جنید شیرازی، جنید بن محمود: تفاوت میان نسخه‌ها
جز (جایگزینی متن - 'نمی شود' به 'نمی‌شود') |
جز (جایگزینی متن - 'می پرداخت' به 'می‌پرداخت') |
||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
درباره محل تولد جنید و چگونگی تحصیلات او، اشاره مستقیمی در منابع دیده نمی‌شود و خود وی هم در آثارش از جمله شدالازار اشاره ای بدانها نکرده است، ولی از مجموع شرح احوال افراد خاندان جنید می توان گفت که او نیز در شیراز به دنیا آمده است و پدرش هم که از عالمان و وعاظ دوره خود به شمار می رفت، از استادان وی بوده است. از اشارات پراکنده جنید در سروده هایش می توان به اطلاعات اندکی درباره او دست یافت؛ از جمله آنکه او نیز اهل درس و بحث بوده است و با کتاب انس داشته است. | درباره محل تولد جنید و چگونگی تحصیلات او، اشاره مستقیمی در منابع دیده نمی‌شود و خود وی هم در آثارش از جمله شدالازار اشاره ای بدانها نکرده است، ولی از مجموع شرح احوال افراد خاندان جنید می توان گفت که او نیز در شیراز به دنیا آمده است و پدرش هم که از عالمان و وعاظ دوره خود به شمار می رفت، از استادان وی بوده است. از اشارات پراکنده جنید در سروده هایش می توان به اطلاعات اندکی درباره او دست یافت؛ از جمله آنکه او نیز اهل درس و بحث بوده است و با کتاب انس داشته است. | ||
جنید مانند اجدادش لقب «واعظ» داشت و همچون پدرش در جامع عتیق شیراز به وعظ و اندر مردم | جنید مانند اجدادش لقب «واعظ» داشت و همچون پدرش در جامع عتیق شیراز به وعظ و اندر مردم می‌پرداخت و آرزو داشت که سخنش «میان خلق» جاودانه بماند، | ||
یارب جنید را سخنی ده که سالها ماند میان خلق چو او از میان شود | یارب جنید را سخنی ده که سالها ماند میان خلق چو او از میان شود | ||
نسخهٔ ۲۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۴۰
| نام | جنید شیرازی، جنید بن محمود |
|---|---|
| نام های دیگر | جنید شیرازی، معین‌الدین ابوالقاسم
جنید شیرازی، ابوالقاسم جنید شیرازی، معین‌الدین شیرازی، جنید معین‌الدین جنید شیرازی |
| نام پدر | |
| متولد | |
| محل تولد | |
| رحلت | 791 هـ.ق |
| اساتید | |
| برخی آثار | شد الأزار في حط الأوزار عن زوار المزار |
| کد مؤلف | AUTHORCODE4133AUTHORCODE |
معين‌الدين ابوالقاسم جنيد شيرازى (وف 791/800ق)، صوفى، نويسنده و شاعر، قرن هفتم، متخلص به جنيد و مشهور به شيخ‌الاسلام
وى از خاندان‌هاى مشهور شيراز بود كه بسيارى از علما و وعاظ از آن برخاستند. ریشه این خانواده، به قبیله بنی عدی از شعب قریش و نیز ربیعه، از اخلاف عمربن خطاب، باز می گردد. به همین علت در شجره‌نامه‌های آنان نسبتهای «قرشی» «عدوی»« عمری» ثبت شده است. پدرش نجم‌الدین ابوالفتخ محمود نیز از علمای دانشمند و عرفای صاحب مسند عهد خویش بود. او مانند اجداد خويش، در جامع عتيق، به وعظ و تذكير اشتغال داشت.
درباره محل تولد جنید و چگونگی تحصیلات او، اشاره مستقیمی در منابع دیده نمی‌شود و خود وی هم در آثارش از جمله شدالازار اشاره ای بدانها نکرده است، ولی از مجموع شرح احوال افراد خاندان جنید می توان گفت که او نیز در شیراز به دنیا آمده است و پدرش هم که از عالمان و وعاظ دوره خود به شمار می رفت، از استادان وی بوده است. از اشارات پراکنده جنید در سروده هایش می توان به اطلاعات اندکی درباره او دست یافت؛ از جمله آنکه او نیز اهل درس و بحث بوده است و با کتاب انس داشته است.
جنید مانند اجدادش لقب «واعظ» داشت و همچون پدرش در جامع عتیق شیراز به وعظ و اندر مردم می‌پرداخت و آرزو داشت که سخنش «میان خلق» جاودانه بماند،
یارب جنید را سخنی ده که سالها ماند میان خلق چو او از میان شود
به نظر می رسد که وی سفری هم به اصفهان داشته است :
چند در فصل بهاران در کنار زنده رود/ نغمه نای عراقی با نی و آواز رود
وفات
از سالهای پایانی عمر جنید اطلاعی در دست نیست. هر چند او در یکی از غزلیاتش به پیری، ضعف و خستگی سالهای پایانی عمر خود اشاراتی دارد.
کنون که پیر و ضعیفم ز خستگی نتوانم/ که جایکانه چو مردان درین طریق بپویم
درباره سال درگذشت جنید اختلاف نظر وجود دارد. اقبال آشتیانی با استناد به سال 791ق، یعنی آخرین سالی که در شدالازار بدان اشاره شده است، اعتقاد دارد که جنید مدت چندانی پس از این تاریخ زنده نبوده است. ولی فرصت شیرازی معتقد است که جنید تا پس از سال 800ق حسات داشته است. نفیسی نظر فرصت را به حقیقت نزدیکتر می داند.جنید را پس از مرگ در صحن مسجد حاجی باقر در محله سردزک شیراز، نزدیک حمام یا طاق «شیخ جونی» (جنید) به خاک سپردند.
آثار
بهترين اثر وى، «شَدّ الازار فى حطّ الاوزار عن زُوار المزار» است كه راهنمايى براى زيارت مقابر بزرگان شيراز است و شامل ترجمه احوال 315 تن از معاريف شيراز تا روزگار تأليف كتاب مى‌باشد.
اين كتاب را فرزند او، عيسى، تحت عنوان: «ملتمس الاحباء خالصاً من الريا»، به فارسى گزارش كرد كه به «هزار مزار» يا «هزار و يك مزار» مشهور است.
از جنيد «ديوان» شعرى حدود هزار و پنجاه بيت باقى مانده است.