علة قيام الأرض وسط السماء: تفاوت میان نسخهها
(لینک درون متنی) |
|||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در فصل نهم وجوب وسط بودن جايگاه طبيعى زمين را به اثبات رسانده است و در دهمين فصل به نقل اقوال علما و دانشمندان در مورد زمين و حركت يا سكون آن و... پرداخته است؛ به عنوان نمونه فيثاغورث مىگويد: زمين، حركتى دائمى و دايرهاى(چرخشى) دارد. | در فصل نهم وجوب وسط بودن جايگاه طبيعى زمين را به اثبات رسانده است و در دهمين فصل به نقل اقوال علما و دانشمندان در مورد زمين و حركت يا سكون آن و... پرداخته است؛ به عنوان نمونه فيثاغورث مىگويد: زمين، حركتى دائمى و دايرهاى(چرخشى) دارد. | ||
== وابستهها == | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رسائل ابن سينا (23 رساله)]] | |||
[[عيون الحكمة]]؛ | |||
[[الحدود]]؛ | |||
[[حى بن يقظان]]؛ | |||
[[هدية الرئيس للامير (فى القوى النفسانية)]]؛ | |||
[[الفعل و الانفعال]]؛ | |||
[[اسباب الرعد]]؛ | |||
[[سر القدر]]؛ | |||
[[العرشية (فى التوحيد)]]؛ | |||
[[السعادة و ذكر الحجج على جوهرية النفس]]؛ | |||
[[الحث على الذكر]]؛ | |||
[[الموسيقی]]؛ | |||
[[ماهية الصلاة]]؛ | |||
[[تفسير سورة التوحيد]]؛ | |||
[[تفسير سورة الفلق]]؛ | |||
[[تفسير سورة الناس]]؛ | |||
[[سبب اجابة الدعاء و كيفية الزيارة]]؛ | |||
[[الشفاء من خوف الموت]]؛ | |||
[[القضاء و القدر(مناظرة الشيخ مع قدرى)]]؛ | |||
[[العشق]]؛ | |||
[[الطير]]؛ | |||
[[الاجوبة عن مسائل ابى الريحان البيرونى]]؛ | |||
[[رسالة بعض الافاضل الى علماء مدينة السلام]]. | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۱۹
نام کتاب | رسائل ابن سینا |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ابنسینا، حسین بن عبدالله (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BBR 362 1359 |
موضوع | فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 |
ناشر | بيدار |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1400 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1721AUTOMATIONCODE |
رساله علة قيام الارض وسط السماء، پاسخى است از شيخ الرئيس به سؤال ابى حسين احمد سهلى، در مورد علت ماندن كره زمين در وسط آسمان. اين رساله به زبان عربى است.
این کتاب به همراه بیست دو رساله دیگر در مجموعهای به نام رسائل ابن سينا، به چاپ رسیده است.
ساختار
رساله، در ده فصل تنظيم شده است.
گزارش محتوا
مؤلف، بعد از بيان مقدمهاى كوتاه، در فصل اول از تناهى جهات، سخن به ميان مىآورد و مىگويد: مراد ما از جهت، چيزى است كه مأخذ حركت يا اشاره به سوى آن است... سپس مىگويد: محال است كه جهت، معدوم باشد، زيرا اشاره به معدوم، ممكن نمىباشد. در فصل دوم، مىگويد: جهت يافت نمىشود و تصور نمىگردد مگر اينكه جسمى محيط بر اجسام و فضا، موجود باشد.
در فصل سوم به دنبال اثبات مكان طبيعى براى اجسام مىباشد و مىگويد: جسم، يافت نمىشود مگر اينكه برايش جا و مكانى است كه مىتوان بدان اشاره كرد.
در فصل چهارم مىگويد: حركت مستقيم براى جسم، به گونه مطلق طبيعى نمىباشد.
در فصل پنجم مىگويد: هر حركت طبيعى، مستقيم و متناهى است، زيرا مبدأ آن قوهاى است جسمانى و چنين قوهاى متناهى مىباشد.
در فصل ششم، مىگويد: هر جسمى كه در جايگاه طبيعى خود قرار گرفته باشد، از آنجا به گونه طبيعى حركت نخواهد كرد.
در فصل هفتم، به رفع تعجب از قيام زمين در وسط آسمان و امكان قيام اجسام سنگين و حيوانات بر روى آن در همه جوانب، پرداخته است. در فصل هشتم علت تعجب و انكار نفس را نسبت به قيام زمين در وسط آسمان و قيام حيوانات از هر طرف بر روى آن، بيان نموده است.
در فصل نهم وجوب وسط بودن جايگاه طبيعى زمين را به اثبات رسانده است و در دهمين فصل به نقل اقوال علما و دانشمندان در مورد زمين و حركت يا سكون آن و... پرداخته است؛ به عنوان نمونه فيثاغورث مىگويد: زمين، حركتى دائمى و دايرهاى(چرخشى) دارد.