عقائد السلف: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|عقائد السلف {| class="wikitable aboutBookTable" style="...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۴۲
نام کتاب | عقائد السلف |
---|---|
نام های دیگر کتاب | الرد علي الزنادقه والجهميه
خلق افعال العباد الاختلاف في اللفظ و الرد علي الجهميه و المشبهه الرد علي الجهميه رد الامام الدارمي علي المريسي العنيد |
پدیدآورندگان | ابن حنبل، احمد بن محمد (نويسنده)
ابنقتيبه، عبدالله بن مسلم (نويسنده) دارمي، عثمان بن سعيد (نويسنده) بخاري، محمد بن اسماعيل (نويسنده) طالبي، عمار جمعي (محقق) نشار، علي سامي (محقق) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BP 207/5 /ع7 |
موضوع | اسلام - فرقهها
اهل سنت - عقايد جهميه - دفاعيهها و رديهها سلفيه - عقايد مشبهه - دفاعيهها و رديهها |
ناشر | دار السلام |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | مجلد1: 2007م , 1428ق, |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE14696AUTOMATIONCODE |
عقائد السلف، مجموعهای است از پنج کتاب به نامهای «الرد علی الزنادقة و الجهمية» تألیف احمد بن حنبل (164-241ق)؛ «خلق أفعال العباد»، بخاری (199-256ق)؛ «الاختلاف في اللفظ و الرد علی الجهمية و المشبهة»، تألیف ابن قتیبة (213-276ق)؛ «الرد علی الجهمية» و «رد الإمام الدارمي علی المريسي العنيد»، تألیف عثمان بن سعید دارمی (حدود200-280ق). این مجموعه توسط علی سامی نشار و عمار جمعی طالبی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
در واقع این پنج کتاب ردیههایی است از طرف برخی از عالمان بزرگ اهل سنت بر آثار و افکار بنیانگذار فرقه کلامی جهمیه، جهم بن صفوان (متوفی 128ق) و همفکران او.
ساختار
کتاب با مقدمه مفصلی از محققین آغاز شده، سپس پنج کتاب مذکور آمده است.
کتاب اول شامل نه عنوان با نام «بیان» است و در انتهای آن نظر ابوداود سجستانی درباره جهمیه آمده است.
کتاب دوم در دو بخش، بخش اول در سه قسمت و بخش دوم در هفت باب است.
کتاب سوم، خالی از هرگونه بخش و باب است.
کتاب چهارم، شامل پانزده باب است.
کتاب پنجم، در سه بخش و هرکدام دارای ابواب و فصولی است.
در پایان کتاب، تفسیر محاسن التأويل محمد جمالالدین قاسمی آمده است.
گزارش محتوا
جهمیه (که مطالب این مجموعه در انتقاد ار افکار آنها نگاشته شده)، از فرقههای متقدم اسلامی، پیروان جهم بن صفوان است. جهم در عالَم فاعلی غیر از خدا نمیدید و نسبت دادن افعال به مردم را از روی مجاز میدانست. بدین ترتیب، او قائل به جبر بود و اندیشهاش از این حیث کاملاً در تقابل با اندیشه جعد – که قدریمسلک و قائل به اختیار بود – قرار میگرفت. برخی عقاید او عبارت است از اینکه او ایمان را به معرفت و قلب میدانست نه به اقرار و کفر را هم صرفاً جهل به خدا تلقی میکرد. او خدا را شیء نمیدانست، بلکه بهوجودآوردنده اشیاء میدانست. برخی صفات همچون تکلم را از خدا سلب مینمود. قرآن را مخلوق میدانست. بهشت و دوزخ را جاودانی نمیدانست و... [۱].
در بخشی از مقدمه، بیان شده است که افکار جهمیه برگرفته از افکار و آراء فلاسفه، صابئین و یهودیان است[۲]. با پیدایش افکار جهمیه، تأویل که ریشه فتنه در تعطیل نصوص بشمار میآید پدید آمد و تأویل روایات و نصوص از معانی لغوی و شرعی به معانی باطنی و عرفانی دنبال شد و این نوع تأویلات باعث گمراهی و از بین رفتن شریعت میشد؛ بنابراین برخی از علمای سلف با این تفکر به مبارزه برخاستند و آثاری را خلق نمودند[۳].
محققین در ادامه به زندگینامه نویسندگان و معرفی هرکدام از این پنج اثر پرداختهاند.
الرد علی الزنادقة و الجهمية
این اثر احمد بن حنبل، از مهمترین آثاری است که در رد زنادقه و مشککان در قرآن به نگارش درآمده است[۴].
احمد بن حنبل، این کتاب را بر دو قسم تقسیم نموده است: بخش اول کتاب، در پاسخ به زنادقه نگاشته شده است؛ آنهایی مردم را درباره قرآن به شک میافکندند. آنان، آیات معینی را بریده از سیاق آنها و جداشده از مجموعه قرآن، در نظر میگرفتند و ادعا میکردند که اینها با آیات دیگر متناقضند و... بخش دوم کتاب مشتمل بر رد بر فرقه جهمیه و بنیانگذار آن است[۵].
مثلا زنادقه میگویند: دو آیه هٰذٰا يوْمُ لاٰ ينْطِقُونَ وَ لاٰ يؤْذَنُ لَهُمْ فَيعْتَذِرُونَ (مرسلات: 35-36) (این روزی است که سخن نمیگویند و به آنان اجازه داده نمیشود که عذرخواهی کنند) با آیه ثُمَّ إِنَّكمْ يوْمَ اَلْقِيٰامَةِ عِنْدَ رَبِّكمْ تَخْتَصِمُونَ (زمر: 31) (سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله خواهید کرد)، متناقضند. احمد بن حنبل به این شبهه چنین جواب میدهد: دو آیه سوره مرسلات مربوط به اوایل برانگیخته شدن انسانها در روز قیامت است و به مدت شصت سال حق هیچگونه حرفی را ندارند و وقتیکه به آنها اجازه تکلم داده میشود، آنها میگویند: رَبَّنٰا أَبْصَرْنٰا وَ سَمِعْنٰا فَارْجِعْنٰا نَعْمَلْ صٰالِحاً إِنّٰا مُوقِنُونَ (سجده: 12) (پروردگارا! بینا شدیم و شنوا گشتیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته کنیم؛ چراکه ما یقین داریم). وقتی به انسانها اذن کلام داده شد، به سخن میآیند و به مجادله میپردازند و این همان مضمون آیه 31 زمر است[۶].
خلق أفعال العباد
محمد بن اسماعیل بخاری (متوفی ٢٥٦ق)، از پیشوایان برجسته اصحاب حدیث در سده سوم، تبیینی ارائه کرده است که بعدها از سوی ابن تیمیه (م. ٧٢٨ق) نیز شرح و بسط داده شده و راه حلی برای مشکل تاریخی جبر و تفویض دانسته شده است[۷].
او در کتابی با عنوان «خلق أفعال العباد»، از یحیی بن سعید نقل کرده است: «همیشه از اصحاب و [بزرگانمان] میشنیدم که میگفتند: افعال بندگان مخلوق است». بخاری در توضیح این کلام مینویسد: «حرکات، صداها، اکتساب و نوشتن افراد، مخلوق خداست». وی به آیات و روایات متعددی تمسک میکند که همه امور و از جمله فعل انسان را مخلوق خداوند میشمارد. ابن تیمیه نیز بارها در آثار خود به نقل از پیشوایان اصحاب حدیث، خداوند را خالق اعمال عباد معرفی کرده است و مدعی است که جمهور اهل سنت از اصحاب حدیث و فقه و تفسیر و تصوف در این مسئله اجماع دارند[۸].
در این میان، بخاری در کتاب مزبور به مطلبی اشاره کرده است که میتواند نظریهای جدید برای جمع خالقیت خدا و فاعلیت انسان نسبت به افعال اختیاری باشد. وی پس از بیان اختلاف مردم در مسئله فعل و فاعل و مفعول، میگوید: قدریه همه افعال را از انسان دانسته و از خداوند سلب میکنند؛ در مقابل، جبریه همه افعال را از خدا میدانند و برای انسان سهمی قائل نیستند؛ اما ازنظر وی، دیدگاه اهل علم و نظریه قابلقبول این است که افعال بندگان، مخلوق خدا و درعینحال فعل انسان است، نه فعل خداوند. آنچه فعل خداست خلق کردن است، اما مخلوق یا همان مفعول، فعل او نیست؛ زیرا فعل و مفعول دو چیز است. بخاری در این بیان تلاش کرده است نظریه اصحاب حدیث را در مقابل دیدگاه جهمیه و قدریه قرار دهد و در حقیقت، راه سومی میان جبر و تفویض معرفی کند. در این نظریه، در عین باور به خالق بودن خداوند نسبت به اعمال بندگان، فاعلیت حقیقی انسان نیز پذیرفته میشود[۹].
الاختلاف في اللفظ و الرد علی الجهمية و المشبهة
این کتاب، تألیف ابن قتیبه، در رد فرقههایی، مانند مشبهه و جهمیه و کرّامیه است. او در این کتاب به رد دیدگاههای این گروهها پرداخته و به اهل کلام و معتزله نیز تاخته است. پس او سنی اهل حدیث است[۱۰].
موضوعهایی که در این کتاب موردبحث قرار گرفته، بدون هرگونه عنوانبندی بهطور کلی شامل مواردی از قبیل قدر، تشبیه، خلق قرآن، رؤیت خداوند، عرش الهى و بررسى احادیث مختلف در این باب میشود. انبوهى از اطلاعات موجود در «تأويل مختلف الحديث» و حتى بسیاری از عبارات آن عیناً در این کتاب تکرار شده است[۱۱].
الرد علی الجهمية
کتاب الرد علی الجهمية، تألیف ابوسعید عثمان بن سعید دارمی (م 280ق)، از مهمترین کتب صفاتیه است که دارمی آن را در رد جهمیّه (پیروان جهم بن صفوان) که به نفی صفات معتقد بودند نوشته است[۱۲]. برخی نیز میگویند: احمد بن حنبل و دارمی، کتابی با عنوان الرد علی الجهمية، به نگارش درآوردند و هدف آنان مبارزه با اعتزال و عقلگرایی بوده است[۱۳].
عثمان بن سعید دارمی، در کتاب الرد علی الجهميه، روایات متعددی را نقل کرده که اولین مخلوق خداوند «قلم» است و همه چیز را تا قیامت نوشته است؛ حتی عمل انسانها از پیش در تقدیر ثبت شده و پیش از تولد هر انسانی نوشته شده است که شقی و اهل دوزخ است یا سعید و اهل بهشت. دیدگاه قدریه درباره مسئله تقدیر سبب شد، موضوع ایمان به قضا و قدر جزو اعتقادات اصلی اصحاب حدیث دانسته شود[۱۴].
رد الإمام الدارمي علی المريسي العنيد
بشر مریسی (متوفی 218ق)، از حنفیان بغداد بود. او در مظان این اتهام قرار داشت که مقدمات جریان محنه را از نظر فکری (ایدئولوژی) فراهم کرده است؛ ازاینرو، موردانتقاد شدید اصحاب حدیث قرار گرفت. خود بشر نه عراقی بود و نه ایرانی، بلکه از مصر برخاسته بود و شافعی را از آنجا میشناخت.
او از طرفداران خلق قرآن بود و در کتاب خود، «كفر المشبهة»، اصحاب حدیث را به ارائه تصویر نادرست و گمراهکنندهای از خداوند و بهاینترتیب به بیایمانی متهم نمود. او به اختیار انسان اعتقاد نداشت؛ ازاینرو، اصحاب حدیث او را با جهم بن صفوان مقایسه میکردند[۱۵].
اصحاب حدیث، شروع به تاختن بر تعقیبکنندگان سابق خود و همطراز کردن آنان با کفار آن زمان، یعنی زنادقه، نمودند؛ بهترین مثال، «الردّ علی الزنادقة و الجهمية» از احمد بن حنبل است. مؤلف دیگر، عثمان بن سعید دارمی است که ابتدا در کتاب «الرد علی الجهمية» کوشیده بود بر پیشانی «جهمیه» داغ ننگ و رسوایی زندقه بزند و بدین وسیله آنان را خارج از حوزه اسلام قرار دهد؛ هنگامیکه با اعتراض و مخالفت مواجه شد، کتاب دیگری با نام «الرد على بشر المريسي العنيد» نوشت[۱۶].
در وقع نزاع در اصل بر سر تصویر خدا بود. بشر به خداوند چند صفت ذاتی قدیم که بهطور نظری قابل استنتاجند، یعنی قدرت، علم، اراده و «تخلیق»، نسبت داده بود؛ اما از اینکه از اسماء خداوند که در قرآن کریم وجود داشتند، صفاتی بسازد، امتناع ورزید؛ زیرا قرآن مخلوق است و این اسماء «مستعارند»؛ یعنی برگرفته از زبان انسانند. او این مطلب را با آن آیات قرآنی که در آنها خداوند چون یک انسان توصیف میشود، درحالیکه از دستانش، چشمانش و جز آن سخن به میان میآید، اثبات مینمود. بهاینترتیب، بحث و جدل به مسئله تشبیه موکول شد. اصحاب حدیث به این کشمکش دامن زدند؛ بدین ترتیب که افزون بـر قرآن کریم احـادیث بیشماری را که در قالبی تشبیهگرایانه بیان شده بودند، مطرح کردند[۱۷].
عقایدی که در این کتاب بهعنوان اعتقادات بشر مریسی مورد رد و انکار قرار گرفته است از این شمار است: مخلوق بودن اسماء الهی؛ خلق قرآن و اعتقاد او به اینکه کلام خداوند «جعل» خداست؛ استناد بشر مریسی حتی به دلایل نقلی برای اینکه خداوند قابل درک با حواس پنجگانه بشری نیست؛ عدم رؤیت باری در آخرت؛ عدم باور به حدیث نزول باری تعالی؛ تأویل آیات و احادیث صفات باری از سوی بشر مریسی؛ عدم اعتقاد به واقعیت مستقل صفات باری و بلکه ارجاع همه این صفات به ذات باری که دارای وحدت ذاتی و صفاتی است؛ مخالفت با هرگونه تشبیه باری با مخلوقات؛ تأویل برخی احادیث تشبیهی با وجود پذیرش اصل حدیث (بهطور مثال حدیث رؤیت) و گاهی نیز رد برخی احادیث تشبیهی و تشکیک در صحت انتساب این احادیث و دست آخر اعتقاد او به اینکه خداوند همه جا هست[۱۸].
وضعیت کتاب
فهرست محتویات در پایان کتاب آمده است.
آدرس آیات در درون متن و پایان هر آیه قید شده است. پاورقیها به توضیح برخی از مطالب و نیز اصلاح برخی از واژههای کتاب اختصاص یافته است.
پانویس
- ↑ ر.ک: هاشمی، محمدمنصور، ج11، ص536-537
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص7
- ↑ ر.ک: همان، ص7-8
- ↑ همان، ص11
- ↑ ر.ک: همان، ص14-15
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص41
- ↑ ر.ک: طالقانی، سید حسن، ص30
- ↑ ر.ک: همان، ص36
- ↑ ر.ک: همان، ص38
- ↑ ر.ک: احمدی، محمدقاسم، ص13
- ↑ ر.ک: آذنوش، آذرتاش، ج4، ص457
- ↑ ر.ک: حجت، هادی، ص107
- ↑ ر.ک: بارانی، محمدرضا، ص103
- ↑ ر.ک: طالقانی، سید حسن، ص31
- ↑ یوزف فان اس، ج19، ص76
- ↑ ر.ک: همان، ص76-77
- ↑ ر.ک: همان، ص77
- ↑ ر.ک: پایگاه اینترنتی بررسیهای تاریخی
منابع مقاله
- آذرنوش، آذرتاش، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، ج4، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1377.
- یوزف فان اس، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، ج19، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، چاپ اول، 1390.
- هاشمی، محمدمنصور، دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ج11، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1386ش.
- طالقانی، سید حسن، «تمایز میان خالقیت و فاعلیت، نظریهای ناتمام برای فرار از جبر و تفویض»، تحقیقات کلامی، بهار 1395، شماره 12، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور، به آدرس:
- احمدی، محمدقاسم، «بررسی تطبیقی شخصیت و آثار ابن قتیبه و ابوحنیفه دینوری و نقش آن دو در تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی»، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، تابستان 1386، شماره 14، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور، به آدرس:
- حجت، هادی، «اصحاب حدیث، حدیثگرایی و حدیثزدگی»، علوم حدیث، زمستان 1383، شماره 34، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور، به آدرس:
- بارانی، محمدرضا، «رویکرد امامیه و حنابله در بغداد دوره آلبویه در زمینه توحید کتاب و سنت»، پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی، پاییز 1388، شماره 29، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور، به آدرس:
- پایگاه اینترنتی بررسیهای تاریخی در دیماه 1396، به آدرس:
http://ansari.kateban.com/post/794