ادوار فقه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
جز (جایگزینی متن - 'تدارك ' به 'تدارک') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
جلد دوم اين کتاب بر آيات فقهى قرآن متمركز شده است. مؤلف، همه آيات الاحكام را به صورت موضوعى مورد بحث و بررسى قرار مىدهد و به نكات فقهى اين آيات اشاره مىنمايد. | جلد دوم اين کتاب بر آيات فقهى قرآن متمركز شده است. مؤلف، همه آيات الاحكام را به صورت موضوعى مورد بحث و بررسى قرار مىدهد و به نكات فقهى اين آيات اشاره مىنمايد. | ||
در جلد سوم نيز مؤلف ضمن | در جلد سوم نيز مؤلف ضمن تدارکبرخى از مباحثى كه در جلد اول و دوم مناسب بوده كه مطرح شود و از نظر دور مانده است، به اوضاع عمومى فقه و فقاهت در عهد دوم مىپردازد و برخى از انحرافات فقهى دوران بنى اميه و خلفاى اموى را متذكر مىشود. | ||
در ادامه به شرح حال فقيهان و مذاهب فقهى آنان مىپردازد و در اين زمينه به فقيهان شهرهاى مختلف اسلامى، مانند فقيهان مدينه و مكه و يمن و غيره اشاره مىكند و در پايان به چگونگى شكلگيرى مذاهب چهارگانه اهل سنت و فقهاى آنان مىپردازد. | در ادامه به شرح حال فقيهان و مذاهب فقهى آنان مىپردازد و در اين زمينه به فقيهان شهرهاى مختلف اسلامى، مانند فقيهان مدينه و مكه و يمن و غيره اشاره مىكند و در پايان به چگونگى شكلگيرى مذاهب چهارگانه اهل سنت و فقهاى آنان مىپردازد. |
نسخهٔ ۸ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۱۰
نام کتاب | ادوار فقه |
---|---|
نامهای دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | شهابی، محمود (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 169/9 /ش9الف4 |
موضوع | فقه - تاریخ
فقیهان - سرگذشت نامه |
ناشر | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1417 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE503AUTOMATIONCODE |
ادوار فقه، تأليف محمود شهابى خراسانى كه در سال 1311ش در مدرسه عالى سپهسالار تدريس كرده و سپس در سال 1324ش آن را تكميل و جهت نشر در اختيار انتشارات دانشگاه تهران قرار مىدهد. اين مباحث مشتمل بر مباحث تاريخى و استدلالى فقهى است؛ هر چند رويكرد اصل کتاب نشان دادن تحولات تاريخى در فقه اسلامى است.
انگيزه تأليف
بنا به نقل مؤلف در سال 1311ش از طرف وزارت فرهنگ در مدرسه ميرزا حسين خان سپهسالار، تدريس موضوعى تحت عنوان «تاريخ ادوار فقه» به عهده ايشان گذاشته شد. گر چه اين موضوع سابقه تحقيق نداشت؛ ولى مؤلف جزوهاى تهيه كرده به دانشجويان دادند و باعث شد، اين مطالب به عالمان غير دانشگاهى برسد و از وى تقاضا كنند كه مطالب خود را تكميل كرده و به چاپ برساند و او اين درخواست را اجابت كرد.
ساختار و گزارش محتوا
بنا به گفته مؤلف، بحث ادوار فقه تا زمان ايشان به صورت مستقل مورد توجه نبوده است. تعريف وى از اين عنوان چنين است: تاريخ ادوار فقه عبارت است از علم به گذشته احكام عملى اسلام از حيث صدور و عوارض و از حيث استنباط و لوازم و مناسبات آن. از جمله فوايد آگاهى از ادوار فقه، آگاه شدن از چگونگى تحقق يا عدم تحقق اجماع و اطلاع يافتن از طرز تفقه در دورههاى اوليه اسلام است. همچنين مىتوان مذاهب اصلى و مهم فقهى را تشخيص داد.
نويسنده، در جلد اول ابتدا دو مرحله براى احكام فقهى در نظر مىگيرد: مرحله تشريع و مرحله تفريع. سپس از احكام امضايى و احكام تأسيسى سخن مىگويد.
نويسنده، عصر نبوت را دوره صدور احكام و مرحله تشريع معرفى مىكند و پس از آن را مرحله تفريع. وى تاريخ قطعى يا احتمالى تشريع هر يك از احكام اسلامى؛ مانند نماز و روزه، نماز جمعه، نماز شب و امثال آن را بر اساس آيات و منابع تاريخى و روايى ذكر مىكند. وى احكام صادر شده در مكه و احكام صادر شده در مدينه را به تفكيك ذكر مىكند. از جمله احكامى كه در مدينه تشريع شده است، حكم ديه و قصاص، ميراث، اذان نماز، نماز ميت، روزه عاشورا، تحويل قبله، روزه ماه رمضان، زكات جهاد، خمس غنائم، رجم، حرمت خمر، حج، زنا و حدّ آن، قضاى نماز و قسامه. مؤلف، در ادامه مرحله تفريع را به چهار دوره اصلى تقسيم كرده است: عهد صحابه، عهد تابعان و اتباع تابعان و تابعان ايشان تا زمان غيبت صغرى، عهد نوّاب و سفراى چهارگانه تا غيبت كبرى، عصر غيبت كبرى تا زمان حاضر.
عصر دوم نيز به دو دوره جزيىتر تقسيم مىشود: تا زمان صادقين(ع) و از امام موسى كاظم(ع) تا غيبت صغرى.
عصر چهارم نيز خود به چند دوره جزيىتر تقسيم مىشود: از آغاز غيبت كبرى (329ق) تا زمان شيخ طوسى (460ق)، از عصر شيخ طوسى تا عصر علامه حلّى (727ق)، از عصر علامه حلى تا عصر آقا باقر بهبهانى (1208ق)؛ و از عصر بهبهانى تا زمان حال.
مؤلف، ضمن اشاره به طبقهبندىهاى ديگرى كه از سوى ديگران مطرح شده است، ويژگىهاى تحولات فقهى در عصر صحابه را برمىشمارد و نشان مىدهد كه در اين عصر برخى از موارد مخالفت با احكام پيامبر مشاهده مىشود.
جلد دوم اين کتاب بر آيات فقهى قرآن متمركز شده است. مؤلف، همه آيات الاحكام را به صورت موضوعى مورد بحث و بررسى قرار مىدهد و به نكات فقهى اين آيات اشاره مىنمايد.
در جلد سوم نيز مؤلف ضمن تدارکبرخى از مباحثى كه در جلد اول و دوم مناسب بوده كه مطرح شود و از نظر دور مانده است، به اوضاع عمومى فقه و فقاهت در عهد دوم مىپردازد و برخى از انحرافات فقهى دوران بنى اميه و خلفاى اموى را متذكر مىشود.
در ادامه به شرح حال فقيهان و مذاهب فقهى آنان مىپردازد و در اين زمينه به فقيهان شهرهاى مختلف اسلامى، مانند فقيهان مدينه و مكه و يمن و غيره اشاره مىكند و در پايان به چگونگى شكلگيرى مذاهب چهارگانه اهل سنت و فقهاى آنان مىپردازد.