ابن فهد، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'دايرة المعارف' به 'دايرةالمعارف') |
جز (جایگزینی متن - 'تقى الدين' به 'تقىالدين') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
«تقىالدين ابوالفضل محمد»، پسر نجم الدين محمد بود. وى در 5 ربيع الثانى 787ق در اصفون زاده شد و در 795ق همراه پدر به مكه رفت و در آنجا به تحصيل علم پرداخت. او براى سماع حديث به مدينه و يمن سفر كرد. از شيوخ او در مكه، عبدالرحمان فاسى و ابوهُرَيره بن نقاش، در مدينه، رقيه دختر ابن مزروع و عبدالرحمان زرندى و در يمن مجد لغوى و على بن ابوبكر ازرق بودهاند. از استادان بسيارى اجازه گرفت و پسرش در اين مورد معجم و فهرست ويژهاى پرداخته است. تقىالدين، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] را در مكه ديد و از دانش او بهرهمند شد. او «الامتاع» را نزد [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] خواند و نسخهاى از آن را به خط فرزند خود نجم الدين عمر، براى خود تهيه كرد. او در كسب علم و ضبط و استخراج مطالب از کتابها، بلند آوازه شد و اين منزلت براى پسر او نيز حاصل گشت. كسان بسيارى در حجاز از وى اخذ حديث كردند. توجه به حديث و سنت از او به فرزندانش منتقل شد و شايد از اين روست كه گاه در نسبت آنان «الاَثَرى» هم ديده مىشود. سخاوى در دو نوبت كه مجاور مكه بود، او را ديده، از او بهره برده و بسيارى از نوشتههاى خود را به او ارائه كرده است. | |||
وى پيوسته به كار مطالعه و نوشتن سرگرم بود. کتابخانه او در آن زمان در مكه، نظير نداشت و همگان از آن بهرهمند مىشدند. او کتابخانهاش را وقف كرد تا پس از مرگش نيز مورد استفاده طالبان علم قرار گيرد. وى طبع شعر نيز داشت و در 7 ربيع الاول 871ق از دنيا رفت. | وى پيوسته به كار مطالعه و نوشتن سرگرم بود. کتابخانه او در آن زمان در مكه، نظير نداشت و همگان از آن بهرهمند مىشدند. او کتابخانهاش را وقف كرد تا پس از مرگش نيز مورد استفاده طالبان علم قرار گيرد. وى طبع شعر نيز داشت و در 7 ربيع الاول 871ق از دنيا رفت. |
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۳۱
نام | ابن فهد، محمد بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 871 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE13864AUTHORCODE |
«تقىالدين ابوالفضل محمد»، پسر نجم الدين محمد بود. وى در 5 ربيع الثانى 787ق در اصفون زاده شد و در 795ق همراه پدر به مكه رفت و در آنجا به تحصيل علم پرداخت. او براى سماع حديث به مدينه و يمن سفر كرد. از شيوخ او در مكه، عبدالرحمان فاسى و ابوهُرَيره بن نقاش، در مدينه، رقيه دختر ابن مزروع و عبدالرحمان زرندى و در يمن مجد لغوى و على بن ابوبكر ازرق بودهاند. از استادان بسيارى اجازه گرفت و پسرش در اين مورد معجم و فهرست ويژهاى پرداخته است. تقىالدين، ابن حجر را در مكه ديد و از دانش او بهرهمند شد. او «الامتاع» را نزد مقريزى خواند و نسخهاى از آن را به خط فرزند خود نجم الدين عمر، براى خود تهيه كرد. او در كسب علم و ضبط و استخراج مطالب از کتابها، بلند آوازه شد و اين منزلت براى پسر او نيز حاصل گشت. كسان بسيارى در حجاز از وى اخذ حديث كردند. توجه به حديث و سنت از او به فرزندانش منتقل شد و شايد از اين روست كه گاه در نسبت آنان «الاَثَرى» هم ديده مىشود. سخاوى در دو نوبت كه مجاور مكه بود، او را ديده، از او بهره برده و بسيارى از نوشتههاى خود را به او ارائه كرده است.
وى پيوسته به كار مطالعه و نوشتن سرگرم بود. کتابخانه او در آن زمان در مكه، نظير نداشت و همگان از آن بهرهمند مىشدند. او کتابخانهاش را وقف كرد تا پس از مرگش نيز مورد استفاده طالبان علم قرار گيرد. وى طبع شعر نيز داشت و در 7 ربيع الاول 871ق از دنيا رفت.
آثار
الف) چاپى:
لحظ الالحاظ، تنها اثر از نوشتههاى اوست كه همراه ذيلهاى حسينى دمشقى و سيوطى بر «تذكرة الحفاظ» ذهبى چاپ شده است. لحظ در واقع ذيلى است بر ذيل ابوالمحاسن محمد بن على علوى حسينى دمشقى و نام كامل آن «لحظ الالحاظ بذيل طبقات الحفاظ» است.
ب) خطى:
1. بُغية الطالب الفالح من مشيخة قاضى طيبة ابى الفتح الصالح؛
2. حديث ابىعلى الحسن بن عرفه؛
3. رسالة الكامل على تراجم المكيين و المدنيين الذين اخذ عنهم العلامه على بن خليل اللُبودى؛
4. طرق الاصابة بما جاء في فضائل الصحابة؛
5. عُمدة المُنتحِل و بُلغة المُرتحِل؛
6. الفتح الربانى لجميع مرويات الشيخ ابى الفتح العثمانى؛
7. الدرر السَنّية و الجواهر البَهيّة من الاحاديث النبوية.
ج) آثار يافت نشده:
1. الاِبانة مما ورد في الجعرانة؛
2. الاشراف على جميع النُكَت الظِراف؛
3. اقتطاف النور مما ورد في ثور؛
4. بُشرى الوَرى مماورد في حرا؛
5. بهجة الدماثة بما ورد في فضل المساجد الثلاثة؛
6. تأميل نهاية التقريب و تكميل التهذيب بالتذهيب؛
7. تحفة الاشراف بمعرفة الاطراف، در 3 جلد؛
8. تحفة العلماء الاتقياء بماجاء في قصص الانبياء، سخاوى عنوان اين کتاب را نخبة العلماء... آورده است؛
9. تقريب البعيد فيما ورد في يومى العيد؛
10. الجُنة باذكار الکتاب و السنة؛
11. الزوائد على حياة الحيوان للدميرى؛
12. غاية القصد المراد من الاربعين العالية الاسناد؛
13. في سيرة الخلفاء و الملوك، در 2 مجلد؛
14. المطالب السنية العوالى بما لقريش من المفاخر و المعالى؛ 15. النور الباهر الساطع من سيرة ذى البرهان القاطع، در سيرت نبوى.
منابع
دايرةالمعارف بزرگ اسلامى ج4 ص427.