الكاشف (الجديد في الحكمة): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'واجب الوجود' به 'واجب‌الوجود'
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|الكاشف (الجديد في الحكمة) {| class="wikitable...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'واجب الوجود' به 'واجب‌الوجود')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۹: خط ۵۹:


ابن کمّونه کتاب خود را در هفت باب به شرح زیر تنظیم کرده است:
ابن کمّونه کتاب خود را در هفت باب به شرح زیر تنظیم کرده است:
باب اوّل: منطق؛ باب دوم: امور عامه؛ باب سوم: اقسام اعراض وجودی؛ باب چهارم: اجسام طبیعی؛ باب پنجم: نفس؛ باب ششم: عقول؛ باب هفتم: واجب الوجود.
باب اوّل: منطق؛ باب دوم: امور عامه؛ باب سوم: اقسام اعراض وجودی؛ باب چهارم: اجسام طبیعی؛ باب پنجم: نفس؛ باب ششم: عقول؛ باب هفتم: واجب‌الوجود.


او در پایان امور عامّه در پی تبیین جوهر و عرض، در چگونگی بخش‎بندی کتب خود گوید: «و من ههنا ... أشرع في الكلام في كل واحد من هذه الأقسام و أحكامه، متبدأ بأخسّها و أضعفها... ترقّيا عنها إلی الأشرف فالأشرف و الأقوی فالأقوی... ثم أختم الأبواب بالكلام في حال الغنی المطلق ...»؛ لذا بخش‎های کتاب او برخلاف سایر آثار مشهور مشّائیان از بحث اعراض وجودی به عقول منتهی می‎شود، نه بالعکس و از سویی دیگر گویی خداوند در امتداد مباحث عقول قرار نمی‎گیرد؛ لذا همچون سایر آثار مشّائیان باب خاصی بدو اختصاص داده شده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref>.
او در پایان امور عامّه در پی تبیین جوهر و عرض، در چگونگی بخش‎بندی کتب خود گوید: «و من ههنا ... أشرع في الكلام في كل واحد من هذه الأقسام و أحكامه، متبدأ بأخسّها و أضعفها... ترقّيا عنها إلی الأشرف فالأشرف و الأقوی فالأقوی... ثم أختم الأبواب بالكلام في حال الغنی المطلق ...»؛ لذا بخش‎های کتاب او برخلاف سایر آثار مشهور مشّائیان از بحث اعراض وجودی به عقول منتهی می‎شود، نه بالعکس و از سویی دیگر گویی خداوند در امتداد مباحث عقول قرار نمی‎گیرد؛ لذا همچون سایر آثار مشّائیان باب خاصی بدو اختصاص داده شده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref>.
خط ۷۴: خط ۷۴:


این کتاب دچار اشکالاتی نیز هست که اگر بخواهیم آنها را شماره کنیم باید چنین بگوییم:
این کتاب دچار اشکالاتی نیز هست که اگر بخواهیم آنها را شماره کنیم باید چنین بگوییم:
# ‎تنظیم این اثر در طرح مباحث منطقی، گاه دچار آشفتگی عقلی است و باید یک بحث از حیث توالی منطقی قبل یا بعد از مباحث دیگر طرح شود، همچون: بحث حدّ ناقص در ذیل بحث حدّ ماهوی و مفهومی؛ طرح اقسام واحد، تامّ و ناقص، میان بحث تضاد و عدم تقابل واحد و کثیر؛ عدم تسلسل منطقی عبارات وی در طرح اقسام تقابل؛ عدم اسلوب منطقی مباحث لذّت و الم؛ جایگاه نادرست بحث عدم جواز اعتبار دو واجب الوجود مندرج تحت یک نوع؛ بحث زودهنگام صفت حی در خداوند؛ عبارات نویسنده در پاره‎ای از موارد نیز کاملا نپخته و طرح بحث آن بدون مقدّمه و ذیل است، همچون بحث أین و متی در ضمن مباحث اضافه.
# ‎تنظیم این اثر در طرح مباحث منطقی، گاه دچار آشفتگی عقلی است و باید یک بحث از حیث توالی منطقی قبل یا بعد از مباحث دیگر طرح شود، همچون: بحث حدّ ناقص در ذیل بحث حدّ ماهوی و مفهومی؛ طرح اقسام واحد، تامّ و ناقص، میان بحث تضاد و عدم تقابل واحد و کثیر؛ عدم تسلسل منطقی عبارات وی در طرح اقسام تقابل؛ عدم اسلوب منطقی مباحث لذّت و الم؛ جایگاه نادرست بحث عدم جواز اعتبار دو واجب‌الوجود مندرج تحت یک نوع؛ بحث زودهنگام صفت حی در خداوند؛ عبارات نویسنده در پاره‎ای از موارد نیز کاملا نپخته و طرح بحث آن بدون مقدّمه و ذیل است، همچون بحث أین و متی در ضمن مباحث اضافه.
# ‎در بخش منطق کتاب، مؤلّف مرتکب چند خطای فاحش منطقی شده است:
# ‎در بخش منطق کتاب، مؤلّف مرتکب چند خطای فاحش منطقی شده است:
الف)- در نتیجه ضرب سوم شکل دوم، باآنکه یکی از مقدّمات قیاس، جزئی است، وی نتیجه را به سالبه کلیه به‎جای سالبه جزئیه آورده است؛
الف)- در نتیجه ضرب سوم شکل دوم، باآنکه یکی از مقدّمات قیاس، جزئی است، وی نتیجه را به سالبه کلیه به‎جای سالبه جزئیه آورده است؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش