المواعظ و الإعتبار بذكر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقريزية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'تقى الدين' به 'تقىالدين') |
جز (جایگزینی متن - 'شهاب الدين ' به 'شهابالدين') |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
تلاش جدى وى، در توصيف شهر مصر، با استفاده از منابع و مآخذ اصيل و معتبر، به درجهاى است كه با وجود نگارش كتابهاى متعدد در اين مورد، حتى بعد از او، اثرش همچنان در رديف كاملترين، معتبرترين و مشهورترين كتابهاى خطط قرار گرفته است. | تلاش جدى وى، در توصيف شهر مصر، با استفاده از منابع و مآخذ اصيل و معتبر، به درجهاى است كه با وجود نگارش كتابهاى متعدد در اين مورد، حتى بعد از او، اثرش همچنان در رديف كاملترين، معتبرترين و مشهورترين كتابهاى خطط قرار گرفته است. | ||
با اين همه، سخاوى، ضمن تحسين از نويسنده، وى را به عدم اتقان در نقل روايات متهم كرده است. او انتقاد از مقريزى را تا به آنجا رسانيده كه حتى انتساب خطط را به وى انكار كرده و آن را متعلق به شخص ديگرى به نام | با اين همه، سخاوى، ضمن تحسين از نويسنده، وى را به عدم اتقان در نقل روايات متهم كرده است. او انتقاد از مقريزى را تا به آنجا رسانيده كه حتى انتساب خطط را به وى انكار كرده و آن را متعلق به شخص ديگرى به نام شهابالديناحمد بن عبدالله بن حسن الاوحدى (811ق) مىداند. | ||
البته انتقاد سخاوى نسبت به تمامى شخصيتهاى معاصر خود، موجب گرديده تا اظهارات وى در خصوص شخصيت و آثار علمى مقريزى مورد توجّه قرار نگيرد. | البته انتقاد سخاوى نسبت به تمامى شخصيتهاى معاصر خود، موجب گرديده تا اظهارات وى در خصوص شخصيت و آثار علمى مقريزى مورد توجّه قرار نگيرد. |
نسخهٔ ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۲۸
نام کتاب | المواعظ و الإعتبار بذکر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقریزیة (دار الکتب العلمیة) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | کتاب المواعظ و الإعتبار بذکر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقریزیة
الخطط و الآثار |
پدیدآورندگان | منصور، خلیل (حاشيه نويس)
مقریزی، احمد بن علی (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | DT 77 /م7م8 |
موضوع | خط عربی
مصر - تاریخ مصر - جغرافیای تاریخی |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1418 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE2275AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
المواعظ و الاعتبار بذكر الخطط و الآثار، اثر تقىالدين، احمد بن على بن عبدالقادر مقريزى، معروف به «الخطط المقريزية»، به بررسى تاريخ سرزمين مصر از سال 20ق، تا دوران مؤلف پرداخته است.
نويسنده، كتاب را با هدف تهيه مجموعه معروفى درباره سرزمين مصر و احوال ساكنان آن، در سال 820ق، به زبان عربى تدوين كرده است.
ساختار
كتاب، با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب، در چهار جلد و هر جلد در چندين قسمت، ارائه شده است.
مباحث، درباره آثار تمدنى مصر، اخبار شهرهاى بزرگ و شرح حال دول آن بوده و برخى معتقدند كه شايد بتوان آن را انقلابى در موسوعهنويسى اين عصر دانست.
نويسنده، اخبار آثار مصر را از اقوام سلف و قرون گذشته گردآورده و به يادكرد بناهايى كه در فسطاط بوده و هست و نيز قصرهاى معروف شهر قاهره، محلّهها، نواحى و بناهاى بديع آن، به بيان سرگذشت بزرگان و برجستگان بنيانگذار اين شهر پرداخته است.
به دليل نامشخص بودن زمانها، وى، نتوانسته اثرش را بر اساس نظم زمانى تهيه كند، لذا پايه كار خود را بر حسب سرزمينها و يا مناطق و تا حد اندكى نظم منطقى موضوعات تنظيم نموده است.
كوشش و معرفت وسيع نويسنده حيرتآور است؛ چنانكه قسمت زيادى از مطالب او در جاى ديگر نيامده و اگر روايت او نبود بهكلى از ميان مىرفت.
وى، سبكى ساده، روشن و دلپذير دارد و از درازنويسى و حماسهگويى به دور است. به همين ملاحظات، به اتفاق همگان و بىگفتوگو، كتاب، در حدود مطالبى كه فراهم آورده، بسيار گرانقدر است.
روش وى، در تأليف اين اثر، اهميت و ارزش علمى او را نشان داده است. توجه وى به مردم و گروههاى مختلف آنها و مشكلات اجتماعى و مسائل اقتصادى، او را نه فقط مورخ راوى، بلكه مورخى مبدع و تحليلگرى توانا و حسابگرى برجسته نشان داده است.
او، موضوعات مختلف را با ادله خاص خود بيان كرده و علاوه بر طرح مشكلات و تشخيص درست آنها و بيان اسباب، علاج آن مشكلات را نيز توضيح داده است.
وى، مطالب را با تكيه بر نوشتههاى پيشينيان، روايات مشايخ و بزرگان و مشاهدات شخصى خود به رشته تحرير درآورده است.
وى، معمولا در نقل مطالب دقيق است و تا حدود امكان از شخصيتهاى معاصر خويش نقل مىكند.
تعداد منابعى كه او ياد مىكند، حقا خارق العاده است و بدون شك مطالعه آن به تحقيقى خاص نياز دارد.
گزارش محتوا
مقدمه، شامل مباحثى در جغرافياى تاريخى، وصف دقيق شهرها و آثار مصر دوران قديم و قرون وسطى بوده و فهرستى از آخرين كتابهاى نوشته شده در باب مصر را كه مورد استفاده نويسنده قرار گرفته، ذكر كرده است؛ از جمله، «الروضة البهية الزاهرة في خطط المعزية القاهرة»، نوشته ابن عبدالظاهر (692ق) كه مأخذ اصلى نويسنده و تمامى كسانى است كه در مورد خطط قاهره مطالبى نوشتهاند. نويسنده به اين كتاب، با عنوان «خطط القاهرة» اشاره كرده است.
توجه ويژه نويسنده به دو شهر فسطاط و قاهره، به حدى است كه نيمى از اثر خود را به احوال قاهره و اخبار خلفاى آن، نقشهها، مناطق، محلاّت، دروازهها، گرمابهها، بازارها، ميدانها، قلعهها، مساجد، معابد، مقابر و صاحبان مذاهب مختلف ساكن آن شهر، اختصاص داده و كتاب را با ذكر عللى كه موجب خرابى اقليم مصر شده، به اتمام رسانده است.
توصيف مقريزى از نقشه داخلى قصر فاطمى، وصف ايوانهاى مختلف قصر و خزاين آن، چگونگى جلوس خليفه بر ايوان و مواكب خلافت، بسيار زيبا و خواندنى بوده و بهطور كامل از كتاب «نزهة المقتلين في اخبار الدولتين»، اثر القيسرانى گرفته شده است.
تفصيل مطالب در خصوص انواع خوردنىها، زيورآلات و خلعتهايى كه در مراسم و مناسبتها براى بزرگان دولت فاطمى بهويژه در دوران خلافت الآمر باحكام الله (495 - 524ق) و وزارت مأمون البطائحى (بين سالهاى 515 و 519ق)، در نظر گرفته شده بود، از قسمتهاى جالب كتاب است. اين مطالب، از تاريخ ابن المأمون، نوشته ابوعلى موسى بطائحى (588ق)، اخذ شده كه جزء مصادر خطط ابن عبدالظاهر نيز بوده است.
مؤلف، در بخشى از مباحث، به بررسى فرقهها و عقايد آنان نيز پرداخته است. وى، در اين بخش، از ده فرقه اصلى بهعنوان فرقههاى از ميان رفته سخن گفته و از آن پس، به بررسى فرقهاى كه نماينده كنونى انديشه اسلامى - در زمان حيات وى - مىباشد، پرداخته است. ده فرقهاى كه از ديدگاه او از ميان رفتهاند، عبارتند از: معتزله، مشبهه، قدريه، مجبره، مرجئه، حروريه، نجاريه، جهميه، روافض و خوارج.
وى، بر خلاف برخى از ديگر منابع فرقهشناختى كه تنها به عقايد، بسنده مىكردهاند، گاه به سير تحول درونى فرقهها نيز پرداخته است؛ هر چند كتاب او نيز بسان بسيارى از ديگر منابع، تحت تأثير تعصب فرقهاى است، تا جايى كه پس از تبيين مذهب اشعرى مىنويسد: «هر كس بر خلاف اين مذهب، مذهبى ديگر آشكار سازد، خونش ريخته شود».
وصف عمومى شهر قاهره در خصوص محدوده شهر، بناها، ساكنان، خليجها و بركههاى موجود در آن، بر زيبايى كتاب افزوده است. اين مباحث نيز از كتاب «المغرب في حلى المغرب» على بن موسى بن سعيد مغربى (685ق) اقتباس شده است.
نويسنده، با ذكر مسائلى چون عمران و آبادى قاهره، روش زندگانى اميران و بزرگان، عادات و رسوم، نحوه اداره، توزيع و چگونگى دريافت مالياتها، موقعيت مستأجران و شيوههاى مختلف اجاره زمينها، اوضاع سياسى، ادارى، مالى، فرهنگى و عمرانى مصر و بهخصوص قاهره، قدرت خويش را به تصوير كشيده است.
تلاش جدى وى، در توصيف شهر مصر، با استفاده از منابع و مآخذ اصيل و معتبر، به درجهاى است كه با وجود نگارش كتابهاى متعدد در اين مورد، حتى بعد از او، اثرش همچنان در رديف كاملترين، معتبرترين و مشهورترين كتابهاى خطط قرار گرفته است.
با اين همه، سخاوى، ضمن تحسين از نويسنده، وى را به عدم اتقان در نقل روايات متهم كرده است. او انتقاد از مقريزى را تا به آنجا رسانيده كه حتى انتساب خطط را به وى انكار كرده و آن را متعلق به شخص ديگرى به نام شهابالديناحمد بن عبدالله بن حسن الاوحدى (811ق) مىداند.
البته انتقاد سخاوى نسبت به تمامى شخصيتهاى معاصر خود، موجب گرديده تا اظهارات وى در خصوص شخصيت و آثار علمى مقريزى مورد توجّه قرار نگيرد.
مىتوان گفت يكى از معايب مهم كار نويسنده، اين است كه حدود را آشفته مىگويد و تعيين جاها بهصورت دقيق مشكل و احيانا محال است. از لحاظ روش نيز، كتاب به مجموعه مقالات بيشتر مىماند تا به يك كتاب منظم. در تأليف مقريزى تاريخ و باستانشناسى چنان به هم آميخته است كه نمىتوان دانست كه يك متن تاريخى است يا يك كتاب نقشهنگارى.
مانند همه مؤلفان عرب، دريافت انتقادى وى ضعيف است. كتابش حسن تناسب كمتر دارد و احيانا از يك هرم بزرگ و يك مقبره كوچك به يك اندازه سخن مىگويد.
وقتى روايت منابع وى متناقض است، قضاوت را به عهده خواننده مىگذارد. غالبا روايتها را چنانكه بايد تنقيح نمىكند.
از جمله مصادر وى، عبارتند از:
كتاب الموالى محمد بن يوسف كندى؛
الذيل على كتاب الامراء كندى؛
اتمام كتاب الكندى في اخبار امراء مصر؛
سيرة الاخشيد؛
سيرة المعز لدين الله بن زولاق(386ق)؛
تاريخ حلب ابن ابى طى؛
الانتصار ابن دقماق؛
خطط المصر اوحدى كه اكنون در دسترس نيست.
علاوه بر آثار ذكر شده، مؤلف، كتابهاى عقد جواهر الاسفاط و اتعاظ الحنفا و السلوك را كه در مورد تاريخ مصر از فتح اسلامى تا پايان وقايع سال 844ق است، بهعنوان پيشنويس و مقدمهاى براى نگارش اثر خود قرار داده كه به دليل اهميت، آن را بر ساير آثار او مقدم دانستهاند.
علاوه بر اينها، وى، از مصادر ديگرى كه در درجه دوم اهميت قرار داشته نيز بهره برده است؛ از آن جمله مىتوان به «ايقاظ المتغفل و اتعاظ المتأمل في الخطط» ابن متوج، «اخبار مصر و عجائبها» نوشته ابراهيم بن وصيفشاه، «مفرج الكروب في اخبار بنى ايوب» اثر ابن واصل، «المختصر في اخبار البشر» ابوالفدا، «المنتظم» ابن جوزى، «نهاية الارب» نويرى و «عقد الجمان العينى» اشاره كرد.
وضعيت كتاب
«الروضه البهية في تلخيص كتاب المواعظ و الاعتبار المقريزية» نوشته ابن عبدالظاهر، كتاب را از ابتدا تا مدينه رعماس، تلخيص كرده است.
آخرين تصحيح كتاب، توسط محمد زينهم و مديحة الشرقاوى، با حواشى احمد احمد زياده در سال 1998م، در قاهره، در «مجموعه صفحاتى از تاريخ مصر»، در سه جلد و هفت فصل، به چاپ رسيده است.
نسخه حاضر، با حواشى خليل المنصور، براى بار نخست، در سال 1418ق / 1998م، توسط «دار الكتب العلمية» بيروت چاپ و منتشر شده است.
كتاب، فاقد فهرست بوده و پاورقىها بيشتر به توضيح كلمات مشكل متن پرداخته است.
منابع
1. مقدمه و متن كتاب؛
2. كراچكوفسكى، «تاريخ نوشتههاى جغرافيايى در جهان اسلامى»، ص 374 - 385، ترجمه ابوالقاسم پاينده؛
3. فنديك، ادوارد، «اكتفاء القنوع بما هو مطبوع»، ص 85؛
4. نيكجو، سوسن، «مقريزى و كتاب المواعظ و الاعتبار»، مجلات تخصصى نور، مجله كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، مرداد و شهريور 1384، شماره 94 و 95.