۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فلسفه اسلامي' به 'فلسفهاسلامی') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR13799J1.jpg|بندانگشتی|مجموعه رسائل (علامه طباطبایی)]] | [[پرونده:NUR13799J1.jpg|بندانگشتی|مجموعه رسائل (علامه طباطبایی)]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |مجموعه رسائل (علامه طباطبایی) | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" | | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[طباطبایی، محمدحسین]] (نويسنده) | ||
[[خسروشاهي، هادي]] (گردآورنده) | [[خسروشاهي، هادي]] (گردآورنده) | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" | فارسي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 10/5 /ط2م3 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |اسلام - بررسي و شناخت | ||
اسلام - مسايل متفرقه | اسلام - مسايل متفرقه | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم) | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" | ايران - قم | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1387ش , | ||
مجلد2: 1387ش , | مجلد2: 1387ش , | ||
مجلد3: 1391ش , | مجلد3: 1391ش , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE13799AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''مجموعه رسائل (علامه طباطبایی)''' مشتمل بر پانزده رساله فارسی یا ترجمه شده علامه طباطبایی در موضوع فلسفه اسلامی است که به کوشش سید هادی خسروشاهی چاپ و منتشر شده است. | '''مجموعه رسائل (علامه طباطبایی)''' مشتمل بر پانزده رساله فارسی یا ترجمه شده [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در موضوع فلسفه اسلامی است که به کوشش [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]] چاپ و منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
مقالات کتاب در سه جلد بدین ترتیب تدوین شده که در جلد اول رساله و در جلد دوم و سوم به ترتیب چهار و پنج رساله منتشر شده است. در جلد اول مقدمهای مختصر و در جلد سوم مقدماتی مفصل به قلم سید هادی خسروشاهی ارائه شده است. | مقالات کتاب در سه جلد بدین ترتیب تدوین شده که در جلد اول رساله و در جلد دوم و سوم به ترتیب چهار و پنج رساله منتشر شده است. در جلد اول مقدمهای مختصر و در جلد سوم مقدماتی مفصل به قلم [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]] ارائه شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
بعضى از این رسائل را مرحوم علامه طباطبائى خود به فارسى نوشتهاند مانند: «رساله وحى»- وحى یا شعور مرموز- و «رساله اعجاز و معجزه» و بقیه را که به زبان عربى تألیف شده، اساتید محترمى در تهران و تبریز و حوزه علمیه قم به فارسى ترجمه کردهاند که در مقدمه یا مؤخره هر رساله، نام آن بزرگواران آورده شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص12-11</ref>. | بعضى از این رسائل را مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] خود به فارسى نوشتهاند مانند: «رساله وحى»- وحى یا شعور مرموز- و «رساله اعجاز و معجزه» و بقیه را که به زبان عربى تألیف شده، اساتید محترمى در تهران و تبریز و حوزه علمیه قم به فارسى ترجمه کردهاند که در مقدمه یا مؤخره هر رساله، نام آن بزرگواران آورده شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص12-11</ref>. | ||
البته این مجموعه رسالهها، شامل همه رسائل استاد علامه طباطبائى نیست، بلکه بعضى دیگر از رسائل ایشان یا اصولاً تاکنون چاپ نشده- و هنوز مخطوط است- و یا فقط به عربى و در ضمن یادنامهها انتشار یافته است که از آن جمله است: «رساله در اعتباریات» و «رساله در نبوت»<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | البته این مجموعه رسالهها، شامل همه رسائل استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] نیست، بلکه بعضى دیگر از رسائل ایشان یا اصولاً تاکنون چاپ نشده- و هنوز مخطوط است- و یا فقط به عربى و در ضمن یادنامهها انتشار یافته است که از آن جمله است: «رساله در اعتباریات» و «رساله در نبوت»<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | ||
عناوین و مباحث مطرح شده در رسالههای کتاب بهاختصار بدین شرح است: | عناوین و مباحث مطرح شده در رسالههای کتاب بهاختصار بدین شرح است: | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
1) رسالهای در اثـبات واجبالوجود؛ | 1) رسالهای در اثـبات واجبالوجود؛ | ||
این رساله از یادنامه علامه طباطبایی نقل شده و به قلم آیتالله مـحمدی گـیلانی به فارسی ترجمه شده است. نویسنده در این رساله در چهار فصل به اثبات واجبالوجود و تبیین صفات او پرداخته است. وی در توضیح اینکه واجبالوجود لذاته جامع همه کمالات وجودی است و هیچ کمالی از او خارج نیست مینویسد: چون واجب تعالى وجود صرف بوده و مشوب به چیزى از عدم یا عدمى که مغایر با ذات مقدّسش باشد نیست، واجد هر حقیقت وجودیه بماهو حقیقت وجودیه در هر تعینى از تعینات است و جامع هر کمال حقیقى از آن نظر که کمال حقیقى خواهد بود و هرگونه عدم و بطلانى از حریم قدس او مسلوب است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص29</ref>. | این رساله از یادنامه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] نقل شده و به قلم [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله مـحمدی گـیلانی]] به فارسی ترجمه شده است. نویسنده در این رساله در چهار فصل به اثبات واجبالوجود و تبیین صفات او پرداخته است. وی در توضیح اینکه واجبالوجود لذاته جامع همه کمالات وجودی است و هیچ کمالی از او خارج نیست مینویسد: چون واجب تعالى وجود صرف بوده و مشوب به چیزى از عدم یا عدمى که مغایر با ذات مقدّسش باشد نیست، واجد هر حقیقت وجودیه بماهو حقیقت وجودیه در هر تعینى از تعینات است و جامع هر کمال حقیقى از آن نظر که کمال حقیقى خواهد بود و هرگونه عدم و بطلانى از حریم قدس او مسلوب است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص29</ref>. | ||
2) رسالهای درباره توحید؛ ترجمه دکتر همایون همتی. | 2) رسالهای درباره توحید؛ ترجمه دکتر همایون همتی. | ||
رساله حاضر، دفترى است شریف و مکتوبى است عمیق از مکتوبات و مؤلفات علامه طباطبائی است. بحث توحید بىشک از مهمترین مباحث اعتقادى در اسلام است و عنایت قرآن بدان بیش از سایر اصول و فروع عقیدتى و عملى است. روش علامه فقید(ره) در این رساله روشى فلسفى- عرفانى است که ملهم از شریعت و کتاب و سنت و آمیخته با اشارت و لطایف آیات و روایات است و در حقیقت باید گفت که روشى فلسفى- عرفانى- قرآنى است. | رساله حاضر، دفترى است شریف و مکتوبى است عمیق از مکتوبات و مؤلفات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]] است. بحث توحید بىشک از مهمترین مباحث اعتقادى در اسلام است و عنایت قرآن بدان بیش از سایر اصول و فروع عقیدتى و عملى است. روش علامه فقید(ره) در این رساله روشى فلسفى- عرفانى است که ملهم از شریعت و کتاب و سنت و آمیخته با اشارت و لطایف آیات و روایات است و در حقیقت باید گفت که روشى فلسفى- عرفانى- قرآنى است. | ||
علامه در این رساله که رساله نخست از سلسله رسالههاى توحیدى ایشان است، میکوشد با تلاشى حکیمانه میان قواعد فلسفى و یافتههاى عرفانى با آیات قرآنى و احادیث نبوى و ولوى همآهنگى ایجاد کند و به نحو شگفتانگیز و تحسینبرانگیزی نیز توفیق یافته است<ref>ر.ک: همان، ص35 و 40 و 41</ref>. | علامه در این رساله که رساله نخست از سلسله رسالههاى توحیدى ایشان است، میکوشد با تلاشى حکیمانه میان قواعد فلسفى و یافتههاى عرفانى با آیات قرآنى و احادیث نبوى و ولوى همآهنگى ایجاد کند و به نحو شگفتانگیز و تحسینبرانگیزی نیز توفیق یافته است<ref>ر.ک: همان، ص35 و 40 و 41</ref>. | ||
3) رساله خلق جدید پایانناپذیر؛ ترجمه آیتالله محمد محمدی گیلانی. | 3) رساله خلق جدید پایانناپذیر؛ ترجمه [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله محمد محمدی گیلانی]]. | ||
مسئله «خلق جدید» از اهم مسائل فلسفه الهى است که بحث در آن از دیدگاه حکمت متعالیه بسیار شیرین و مسرتانگیز است که علامه آن را در یک مقاله که ظاهراً سنگینترین مقالات آن بزرگوار است، به طرز بدیعى بیان فرمودهاند و آن را به نام «مقاله قوه و فعل» نامگذارى نمودهاند. ترجمه آزاد این اثر توسط خود علامه مورد بازبینی و تصحیح قرار گرفته است. مباحث این رساله در ده فصل تدوین شده است<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | مسئله «خلق جدید» از اهم مسائل فلسفه الهى است که بحث در آن از دیدگاه حکمت متعالیه بسیار شیرین و مسرتانگیز است که علامه آن را در یک مقاله که ظاهراً سنگینترین مقالات آن بزرگوار است، به طرز بدیعى بیان فرمودهاند و آن را به نام «مقاله قوه و فعل» نامگذارى نمودهاند. ترجمه آزاد این اثر توسط خود علامه مورد بازبینی و تصحیح قرار گرفته است. مباحث این رساله در ده فصل تدوین شده است<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
4) رسالهای درباره وحی یا وحی یا شعور مرموز. | 4) رسالهای درباره وحی یا وحی یا شعور مرموز. | ||
رسالهای است که با توضیحات آیتالله مکارم شیرازی منتشر شده است. نویسنده در این مقاله پس از تبیین نظریه وحی، وحی و نبوت را موهبتی الهی نه اکتسابی دانسته است. در انتهای این رساله توضیحات آیتالله مکارم شیرازی پیرامون برخی مطالب ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص180-141</ref>. | رسالهای است که با توضیحات [[مکارم شیرازی، ناصر|آیتالله مکارم شیرازی]] منتشر شده است. نویسنده در این مقاله پس از تبیین نظریه وحی، وحی و نبوت را موهبتی الهی نه اکتسابی دانسته است. در انتهای این رساله توضیحات آیتالله مکارم شیرازی پیرامون برخی مطالب ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص180-141</ref>. | ||
5) علی و فلسفه الهی؛ ترجمه علیاکبر مهدیپور. | 5) علی و فلسفه الهی؛ ترجمه علیاکبر مهدیپور. | ||
نام عربی این کتاب (علی و الفلسفة الالهیة) است که در سـال 1352ش و در حیات استاد علامه، ترجمه و مورد تشویق ایشان قرار گرفته است<ref>ر.ک: سید علوی، سید ابراهیم، ص18</ref>. نویسنده با اشاره به زندگانی امیرالمؤمنین علی(ع) و سخنان پربار آنحضرت، تأکید میکند که معارف الهی از سخنان درربار آنحضرت میجوشد و شیفتگان فلسفه الهی را دچار حیرت و شگفت مینماید<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص203</ref>. منابع این رساله در پایان آن ذکر شده است. | نام عربی این کتاب (علی و الفلسفة الالهیة) است که در سـال 1352ش و در حیات استاد علامه، ترجمه و مورد تشویق ایشان قرار گرفته است<ref>ر.ک: سید علوی، سید ابراهیم، ص18</ref>. نویسنده با اشاره به زندگانی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و سخنان پربار آنحضرت، تأکید میکند که معارف الهی از سخنان درربار آنحضرت میجوشد و شیفتگان فلسفه الهی را دچار حیرت و شگفت مینماید<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص203</ref>. منابع این رساله در پایان آن ذکر شده است. | ||
6) رسالهای در اعجاز و معجزه. | 6) رسالهای در اعجاز و معجزه. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
7) رسالة الولایة (ولایتنامه)؛ ترجمه دکتر همایون همتی. | 7) رسالة الولایة (ولایتنامه)؛ ترجمه دکتر همایون همتی. | ||
مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایههاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارتهاى گوناگون از آن یاد کردهاند. همچون «فناى ذاتى» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» و یا «مقام توحید ذات» و «فناى در توحید». آیتالله حسنزاده آملی پیرامون این رساله چنین مینویسند: «یکى از آیات بزرگى که نشانه مقام شامخ عرفان آن جناب است «رساله ولایت» است. انسان آنچه را مىگوید و مىنویسد، تمام حالات انسان، معرف باطن اوست، حرف او معرف اوست، تمام حالات شئون زندگى انسان، عنوان باطن او هستند». سپس ادامه میدهد: | مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایههاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارتهاى گوناگون از آن یاد کردهاند. همچون «فناى ذاتى» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» و یا «مقام توحید ذات» و «فناى در توحید». [[حسنزاده آملی، حسن|آیتالله حسنزاده آملی]] پیرامون این رساله چنین مینویسند: «یکى از آیات بزرگى که نشانه مقام شامخ عرفان آن جناب است «رساله ولایت» است. انسان آنچه را مىگوید و مىنویسد، تمام حالات انسان، معرف باطن اوست، حرف او معرف اوست، تمام حالات شئون زندگى انسان، عنوان باطن او هستند». سپس ادامه میدهد: | ||
در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرفهایى دارد. تا سخن را مىرساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى و کبرى، قدمى هست، اما اینکه انسان سیرى مىکند، آن ادراک شهودى و آن یافتنى که به زبان نمىآید، آن چشیدنى را که نمىشود به دیگرى بیان کرد، «قدر این باده، ندانى، به خدا تا نچشى»<ref>ر.ک: همان، جلد2، ص17 و 18</ref>. | در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرفهایى دارد. تا سخن را مىرساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى و کبرى، قدمى هست، اما اینکه انسان سیرى مىکند، آن ادراک شهودى و آن یافتنى که به زبان نمىآید، آن چشیدنى را که نمىشود به دیگرى بیان کرد، «قدر این باده، ندانى، به خدا تا نچشى»<ref>ر.ک: همان، جلد2، ص17 و 18</ref>. | ||
8) رسالهای در علم؛ ترجمه آیتالله محمد محمدی گیلانی. | 8) رسالهای در علم؛ ترجمه [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله محمد محمدی گیلانی]]. | ||
این رساله در هشت فصل تنظیم شده است. در ابتدای این رساله چنین میخوانیم: «علم در اصطلاح فلاسفه به علم حضورى و علم حصولى منقسم مىشود، زیرا معلوم یا با وجود خارجى- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب است- نزد عالم حضور مىیابد که آن را علم حضورى مىگویند و یا حضورش نزد عالم، با ماهیت و صورت است که مىتوان گفت وجود ذهنى است- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب نیست- و این قسم علم را علم حصولى خوانند». علامه سپس به تبیین و تقریر این علوم میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. | این رساله در هشت فصل تنظیم شده است. در ابتدای این رساله چنین میخوانیم: «علم در اصطلاح فلاسفه به علم حضورى و علم حصولى منقسم مىشود، زیرا معلوم یا با وجود خارجى- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب است- نزد عالم حضور مىیابد که آن را علم حضورى مىگویند و یا حضورش نزد عالم، با ماهیت و صورت است که مىتوان گفت وجود ذهنى است- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب نیست- و این قسم علم را علم حصولى خوانند». علامه سپس به تبیین و تقریر این علوم میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
9) رساله برهان؛ ترجمه دکتر مهدی قوام صفری. | 9) رساله برهان؛ ترجمه دکتر مهدی قوام صفری. | ||
آنچه تحت عنوان «برهان» مورد بررسى قرار مىگیرد، درواقع مبادى تصوریه و مبادی تصدیقیه علوم است؛ و از اینجاست که منطقیان اکثراً صناعت «برهان» را صناعت «حد و برهان» تلقى کردهاند. مبادى تصوریه شامل «حد» و مبادی تصدیقیه شامل «برهان» مىشود و در صناعت «برهان» هر دوى این مبادى مورد بررسى است. علامه طباطبائى در کتاب حاضر با رعایت موازین علمى تلخیص، رساله جامعى در صناعت «برهان» عرضه داشتهاند که تمام ابواب آن را شامل میشود<ref>ر.ک: همان، ص153-152</ref>. | آنچه تحت عنوان «برهان» مورد بررسى قرار مىگیرد، درواقع مبادى تصوریه و مبادی تصدیقیه علوم است؛ و از اینجاست که منطقیان اکثراً صناعت «برهان» را صناعت «حد و برهان» تلقى کردهاند. مبادى تصوریه شامل «حد» و مبادی تصدیقیه شامل «برهان» مىشود و در صناعت «برهان» هر دوى این مبادى مورد بررسى است. [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] در کتاب حاضر با رعایت موازین علمى تلخیص، رساله جامعى در صناعت «برهان» عرضه داشتهاند که تمام ابواب آن را شامل میشود<ref>ر.ک: همان، ص153-152</ref>. | ||
10) رساله علم امام. | 10) رساله علم امام. | ||
این رساله بهطور مستقل در سال 1396ق در تبریز با مقدمه آیتالله قاضی طباطبایی به چاپ رسیده که در این کتاب نیز به جهت تکمیل بحث ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص225، پاورقی1</ref>. نویسنده معتقد است که امام(ع) به حقایق جهان هستى، در هرگونه شرایطى وجود داشته باشند، به اذن خدا واقف است؛ اعم از آنها که تحت حس قرار دارند و آنها که بیرون از دایره حس مىباشند، مانند موجودات آسمانى و حوادث گذشته و وقایع آینده<ref>ر.ک: همان، ص243</ref>. علامه همچنین راه اثبات علم را از راه نقل روایات متواتری میداند که در جوامع حدیث شیعه، مانند کتاب کافى و بصائر و کتب صدوق و کتاب بحارالانوار و غیر آنها ضبط شده است. بهموجب اين روايات كه به حد و حصر نمىآيد، امام علیهالسلام از راه موهبت الهى و نه از راه اكتساب، به همهچیز واقف و از همهچیز آگاه است و هرچه را بخواهد به اذن خدا، به ادنى توجهى مىداند. البته در قرآن كريم آياتى داريم كه علم غيب را مخصوص ذات خداى متعال و منحصر در ساحت مقدس او قرار مىدهد، ولى استثنايى كه در آيه كريمه «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً* إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» (جن، 26-27) وجود دارد نشان مىدهد كه اختصاص علم غيب به خداى متعال به اين معناست كه غيب را مستقلاً و از پيش خود (بالذات) كسى جز خداى نداند، ولى ممكن است پيغمبران پسنديده به تعليم خدايى بدانند و ممكن است پسنديدگان ديگر نيز به تعليم پيغمبران آن را بدانند، چنانکه در بسيارى از اين روايات وارد است كه پيغمبر و نيز هر امامى در آخرين لحظات زندگى خود علم امامت را به امام پس از خود مىسپارد.<ref>ر.ک: همان، ص244-243</ref>. | این رساله بهطور مستقل در سال 1396ق در تبریز با مقدمه [[قاضی طباطبایی، محمدعلی|آیتالله قاضی طباطبایی]] به چاپ رسیده که در این کتاب نیز به جهت تکمیل بحث ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص225، پاورقی1</ref>. نویسنده معتقد است که امام(ع) به حقایق جهان هستى، در هرگونه شرایطى وجود داشته باشند، به اذن خدا واقف است؛ اعم از آنها که تحت حس قرار دارند و آنها که بیرون از دایره حس مىباشند، مانند موجودات آسمانى و حوادث گذشته و وقایع آینده<ref>ر.ک: همان، ص243</ref>. علامه همچنین راه اثبات علم را از راه نقل روایات متواتری میداند که در جوامع حدیث شیعه، مانند کتاب کافى و بصائر و کتب صدوق و کتاب بحارالانوار و غیر آنها ضبط شده است. بهموجب اين روايات كه به حد و حصر نمىآيد، امام علیهالسلام از راه موهبت الهى و نه از راه اكتساب، به همهچیز واقف و از همهچیز آگاه است و هرچه را بخواهد به اذن خدا، به ادنى توجهى مىداند. البته در قرآن كريم آياتى داريم كه علم غيب را مخصوص ذات خداى متعال و منحصر در ساحت مقدس او قرار مىدهد، ولى استثنايى كه در آيه كريمه «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً* إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» (جن، 26-27) وجود دارد نشان مىدهد كه اختصاص علم غيب به خداى متعال به اين معناست كه غيب را مستقلاً و از پيش خود (بالذات) كسى جز خداى نداند، ولى ممكن است پيغمبران پسنديده به تعليم خدايى بدانند و ممكن است پسنديدگان ديگر نيز به تعليم پيغمبران آن را بدانند، چنانکه در بسيارى از اين روايات وارد است كه پيغمبر و نيز هر امامى در آخرين لحظات زندگى خود علم امامت را به امام پس از خود مىسپارد.<ref>ر.ک: همان، ص244-243</ref>. | ||
11) تعلیقات بر بحارالانوار. | 11) تعلیقات بر بحارالانوار. | ||
تعلیقات علامه طباطبائى بر شش جلد نخستین و قسمتى از اول جلد هفتم، چاپ جدید بحارالانوار به نوشته سید ابراهیم سید علوی 67 مورد و به رأى محسن کدیور 88 تعلیقه و به گفته احمد عابدى 84 پاورقى است که غالباً بسیار کوتاه و خلاصه، اما پرعمق و پرمحتوا هستند. دو تعلیقه علامه در ص 100 و 104 جلد اول «بحار»، در تفسیر و تحلیل معناى عقل است که با بررسى فلسفى علمى، موجب جنجالى گردید که علامه طباطبائى را از نوشتن تعلیقات بر مجلدات بعدى باز داشت<ref>ر.ک: همان، جلد 3، ص23</ref>. | تعلیقات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] بر شش جلد نخستین و قسمتى از اول جلد هفتم، چاپ جدید بحارالانوار به نوشته سید ابراهیم سید علوی 67 مورد و به رأى محسن کدیور 88 تعلیقه و به گفته احمد عابدى 84 پاورقى است که غالباً بسیار کوتاه و خلاصه، اما پرعمق و پرمحتوا هستند. دو تعلیقه علامه در ص 100 و 104 جلد اول «بحار»، در تفسیر و تحلیل معناى عقل است که با بررسى فلسفى علمى، موجب جنجالى گردید که [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] را از نوشتن تعلیقات بر مجلدات بعدى باز داشت<ref>ر.ک: همان، جلد 3، ص23</ref>. | ||
12) تعلیقات بر اصول کافی؛ ترجمه سید ابراهیم سید علوی. | 12) تعلیقات بر اصول کافی؛ ترجمه سید ابراهیم سید علوی. | ||
از جمله آثار محققانه و جاودانه علامه طباطبائى(ره) تعلیقاتى است که ایشان بر برخى متون حدیثى و اعتقادى دارند و اگرچه تعلیقات استاد بر کتاب نفیس بحارالانوار به عللى دنبال نشد، لیکن تعلیقههاى مقنع و عالمانه ایشان بر کتاب شریف اصول کافى در عین حالی که از چند پاورقى تجاوز نمىکند، معذلک همین چند تعلیقه کوتاه، روشنگر برخى مسائل پیچیده علمى و عقیدتى است. این بزرگمرد علم و معرفت در ذیل احادیث مربوط به: بداء، مشیت و اراده، سعادت و شقاوت، قضا و قدر، خیر و شر، جبر و اختیار و مسائل مشابه دیگر، پاورقىها و توضیحات بسیار ارزنده و مفید و عمیقى دارند<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>. | از جمله آثار محققانه و جاودانه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى(ره)]] تعلیقاتى است که ایشان بر برخى متون حدیثى و اعتقادى دارند و اگرچه تعلیقات استاد بر کتاب نفیس بحارالانوار به عللى دنبال نشد، لیکن تعلیقههاى مقنع و عالمانه ایشان بر کتاب شریف اصول کافى در عین حالی که از چند پاورقى تجاوز نمىکند، معذلک همین چند تعلیقه کوتاه، روشنگر برخى مسائل پیچیده علمى و عقیدتى است. این بزرگمرد علم و معرفت در ذیل احادیث مربوط به: بداء، مشیت و اراده، سعادت و شقاوت، قضا و قدر، خیر و شر، جبر و اختیار و مسائل مشابه دیگر، پاورقىها و توضیحات بسیار ارزنده و مفید و عمیقى دارند<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>. | ||
13) ذوالقرنین یا کورش؛ ترجمه سید هادی خسروشاهی. | 13) ذوالقرنین یا کورش؛ ترجمه [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]]. | ||
علامه در این اثر پس از بررسی آیات مرتبط با ذوالقرنین، این موضوع را از نظر تاریخی مورد بررسی قرار داده است. به اعتقاد برخی، ذوالقرنین همان کوروش یکى از شاهان هخامنشى است که در سالهاى 539-560 قبل از میلاد مىزیست و همو بود که امپراتورى ایرانى را تأسیس و میانه دو مملکت پارس و ماد را جمع نمود، بابل را مسخر کرد و به یهود اجازه مراجعت از بابل به اورشلیم را صادر کرد<ref>ر.ک: همان، ص121</ref>. در آخر این رساله نیز موضوع سدسازی کورش مورد مداقه قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص126-111</ref>. | علامه در این اثر پس از بررسی آیات مرتبط با ذوالقرنین، این موضوع را از نظر تاریخی مورد بررسی قرار داده است. به اعتقاد برخی، ذوالقرنین همان کوروش یکى از شاهان هخامنشى است که در سالهاى 539 -560 قبل از میلاد مىزیست و همو بود که امپراتورى ایرانى را تأسیس و میانه دو مملکت پارس و ماد را جمع نمود، بابل را مسخر کرد و به یهود اجازه مراجعت از بابل به اورشلیم را صادر کرد<ref>ر.ک: همان، ص121</ref>. در آخر این رساله نیز موضوع سدسازی کورش مورد مداقه قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص126-111</ref>. | ||
14) خلقت انسان و جهان، تکامل. | 14) خلقت انسان و جهان، تکامل. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
# سید علوی، سید ابراهیم، «نگاهی به مجموعه رسائل استاد علامه طباطبایی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: آینه پژوهش، مهر و آبان 1376، شماره 46، صفحه 18 تا 22؛ به آدرس اینترنتی: | # سید علوی، سید ابراهیم، «نگاهی به مجموعه رسائل استاد علامه طباطبایی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: آینه پژوهش، مهر و آبان 1376، شماره 46، صفحه 18 تا 22؛ به آدرس اینترنتی: | ||
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30603 | http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30603 | ||
ویرایش