۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فالدين' به 'فالدين') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR11150J1.jpg|بندانگشتی|فیه ما فیه]] | [[پرونده:NUR11150J1.jpg|بندانگشتی|فیه ما فیه]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |فیه ما فیه | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" |کتاب فیه ما فیه | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[مولوی، جلالالدین محمد بن محمد]] (نويسنده) | ||
[[فروزانفر، بدیعالزمان]] (محقق) | [[فروزانفر، بدیعالزمان]] (محقق) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |فارسی | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 285 /م8ف9 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
نثر فارسی - قرن 7ق. | نثر فارسی - قرن 7ق. | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |موسسه انتشارات نگاه | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |تهران - ایران | ||
|- | |- | ||
|سال نشر | |سال نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishYear" | 1386 هـ.ش | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE11150AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''فيه ما فيه''' مجموعهاى از سخنان [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدین محمد بلخی]] است كه وى طى ساليان دراز در مناسبتهاى مختلف به زبان آورده است و مريدان آن را يادداشت كردهاند. | |||
در اين مجموعه بخشهايى وجود دارد كه از دوران حيات شمس و حضور او در قونيه حكايت دارد. همچنين بخشهايى است كه از شمس به عنوان شخص متوفى و درگذشته ياد مىكند و نيز تكههايى در تفسير برخى از ابيات [[مثنوی معنوی|مثنوى]] يادگار سالهاى واپسين عمر مولانا ديده مىشود. | |||
به نظر [[فروزانفر، بدیعالزمان|مرحوم فروزانفر]] چون اين كتاب ظاهراً بعد از وفات [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] تدوين شده و در زمان حيات وى كه به هر وقت فصلى از محاضرت و مذاكرات مجلس او به تحرير مىآمده و بر فصول سابق افزوده مىگرديده، تدوين آن به طور كامل ميّسر نبوده است. پس بالطّبع تصوّر اين كه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] خود نامى بر اين كتاب نهاده باشد، مقبول نتواند بود و گمان مىرود كه اين اسم مقتبس از قطعهاى است كه در [[فتوحات مكيه|فتوحات مكّيه]] [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربى]] ذكر شده است. | |||
در | اگر كتاب مذكور بدين نام در زمان [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] شهرت يافته بود، هيچ جهت نداشت كه در دو نسخهى قريب العهد به زمان وى كه هر دوى آنها ظاهراً در قونيه و از روى نسخههاى مكتوب در عهد مؤلف استنساخ شده آن را به نامهاى مختلف ياد كنند. البته بعضىها اين ترديد [[فروزانفر، بدیعالزمان|مرحوم فروزانفر]] را قبول ندارند، چرا كه همين اسم فيه ما فيه در رساله سپهسالار هم ذكر شده است. | ||
بهر حال فيه ما فيه وسيله خوبى براى آشنايى با روش تعليم بزرگان صوفيه مخصوصاً شمس و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]<nowiki/>ست كه سخن به اندازه فهم مستمع مىگويند و دقيقترين و بلندترين معانى را در قالب تمثيلات بيان مىكنند. | |||
بهر حال فيه ما فيه وسيله خوبى براى آشنايى با روش تعليم بزرگان صوفيه مخصوصاً شمس و | |||
اثر حاضر دقيقاً همان متن مصحّح شادروان استاد [[فروزانفر، بدیعالزمان|بديعالزمان فروزانفر]] است كه با نقطهگذارى، فاصلهگذارى و اعرابگذارى برخى واژهها و عبارات دشوار و رعايت رسمالخط يكسان و امروزى توسّط ناشر محترم به حليت طبع مزيّن شده است. | اثر حاضر دقيقاً همان متن مصحّح شادروان استاد [[فروزانفر، بدیعالزمان|بديعالزمان فروزانفر]] است كه با نقطهگذارى، فاصلهگذارى و اعرابگذارى برخى واژهها و عبارات دشوار و رعايت رسمالخط يكسان و امروزى توسّط ناشر محترم به حليت طبع مزيّن شده است. | ||
خط ۷۰: | خط ۶۷: | ||
فصل5- عارفان مىخواهند تا به دام دنيا اهل دنيا را صيد كنند تا به آن بلندى ديگر راه يابند و در دام آخرت افتند، چنانكه پيامبر اكرم مكه و بلاد را براى آن فتح كرد تا به همه زندگى بخشد و روشنايى كرامت نمايد، پيش حضرت حق دو من نمىگنجد. | فصل5- عارفان مىخواهند تا به دام دنيا اهل دنيا را صيد كنند تا به آن بلندى ديگر راه يابند و در دام آخرت افتند، چنانكه پيامبر اكرم مكه و بلاد را براى آن فتح كرد تا به همه زندگى بخشد و روشنايى كرامت نمايد، پيش حضرت حق دو من نمىگنجد. | ||
فصل6- حق تعالى را بندگانى است كه پيش از قيامت آخر را مىبينند، چنانچه على بن ابيطالب(ع) مىفرمايد: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقيناً»؛ يعنى چون قالب را بگيرند و قيامت ظاهر شود، يقين من زيادتر نمىشود، پس در حق ايشان قيامت ظاهر است و حاضر. | فصل6- حق تعالى را بندگانى است كه پيش از قيامت آخر را مىبينند، چنانچه [[امام على(ع)|على بن ابيطالب(ع)]] مىفرمايد: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقيناً»؛ يعنى چون قالب را بگيرند و قيامت ظاهر شود، يقين من زيادتر نمىشود، پس در حق ايشان قيامت ظاهر است و حاضر. | ||
فصل7- اگر شخصى سؤال كند كه از نماز فاضلتر كدام است؟ در جواب گفته مىشود كه جان نماز بهتر از نماز است و جواب دوّم اينكه ايمان بهتر از نمازست و نماز بىايمان منفعت نكند و همچون نماز منافقان باشد. | فصل7- اگر شخصى سؤال كند كه از نماز فاضلتر كدام است؟ در جواب گفته مىشود كه جان نماز بهتر از نماز است و جواب دوّم اينكه ايمان بهتر از نمازست و نماز بىايمان منفعت نكند و همچون نماز منافقان باشد. | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۱: | ||
فصل50- طلب انسان اگر در طلب حق فانى شود و طلب حق بر طلب آدمى مستولى گردد، آنگاه آدمى طالب مىشود، به طلب حق. | فصل50- طلب انسان اگر در طلب حق فانى شود و طلب حق بر طلب آدمى مستولى گردد، آنگاه آدمى طالب مىشود، به طلب حق. | ||
مولانا در اين فصل به مشخّصات ولىّ حق و واصل به حقّ اشاره كرده و داستانهاى جالبى دراين باره مىآورد. | [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در اين فصل به مشخّصات ولىّ حق و واصل به حقّ اشاره كرده و داستانهاى جالبى دراين باره مىآورد. | ||
فصل51- عالم خيال نسبت به عالم مصوّرات و محسوسات فراختر است؛ زيرا همه مصوّرات از خيال مىزايد و عالم خيال هم نسبت به آن عالمى كه خيال از او هست، هم تنگ است. مولوى در اين فصل به سرّ انا الحق گفتن منصور اشاره مىكند. | فصل51- عالم خيال نسبت به عالم مصوّرات و محسوسات فراختر است؛ زيرا همه مصوّرات از خيال مىزايد و عالم خيال هم نسبت به آن عالمى كه خيال از او هست، هم تنگ است. مولوى در اين فصل به سرّ انا الحق گفتن منصور اشاره مىكند. | ||
فصل52- مولوى در اين فصل به بيان بيت معروف خودش مىپردازد كه | فصل52- [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوى]] در اين فصل به بيان بيت معروف خودش مىپردازد كه | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''اى برادر تو همه انديشهاى''|2=''ما بقى تو استخوان و ريشهاى''}} | {{ب|''اى برادر تو همه انديشهاى''|2=''ما بقى تو استخوان و ريشهاى''}} | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۲: | ||
فصل56- اگرچه مريد به تفاصيل آخرت را ياد نياورد؛ اما لذّت او به ديدن شيخ و ترسيدن او از فراق شيخ، متضمّن آن همه تفاصيل است و همهى آنها در شيخ مضمر است، هم چنان كه باد در چوب مضمر است. | فصل56- اگرچه مريد به تفاصيل آخرت را ياد نياورد؛ اما لذّت او به ديدن شيخ و ترسيدن او از فراق شيخ، متضمّن آن همه تفاصيل است و همهى آنها در شيخ مضمر است، هم چنان كه باد در چوب مضمر است. | ||
فصل57- مولانا در اين فصل به داستان عارفى اشاره مىكند كه به گلخنى رفته بود تا دلش بگشايد كه گريزگاه بعضى اولياء بوده است، در اين ميان رئيس گلخن را شاگردى بود كه به جهت رسيدن به مقام استاد، سعى و تلاش زيادى به عمل مىآورد. | فصل57- [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در اين فصل به داستان عارفى اشاره مىكند كه به گلخنى رفته بود تا دلش بگشايد كه گريزگاه بعضى اولياء بوده است، در اين ميان رئيس گلخن را شاگردى بود كه به جهت رسيدن به مقام استاد، سعى و تلاش زيادى به عمل مىآورد. | ||
فصل58- وقتى گفته مىشود كه حق در آسمان نيست، مراد آن نيست كه بر آسمان نيست؛ يعنى آسمان بر او محيط نيست و او محيط آسمان است و همه در دست قدرت او و مظهر اوست و بيرون از آسمان و اكوان نيست و بر همهى آنها محيط است. | فصل58- وقتى گفته مىشود كه حق در آسمان نيست، مراد آن نيست كه بر آسمان نيست؛ يعنى آسمان بر او محيط نيست و او محيط آسمان است و همه در دست قدرت او و مظهر اوست و بيرون از آسمان و اكوان نيست و بر همهى آنها محيط است. |
ویرایش