس آن را پاک گردانید، قطعاً رستگار شد) و نیز روایات صادرشده از پیامبر(ص) پیرامون اخلاق حسنه و اهمیت آن پرداخته و سپس در سه بحث زیر، موضوعات را پی گرفته است: در بحث نخست که به تعریف علم اخلاق اختصاص یافته است، ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی اخلاق تعریف شده و سپس، ضمن بررسی جایگاه علم اخلاق در منظومه دانشها و معارف انسانی و تعریف علم اخلاق، به بحث پیرامون قوای ظاهری و باطنی نفس پرداخته شده است. قوای نفسانی، در تقسیم ابتدایی و اولیه خود، به سه جنس نفس نباتی، نفس حیوانی و نفس انسانی، تقسیم میشود. نفس نباتی، دارای سه قوه غاذیه، منمیه و مولده است. نفس حیوانی نیز دارای دو قوه محرکه و مدرکه بوده و قوه محرکه خود به دو قسم باعثه و فاعله تقسیم شده و قسم باعثه دارای دو شعبه شهوانیه و غضبیه میباشد. قوه مدرکه نیز به دو قسم مدرکه از خارج و مدرکه از داخل، تقسیم شده است که مدرکه از خارج، همان حواس پنجگانه لامسه، چشایی، بویایی، بینایی و شنوایی است. اما قوه مدرکه از داخل (باطن)، دارای اقسام زیر میباشد: حس مشترک؛ خیال؛ وهم؛ حافظه؛ متصرفه؛ متخیله و مفکره[۱].
ابواب بهشت و دوزخ؛ قوای نفس انسانی؛ نفس و قوای چهارگانه آن (قوه عقلیه، غضبیه، شهویه و وهمیه)؛ اعتدال قوای نفسانی؛ فضایل مربوط به حکمت و عفت؛ فضایل مربوط به شجاعت و فضایل مربوط به سخاوت، از جمله موضوعات مطرحشده در این بحث میباشد[۲].
در بحث دوم، به بررسی امکان تغییر اخلاقیات، پرداخته شده است. نویسنده ادعای عدم امکان تغییر در اخلاقیات انسانی بهصورت مطلق و سالبه کلیه را با توجه به آیات، روایات و تجربه خارجی، ادعایی اشتباه و غیر قابل قبول دانسته است[۳]. اما بااینحال، به این امر اعتراف دارد که تمامی مردم، در مورد این قبول تغییر، در درجه واحدی قرار نداشته و با یکدیگر، اختلاف دارند[۴].
در بحث سوم، به بررسی طرق اصلاح اخلاقیات انسان پرداخته شده و در این زمینه، به سه مسلک زیر، اشاره شده است: تهذیب اخلاق بهوسیله اهداف صالح دنیوی؛ تهذیب اخلاق از خلال اهداف اخروی و تهذیب بهوسیله حب الهی[۵].
در بخش دوم (کتابچه دوم)، در ضمن یک مقدمه و دو قسم به شرح زیر، به بررسی راهها و روشهای کلامی و قرآنی بحث از امامت پرداخته شده است: در مقدمه، ضمن اشاره به اهمیت و ضرورت بحث مستمر پیرامون امامت، به بیان اثر روشی بحث امامت در اختلاف امت، پرداخته شده است[۶].
در قسم اول، در ضمن دو فصل زیر، روشهای بحث پیرامون امامت، بررسی شده است: در فصل نخست، به بحث و بررسی روش کلامی پرداخته شده است. این روش، روشی است که بسیاری از علمای علم کلام از آن استفاده کرده و بهوسیله دلایل عقلی، به اثبات امامت و شرایط آن پرداختهاند. به اعتقاد نویسنده، میتوان این روش را روش «إني» (رسیدن از معلول به علت) نامید؛ زیرا در این روش، از خلال مسؤلیتهایی که برعهده امام نهاده شده، به شرایطی که لازم است امام دارا باشد، رسیده شده است[۷].
نویسنده بدین منظور، به بررسی روش کلامی بحث از امامت در مکتب خلفا و مکتب اهلبیت(ع) و مسئولیتها، وظایف و شرایط امام در این دو مکتب پرداخته و از مصادیق امامت در خلال روش کلامی، سخن گفته است[۸].
روش دیگری که برای بحث امامت مورد استفاده قرار گرفته است، روش قرآنی است. در این روش با استفاده از آیات قرآن کریم و روایات وارده در این خصوص، حقیقت امامت و شرایط آن معرفی گردیده است[۹].
قسم دوم در سه فصل زیر، مطالعه و بحثی کاربردی و تطبیقی در آیات قرآن کریم پیرامون موضوع امامت میباشد: در فصل نخست، به بررسی آیه مبارکه 119 سوره توبه: يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (اى کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و با راستان باشید)، پرداخته شده و موضوعات زیر پیرامون آن، مطرح گردیده است: معنای تقوا و نقش و اهمیت آن؛ معنای لغوی، عرفی و قرآنی صدق و صادقین؛ متقیان و همراهی آنان با صادقان[۱۰].
در فصل دوم، به بررسی استدلالات مطرحشده پیرامون امامت عامه و خاصه در آیه مبارکه پرداخته شده و در پایان، اشکالات واردشده بر این استدلالات، پاسخ داده شده است[۱۱].
سومین بخش (سومین کتابچه)، تحقیقی است درباره توبه و شرایط و آثار آن. نویسنده ابتدا در مقدمهای، به بیان فضیلت توبه در قرآن و احادیث پرداخته و سپس ضمن بیان ماهیت توبه، به این نکته اشاره دارد که توبه اختصاص به حیات دنیوی دارد[۱۲].
نویسنده با استفاده از آیات و روایات، به اثبات این امر پرداخته که توبه عبد، محفوف به دو توبه از خداوند بوده و قبول توبه بندگان توسط خدای تعالی، فضلی از جانب اوست. وی در ادامه به بررسی حکمت تشریع توبه و ارکان و شرایط آن پرداخته است[۱۳].
از جمله موضوعات مهم این کتابچه، عبارتند از: شروط کمال توبه؛ توبه نصوح؛ وجوب فوری توبه؛ گناهانی که توبه از آنها واجب است؛ تمییز میان گناهان کبیره و صغیره؛ کبائر در روایات؛ درمان اصرار بر گناهان؛ اقسام توبهکنندگان؛ مراتب توبه و توبهکنندگان و توبه و استغفار انبیا(ع).
بحث شفاعت از مباحث مهم در فکر اسلامی است و بااینکه از حقایق واضح قرآنی است و دهها آیه در مورد آن وارد شده، اما سؤالات و شکالات زیادی به تعریف و حقیقت و وقوع آن به وجود آمده است. برخی منکر شفاعت هستند و آن را مانند سوء استفاده از موقعیت و دور زدن قانون میدانند؛ درحالیکه اگر اصل شفاعت به این شکل باشد، مورد رضایت خداوند متعال قرار نمیگیرد. برخی دیگر شفاعت را از این جهت که موجب تجری انسان میشود، نفی میکنند؛ چراکه با وجود شفاعت، جرأت بر گناه زیاد میشود. برخی دیگر شفاعت را قبول دارند، اما میگویند تنها به دست خداوند است و در غیر این صورت آن را شرک میدانند و برخی دیگر شفاعت را تنها در مورد کسی که در قید حیات است، میپذیرند. نویسنده در آخرین کتابچه، تعاریف شفاعت را مورد بررسی قرار داده و با استفاده از آیات و روایات به این مبحث پرداخته و تمامی شبهات در این زمینه را پاسخ داده است[۱۴].
وی در این کتابچه، با بهره جستن از منابع روایی و تفسیری در ضمن سه فصل، ابتدا به تبیین شفاعت، اقسام شفاعت، شافعان و شفاعتشوندگان و شرایط آنان پرداخته و در ادامه به شبهات مطرحشده درباره شفاعت پاسخ داده است. در فصل سوم، با اشاره به روایات، نیاز همه انسانها به شفاعت پیامبر اسلام(ص) را متذکر شده و مقام شفاعت را برای ائمه اطهار(ع)، فاطمه زهرا(س)، مؤمنان، ملائکه، شهدا و علما اثبات کرده است[۱۵].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص7-52
- ↑ ر.ک: همان، ص54-69
- ↑ ر.ک: همان، ص72
- ↑ ر.ک: همان، ص74
- ↑ ر.ک: همان، ص95-113
- ↑ ر.ک: همان، ص127-129
- ↑ ر.ک: همان، ص135
- ↑ ر.ک: همان، ص136-143
- ↑ ر.ک: همان، ص146-151
- ↑ ر.ک: همان، ص159-183
- ↑ ر.ک: همان، ص185-229
- ↑ ر.ک: همان، ص241-255
- ↑ ر.ک: همان، ص257-272
- ↑ ر.ک: بینام
- ↑ ر.ک: آشنایی با کتابشناسی شفاعت
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- بینام، «پایگاه مرکز جامع پژوهشهای تکفیری»، به آدرس اینترنتی:
- «آشنایی با کتابشناسی شفاعت»، پایگاه جامع امامزادگان و بقاع متبرکه ایران اسلامی، به آدرس اینترنتی:
http://emamzadegan.ir/articles/printpage-6515.aspx