الأسرار الخفية في العلوم العقلية: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    |-
    |-
    ||سال نشر  
    ||سال نشر  
    | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1387ش ,
    | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1387ش ,  
    |- class="articleCode"
    |- class="articleCode"



    نسخهٔ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۷

    الأسرار الخفية في العلوم العقلية
    نام کتاب الأسرار الخفية في العلوم العقلية
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان حلی، حسن بن یوسف(نويسنده)

    مرکز العلوم والثقافه الاسلاميه، مرکز احياء التراث الاسلامي (محقق)

    زبان فارسی عربي
    کد کنگره ‏‎‏BBR‎‏ ‎‏885‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5
    موضوع علوم طبیعی - متون قدیمی تا قرن 14

    فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14

    ما بعد الطبيعه - متون قدیمی تا قرن 14

    منطق - متون قدیمی تا قرن 14

    ناشر بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علميه قم)
    مکان نشر ايران - قم
    سال نشر مجلد1: 1387ش ,
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE13798AUTOMATIONCODE

    الأسرار الخفية في العلوم العقلية تألیف علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی (متوفی 726ق) به اسم هارون بن شمس‌الدین جوینی، ملقب به خواجه شرف‌الدین (متوفی 685ق) داماد خلیفه عباسی، نوشته شده است. این اثر از امهات متون فلسفی اسلامی پس از ابن‌سینا و پیش از مکتب اصفهان به شمار می‌رود[۱]. ‎

    این اثر در سه علم منطق، طبیعیات و فلسفه تألیف شده و علی اوسطی ناطقی بر آن مقدمه نوشته است.

    ساختار

    کتاب در سه بخش (فن) منطق، طبیعیات و الهیات تألیف شده است. هر بخش خود مشتمل بر چند مبحث است که مطالب آن تحت عنوان «سرّ» مطرح شده است.

    علامه حلی در نگارش این اثر از آثار استادش خواجه‌نصیرالدین طوسی (متوفای 672ق) که با تعبیر «بعض المحققین» در کتابش از او یاد کرده، تأثیر پذیرفته که مهم‎ترین آن‌ها «شرح الإشارات و التنبيهات» و «تلخيص المحصل» است. همچنین از ابن‌سینا که از او با تعابیر «صاحب الاشارات» و «الشیخ» یاد کرده و نیز فخر رازی با تعابیر «فاضل الشارح» و یا «بعض المتأخرین» بهره برده است[۲]. ‎

    گزارش محتوا

    محقق اثر در مقدمه‎اش، تحت عنوان «پیرامون کتاب اسرار الخفیه» همانند مصنف به اهمیت علوم عقلی در اتصاف انسان به علوم عقلی کلی و عقاید صحیح یقینی -که وجه تمایز انسان از حیوانات است- اشاره کرده است. وی کامل‎ترین و والاترین علوم عقلی را علم به مبدأ و منتهای اشیاء دانسته که واجب‌الوجود است[۳]. ‎

    وی با مقارنه بین تاریخ وفات هارون جوینی و علامه حلی چنین نتیجه گرفته که علامه، نگارش این کتاب را پیش از 33 سالگی به پایان رسانده است[۴]. ‎

    این کتاب از آثار مهم علامه است که آن را «اسرار الخفیّه» نامیده است و به مصداق اسمش در‎ آن‎ حرف‌هایی‎ را که تابه‌حال کسی نزده مطرح کرده است[۵].

    از جمله نظریات علامه، بحث در مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت است که به‎صورت مستقل در عصر علامه و پیش از او مطرح نبود؛ اما می‎بینیم رأی علامه پیرامون این مسئله در یکی از اسرار کتاب ذکر شده است. او در یکی از اسرار کتاب می‎نویسد که بعضی معتقدند وجود صفتی دارد که حصولش را در اعیان اقتضا می‎کند. بدون شک این همان قول به اصالت وجود است. او سپس با تعبیر «و هو محال» از این دیدگاه تعبیر می‎کند که به‌صراحت نشان می‎دهد که او قائل به اصالت ماهیت است[۶].

    علامه‎ حلی‎ همچنین بر‎ روی این دیدگاه تأکید می‎کند که حقیقت انـسان هـمان اجزاء اصلی بدن است که بدون تغییر و دگرگونی و کم‌وزیاد‎ شدن باقی‎ و پایدار است. او در‎ کتاب‎ کشف‎ الفوائد بین جـدایی اجـزاء‎ از یـکدیگر و نابودی آن‌ها مردد است؛ به‌عبارت‌دیگر میان این دو نـظریه که آیا‎ اعاده‎ معدوم جایز است یا ممتنع دو‎ دل‎ است‎. به‎ همین‎ دلیل معتقد است‎ که‎ این اجزای اصـلی بـدن کـه مساوی با حقیقت انسان است یا با مرگ نابود می‎شـود‎ و هـنگام‎ بازگشت‎ به امر خدا دوباره ایجاد می‎گردد؛‎ این‎ در‎ حالی‎ است‎ که‎ اعاده معدوم را بپذیریم. یـا بـا مـرگ اجزاء اصلی آن از یکدیگر جدا می‎شوند و هنگام بازگشت این اجزاء اصلی به امـر خـدا بـا یکدیگر ترکیب و تألیف می‎شوند‎؛ درصورتی‌که اعاده معدوم را نپذیریم؛ اما در اسرار الخفیه دو دلی و شک و تردیدی کـه گـفته شـد برطرف می‌شود و آشکارا حقیقت انسان را همان اجزای‎ اصلی‎ بدن می‎داند که هنگام مـرگ از یـکدیگر جدا می‎شوند و فناناپذیرند و اعاده معدوم و بازگشت آنچه نیست و نابود شده است را نیز مـحال و مـمتنع مـی‎داند[۷]. شیوه محقق در تحقیق و تصحیح اثر عبارت است از:

    1. تفکیک مطالب کتاب به سه قسمت: منطقیات، طبیعیات و الهیات؛
    2. قرار دادن علامت‎های نشانه‎گذاری بر اصل با تغییر اشکال املائی به شیوه جدید؛
    3. مقابله دقیق نسخه چاپ شده با اصل تا در صورت افتادگی یا تحریف متن تدارک شود؛
    4. استخراج اقوال و نصوصی که مصنف در کتابش آورده، خواه به اسامی گوینده سخن اشاره کرده یا نکرده باشد؛
    5. مصحح هرگاه لازم دیده عبارت یا جمله‎ای را به متن بیافزاید آن را در بین کروشه [ ] آورده و در پاورقی به منبع آن اشاره کرده است[۸].

    وضعیت کتاب

    فهارس اعلام، مصطلحات، مصادر تحقیق و موضوعات در انتهای کتاب ذکر شده است. اختلاف نسخ، منابع مطالب و توضیحات مفیدی در پاورقی‎های کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    1. بی‌نام، ص84
    2. ر.ک: مقدمه تحقیق، ص26
    3. ر.ک: همان، ص23
    4. ر.ک: همان، ص25
    5. ر.ک: حائری، عبدالحسین، ص74
    6. ر.ک: مقدمه تحقیق، ص27
    7. ر.ک: اکوان، محمد، ص16
    8. ر.ک: مقدمه محقق، صفحه29 و 32

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. اکوان، محمد، علامه حلی و جاودانگی، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): اطلاعات حکمت و معرفت، بهمن 1386، شماره 23، صفحه 14 تا 17.
    3. حائری، عبدالحسین، گفتگو با استاد عبدالحسین حائری، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه پژوهش، مرداد و شهريور 1369، شماره 2، صفحه 65 تا 76.
    4. بی‌نام، تازه‌های نشر، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه میراث، زمستان 1382، شماره 15.

    وابسته‌ها

    تلخیص المحصل

    پیوندها