الاستبصار في ما اختلف من الأخبار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:




مجموعه اين كتاب چهار جلدى، به شيوه ديگر كتب حديثى و فقهى، به 22 كتاب تقسيم شده است. در كتاب مذكور بنا به شمارش خود مؤلف، 5511 حديث در 925 باب مختلف فقهى آمده است. اگرچه برخى از علما تعداد احاديث آن را 6531 عدد دانسته‌اند (ر.ك: مدنى بجستانى، سيد محمود، ص521)
مجموعه اين كتاب چهار جلدى، به شيوه ديگر كتب حديثى و فقهى، به 22 كتاب تقسيم شده است. در كتاب مذكور بنا به شمارش خود مؤلف، 5511 حديث در 925 باب مختلف فقهى آمده است. اگرچه برخى از علما تعداد احاديث آن را 6531 عدد دانسته‌اند <ref>ر.ك: مدنى بجستانى، سيد محمود، ص521</ref>


هريك از كتاب‌هاى اين مجموعه، خود داراى ابواب متعددى است؛ مثلا كتاب الطهارة داراى 129 باب است (ر.ك: همان، ص522).
هريك از كتاب‌هاى اين مجموعه، خود داراى ابواب متعددى است؛ مثلا كتاب الطهارة داراى 129 باب است <ref>ر.ك: همان، ص522</ref>.


طوسى در اين اثر علاوه بر اينكه احاديث مربوط به هر باب را در يك جا فراهم آورده، به نقد و بررسى سندى و محتوايى آنها نيز عنايت داشته و در باب باب آن پيشنهاد خود را براى رفع ناهمخوانى ظاهرى ميان احاديث، يا ترجيح گروهى از روايات بر گروهى ديگر ارائه كرده است. شيوه‌هاى جمع بين احاديث و رفع ناهمخوانى‌ها كه در فقه شيخ طوسى جايگاهى ويژه دارد، به‌خصوص در كتاب الاستبصار او بازتاب يافته است. ازهمين‌رو، اين كتاب را نمى‌بايد تنها يك مجموعه محض از احاديث بشمار آورد و ارزش فقهى آن را از نظر دور داشت (ر.ك: بخش فقه، علوم قرآنى و حديث، ج8، ص160).
طوسى در اين اثر علاوه بر اينكه احاديث مربوط به هر باب را در يك جا فراهم آورده، به نقد و بررسى سندى و محتوايى آنها نيز عنايت داشته و در باب باب آن پيشنهاد خود را براى رفع ناهمخوانى ظاهرى ميان احاديث، يا ترجيح گروهى از روايات بر گروهى ديگر ارائه كرده است. شيوه‌هاى جمع بين احاديث و رفع ناهمخوانى‌ها كه در فقه شيخ طوسى جايگاهى ويژه دارد، به‌خصوص در كتاب الاستبصار او بازتاب يافته است. ازهمين‌رو، اين كتاب را نمى‌بايد تنها يك مجموعه محض از احاديث بشمار آورد و ارزش فقهى آن را از نظر دور داشت <ref>ر.ك: بخش فقه، علوم قرآنى و حديث، ج8، ص160</ref>.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




اگرچه شيخ طوسى در تأليف الاستبصار تا حد زيادى بر تأليف پيشين خود تهذيب اتكا داشته است، اما الاستبصار از نظر هدف كلى تأليف، هم از ديدگاه باب‌بندى و هم از نظر شيوه ترتيب احاديث در هر باب، ويژگى‌هاى خود را داراست و اثرى مستقل شناخته مى‌شود. اين استقلال در فهرستى كه مؤلف از آثار خود به دست داده است و هم در كلام عالم معاصرش نجاشى به‌روشنى تأييد شده است (همان).
اگرچه شيخ طوسى در تأليف الاستبصار تا حد زيادى بر تأليف پيشين خود تهذيب اتكا داشته است، اما الاستبصار از نظر هدف كلى تأليف، هم از ديدگاه باب‌بندى و هم از نظر شيوه ترتيب احاديث در هر باب، ويژگى‌هاى خود را داراست و اثرى مستقل شناخته مى‌شود. اين استقلال در فهرستى كه مؤلف از آثار خود به دست داده است و هم در كلام عالم معاصرش نجاشى به‌روشنى تأييد شده است <ref>همان</ref>.


طبقه‌بندى كتاب الاستبصار بر اساس تقسيم مؤلف در 3 جزء بوده است كه 2 جزء نخست آن به مباحث عبادات (به‌جز جهاد) و جزء اخير به ديگر ابواب فقهى اختصاص داده شده است. مؤلف معمولاً در هر باب احاديث موردپذيرش خود را پيش‌تر آورده و سپس به ذكر احاديث مقابل آنها پرداخته و آنگاه وجه «جمع» و برقرارى الفت بين مدلول آنها را در حد امكان تبيين كرده است. از نظر اسنادهاى احاديث، وى در آغاز بر آن بود كه احاديث را با اسانيد آنها ضبط نمايد و تا اندازه‌اى در دو جزء نخستين اين شيوه را رعايت كرده است، اما در جزء اخير، اسانيد را به‌اختصار آورده و به سبك كتاب تهذيب خود و پيش‌تر از آن سبك ابن بابويه در فقيه، اسانيد خود به اصول روايى را در پايان اثر آورده است (همان).
طبقه‌بندى كتاب الاستبصار بر اساس تقسيم مؤلف در 3 جزء بوده است كه 2 جزء نخست آن به مباحث عبادات (به‌جز جهاد) و جزء اخير به ديگر ابواب فقهى اختصاص داده شده است. مؤلف معمولاً در هر باب احاديث موردپذيرش خود را پيش‌تر آورده و سپس به ذكر احاديث مقابل آنها پرداخته و آنگاه وجه «جمع» و برقرارى الفت بين مدلول آنها را در حد امكان تبيين كرده است. از نظر اسنادهاى احاديث، وى در آغاز بر آن بود كه احاديث را با اسانيد آنها ضبط نمايد و تا اندازه‌اى در دو جزء نخستين اين شيوه را رعايت كرده است، اما در جزء اخير، اسانيد را به‌اختصار آورده و به سبك كتاب تهذيب خود و پيش‌تر از آن سبك ابن بابويه در فقيه، اسانيد خود به اصول روايى را در پايان اثر آورده است <ref>همان</ref>.


به‌عبارت‌ديگر، اگر بخواهيم بر اساس چاپ چهار جلدى كتاب، سخن بگوييم بايد خاطرنشان كنيم كه: «مؤلف در جلد اول و دوم، تمامى سند حديث را ذكر كرده است، ولى در جلدهاى بعدى فقط راوى بدون واسطه كه حديث را از او فراگرفته است، بيان كرده و بقيه سند را به پايان كتاب و مشيخه ارجاع داده است. در آغاز مشيخه مى‌گويد: اميدوارم تمامى روايات مختلفه را در ابواب مختلف فقهى آورده باشم؛ اگرچه مدعى احاطه به جميع آنها نيستم؛ چراكه كتاب‌هاى اصحاب ما بسيار زياد است و شايد برخى را فرونهاده باشم، ولى در هر باب اگر تعداد روايات زياد نبود همه روايات مختلفه را آوردم و اگر بسيار زياد بود برخى را آورده و بقيه را به كتاب بزرگ خويش تهذيب الأحكام ارجاع دادم» (ر.ك: مدنى بجستانى، سيد محمود، ص522).
به‌عبارت‌ديگر، اگر بخواهيم بر اساس چاپ چهار جلدى كتاب، سخن بگوييم بايد خاطرنشان كنيم كه: «مؤلف در جلد اول و دوم، تمامى سند حديث را ذكر كرده است، ولى در جلدهاى بعدى فقط راوى بدون واسطه كه حديث را از او فراگرفته است، بيان كرده و بقيه سند را به پايان كتاب و مشيخه ارجاع داده است. در آغاز مشيخه مى‌گويد: اميدوارم تمامى روايات مختلفه را در ابواب مختلف فقهى آورده باشم؛ اگرچه مدعى احاطه به جميع آنها نيستم؛ چراكه كتاب‌هاى اصحاب ما بسيار زياد است و شايد برخى را فرونهاده باشم، ولى در هر باب اگر تعداد روايات زياد نبود همه روايات مختلفه را آوردم و اگر بسيار زياد بود برخى را آورده و بقيه را به كتاب بزرگ خويش تهذيب الأحكام ارجاع دادم» <ref>ر.ك: مدنى بجستانى، سيد محمود، ص522</ref>.


مؤلف در اين كتاب با دسترسى به اصول اوليه اصحاب ائمه(ع) توانسته است بسيارى از كتبى را كه اكنون به‌طور كلى از بين رفته است و جز يادى از آنها در كتاب‌ها اثرى نيست، براى امت اسلامى حفظ كند و روايات آنها را به يادگار بگذارد (همان).
مؤلف در اين كتاب با دسترسى به اصول اوليه اصحاب ائمه(ع) توانسته است بسيارى از كتبى را كه اكنون به‌طور كلى از بين رفته است و جز يادى از آنها در كتاب‌ها اثرى نيست، براى امت اسلامى حفظ كند و روايات آنها را به يادگار بگذارد <ref>همان</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۷۷: خط ۷۷:
فهارس كتاب در پايان هر جلد آمده است. پاورقى‌هاى كتاب به اختلاف نسخ و منابع ديگر حديث در كتب اربعه (الكافي، تهذيب الأحكام و الفقيه) اختصاص يافته است.
فهارس كتاب در پايان هر جلد آمده است. پاورقى‌هاى كتاب به اختلاف نسخ و منابع ديگر حديث در كتب اربعه (الكافي، تهذيب الأحكام و الفقيه) اختصاص يافته است.


الاستبصار يك بار در 1307ق، در 3 جلد در لكهنو (هند) به چاپ سنگى رسيد و بار ديگر در سال‌هاى 1315-1317ق در تهران تجديد چاپ شد. چاپ تحقيقى آن به كوشش حسن موسوى خرسان و به اهتمام محمد آخوندى در نجف (1375-1376ق) در 4 مجلد (جزء سوم در 2 مجلد) منتشر شد و بارها تجديد چاپ گرديد (ر.ك: بخش فقه، علوم قرآنى و حديث، ج8، ص161).
الاستبصار يك بار در 1307ق، در 3 جلد در لكهنو (هند) به چاپ سنگى رسيد و بار ديگر در سال‌هاى 1315-1317ق در تهران تجديد چاپ شد. چاپ تحقيقى آن به كوشش حسن موسوى خرسان و به اهتمام محمد آخوندى در نجف (1375-1376ق) در 4 مجلد (جزء سوم در 2 مجلد) منتشر شد و بارها تجديد چاپ گرديد <ref>ر.ك: بخش فقه، علوم قرآنى و حديث، ج8، ص161</ref>.


درباره نسخ كهن الاستبصار، نخست بايد از نسخه‌اى ناقص ياد كرد كه به گزارش آقابزرگ تهرانى در كتابخانه سيد هادى كاشف‌الغطاء در نجف به خط جعفر بن على مشهدى وجود داشته است. بر پايه اين گزارش، نسخه يادشده با دست‌خط شيخ طوسى مقابله شده و تاريخ فراغ از آن 573ق بوده است. سپس بايد به نسخه‌اى محفوظ در كتابخانه مرعشى اشاره كرد كه در سده 8ق كتابت شده است (همان).
درباره نسخ كهن الاستبصار، نخست بايد از نسخه‌اى ناقص ياد كرد كه به گزارش آقابزرگ تهرانى در كتابخانه سيد هادى كاشف‌الغطاء در نجف به خط جعفر بن على مشهدى وجود داشته است. بر پايه اين گزارش، نسخه يادشده با دست‌خط شيخ طوسى مقابله شده و تاريخ فراغ از آن 573ق بوده است. سپس بايد به نسخه‌اى محفوظ در كتابخانه مرعشى اشاره كرد كه در سده 8ق كتابت شده است <ref>همان</ref>.


تأليف آثارى به‌عنوان شرح، تعليق يا حاشيه بر الاستبصار از اواخر سده 10ق به‌طور شاخص ديده مى‌شود؛ از مهم‌ترين آنهاست:
تأليف آثارى به‌عنوان شرح، تعليق يا حاشيه بر الاستبصار از اواخر سده 10ق به‌طور شاخص ديده مى‌شود؛ از مهم‌ترين آنهاست:
۰

ویرایش