الفلسفة الطبيعية و الإلهية عند الفارابي: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> پرونده:NUR54822J1.jpg|بندانگشتی|الفلسفة الطبيعية و الإلهية عند الفار...» ایجاد کرد)
 
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR54822J1.jpg|بندانگشتی|الفلسفة الطبيعية و الإلهية عند الفارابي]]
[[پرونده:NUR54822J1.jpg|بندانگشتی|الفلسفة الطبيعية و الإلهية عند الفارابي]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|الفلسفة الطبيعية و الإلهية عند الفارابي
! نام کتاب!! data-type="bookName" |الفلسفة الطبيعية و الإلهية عند الفارابي
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|
| data-type="otherBookNames" |
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[عفيفي، زينب]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[عفيفي، زينب]] (نويسنده)
   
   
[[عراقي، عاطف]] (مقدمه‌نويس)
[[عراقي، عاطف]] (مقدمه‌نويس)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'|عربي
| data-type="language" |عربي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|
| data-type="subject" |
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|دار الوفاء  
| data-type="publisher" |دار الوفاء  
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|مصر - اسکندريه  
| data-type="publishPlace" |مصر - اسکندريه  
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 2002م ,   
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 2002م ,   
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE54822AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE54822AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۴۳: خط ۴۳:
کتاب، شامل دو مقدمه و هشت فصل است.
کتاب، شامل دو مقدمه و هشت فصل است.


نویسنده در این اثر به تحلیل علمی زندگانی فارابی و آثارش در حوزه فلسفه طبیعی و الهی پرداخته است و نیز روش فارابی در تصنیف علوم، علل چهارگانه (فاعلی، مادی، صوری و غایی) در موجودات، عالم در طبیعیات فارابی (عالم کون و فساد، جهان مادی، عالم پایین‎تر از فلک قمر (آخرین فلک از افلاک نه‎گانه) و یا عالم بالاتر از فلک قمر) را مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8-7</ref>.
نویسنده در این اثر به تحلیل علمی زندگانی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و آثارش در حوزه فلسفه طبیعی و الهی پرداخته است و نیز روش [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در تصنیف علوم، علل چهارگانه (فاعلی، مادی، صوری و غایی) در موجودات، عالم در طبیعیات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] (عالم کون و فساد، جهان مادی، عالم پایین‎تر از فلک قمر (آخرین فلک از افلاک نه‎گانه) و یا عالم بالاتر از فلک قمر) را مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8-7</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در فصل اول آنچه که به زندگی فارابی و جایگاه علمی و تأثیرگذاری ایشان در تاریخ فلسفه مربوط می‎شود آمده است. نویسنده سعی نموده که تأثیر شرایط زمان، شرایط سیاسی و فکری در برخی از آثارش را نشان دهد؛ زیرا او بیرون از آن محیط نبود. او در شهری زندگی می‎کرد که مدینه فاضله نبود.
در فصل اول آنچه که به زندگی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و جایگاه علمی و تأثیرگذاری ایشان در تاریخ فلسفه مربوط می‎شود آمده است. نویسنده سعی نموده که تأثیر شرایط زمان، شرایط سیاسی و فکری در برخی از آثارش را نشان دهد؛ زیرا او بیرون از آن محیط نبود. او در شهری زندگی می‎کرد که مدینه فاضله نبود.


او در زمان و مکانی زندگی می‎کرد که در آنجا مأمنی برای منازعات و ظهور جریان‎های مختلف فکری بود. فارابی با رونق جنبش ترجمه و برخورد با نظریات فلسفی و مسائل مشکل آن، سعی بر آشتی و برقراری رابطه بین مسائل طبیعی و فلسفی با مسائل الهی و عقیدتی خود نمود.
او در زمان و مکانی زندگی می‎کرد که در آنجا مأمنی برای منازعات و ظهور جریان‎های مختلف فکری بود. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] با رونق جنبش ترجمه و برخورد با نظریات فلسفی و مسائل مشکل آن، سعی بر آشتی و برقراری رابطه بین مسائل طبیعی و فلسفی با مسائل الهی و عقیدتی خود نمود.


آثار فارابی توضیح می‎دهند که چگونه فارابی در زمینه‎های مختلف به بهترین نتیجه ممکن دست یافته است. او حدود صد کتاب در موضوع فلسفه داشته است که متأسفانه بسیاری از آن‎ها از بین رفته است. و آن آثاری که باقی مانده است برخی از محققان و مستشرقان در انتساب آنها به فارابی شک نموده‎اند.
آثار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] توضیح می‎دهند که چگونه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در زمینه‎های مختلف به بهترین نتیجه ممکن دست یافته است. او حدود صد کتاب در موضوع فلسفه داشته است که متأسفانه بسیاری از آن‎ها از بین رفته است. و آن آثاری که باقی مانده است برخی از محققان و مستشرقان در انتساب آنها به فارابی شک نموده‎اند.


در خلال این فصل نیز برای خواننده محترم معلوم می‎شود که مستشرقان تلاش بسیاری در زمینه ترجمه و تحقیق این آثار نموده و این تفکر را به دیگر کشورها از جمله کشورهای اروپایی انتقال داده‎اند<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص18</ref>.
در خلال این فصل نیز برای خواننده محترم معلوم می‎شود که مستشرقان تلاش بسیاری در زمینه ترجمه و تحقیق این آثار نموده و این تفکر را به دیگر کشورها از جمله کشورهای اروپایی انتقال داده‎اند<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص18</ref>.


در فصل دوم با رویکرد فارابی در طبقه‎بندی علوم و توضیح ویژگی‎ها و مبانی ایشان روبه‎رو می‎شویم. فارابی اولین شخص در جهان عرب است که دست به تصنیف و احصای علوم زد؛ به‎گونه‎ای که عملکرد او در این زمینه بر فلاسفه شرق و غرب تأثیر گذاشت.
در فصل دوم با رویکرد [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در طبقه‎بندی علوم و توضیح ویژگی‎ها و مبانی ایشان روبه‎رو می‎شویم. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] اولین شخص در جهان عرب است که دست به تصنیف و احصای علوم زد؛ به‎گونه‎ای که عملکرد او در این زمینه بر فلاسفه شرق و غرب تأثیر گذاشت.


نویسنده می‎گوید: از آنجا که در این اثر جوانب طبیعی و الهی فلسفه فارابی را مورد بررسی قرار می‎دهیم، به‎ناچار باید از موضوع علم طبیعی و موضوع علم الهی و روش این دو بحث کنیم؛ چنان‎که فارابی در تصنیف علوم این دو را عرضه نموده است. در ادامه مقصود فارابی از فلسفه طبیعی و موضوعات آن توضیح داده شده و از چگونگی دستیابی فارابی به علم الهی طبیعی به حکم تداخل بین موضوعات فلسفه طبیعی الهی، سخن به میان آمده است<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>.
نویسنده می‎گوید: از آنجا که در این اثر جوانب طبیعی و الهی فلسفه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] را مورد بررسی قرار می‎دهیم، به‎ناچار باید از موضوع علم طبیعی و موضوع علم الهی و روش این دو بحث کنیم؛ چنان‎که فارابی در تصنیف علوم این دو را عرضه نموده است. در ادامه مقصود [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از فلسفه طبیعی و موضوعات آن توضیح داده شده و از چگونگی دستیابی فارابی به علم الهی طبیعی به حکم تداخل بین موضوعات فلسفه طبیعی الهی، سخن به میان آمده است<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>.


در فصل سوم به فلسفه طبیعی فارابی پرداخته شده است. این فصل از سه قسمت تشکیل شده: قسمت اول به بیان مبادی موجودات طبیعی اختصاص یافته است. قسمت دوم به علل موجودات طبیعی و اقسام آن از قبیل، علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غایی اشاره کرده است. نویسنده در این قسمت، نظر فارابی را در مسئله بغرنج سببیت و انکار تصادف و اختبار مطرح نموده است و این بدان جهت است که هرچیزی که در جهان هستی پدید می‎آید، با اسبابی محدود حادث می‎شود. در آخر مسئله سببیت را در خلال دیدگاه انتقادی مطرح‎شده توسط غزالی و اشاعره مبنی بر رد رابطه ضروری بین اسباب و مسببات آنها مطرح کرده است. در قسمت سوم، لواحق موجودات طبیعی (حرکت، زمان، مکان و خلأ) مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص20-19</ref>.
در فصل سوم به فلسفه طبیعی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] پرداخته شده است. این فصل از سه قسمت تشکیل شده: قسمت اول به بیان مبادی موجودات طبیعی اختصاص یافته است. قسمت دوم به علل موجودات طبیعی و اقسام آن از قبیل، علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غایی اشاره کرده است. نویسنده در این قسمت، نظر فارابی را در مسئله بغرنج سببیت و انکار تصادف و اختبار مطرح نموده است و این بدان جهت است که هرچیزی که در جهان هستی پدید می‎آید، با اسبابی محدود حادث می‎شود. در آخر مسئله سببیت را در خلال دیدگاه انتقادی مطرح‎شده توسط غزالی و اشاعره مبنی بر رد رابطه ضروری بین اسباب و مسببات آنها مطرح کرده است. در قسمت سوم، لواحق موجودات طبیعی (حرکت، زمان، مکان و خلأ) مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص20-19</ref>.


در فصل چهارم، نظر فارابی درباره موجودات عالم و مراتب آنها در وجود و سپس اقسام وجود عرضه شده است. فارابی به تبعیت از ارسطو عالم را به عالم مافوق فلک قمر و عالم پایین‎تر از این فلک تقسیم نموده است. سپس از تأثیر عالم بالا بر عالم سفلی بحث نموده است. فارابی هرچند عالم را به دو قسم تقسیم نموده، لکن آن را واحد و محدود تصور نموده است و زمین را کروی و ثابت در مرکز جهان دانسته است.
در فصل چهارم، نظر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] درباره موجودات عالم و مراتب آنها در وجود و سپس اقسام وجود عرضه شده است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] به تبعیت از [[ارسطو]] عالم را به عالم مافوق فلک قمر و عالم پایین‎تر از این فلک تقسیم نموده است. سپس از تأثیر عالم بالا بر عالم سفلی بحث نموده است. فارابی هرچند عالم را به دو قسم تقسیم نموده، لکن آن را واحد و محدود تصور نموده است و زمین را کروی و ثابت در مرکز جهان دانسته است.


در ادامه چگونگی ابطال نظریات فارابی در فلسفه طبیعی، توسط دانش جدید، مطرح و سپس به مسائل فلسفه الهی پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>.
در ادامه چگونگی ابطال نظریات [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در فلسفه طبیعی، توسط دانش جدید، مطرح و سپس به مسائل فلسفه الهی پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>.


در فصل پنجم، مبحث «خداوند و فلسفه الهی فارابی» بررسی شده و دلایل وجود و صفات او بیان گردیده است. در این بخش منابع دینی و فلسفی که فارابی از آنها تأثیر پذیرفته تبیین شده است. همچنین ادله‎ای که فارابی بر وجود خداوند آورده عرضه شده است. این ادله شامل ادله کونیه و عقلیه است. ادله کونیه شامل دلیل حرکت، دلیل علت تامه، دلیل عنایت و غایت و ادله عقلیه شامل دلیل ماهیت و وجود و دلیل ممکن و واجب است.
در فصل پنجم، مبحث «خداوند و فلسفه الهی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]» بررسی شده و دلایل وجود و صفات او بیان گردیده است. در این بخش منابع دینی و فلسفی که [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از آنها تأثیر پذیرفته تبیین شده است. همچنین ادله‎ای که [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] بر وجود خداوند آورده عرضه شده است. این ادله شامل ادله کونیه و عقلیه است. ادله کونیه شامل دلیل حرکت، دلیل علت تامه، دلیل عنایت و غایت و ادله عقلیه شامل دلیل ماهیت و وجود و دلیل ممکن و واجب است.


از آنجا که عقل بشر از رسیدن به حقیقت خداوند و ذات او عاجز است، پس چاره‎ای نیست از به کار بردن وسایلی برای پی بردن به این ماهیت مقدسه. نظر فارابی در این موضوع چنین است که باید مجموعه‎ای از صفات را که می‎توان به کمک آنها به حقیقت ذات خدا واقف شد، جداگانه بررسی نمود. لذا ایشان صفات خداوند را به‎تفصیل شرح می‎دهد و برای او صفت «الوحدانية الأولیة» و پاره‎ای از صفات دیگر را ثابت و پاره‎ای از صفات را از او نفی می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص21-20</ref>.
از آنجا که عقل بشر از رسیدن به حقیقت خداوند و ذات او عاجز است، پس چاره‎ای نیست از به کار بردن وسایلی برای پی بردن به این ماهیت مقدسه. نظر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در این موضوع چنین است که باید مجموعه‎ای از صفات را که می‎توان به کمک آنها به حقیقت ذات خدا واقف شد، جداگانه بررسی نمود. لذا ایشان صفات خداوند را به‎تفصیل شرح می‎دهد و برای او صفت «الوحدانية الأولیة» و پاره‎ای از صفات دیگر را ثابت و پاره‎ای از صفات را از او نفی می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص21-20</ref>.


نویسنده در فصل ششم، از رابطه خداوند با عالم سخن به میان می‎آورد و نظر فارابی را درباره چگونگی صدور موجودات متکثر از خداوند واحد بیان می‎کند. فارابی این مشکل و بسیاری از مشکلات دیگر فلسفی را با نظریه صدور یا فیض حل نموده است<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.
نویسنده در فصل ششم، از رابطه خداوند با عالم سخن به میان می‎آورد و نظر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] را درباره چگونگی صدور موجودات متکثر از خداوند واحد بیان می‎کند. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] این مشکل و بسیاری از مشکلات دیگر فلسفی را با نظریه صدور یا فیض حل نموده است<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.


فصل هفتم به تحقیق و مطالعه مسئله بغرنج اتصال انسان به خداوند و دست یافتن به سعادت نهایی اختصاص یافته است. در این فصل نظریه اتصال، ابعاد معرفتی و متافیزیکی آن، تأثیر نظریه اتصال فارابی در اندیشه عربی و جهان غرب و... بررسی شده است<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>.
فصل هفتم به تحقیق و مطالعه مسئله بغرنج اتصال انسان به خداوند و دست یافتن به سعادت نهایی اختصاص یافته است. در این فصل نظریه اتصال، ابعاد معرفتی و متافیزیکی آن، تأثیر نظریه اتصال [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در اندیشه عربی و جهان غرب و... بررسی شده است<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>.


در فصل هشتم که فصل پایانی کتاب است، به مسئله نبوت و دلیل اهمیت آن نزد فارابی پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
در فصل هشتم که فصل پایانی کتاب است، به مسئله نبوت و دلیل اهمیت آن نزد [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش