الفقه، المرور (طبع قدیم): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    جز (جایگزینی متن - '== ساختار كتاب ==' به '== ساختار ==')
    خط ۴۳: خط ۴۳:
    اين كتاب به دنبال بررسى فقهى مسئله عبور و مرور در جامعه اسلامى است كه بايد در چهارچوب قوانين خاص صورت بگيرد.
    اين كتاب به دنبال بررسى فقهى مسئله عبور و مرور در جامعه اسلامى است كه بايد در چهارچوب قوانين خاص صورت بگيرد.


    == ساختار كتاب ==
    == ساختار ==





    نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۵

    الفقه، المرور (طبع قدیم)
    نام کتاب الفقه، المرور (طبع قدیم)
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان حسینی شیرازی، محمد (نويسنده)
    زبان عربی
    کد کنگره
    موضوع
    ناشر موسسة المجتبی
    مکان نشر بیروت - لبنان
    سال نشر 1421 هـ.ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE740AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    از جمله كتاب‌هاى موسوعه فقهى آیت‌الله سيد محمد شيرازى، كتاب «الفقه، المرور» است كه به زبان عربى و در سال 1421 ق، تأليف شده است.

    اين كتاب به دنبال بررسى فقهى مسئله عبور و مرور در جامعه اسلامى است كه بايد در چهارچوب قوانين خاص صورت بگيرد.

    ساختار

    كتاب، از دو فصل و يك خاتمه تشكيل شده است كه فصل اول مقدمه عامه بوده و مطالبى كلى را به بحث و بررسى گذارده است؛ قاعده نفى ضرر، از آن جمله مى‌باشد. فصل دوم نيز به عبور و مرور و قوانين خاص آن پرداخته است كه در واقع بحث از چگونگى حركت در خيابان‌ها و بزرگ‌راه‌ها و... مى‌باشد.

    خاتمه كتاب نيز در بيان بعضى از آداب راه و سير و سفر است.

    گزارش محتوا

    مقدمه: مؤلف، در مقدمه به مطالب فصول اشاره كرده و آن را راه حلى براى بيان احكام عبور و مرور برشمرده است.

    فصل اول: اين فصل در صدد بيان پاره‌اى از مطالب كلى است كه اولين آنها بررسى قاعده نفى حرج مى‌باشد؛ مؤلف مى‌گويد در اصول، مسئله ضرر را مورد بررسى قرار داده‌ايم و اكنون مى‌پردازيم به بحث از موضوع حرج؛ بدين معنا كه اگر به خاطر حرج، واجبى ترك يا حرامى انجام شود، آيا گناهى صورت مى‌گيرد و قضا و كفاره و ضمان و... لازم مى‌شود يا نه؟ ايشان در ادامه به بررسى لغوى و اصطلاحى حرج پرداخته و فرق آن را با عسر در بدنى بودن عسر و نفسى بودن حرج مى‌داند، سپس رابطه‌اى كه ادله تكليف و لا حرج با هم دارند، مورد بحث قرار گرفته است كه صحبت از رابطه عموم من وجه در بينشان مى‌باشد.

    ادله لا حرج، ديگر مطلب مد نظر مؤلف است كه در غالب كتب اصول به تفصيل مورد بحث واقع شده است.

    اين ادله عبارتند از: اتفاق اصحاب، اجماع منقول، آيه نفى حرج، آيه نفى عسر، دو حديث سماحه و حديث لا ضرر، حنيف بودن دين، عدم تكليف بما لا يطاق، مضيق نبودن دين، توسعه در دين، حديث مرارت، توسعه خداوند بر بندگان، مصاديق نفى حرج، محبوب‌ترين دين نزد خداوند، دستور دين به توسعه، سهل‌ترين تكليف، تكليف به اندازه وسع، رفع ضرر مظنون، سيره عقلا، استلزامات قاعده لطف، قرآن و نفى عسر و حرج و عدم اقرار سنت به عسر و حرج.

    مؤلف بعد از تبيين ادله مذكور، به بررسى بعضى از مسائل لا حرج پرداخته است. يكى از اين مسائل رابطه ادله لا حرج با احكام وضعيه است؛ ايشان مى‌فرمايد: ظاهر دليل «لا حرج» مانند «لا ضرر» و قاعده «اهم و مهم» و «تقيه»، وضع را برنمى‌دارد چنان‌كه در اين روايت: «إى و الله أن أفطر يوما من شهر رمضان و أقضيه أحب إلى من أن يضرب عنقي»، قضاى روزه را در صورت ترك آن از روى تقيه نيز ثابت مى‌داند.

    ايشان در ادامه مسائل مذكور، متعلق تكليف و اقسام آن، رابطه بين ضرر و حرج، إصر و امم سابقه و چندين مسئله ديگر را در پيرامون لا حرج مورد بررسى قرار داده است.

    قاعده نظم، مطلب بعدى مد نظر مؤلف است كه بعد از تبيين جوانب لا حرج بدين موضوع پرداخته است.

    موقعيت انسان بين خير و شر كه آياتى از قرآن نيز بدان اشاره دارند، مانند آيه 10 سوره بلد كه مى‌فرمايد: «و هديناه النجدين» يا آيه 3 سوره انسان كه مى‌فرمايد: «إنا هديناه السبيل إما شاكرا و إما كفورا»، مطلب بعدى مؤلف در مقدمات بحث از مرور مى‌باشد.

    جزا و اقسام آن، رابطه اسلام و انسان، اقسام مجرمين، انواع عقوبات، فلسفه عقوبات، عدم عقوبت جاهل و رابطه انسان‌ها با قانون، ديگر موضوعاتى هستند كه به طرز مبسوطى مورد بحث واقع شده‌اند.

    فصل دوم: دومين فصل كتاب به طور خاص در پى بررسى عبور و مرور و قوانين خاصه آن مى‌باشد.

    ايشان مطالبى را كه در اين فصل راجع به عبور و مرور بيان خواهد شد، قابل استظهار از ادله اربعه مى‌داند و اضافه مى‌كند كه قوانين عبور و مرور وقتى بر انسان واجب مى‌گردد كه عدم التزام بدانها باعث ضرر بر نفس يا بر ديگران به طور مطلق بشود اعم از ضررهاى مادى، جسمى و مشابه آنها و اگر دولت، شرعى بوده و تحت اشراف شوراى فقهاى متشكل از مراجع باشد، مخالفت با اين قوانين مطلقا جايز نخواهد بود.

    اگر اين شورا قوانينى را وضع كند براى مجازات متخلفان يا براى توقف و انتظار و راهنمايى و رانندگى و حركت در خيابان‌ها و... همگى لازم الاجرا خواهند بود.

    مطالبى كه مؤلف در ادامه بيان مى‌كند، همگى مربوط به نوع حركت و استفاده از خيابان‌ها و جاده‌هاست كه از قوانين خاص و عامى پيروى كرده و بر همگان لازم الاتباع مى‌باشند.

    از جمله اين احكام تعيين جهت حركت است؛ مثلا اگر قانون اقتضا كند كه رفتن از سمت راست انجام پذيرد همه بايد مراعات كنند، چرا كه عدم مراعات باعث خسارت‌هاى معتنابهى خواهد شد.

    كسى كه در خيابان حركت مى‌كند بايد همواره حواسش به سمت راست باشد تا در اثر بى توجهى به سمت راست باعث بروز مشكلات براى سايرين نشود، مخصوصا زمانى كه جاى كافى براى ديگر افراد در حال حركت در خيابان كه از روبه‌رو مى‌آيند يا از كنار دست وى حركت مى‌كنند، نباشد يا... مسئله بعدى اين است كه اگر قسمتى از راه براى افراد يا گروه‌هاى خاصى در نظر گرفته شده، ديگران حق تجاوز به آن حريم را ندارند؛ براى مثال اگر قسمتى از خيابان براى عبور معلولين در نظر گرفته شده، نبايد افرادى كه دچار معلوليت نيستند با حضور خود در آن قسمت براى آن افراد خاص محدوديت ايجاد كنند.

    از ديگر مسائل اين بخش اين است كه اشخاص به هنگام تغيير مسير در خيابان يا اراده پيچيدن به يك خيابان فرعى يا يك كوچه يا توقف در كنار خيابان بايد مراعات حال كسانى را كه در حال عبور هستند بكنند و از مقدار فاصله كافى اقدام به اعلام اين تغيير مسير با استفاده از ابزارهاى موجود در وسيله خود بنمايند؛ مثلا اگر سوار ماشين يا موتور سيكلتند، با زدن راهنما از فاصله كافى، ديگران را آگاه كنند تا از ايجاد مزاحمت براى ديگران به خاطر اين تغيير مسير جلوگيرى شود.

    سوار شدن به ماشين يا پياده شدن از آن در حال حركت، مسئله ديگرى است كه اجتناب از آن به شهروندان توصيه شده است، زيرا غالبا باعث بروز حوادث معتنابه مى‌گردد. بيش از اندازه آرام حركت كردن، عدم مراعات انصاف در اخذ كرايه، حمل مسافر يا حمل بار در خودروها و وسايل نقليه عمومى و... ديگر مسائل مورد بحثند.

    از جمله مسائلى كه مؤلف مورد توجه قرار داده و به تفصيل از آن سخن گفته، مسئله عابران پياده مى‌باشد كه با وجود پياده بودن، بايد مواردى را مراعات كنند تا براى ديگران مشكلى پيش نيايد.

    عبور از محل‌هاى مجاز مانند خطكشى‌هاى عابر پياده يا در مواردى پل‌هاى عابر پياده و توجه به چراغ راهنما براى عابرين پياده، از مواردى هستند كه يك عابر بايد بدانها توجه كند.

    ايشان صلاحيت‌هاى اداره راهنمايى و رانندگى را نيز مورد بحث قرار داده و ضمن تبيين وظايف آنان، نكات مهمى را متذكر گرديده است، مانند ايجاد علايم صوتى و ديدنى، ايجاد نور كافى در خيابان‌ها و جاده‌ها و... اما اينكه متخلفين به چه صورت بايد مجازات شوند و مبلغ جريمه‌ها به چه ميزان باشد و در كجاها هزينه شود، ديگر مطالب مورد بحث مؤلف است.

    اينها بخشى از ده‌ها مسئله‌اى است كه در اين فصل مورد بحث واقع شده است و البته مسائلى جزئى‌تر و متنوع‌تر نيز مطرح مى‌باشند.

    خاتمه: خاتمه كتاب در آداب طريق و سير و سفر مى‌باشد؛ مؤلف در اين بخش به استحباب سفر، زمان مسافرت، سير و سفر شبانه، صدقه دادن براى دفع نحوست سفر، مستحبات سفر، بعضى از آداب سفر، هم‌سفر و اهميت آن، منع از مسافرت تنهايى، مزاح در سفر، نظافت در سفر، مشورت به هنگام مسافرت و مسائلى مشابه اينها پرداخته است.


    پیوندها