الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رضى الدين' به 'رضىالدين') |
(لینک های درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR20149J1.jpg|بندانگشتی|الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية]] | [[پرونده:NUR20149J1.jpg|بندانگشتی|الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" |الوافیه نظم الشافیه | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[نیساری]] (نويسنده) | ||
[[ابن حاجب، عثمان بن عمر]] (نويسنده) | [[ابن حاجب، عثمان بن عمر]] (نويسنده) | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربی | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |PJ 6131 /الف2ش2 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |زبان عربی - شواهد شعری | ||
زبان عربی - صرف | زبان عربی - صرف | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |المکتبة العصرية | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |صیدا - لبنان | ||
|- | |- | ||
|سال نشر | |سال نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishYear" | 1429 هـ.ق | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE20149AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''الشافيه في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية'''، اثر [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|جمالالدين ابىعمرو عثمان بن عمر الدوينى]]، نحوى معروف به [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] (متوفاى 646ق)، كتابى است پيرامون علم صرف كه به زبان عربى و در سال 716ق، نوشته شده و با تحقيق و تصحيح درويش الجويدى، ارائه گرديده است. | |||
وجود شروح و حواشى متعدد پيرامون اين اثر، نشان از اهميت آن دارد. | وجود شروح و حواشى متعدد پيرامون اين اثر، نشان از اهميت آن دارد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۲: | ||
اين اثر هم مانند كتاب ديگر ابن حاجب، كافيه، كتابى بسيار ارزشمند است. البته از اسلوب منطقى برخوردار نيست، ولى حاوى مطالب و مباحث دقيق علم صرف هست. | اين اثر هم مانند كتاب ديگر ابن حاجب، كافيه، كتابى بسيار ارزشمند است. البته از اسلوب منطقى برخوردار نيست، ولى حاوى مطالب و مباحث دقيق علم صرف هست. | ||
صرف در آغاز، با نحو درآميخته بوده و اصطلاح نحو در آن زمان، صرف را نيز شامل مىشده است. در نيمه نخست سده 3ق، ابوعثمان مازنى، در علم تصريف، كتابى مستقل و درخور ذكر نگاشت كه بر دانش گسترده او در اين زمينه دلالت داشت. پس از وى، ابوالحسن تميمى (د 298ق)، زجاج (د 311ق) و ابوعلى فارسى (د 392ق) در آثار خود مباحث صرفى را مطرح كردند، آنگاه ابن جنى (د 392ق) كتاب «التصريف الملوكي و سر الصناعة» را تأليف كرد و به شرح كتاب مازنى پرداخت. از اين زمان به بعد، كار تأليف در زمينه صرف ادامه يافت و گروهى نيز به شرح و حاشيهنويسى بر آن آثار دست زدند و به همين سبب از اواخر سده 4ق به بعد، انبوهى كتاب در اين خصوص پديدار گشت. در ميان همه اين آثار، كتاب حاضر، از شهرت خوبى برخوردار گشت.<ref>فرزانه، سيد بابك، ص 107</ref> | صرف در آغاز، با نحو درآميخته بوده و اصطلاح نحو در آن زمان، صرف را نيز شامل مىشده است. در نيمه نخست سده 3ق، ابوعثمان مازنى، در علم تصريف، كتابى مستقل و درخور ذكر نگاشت كه بر دانش گسترده او در اين زمينه دلالت داشت. پس از وى، ابوالحسن تميمى (د 298ق)، زجاج (د 311ق) و ابوعلى فارسى (د 392ق) در آثار خود مباحث صرفى را مطرح كردند، آنگاه [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنى]] (د 392ق) كتاب «التصريف الملوكي و سر الصناعة» را تأليف كرد و به شرح كتاب مازنى پرداخت. از اين زمان به بعد، كار تأليف در زمينه صرف ادامه يافت و گروهى نيز به شرح و حاشيهنويسى بر آن آثار دست زدند و به همين سبب از اواخر سده 4ق به بعد، انبوهى كتاب در اين خصوص پديدار گشت. در ميان همه اين آثار، كتاب حاضر، از شهرت خوبى برخوردار گشت.<ref>فرزانه، سيد بابك، ص 107</ref> | ||
نويسنده، صرف و نحوى را كه توسط [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در هم آميخته شده بود، از هم جدا كرده و به شيوه ابن جنى و مازنى برگردانده است.<ref>فرزانه، سيد بابك، ص 108</ref>بااينحال، اين اثر با وجود شهرتش، بازتاب ديدگاههاى ابن جنّى | نويسنده، صرف و نحوى را كه توسط [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در هم آميخته شده بود، از هم جدا كرده و به شيوه [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنى]] و مازنى برگردانده است.<ref>فرزانه، سيد بابك، ص 108</ref>بااينحال، اين اثر با وجود شهرتش، بازتاب ديدگاههاى [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنّى]] «[[سر صناعة الإعراب|در سرّ الصناعة]]» است، اما بسيار خوب فصلبندى و تنظيم شده است و از ميان شروح متعدد آن، [[شرح شافیة ابن الحاجب|شرح رضىالدين استرآبادى]] (متوفى 686) و شرح فخر الدين جاربَردى (متوفى 742 يا 746) بسيار مورد توجه قرار گرفتهاند.<ref>حداد عادل، غلامعلى و همكاران، ج 7، ص 364</ref> | ||
اين كتاب، از جمله متون درسى حوزههاى شافعيه و بعضى از مناطق حنفىمذهب است. | اين كتاب، از جمله متون درسى حوزههاى شافعيه و بعضى از مناطق حنفىمذهب است. |
نسخهٔ ۱۰ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۴۶
نام کتاب | الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية |
---|---|
نام های دیگر کتاب | الوافیه نظم الشافیه |
پدیدآورندگان | نیساری (نويسنده)
ابن حاجب، عثمان بن عمر (نويسنده) جویدی، درویش (محقق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | PJ 6131 /الف2ش2 |
موضوع | زبان عربی - شواهد شعری
زبان عربی - صرف |
ناشر | المکتبة العصرية |
مکان نشر | صیدا - لبنان |
سال نشر | 1429 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE20149AUTOMATIONCODE |
الشافيه في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية، اثر جمالالدين ابىعمرو عثمان بن عمر الدوينى، نحوى معروف به ابن حاجب (متوفاى 646ق)، كتابى است پيرامون علم صرف كه به زبان عربى و در سال 716ق، نوشته شده و با تحقيق و تصحيح درويش الجويدى، ارائه گرديده است.
وجود شروح و حواشى متعدد پيرامون اين اثر، نشان از اهميت آن دارد.
ساختار
كتاب با مقدمه محقق در اشاره به شروح متعددى كه پيرامون اين اثر نوشته شده، آغاز و مطالب تحت سى و يك عنوان صرفى، تنظيم شده است.
اين اثر هم مانند كتاب ديگر ابن حاجب، كافيه، كتابى بسيار ارزشمند است. البته از اسلوب منطقى برخوردار نيست، ولى حاوى مطالب و مباحث دقيق علم صرف هست.
صرف در آغاز، با نحو درآميخته بوده و اصطلاح نحو در آن زمان، صرف را نيز شامل مىشده است. در نيمه نخست سده 3ق، ابوعثمان مازنى، در علم تصريف، كتابى مستقل و درخور ذكر نگاشت كه بر دانش گسترده او در اين زمينه دلالت داشت. پس از وى، ابوالحسن تميمى (د 298ق)، زجاج (د 311ق) و ابوعلى فارسى (د 392ق) در آثار خود مباحث صرفى را مطرح كردند، آنگاه ابن جنى (د 392ق) كتاب «التصريف الملوكي و سر الصناعة» را تأليف كرد و به شرح كتاب مازنى پرداخت. از اين زمان به بعد، كار تأليف در زمينه صرف ادامه يافت و گروهى نيز به شرح و حاشيهنويسى بر آن آثار دست زدند و به همين سبب از اواخر سده 4ق به بعد، انبوهى كتاب در اين خصوص پديدار گشت. در ميان همه اين آثار، كتاب حاضر، از شهرت خوبى برخوردار گشت.[۱]
نويسنده، صرف و نحوى را كه توسط زمخشرى در هم آميخته شده بود، از هم جدا كرده و به شيوه ابن جنى و مازنى برگردانده است.[۲]بااينحال، اين اثر با وجود شهرتش، بازتاب ديدگاههاى ابن جنّى «در سرّ الصناعة» است، اما بسيار خوب فصلبندى و تنظيم شده است و از ميان شروح متعدد آن، شرح رضىالدين استرآبادى (متوفى 686) و شرح فخر الدين جاربَردى (متوفى 742 يا 746) بسيار مورد توجه قرار گرفتهاند.[۳]
اين كتاب، از جمله متون درسى حوزههاى شافعيه و بعضى از مناطق حنفىمذهب است.
گزارش محتوا
كتاب با تعريف علم صرف آغاز مىشود، آنگاه مؤلف ساختمان اسمها را مورد بررسى قرار مىدهد و سپس به ساختمان افعال مىپردازد. ديگر مباحثى كه در اين كتاب آمده، از اين قرار است:
1. بررسى وزن كلمات.
2. قلب و راههاى شناخت آن.
3. صحيح و معتل.
4. ساختمان اسامى ثلاثى مجرد و مزيد و نيز اسمهاى رباعى و خماسى و بررسى وزنهاى اصلى و فرعى برخى كلمات.
5. ساختمان فعل ماضى و مصارع ثلاثى و ثلاثى مزيد و ارائه معانى گوناگون اين ساختها كه بخش عمدهاى از كتاب را به خود اختصاص داده است.
6. صفت مشبهه، مصدر و انواع آن، مصدر مره و نوع و اسمهاى مكان، زمان و ابزار.
7. تصغير، اسم منسوب و جمع مكسر.
8. التقاى ساكنين، ابتدا، وقف، اماله، اعلال، ابدال، ادغام و خط كه مباحث پايانى كتاب است.
همان گونه كه ملاحظه مىشود، ترتيب موضوعى كتاب، با آنچه پيش از آن در زمينه علم صرف نوشته شده است، تفاوتى ندارد.[۴]
با توجه به اهميت اين كتاب و اختصار آن، عدهاى از دانشمندان و دستورنويسان، از جمله خود مؤلف، بهمنظور آسان ساختن و تبيين مباحث آن، به شرح و تفسيرش پرداختهاند و گروهى نيز براى روشن كردن ابهاماتى كه در اين شرحها راه يافته است، بر آنها حاشيه نوشتهاند و عدهاى ديگر بر حاشيه آنان، حاشيهاى ديگر نگاشتهاند و بدينسان، انبوهى كتاب درباره شافيه به نگارش درآمده است.[۵]
اما نكته قابل توجه در مورد اين شرح، آن است كه محتواى غالب آنها، يكى است و مىتوان گفت با مطالعه يك يا دو نمونه از آنها، از ديگر شروح مستغنى هستيم و حتى در ميان آنها، عبارتهاى كاملا مشابهى يافت مىشود كه البته در بسيارى از موارد، امرى طبيعى است.[۶]
در پايان مطالب، كتاب «الوافية نظم الشافية» آمده است. اين كتاب كه توسط خود ابن حاجب نوشته شده، مطالب شافيه مىباشد كه بهصورت شعر و منظوم، درآمده است.
وضعيت كتاب
تقريبا حدود بيست و پنج شرح بر اين كتاب نوشته شده است كه برخى از مهمترين آنها، عبارتند از:
1. شرح رضىالدين استرآبادى كه به صرف رضى نيز شهرت دارد و يكى از جامعترين شرحهايى است كه بر شافيه نوشته شده است. اين شرح، دربرگيرنده نكاتى نقادانه است و شايد بتوان گفت از اين نظر، منحصربهفرد است.
2. شرح جابردى: اين اثر، سخت مورد توجه اديبان واقع شد و خيلى زود در زمره كتابهاى درسى و مراجع مهم قرار گرفت. اين شرح، گرچه در مقايسه با شرح قبلى، كمحجمتر است، اما بايد گفت مطالب آن، شفافتر بيان شده است. ويژگىهاى اين شرح را مىتوان چنين برشمرد:
- مشتمل بر تقسيمبندىهايى است كه زاييده فكر و انديشه مؤلف است.
- حاوى تعليلات و تمثيلاتى است كه به ايجاز بيان گرديده است.
- در اين شرح، مواضع دشوار شرح منسوب به ابن حاجب، حل شده و ضمن اشاره به ديدگاههاى وى، نظريات ديگر شارحين نيز آمده است.
3. شرح نقرهكار كه مختصرتر از دو شرح قبلى و عباراتش، سليس و روانتر است.
4. شرح عصام الدين اسفراينى: در سراسر اين شرح، بهجز چند مورد نقدگونه، مطلب تازهاى مشاهده نمىشود و در قياس با شرحهاى يادشده، مختصرتر است.
5. شرح آقا هادى مازندرانى كه به زبان فارسى است. وى در اين اثر، از شرح رضى بهره فراوان برده است و مىتوان گفت كه در واقع، ترجمه و تلخيص شرح رضى است.
6. شرح نظام الدين نيشابورى كه آميخته و ممزوج با متن شافيه است.[۷]
فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها كه توسط محقق نوشته شده، به ذكر منابع و توضيح و تشريح برخى از كلمات و عبارات متن پرداخته شده است.
پانويس
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. فرزانه، سيد بابك، «نگاهى به تاريخچه دانش صرف و نقد و بررسى كتاب شافيه اثر ابن حاجب»، دانشكده ادبيات و علوم انسانى (تهران)، پاييز و زمستان 1381؛ 53 (164 - 163 (زبان و ادبيات عربى و قرآن)): (از صفحه 105 تا 114).
3. حداد عادل، غلامعلى و همكاران (1377)، دانشنامه جهان اسلام (چاپ اول)، تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج 7، ص 364، نوشته: سيد بابك فرزانه.