۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==ساختار کتاب==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
از جمله رموزی که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] بکار برده «زهر خوردن» است. شارح این رمز را در تبیین بعد عملی انسان دانسته و چنین استدلال میکند: «چه در اعتدال نفوس شهوانی و غضبی و آنچه ازین قوت تولد میکند و رغبت صادق گردانیدن به مفارقت این جهانی و جهد کردن در آن به حقیقت از زهر خوردن کمتر نیست». نیاز به مرشد و معلم مطلبی است که در تاکید بر آن آمده است: «اما آنک گفت هر که را بال نبود، پر و بال بدست آوردن در ما تقدم، گفته آمد که هر که را قوت آن نبود که به مجرد حدس او را علوم معلوم گردد، ما بقی به استاد مرشد و معلم و حدود وسطی محتاج باشد».<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۷۹</ref> | از جمله رموزی که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] بکار برده «زهر خوردن» است. شارح این رمز را در تبیین بعد عملی انسان دانسته و چنین استدلال میکند: «چه در اعتدال نفوس شهوانی و غضبی و آنچه ازین قوت تولد میکند و رغبت صادق گردانیدن به مفارقت این جهانی و جهد کردن در آن به حقیقت از زهر خوردن کمتر نیست». نیاز به مرشد و معلم مطلبی است که در تاکید بر آن آمده است: «اما آنک گفت هر که را بال نبود، پر و بال بدست آوردن در ما تقدم، گفته آمد که هر که را قوت آن نبود که به مجرد حدس او را علوم معلوم گردد، ما بقی به استاد مرشد و معلم و حدود وسطی محتاج باشد».<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۷۹</ref> | ||
شارح سپس به رمزهایی مانند: شترمرغ، افعی و خفاش اشاره میکند و پس از تبیین منظور بوعلی از به- کار گیری آنها به این نکته لطیف اشاره میکند که آدمی نیز باید کمتر از این موجودات نباشد و نفس اماره را دربند کشد و به خلق فرشتگان درآید. وی میافزاید: «مقصود از این اشارت خواجه آنست که آدمی تواند بود که به مرتبه ملائک رسد و تواند بود که به مرتبه از بهایم کمتر باشد....» . شارح در برخی از فقرات پایانی رساله نیازی به توضیح ندیده است و به ترجمه عبارت اکتفا کرده است. بعد از این مطالب رساله الطیر مؤخرهای دارد که ابنسینا به خواهش برخی دوستان نگاشته و در آن صفات حضرت ملک و شکوه زیبایی او را وصف کرده است. در انتهای کتاب، شارح به تبیین احوال نفوس در سعادت و شقاوت پرداخته و چگونگی مستعد شدن برای قبول فیض الهی را به اقتضای مقام شرح میکند. وی در آخر با کمال تواضع از اینکه شرح رموز نارسا بوده عذر تقصیر خواسته است.<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۹۷</ref> | شارح سپس به رمزهایی مانند: شترمرغ، افعی و خفاش اشاره میکند و پس از تبیین منظور بوعلی از به- کار گیری آنها به این نکته لطیف اشاره میکند که آدمی نیز باید کمتر از این موجودات نباشد و نفس اماره را دربند کشد و به خلق فرشتگان درآید. وی میافزاید: «مقصود از این اشارت خواجه آنست که آدمی تواند بود که به مرتبه ملائک رسد و تواند بود که به مرتبه از بهایم کمتر باشد....». شارح در برخی از فقرات پایانی رساله نیازی به توضیح ندیده است و به ترجمه عبارت اکتفا کرده است. بعد از این مطالب رساله الطیر مؤخرهای دارد که ابنسینا به خواهش برخی دوستان نگاشته و در آن صفات حضرت ملک و شکوه زیبایی او را وصف کرده است. در انتهای کتاب، شارح به تبیین احوال نفوس در سعادت و شقاوت پرداخته و چگونگی مستعد شدن برای قبول فیض الهی را به اقتضای مقام شرح میکند. وی در آخر با کمال تواضع از اینکه شرح رموز نارسا بوده عذر تقصیر خواسته است.<ref>شرح رسالة الطیر، شارح گمنام، ص۹۷</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش