مجمع الفصحاء: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۷
لینک درون متنی
(لینک درون متنی)
خط ۵۶: خط ۵۶:
'''مجمع الفصحاء'''، اثر [[هدایت، رضاقلی|رضاقلی‌خان هدایت]]، از جمله بهترین و کامل‌ترین تذکره‌های عمومی است که شرح احوال بیش از یک‌هزار تن از شاعران ایران با منتخباتی از اشعار آنان در آن گردآوری شده است.
'''مجمع الفصحاء'''، اثر [[هدایت، رضاقلی|رضاقلی‌خان هدایت]]، از جمله بهترین و کامل‌ترین تذکره‌های عمومی است که شرح احوال بیش از یک‌هزار تن از شاعران ایران با منتخباتی از اشعار آنان در آن گردآوری شده است.


[[مصفا، مظاهر|مظاهر مصفا]] درباره اهمیت این اثر می‌نویسد: «این کتاب از زمان تألیف تاکنون همواره مورد استناد تتبع و تحقیق تذکره‏نویسان و سخن‏سنجان و نویسندگان تاریخ ادبى ایران بوده است»<ref>ر.ک: یادداشت مصحح، ج1، صفحه سیزده</ref>.
[[مصفا، مظاهر|مظاهر مصفا]] درباره اهمیت این اثر می‌نویسد: «این کتاب از زمان تألیف تاکنون همواره مورد استناد تتبع و تحقیق تذکره‌‏نویسان و سخن‌‏سنجان و نویسندگان تاریخ ادبى ایران بوده است»<ref>ر.ک: یادداشت مصحح، ج1، صفحه سیزده</ref>.
   
   
==ساختار==
==ساختار==
خط ۶۲: خط ۶۲:
   
   
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده بیش از سى سال از زندگى پربار خود را صرف جمع‏آورى اسناد و مدارک ادیبان ایران و تحقیق و پژوهش در احوال ایشان کرد و با همت قابل ستایش خود آخرین و جامع‏ترین تذکره شعر و ادب فارسى را از زمان ابوالعباس مروزى تا سال 1284ق، تحت عنوان «مجمع الفصحاء» براى اهالى علم و ادب و فرهنگ فارسى‏ به یادگار گذاشت<ref>ر.ک: یادداشت ناشر، ج1، صفحه هفت</ref>.
نویسنده بیش از سى سال از زندگى پربار خود را صرف جمع‏‌آورى اسناد و مدارک ادیبان ایران و تحقیق و پژوهش در احوال ایشان کرد و با همت قابل ستایش خود آخرین و جامع‏ترین تذکره شعر و ادب فارسى را از زمان ابوالعباس مروزى تا سال 1284ق، تحت عنوان «مجمع الفصحاء» براى اهالى علم و ادب و فرهنگ فارسى‏ به یادگار گذاشت<ref>ر.ک: یادداشت ناشر، ج1، صفحه هفت</ref>.
   
   
مصحح کتاب، در ابتدای مقدمه‌اش پیشینه تذکره‌نویسی را چنین بیان می‌کند: «در ایران تذکره‌‏نویسى از چندین قرن پیش رایج شده و کسانى درصدد جمع شعر شاعران و نوشتن ترجمه زندگى ایشان برآمده‌‏اند و اگر این همت به‌کار نمى‌‏رفت، امروز از حال بیشتر، بلکه تمامى شاعران گذشته بى‌خبر بودیم». وی از چهار مقاله نظامی عروضی، نویسنده و شاعر سده ششم به‌عنوان قدیمی‌ترین تذکره یاد می‌کند. سپس تذکره‌های متعددی چون «لباب الألباب» [[عوفی، محمد بن محمد|محمد عوفی]]، «مجالس النفائس» علی‌شیر و «[[هفت اقلیم]]» [[رازی، امین احمد|امین احمد رازی]] را معرفی می‌کند. در آخر نیز «مجمع الفصحاء» را آخرین و جامع‌ترین تذکره شاعران فارسی‌زبان دانسته و به معرفی نویسنده این اثر و کتاب‌های دیگرش می‌پردازد<ref>ر.ک: یادداشت مصحح، ج1، صفحه سیزده - چهل</ref>.
مصحح کتاب، در ابتدای مقدمه‌اش پیشینه تذکره‌نویسی را چنین بیان می‌کند: «در ایران تذکره‌‏نویسى از چندین قرن پیش رایج شده و کسانى درصدد جمع شعر شاعران و نوشتن ترجمه زندگى ایشان برآمده‌‏اند و اگر این همت به‌کار نمى‌‏رفت، امروز از حال بیشتر، بلکه تمامى شاعران گذشته بى‌خبر بودیم». وی از چهار مقاله نظامی عروضی، نویسنده و شاعر سده ششم به‌عنوان قدیمی‌ترین تذکره یاد می‌کند. سپس تذکره‌های متعددی چون «لباب الألباب» [[عوفی، محمد بن محمد|محمد عوفی]]، «مجالس النفائس» علی‌شیر و «[[هفت اقلیم]]» [[رازی، امین احمد|امین احمد رازی]] را معرفی می‌کند. در آخر نیز «مجمع الفصحاء» را آخرین و جامع‌ترین تذکره شاعران فارسی‌زبان دانسته و به معرفی نویسنده این اثر و کتاب‌های دیگرش می‌پردازد<ref>ر.ک: یادداشت مصحح، ج1، صفحه سیزده - چهل</ref>.
خط ۷۰: خط ۷۰:
البته او پیش از آن در دیگر آثارش نیز همین شیوه را پیش گرفته و ثمره‌اش را هم دیده است: «احوال و اقوال شعراى عرفا و عرفاى شعرا را در تذکره رياض‌ العارفين نام، به فرمان قضاجریان قطب‌السلاطین سلطان محمد شاه قاجار - نور اللّه مرقده - جمع و به نام نامى سمىّ رسول‌اللّه - نفسي فدائه - مزین کرده، هدیه آن درگاه فلک‌خرگاه نمودم و مزید ملاطفت و مرحمت آن شهریار کامل باذل آمد و سال‌ها خارم را گل کرد و جزوم را کل، فقرم را غنا و عنایم را راحت، ذلتم را عزت و لکنتم را فصاحت، خاره‏ام را گوهر کرد...» <ref>ر.ک: همان، صفحه شصت</ref>.
البته او پیش از آن در دیگر آثارش نیز همین شیوه را پیش گرفته و ثمره‌اش را هم دیده است: «احوال و اقوال شعراى عرفا و عرفاى شعرا را در تذکره رياض‌ العارفين نام، به فرمان قضاجریان قطب‌السلاطین سلطان محمد شاه قاجار - نور اللّه مرقده - جمع و به نام نامى سمىّ رسول‌اللّه - نفسي فدائه - مزین کرده، هدیه آن درگاه فلک‌خرگاه نمودم و مزید ملاطفت و مرحمت آن شهریار کامل باذل آمد و سال‌ها خارم را گل کرد و جزوم را کل، فقرم را غنا و عنایم را راحت، ذلتم را عزت و لکنتم را فصاحت، خاره‏ام را گوهر کرد...» <ref>ر.ک: همان، صفحه شصت</ref>.
   
   
رضاقلی‌خان که خود شاعری چیره‌دست بوده، متن اثر را با نثری مسجع و آهنگین همراه با ابیاتی از خود و شاعرانی چون حکیم سنائی آغاز نموده است. سپس عباراتی زیبا در منقبت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] نوشته است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‌ونه – پنجاه‌ویک</ref>.
[[هدایت، رضاقلی|رضاقلی‌خان]] که خود شاعری چیره‌دست بوده، متن اثر را با نثری مسجع و آهنگین همراه با ابیاتی از خود و شاعرانی چون حکیم سنائی آغاز نموده است. سپس عباراتی زیبا در منقبت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] نوشته است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‌ونه – پنجاه‌ویک</ref>.


در ادامه، پیشینه و تاریخچه شعر و شاعران را از زمان بهرام و حکیم ابوحفص سغدی سمرقندی، با ذکر بیتی از او آغاز کرده و نام شعرای ادوار مختلف را در ضمن متنی مفصل آورده است<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه‌وسه - شصت</ref>.
در ادامه، پیشینه و تاریخچه شعر و شاعران را از زمان بهرام و حکیم ابوحفص سغدی سمرقندی، با ذکر بیتی از او آغاز کرده و نام شعرای ادوار مختلف را در ضمن متنی مفصل آورده است<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه‌وسه - شصت</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش