ظفرنامه: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'بو على' به 'بوعلى'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'بو على' به 'بوعلى')
خط ۴۵: خط ۴۵:
اصل اين كتاب قاعدتاً به زبان پهلوى نوشته شده است، اما اينكه ترجمه آن به فارسى به چه شكلى انجام شده، محل تأمل است، زيرا از تعابير فارسى به كار برده شده در ترجمه، به دست مى‌آيد كه اين ترجمه متنى عربى است؛ نه پهلوى، فلذا اين احتمال تقويت مى‌شود كه متن اصلى كتاب يك بار به عربى ترجمه شده و ترجمه حاضر در واقع از عربى به فارسى برگردانده شده است. دليل ديگر اين مدعى تطابق آن با ترجمه‌هاى قرن سه يا چهار و پنجم است. در انتساب ترجمه اين كتاب به ابن سينا مناقشات اساسى فراوانى وجود دارد كه تقريباً چنين انتسابى را به كلى منتفى مى‌سازد.
اصل اين كتاب قاعدتاً به زبان پهلوى نوشته شده است، اما اينكه ترجمه آن به فارسى به چه شكلى انجام شده، محل تأمل است، زيرا از تعابير فارسى به كار برده شده در ترجمه، به دست مى‌آيد كه اين ترجمه متنى عربى است؛ نه پهلوى، فلذا اين احتمال تقويت مى‌شود كه متن اصلى كتاب يك بار به عربى ترجمه شده و ترجمه حاضر در واقع از عربى به فارسى برگردانده شده است. دليل ديگر اين مدعى تطابق آن با ترجمه‌هاى قرن سه يا چهار و پنجم است. در انتساب ترجمه اين كتاب به ابن سينا مناقشات اساسى فراوانى وجود دارد كه تقريباً چنين انتسابى را به كلى منتفى مى‌سازد.


از جمله ادله‌اى كه براى ردّ انتساب ترجمه ظفرنامه به بو على مطرح گرديده است، مى‌توان به موارد ذيل اشاره كرد: الف- در هيچ اثرى از آثار بو على و يا تاريخ زندگيش، اشاره‌اى به تسلط وى بر زبان پهلوى نشده و تقريباً معلوم است كه ابن سينا مسلط بر زبان پهلوى نبوده است.
از جمله ادله‌اى كه براى ردّ انتساب ترجمه ظفرنامه به بوعلى مطرح گرديده است، مى‌توان به موارد ذيل اشاره كرد: الف- در هيچ اثرى از آثار بوعلى و يا تاريخ زندگيش، اشاره‌اى به تسلط وى بر زبان پهلوى نشده و تقريباً معلوم است كه ابن سينا مسلط بر زبان پهلوى نبوده است.


ب- ادبيات مترجم كتاب، هيچ تناسبى با آثار فارسى بو على، مثل دانش‌نامه علايى، رساله نبض و... ندارد. ج- هيچ علاقه‌اى از بو على نسبت به كار ترجمه ديده نشده است و در رديف كارهاى علمى وى چنين چيزى مشاهده نشده است. د- كسانى كه اين ترجمه را به بو على منسوب كرده‌اند، مانند مصطفى بن عبدالله معروف به حاجى خليفه و كاتب چلبى در كتاب «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] عن اسامى الكتب و الفنون»، گفته‌اند: امير نوح بن منصور سامانى، وزير خود ابن سينا را مكلف به ترجمه اين كتاب كرده است؛ اين در حالى است كه با توجه به تاريخ وفات نوح بن منصور، ابن سينا در آن تاريخ هفده ساله بوده و هيچ منصب وزارتى در آن سن و سال متعلق به بو على نبوده است.
ب- ادبيات مترجم كتاب، هيچ تناسبى با آثار فارسى بوعلى، مثل دانش‌نامه علايى، رساله نبض و... ندارد. ج- هيچ علاقه‌اى از بوعلى نسبت به كار ترجمه ديده نشده است و در رديف كارهاى علمى وى چنين چيزى مشاهده نشده است. د- كسانى كه اين ترجمه را به بوعلى منسوب كرده‌اند، مانند مصطفى بن عبدالله معروف به حاجى خليفه و كاتب چلبى در كتاب «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] عن اسامى الكتب و الفنون»، گفته‌اند: امير نوح بن منصور سامانى، وزير خود ابن سينا را مكلف به ترجمه اين كتاب كرده است؛ اين در حالى است كه با توجه به تاريخ وفات نوح بن منصور، ابن سينا در آن تاريخ هفده ساله بوده و هيچ منصب وزارتى در آن سن و سال متعلق به بوعلى نبوده است.


اما اينكه خود كتاب و محتوايش در واقع از كجا نشأت گرفته است، مسئله‌اى است كه به اندازه انتسابش به مترجم، مورد نقد و بررسى علما و بزرگان قرار گرفته است. خلاصه اين نظريات و قول مشهور در اين زمينه، ما را به اين نتيجه مى‌رساند كه كتاب، در واقع سؤال و جواب‌هايى است كه بين انوشيروان و وزير دانشمندش بزرگمهر انجام شده است و آن مرد دانشمند با استفاده از اندوخته‌هاى خود كه از محضر اساتيدى همچون ارسطاطاليس فراگرفته بود به سؤالات انوشيروان جواب داده است.
اما اينكه خود كتاب و محتوايش در واقع از كجا نشأت گرفته است، مسئله‌اى است كه به اندازه انتسابش به مترجم، مورد نقد و بررسى علما و بزرگان قرار گرفته است. خلاصه اين نظريات و قول مشهور در اين زمينه، ما را به اين نتيجه مى‌رساند كه كتاب، در واقع سؤال و جواب‌هايى است كه بين انوشيروان و وزير دانشمندش بزرگمهر انجام شده است و آن مرد دانشمند با استفاده از اندوخته‌هاى خود كه از محضر اساتيدى همچون ارسطاطاليس فراگرفته بود به سؤالات انوشيروان جواب داده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش