المراقبات «أعمال السنة»: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صلى الله عليه و آله و سلم' به 'صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم'
جز (جایگزینی متن - 'ميشود' به 'می‌شود')
جز (جایگزینی متن - 'صلى الله عليه و آله و سلم' به 'صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم')
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
فصل هفتم: در بيان مراقبت‌هاى ماه رجب الحرام، و نداى فرشته‌اى بنام داعى و جواب آن به زبان حال، و مناجات، و معناى ماه حرام، و اعمال شب اول، و تلاش در راستى گفتار در مناجات و دعاها، و شب رغائب و اعمال آن، و فضيلت روزه در ماه رجب، و صدقه بجاى روزه.
فصل هفتم: در بيان مراقبت‌هاى ماه رجب الحرام، و نداى فرشته‌اى بنام داعى و جواب آن به زبان حال، و مناجات، و معناى ماه حرام، و اعمال شب اول، و تلاش در راستى گفتار در مناجات و دعاها، و شب رغائب و اعمال آن، و فضيلت روزه در ماه رجب، و صدقه بجاى روزه.


تلاش در اخلاص نيت، و نكات دقيقى در شناخت اخلاص، و تحصيل حقيقت اخلاص با تأمّل و تفكّر، و ترس از آبرو ريزى ريا هنگام عرض اعمال به حضور حق تعالى، و نماز سلمان، و دعا در تعقيب هر نماز، و رجاء حقيقى، و ولادت حضرت امير المومنين‌ عليه‌السلام، و امر عالم قبل از بعثت حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم، و اهتمام حضرت اميرالمؤمنين‌ عليه‌السلام به اعتلاى كلمۀ اسلام، و اهمّ شرايط دعا، و اعمال عيد مبعث، و نعمت بعثت و اختلاف مردم در قبول آن.
تلاش در اخلاص نيت، و نكات دقيقى در شناخت اخلاص، و تحصيل حقيقت اخلاص با تأمّل و تفكّر، و ترس از آبرو ريزى ريا هنگام عرض اعمال به حضور حق تعالى، و نماز سلمان، و دعا در تعقيب هر نماز، و رجاء حقيقى، و ولادت حضرت امير المومنين‌ عليه‌السلام، و امر عالم قبل از بعثت حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم، و اهتمام حضرت اميرالمؤمنين‌ عليه‌السلام به اعتلاى كلمۀ اسلام، و اهمّ شرايط دعا، و اعمال عيد مبعث، و نعمت بعثت و اختلاف مردم در قبول آن.


فصل هشتم: در بيان مراقبت‌هاى ماه شعبان المعظم، و مناجات شعبانيه، و فضيلت روزۀ آن، و ولادت امام حسين‌ عليه‌السلام، و نيمۀ شعبان، و ولادت حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه، و فضيلت شب نيمۀ شعبان، و تذكر به ضعف ايمان، و توسّل به امام زمان عجل الله تعالى فرجه، و فضيلت دعاى كميل، و محاسبت نفس، و طلب رحمت از صاحب آن روز، و اعمال آخر شعبان.
فصل هشتم: در بيان مراقبت‌هاى ماه شعبان المعظم، و مناجات شعبانيه، و فضيلت روزۀ آن، و ولادت امام حسين‌ عليه‌السلام، و نيمۀ شعبان، و ولادت حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه، و فضيلت شب نيمۀ شعبان، و تذكر به ضعف ايمان، و توسّل به امام زمان عجل الله تعالى فرجه، و فضيلت دعاى كميل، و محاسبت نفس، و طلب رحمت از صاحب آن روز، و اعمال آخر شعبان.
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
فصل يازدهم: در بيان مراقبت‌هاى ماه ذى قعدة الحرام، و روزۀ آن، و عمل شب نيمۀ آن، و روز دحو الأرض و شرافت آن، و نعمت‌هاى الهى در ظاهر و باطن انسان، و شأن كعبۀ حقيقى، و اسرار اعمال و مناسك حج و اين كه آنها در تخليه و تحليه مؤثّرند، و تلاش در تحصيل اخلاص.
فصل يازدهم: در بيان مراقبت‌هاى ماه ذى قعدة الحرام، و روزۀ آن، و عمل شب نيمۀ آن، و روز دحو الأرض و شرافت آن، و نعمت‌هاى الهى در ظاهر و باطن انسان، و شأن كعبۀ حقيقى، و اسرار اعمال و مناسك حج و اين كه آنها در تخليه و تحليه مؤثّرند، و تلاش در تحصيل اخلاص.


فراهم كردن سفر حج و برگرفتن توشۀ سفر، و رعايت رفيق و راهنما و امير حاجّ، و قصد حج واقعى در مناسك حج ظاهرى، و آداب زيارت حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم، و تحصيل حضور قلب هنگام زيارت او، و توقف در مقابل ضريح مقدس او، و اميدوارى از حضرت او و آنچه كه در خطاب به حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم مى‌گويد، و اميدوارى از عفو و كرم و فضل او و زيارت امامان قبرستان بقيع.
فراهم كردن سفر حج و برگرفتن توشۀ سفر، و رعايت رفيق و راهنما و امير حاجّ، و قصد حج واقعى در مناسك حج ظاهرى، و آداب زيارت حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم، و تحصيل حضور قلب هنگام زيارت او، و توقف در مقابل ضريح مقدس او، و اميدوارى از حضرت او و آنچه كه در خطاب به حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم مى‌گويد، و اميدوارى از عفو و كرم و فضل او و زيارت امامان قبرستان بقيع.


فصل دوازدهم: در بيان مراقبت‌هاى ماه ذى حجة الحرام، و فضيلت دهۀ اول آن، و دعاهاى پنج‌گانه كه به حضرت عيسى(ع) هديه شده، و تكيه بر خدا نمودن، و ريشۀ اميد و آرزو، و اعمالى كه در دهۀ اول وارد شده، و اعمال شب و روز عرفه، و زيارت امام حسين‌ عليه‌السلام، و معانى تنزيه و تسبيح، و دعا نمودن براى برادران ايمانى در غياب ايشان و ايثار بر ايشان، و احتراز از دعاى دروغين.
فصل دوازدهم: در بيان مراقبت‌هاى ماه ذى حجة الحرام، و فضيلت دهۀ اول آن، و دعاهاى پنج‌گانه كه به حضرت عيسى(ع) هديه شده، و تكيه بر خدا نمودن، و ريشۀ اميد و آرزو، و اعمالى كه در دهۀ اول وارد شده، و اعمال شب و روز عرفه، و زيارت امام حسين‌ عليه‌السلام، و معانى تنزيه و تسبيح، و دعا نمودن براى برادران ايمانى در غياب ايشان و ايثار بر ايشان، و احتراز از دعاى دروغين.


اعمال شب و روز عيد قربان و آداب رفتن به نماز عيد، در فضيلت و شرافت روز عيد غدير بر ساير روزها، در معناى ولايت و حقيقت آن و بيان زيارت جامعه، و اين كه فضايل امام علی‌ عليه‌السلام قابل شمارش نيست، و تصريح به ولايت امام علی‌ عليه‌السلام در صحيفه‌هاى پيامبران، و شرح روز عيد غدير، و خطبۀ حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم در مسجد خيف و در روز عيد غدير، و كمين كردن منافقان در عقبه براى كشتن حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم، و صلوات مخصوص در روز غدير، و روايات امام رضا عليه‌السلام در فضيلت روز غدير، و معنى ولايت مطلقه و حقيقت آن، و اعمال روز غدير.
اعمال شب و روز عيد قربان و آداب رفتن به نماز عيد، در فضيلت و شرافت روز عيد غدير بر ساير روزها، در معناى ولايت و حقيقت آن و بيان زيارت جامعه، و اين كه فضايل امام علی‌ عليه‌السلام قابل شمارش نيست، و تصريح به ولايت امام علی‌ عليه‌السلام در صحيفه‌هاى پيامبران، و شرح روز عيد غدير، و خطبۀ حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم در مسجد خيف و در روز عيد غدير، و كمين كردن منافقان در عقبه براى كشتن حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم، و صلوات مخصوص در روز غدير، و روايات امام رضا عليه‌السلام در فضيلت روز غدير، و معنى ولايت مطلقه و حقيقت آن، و اعمال روز غدير.


پناه بردن به صاحبان روز از معصومين در پايان روز، و مباهلۀ نصاراى نجران، و آمدن نصاراى نجران به مدينه، و خارج شدن حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم براى مباهله و ممانعت ايشان از آن، و اين كه به نصّ آيۀ مباهله علی‌ عليه‌السلام نفس و جان نبى صلى الله عليه و آله و سلم است، و احترام و منزلت روز مباهله در اسلام، و اعمال روز مباهله، و مناجات با معصومين عليهم‌السلام، و نزول سورۀ هل أتى در شان اهل بيت عليهم‌السلام، و خاتمه در نصيحت و تذكّر.
پناه بردن به صاحبان روز از معصومين در پايان روز، و مباهلۀ نصاراى نجران، و آمدن نصاراى نجران به مدينه، و خارج شدن حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم براى مباهله و ممانعت ايشان از آن، و اين كه به نصّ آيۀ مباهله علی‌ عليه‌السلام نفس و جان نبى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم است، و احترام و منزلت روز مباهله در اسلام، و اعمال روز مباهله، و مناجات با معصومين عليهم‌السلام، و نزول سورۀ هل أتى در شان اهل بيت عليهم‌السلام، و خاتمه در نصيحت و تذكّر.


خاتمه: در بيان بجا آوردن اعمال به قدر امكان، و اجتناب از غرور، و وظايف بنده در صورت قادر نبودن بر انجام اعمال، و اهتمام در تحصيل اخلاص، و توجه به معانى و باطن عبادت، و واجب بودن تكميل صورت عبادت نيز، و مناجات مؤلف (قده) با خداوند متعال.
خاتمه: در بيان بجا آوردن اعمال به قدر امكان، و اجتناب از غرور، و وظايف بنده در صورت قادر نبودن بر انجام اعمال، و اهتمام در تحصيل اخلاص، و توجه به معانى و باطن عبادت، و واجب بودن تكميل صورت عبادت نيز، و مناجات مؤلف (قده) با خداوند متعال.
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
يكى از مهم‌ترين منازل سير و سلوك الهى و از سخت‌ترين مراحل عروج و ترقى معنوى، مراقبت است، دانشمندان علم اخلاق و سير و سلوك علمى در ضمن كتب و رسائل خويش و بصورت جداگانه پيرامون مراقبت مطالب عالى و دقايق كافى بيان فرموده‌اند، كه به برخى از آنها اشاره مى‌شود. امام [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشيرى]] در رسالۀ قشيريه، باب بيست و چهارم را در مراقبت نگاشته است، كه ترجمۀ آن از ترجمۀ رسالۀ قشيريه چنين است:
يكى از مهم‌ترين منازل سير و سلوك الهى و از سخت‌ترين مراحل عروج و ترقى معنوى، مراقبت است، دانشمندان علم اخلاق و سير و سلوك علمى در ضمن كتب و رسائل خويش و بصورت جداگانه پيرامون مراقبت مطالب عالى و دقايق كافى بيان فرموده‌اند، كه به برخى از آنها اشاره مى‌شود. امام [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشيرى]] در رسالۀ قشيريه، باب بيست و چهارم را در مراقبت نگاشته است، كه ترجمۀ آن از ترجمۀ رسالۀ قشيريه چنين است:


«باب بيست و چهارم اندر مراقبت، قال اللّه تعالى: ''' و كان اللّه على كل شئ رقيباً ''' (33 احزاب52/) (و خداوند مراقب هر چيزى است). جرير بن عبداللّه گويد: جبرئيل(ع) به صورت مردى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمد و گفت: يا محمد(ص) ايمان چيست؟ گفت: آنكه ايمان آرى به خدا و فرشتگان و كتاب‌ها و رسولان وى و بدانستن اين كه خير و شرّ همه از اوست. گفت خبر ده مرا از احسان؟ گفت: احسان آن بود كه خداى را بپرستى چنان كه گويى مى‌بينى او را، اگر چنان نباشى كه او را مى‌بينى، دانى كه او ترا مى‌بيند.
«باب بيست و چهارم اندر مراقبت، قال اللّه تعالى: ''' و كان اللّه على كل شئ رقيباً ''' (33 احزاب52/) (و خداوند مراقب هر چيزى است). جرير بن عبداللّه گويد: جبرئيل(ع) به صورت مردى نزد پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم آمد و گفت: يا محمد(ص) ايمان چيست؟ گفت: آنكه ايمان آرى به خدا و فرشتگان و كتاب‌ها و رسولان وى و بدانستن اين كه خير و شرّ همه از اوست. گفت خبر ده مرا از احسان؟ گفت: احسان آن بود كه خداى را بپرستى چنان كه گويى مى‌بينى او را، اگر چنان نباشى كه او را مى‌بينى، دانى كه او ترا مى‌بيند.


استاد امام(ره) گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به اين قول كه گفت: اگر تو او را نبينى، دانى كه او ترا مى‌بيند، اشارت به مراقبه كرد زيرا كه مراقبت دانش بنده بود به اطلاع حق بر وى و استدامت اين علم، مراقبت خداى بود و اين اصل همه چيزها بود و كس بدين درجه نرسد مگر پس از آنكه از محاسبۀ خويش فارغ شده باشد...
استاد امام(ره) گويد: پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم به اين قول كه گفت: اگر تو او را نبينى، دانى كه او ترا مى‌بيند، اشارت به مراقبه كرد زيرا كه مراقبت دانش بنده بود به اطلاع حق بر وى و استدامت اين علم، مراقبت خداى بود و اين اصل همه چيزها بود و كس بدين درجه نرسد مگر پس از آنكه از محاسبۀ خويش فارغ شده باشد...


جريرى گويد: هر كه حاكم نكند ميان خويش و ميان خداى تقوا و مراقبت را بكشف مشاهده نرسد...و گفته‌اند: هر كه به خواطر، خداى را مراقبت كند، خداى جوارح او نگاهدارد...خواص گويد: مراعات وقت مراقبت بار آرد و مراقبت، اخلاص سرّ و علانيت، خداى را عزّ و جلّ....»<ref>ترجمۀ رسالۀ قشيريه، ص 288 و 289 و 291 و 292</ref>
جريرى گويد: هر كه حاكم نكند ميان خويش و ميان خداى تقوا و مراقبت را بكشف مشاهده نرسد...و گفته‌اند: هر كه به خواطر، خداى را مراقبت كند، خداى جوارح او نگاهدارد...خواص گويد: مراعات وقت مراقبت بار آرد و مراقبت، اخلاص سرّ و علانيت، خداى را عزّ و جلّ....»<ref>ترجمۀ رسالۀ قشيريه، ص 288 و 289 و 291 و 292</ref>
خط ۱۹۴: خط ۱۹۴:
و آنان كه ترك ظاهر كردند به ظاهر دعوت مى‌كند و شرايط ظاهرى عبادات را با استناد به قرآن و حديث طورى مبرهن مى‌كند كه انكار آن ميسور نباشد. در اين باره مى‌نويسد: «بر تو مخفى مباد كه مقصود ما از اهتمام به حقايق و معانى عبادات و نكوهش از اكتفاء به صورت آن، اين نيست كه اهتمام به صورت عبادت نباشد.
و آنان كه ترك ظاهر كردند به ظاهر دعوت مى‌كند و شرايط ظاهرى عبادات را با استناد به قرآن و حديث طورى مبرهن مى‌كند كه انكار آن ميسور نباشد. در اين باره مى‌نويسد: «بر تو مخفى مباد كه مقصود ما از اهتمام به حقايق و معانى عبادات و نكوهش از اكتفاء به صورت آن، اين نيست كه اهتمام به صورت عبادت نباشد.


زيرا صورت همچون معنى مطلوب است، لكن مقصود ترغيب به جمع بين اهتمام به صورت و معنى است، هر كدام به جاى خود بنابر آنچه كه حكم و فرمان خدا و اهتمام رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم اقتضاء مى‌كند و اما ترك صورت بطور كلى چنانچه از بعضى از صوفيه ديده مى‌شود، آن نيز گمراهى است، بلكه گمراه شدن با گمراه كردن است و خارج شدن از دين است...زيرا ايشان ترك معانى نيز مى‌كنند، بلكه ترك صورت موجب ترك بيشتر معنى مى‌شود...
زيرا صورت همچون معنى مطلوب است، لكن مقصود ترغيب به جمع بين اهتمام به صورت و معنى است، هر كدام به جاى خود بنابر آنچه كه حكم و فرمان خدا و اهتمام رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم اقتضاء مى‌كند و اما ترك صورت بطور كلى چنانچه از بعضى از صوفيه ديده مى‌شود، آن نيز گمراهى است، بلكه گمراه شدن با گمراه كردن است و خارج شدن از دين است...زيرا ايشان ترك معانى نيز مى‌كنند، بلكه ترك صورت موجب ترك بيشتر معنى مى‌شود...


زيرا اسلام عبارت از جمع صورت و معنى است و ترك جزء ترك كل است و در اين مطلب هيچ شكى نيست، بلكه مراقبت از صورت قوى‌تر است از آن جهت كه پيروى از مردم در شرع و دين است، زيرا معانى امور باطنى است كه اغلب براى مردم ظاهر نمى‌باشد تا پيروى ايشان واجب باشد، و آنچه كه ظاهر است همان صورت است و لكن اهتمام زياد به روح و معنى عبادت از آن جهت است كه آنها نزد شارع از صورت مهمترند.»<ref>همان مأخذ، ص 437 و 438</ref>
زيرا اسلام عبارت از جمع صورت و معنى است و ترك جزء ترك كل است و در اين مطلب هيچ شكى نيست، بلكه مراقبت از صورت قوى‌تر است از آن جهت كه پيروى از مردم در شرع و دين است، زيرا معانى امور باطنى است كه اغلب براى مردم ظاهر نمى‌باشد تا پيروى ايشان واجب باشد، و آنچه كه ظاهر است همان صورت است و لكن اهتمام زياد به روح و معنى عبادت از آن جهت است كه آنها نزد شارع از صورت مهمترند.»<ref>همان مأخذ، ص 437 و 438</ref>
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
برخى از اديان به صورت و كثرت بيشتر از معنى و وحدت اهتمام داشتند و پاره‌اى به معنى و وحدت زيادتر از صورت و كثرت توجه نمودند ولى اسلام چون دين جامع و خاتم بود و پيامبر گرامى اسلام چون كامل‌ترين انسان بود، همگان را به سعادت ابدى كه همان توحيد ناب قرآنى و محمدى است دعوت نمود و تنها راه نيل به اين سعادت جمع بين وحدت و كثرت و صورت و روح است.
برخى از اديان به صورت و كثرت بيشتر از معنى و وحدت اهتمام داشتند و پاره‌اى به معنى و وحدت زيادتر از صورت و كثرت توجه نمودند ولى اسلام چون دين جامع و خاتم بود و پيامبر گرامى اسلام چون كامل‌ترين انسان بود، همگان را به سعادت ابدى كه همان توحيد ناب قرآنى و محمدى است دعوت نمود و تنها راه نيل به اين سعادت جمع بين وحدت و كثرت و صورت و روح است.


[[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قده) در اين زمينه در كتاب «سرّ الصلاة» مى‌فرمايد: «چنانچه منسوب به رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است كه فرموده: كان أخي موسى عينه اليمنى عمياء و أخي عيسى عينه اليسرى عمياء و أنا ذو العينين [برادرم موسى را چشم راست نابينا بود، و برادرم عيسى را چشم چپ، و من داراى دو چشم هستم] جناب موسى را كثرت غلبه بر وحدت داشت و جناب عيسى را وحدت غالب بر كثرت بود، و رسول ختمى را مقام برزخيت كبرى، كه حد وسط و صراط مستقيم است، بود.»<ref>سرّ الصلاة، ص 92</ref>
[[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قده) در اين زمينه در كتاب «سرّ الصلاة» مى‌فرمايد: «چنانچه منسوب به رسول اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم است كه فرموده: كان أخي موسى عينه اليمنى عمياء و أخي عيسى عينه اليسرى عمياء و أنا ذو العينين [برادرم موسى را چشم راست نابينا بود، و برادرم عيسى را چشم چپ، و من داراى دو چشم هستم] جناب موسى را كثرت غلبه بر وحدت داشت و جناب عيسى را وحدت غالب بر كثرت بود، و رسول ختمى را مقام برزخيت كبرى، كه حد وسط و صراط مستقيم است، بود.»<ref>سرّ الصلاة، ص 92</ref>


رسالت پيامبر اسلام اين بود كه همگان را به كمالات و مقاماتى كه خود بدانها رسيده بود، دعوت نمايد، و در راه تحقق اين آرمان از هيچ تلاش و كوششى فروگذار نباشد، قال اللّه تعالى: ''' و ما أرسلناك إلاّ كافّةً للناس بشيراً و نذيراً و لكنّ أكثر الناس لا يعلمون. ''' (34 سباء28/) و ما تو را جز به سمت بشارتگر و هشدار دهنده براى تمام مردم، نفرستاديم، ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند.
رسالت پيامبر اسلام اين بود كه همگان را به كمالات و مقاماتى كه خود بدانها رسيده بود، دعوت نمايد، و در راه تحقق اين آرمان از هيچ تلاش و كوششى فروگذار نباشد، قال اللّه تعالى: ''' و ما أرسلناك إلاّ كافّةً للناس بشيراً و نذيراً و لكنّ أكثر الناس لا يعلمون. ''' (34 سباء28/) و ما تو را جز به سمت بشارتگر و هشدار دهنده براى تمام مردم، نفرستاديم، ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند.
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
دستۀ اول: ادعيه و مناجات و زياراتى كه الفاظ آن از ساحت قدس الهى نازل شده است، چنانچه محدّث ربانى حاج [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] (قده) در [[مفاتيح الجنان]] فرموده:
دستۀ اول: ادعيه و مناجات و زياراتى كه الفاظ آن از ساحت قدس الهى نازل شده است، چنانچه محدّث ربانى حاج [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] (قده) در [[مفاتيح الجنان]] فرموده:


«شيخ ما ثقة الاسلام نورى رحمه اللّه فرموده: اما زيارت عاشورا پس در فضل و مقام آن بس كه از سنخ ساير زيارات نيست كه به ظاهر از انشا و املاى معصومى باشد هر چند كه از قلوب مطهّرۀ ايشان چيزى جز آنچه از عالم بالا به آنجا رسد، بيرون نيايد، بلكه از سنخ احاديث قدسيه است كه به همين ترتيب از زيارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احديت جلّت عظمته به جبرئيل امين و از او به خاتم النبيّين صلى الله عليه و آله و سلم رسيده....» ([[مفاتيح الجنان]]، ص 829</ref>
«شيخ ما ثقة الاسلام نورى رحمه اللّه فرموده: اما زيارت عاشورا پس در فضل و مقام آن بس كه از سنخ ساير زيارات نيست كه به ظاهر از انشا و املاى معصومى باشد هر چند كه از قلوب مطهّرۀ ايشان چيزى جز آنچه از عالم بالا به آنجا رسد، بيرون نيايد، بلكه از سنخ احاديث قدسيه است كه به همين ترتيب از زيارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احديت جلّت عظمته به جبرئيل امين و از او به خاتم النبيّين صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم رسيده....» ([[مفاتيح الجنان]]، ص 829</ref>


دستۀ دوم: ادعيه و مناجات و زياراتى كه از معصومين عليهم‌السلام است، چنانچه از كلام [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] كه ذكر شد، روشن مى‌شود.
دستۀ دوم: ادعيه و مناجات و زياراتى كه از معصومين عليهم‌السلام است، چنانچه از كلام [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] كه ذكر شد، روشن مى‌شود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش