لطائف الإشارات لفنون القراءات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۶۷: خط ۶۷:
کتاب به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود؛ وسائل و مقاصد. مقاصد هم به دو بخش اصول و فرش (دانشمندان علم قراءت برای بازشناسی قرائت‌ها و تفکیک آن‌ها از یکدیگر و پیدا کردن نقاط اشتراک و افتراق آن‌ها، دو دسته قاعده وضع کرده‌اند.) تقسیم می‌شود که توضیح آن چنین است:
کتاب به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود؛ وسائل و مقاصد. مقاصد هم به دو بخش اصول و فرش (دانشمندان علم قراءت برای بازشناسی قرائت‌ها و تفکیک آن‌ها از یکدیگر و پیدا کردن نقاط اشتراک و افتراق آن‌ها، دو دسته قاعده وضع کرده‌اند.) تقسیم می‌شود که توضیح آن چنین است:
# اصول یا «اُصولُ القاری»: اصول جمع اصل، و آن عبارت از قاعده‌ای کلی است که از قواعد جزئی زیرمجموعه خود استنتاج شده و بر آن جزئیات منطبق است. با توجه به این تعریف، قواعد کلی قراءت هر یک از قرّاء سبعه را اصول آن قاری نامیده‌اند، چراکه تحت ضابطه‌ای مشخص به‌صورت قواعدی کلی در آمده است؛ به‌عنوان‌مثال، قاعده «نقل و حذف» در قراءت نافع به روایت ورش (عثمان بن سعید(110-197ق)) یکی از اصول قراءت وی می‌باشد و قاعده «اِشْمامِ خَلْطِ حرف به حرف» نیز اصلی از اصول قراءت حمزه و... است.  
# اصول یا «اُصولُ القاری»: اصول جمع اصل، و آن عبارت از قاعده‌ای کلی است که از قواعد جزئی زیرمجموعه خود استنتاج شده و بر آن جزئیات منطبق است. با توجه به این تعریف، قواعد کلی قراءت هر یک از قرّاء سبعه را اصول آن قاری نامیده‌اند، چراکه تحت ضابطه‌ای مشخص به‌صورت قواعدی کلی در آمده است؛ به‌عنوان‌مثال، قاعده «نقل و حذف» در قراءت نافع به روایت ورش (عثمان بن سعید(110-197ق)) یکی از اصول قراءت وی می‌باشد و قاعده «اِشْمامِ خَلْطِ حرف به حرف» نیز اصلی از اصول قراءت حمزه و... است.  
# فروع (فَرْش الحُروف): فرش به معنای نشر و بسط است و کلمه حروف، جمع «حرف» بوده و در اینجا معنای قراءت می‌دهد، پس وقتی گفته می‌شود: «حرفُ عاصم، حرفُ حمزه، حرفُ نافع» در اصطلاح یعنی قراءت عاصم، قراءت حمزه و... . مراد از فروع یا فرش الحروف، احکام و قواعد خاصی است که موارد آن در قراءت هر قاری به‌صورت کلی جاری نیست بلکه اختصاص به موارد جزئی و استثنایی دارد. به‌عبارت‌دیگر در قرآن کریم کلماتی وجود دارد که علاوه بر پراکنده بودن در سوره‌های مختلف قرآن، تلفظ آن‌ها تحت قاعده‌ای معین و مشخص درنمی‌آید.<ref>ر.ک: درگاه جامع آموزش قرآن کریم</ref>  
# فروع (فَرْش الحُروف): فرش به معنای نشر و بسط است و کلمه حروف، جمع «حرف» بوده و در اینجا معنای قراءت می‌دهد، پس وقتی گفته می‌شود: «حرفُ عاصم، حرفُ حمزه، حرفُ نافع» در اصطلاح یعنی قراءت عاصم، قراءت حمزه و.... مراد از فروع یا فرش الحروف، احکام و قواعد خاصی است که موارد آن در قراءت هر قاری به‌صورت کلی جاری نیست بلکه اختصاص به موارد جزئی و استثنایی دارد. به‌عبارت‌دیگر در قرآن کریم کلماتی وجود دارد که علاوه بر پراکنده بودن در سوره‌های مختلف قرآن، تلفظ آن‌ها تحت قاعده‌ای معین و مشخص درنمی‌آید.<ref>ر.ک: درگاه جامع آموزش قرآن کریم</ref>  


در اولین بخش مهم کتاب یعنی وسائل، نویسنده موارد زیر را بیان می‌کند؛ فضایل قرآن، ذکر اقوال علما در أحرف سبعه و شرح و بسط مشکلات آن‌ها و تبیین روایات تا رسیدن به رأی واحد در این مسئله، ذکر کتاب‌های قرائات، تبیین طرق مختلف هر قراءت شبیهِ کاری که در کتاب النشر انجام شده که البته او گاهی به دلیلی طریقی را ذکر نکرده یا تفصیل بیشتری به آن داده است، صحبت از اصول علوم تا جایی که در مکان و سوره خاص خودش این وجوه را تخصیص می‌زند و آن را به مکانش در باب اصول حواله می‌دهد و احکام تجوید و مخارج حروف و صفات حروف را به‌تفصیل شرح می‌دهد، اصول شمارش آیات را بیان می‌کند و اهمیت و فضیلت و کیفیت استخراج این علم را نشان می‌دهد. اصول علم وقف و ابتدا و اهمیت آن و کتاب‌هایش را بیان می‌کند، اصول رسم‌الخط عثمانی را از میان کتاب‌های فنی معتبر نشان می‌دهد و بحث استعاذه و احکام مربوط به آن را روشن می‌سازد و... . <ref>ر.ک: همان، ص42-43</ref>
در اولین بخش مهم کتاب یعنی وسائل، نویسنده موارد زیر را بیان می‌کند؛ فضایل قرآن، ذکر اقوال علما در أحرف سبعه و شرح و بسط مشکلات آن‌ها و تبیین روایات تا رسیدن به رأی واحد در این مسئله، ذکر کتاب‌های قرائات، تبیین طرق مختلف هر قراءت شبیهِ کاری که در کتاب النشر انجام شده که البته او گاهی به دلیلی طریقی را ذکر نکرده یا تفصیل بیشتری به آن داده است، صحبت از اصول علوم تا جایی که در مکان و سوره خاص خودش این وجوه را تخصیص می‌زند و آن را به مکانش در باب اصول حواله می‌دهد و احکام تجوید و مخارج حروف و صفات حروف را به‌تفصیل شرح می‌دهد، اصول شمارش آیات را بیان می‌کند و اهمیت و فضیلت و کیفیت استخراج این علم را نشان می‌دهد. اصول علم وقف و ابتدا و اهمیت آن و کتاب‌هایش را بیان می‌کند، اصول رسم‌الخط عثمانی را از میان کتاب‌های فنی معتبر نشان می‌دهد و بحث استعاذه و احکام مربوط به آن را روشن می‌سازد و.... <ref>ر.ک: همان، ص42-43</ref>
نویسنده در فصل اولِ دومین بخش کتاب؛ یعنی مقاصد، اصول قرائات را به‌صورت باب باب مانند کتاب النشر ذکر می‌کند. البته ذکر این اصول در این کتاب افزونی‌هایی بر النشر دارد؛ مانند این‌که ترتیب مباحث در اینجا منظم‌تر است و از پراکنده‌گویی پرهیز شده است و... . <ref>ر.ک: همان، ص43</ref>  
نویسنده در فصل اولِ دومین بخش کتاب؛ یعنی مقاصد، اصول قرائات را به‌صورت باب باب مانند کتاب النشر ذکر می‌کند. البته ذکر این اصول در این کتاب افزونی‌هایی بر النشر دارد؛ مانند این‌که ترتیب مباحث در اینجا منظم‌تر است و از پراکنده‌گویی پرهیز شده است و.... <ref>ر.ک: همان، ص43</ref>  
دومین فصلِ بخش دوم درباره فرش حروف است، مطالب اصلی کتاب را تشکیل می‌دهد. نویسنده کتاب؛ [[قسطلانی، احمد بن محمد|احمد بن محمد قسطلانی]] در این بخش، سوره‌های قرآن را یکی‌یکی از فاتحه تا ناس ذکر کرده و اسم سوره و فضیلت آن و مکی و مدنی بودنش را ذکر می‌کند و سپس خلاف در شمارش آیات و آخرین کلمه در سوره را در هر سوره در قسمت مربوط به بیان مطالب همان سوره بیان می‌دارد. او قرائات مختلف را به‌صورت کلمه کلمه بیان می‌کند و اگر نیازی به تکرار کلمات باشد در جای مربوط به خودش آن‌ها را تکرار می‌نماید سپس علت هر قرائتی را به‌صورت جداگانه ذکر می‌کند و وجوه ضعیف را با استفاده از شواهد شعری و ادله علمی رد و نظر خودش را به اثبات می‌رساند. او رسم‌الخط مصاحف در کلمات سوره را ذکر می‌کند و این امر را با وقف و ابتدا به شکل آیه آیه و حتی کلمه کلمه ادامه می‌دهد. این مباحث همین‌گونه ادامه می‌یابد و کتاب با بیان احکام تکبیر پایان می‌پذیرد. <ref>ر.ک: همان، ص44</ref>
دومین فصلِ بخش دوم درباره فرش حروف است، مطالب اصلی کتاب را تشکیل می‌دهد. نویسنده کتاب؛ [[قسطلانی، احمد بن محمد|احمد بن محمد قسطلانی]] در این بخش، سوره‌های قرآن را یکی‌یکی از فاتحه تا ناس ذکر کرده و اسم سوره و فضیلت آن و مکی و مدنی بودنش را ذکر می‌کند و سپس خلاف در شمارش آیات و آخرین کلمه در سوره را در هر سوره در قسمت مربوط به بیان مطالب همان سوره بیان می‌دارد. او قرائات مختلف را به‌صورت کلمه کلمه بیان می‌کند و اگر نیازی به تکرار کلمات باشد در جای مربوط به خودش آن‌ها را تکرار می‌نماید سپس علت هر قرائتی را به‌صورت جداگانه ذکر می‌کند و وجوه ضعیف را با استفاده از شواهد شعری و ادله علمی رد و نظر خودش را به اثبات می‌رساند. او رسم‌الخط مصاحف در کلمات سوره را ذکر می‌کند و این امر را با وقف و ابتدا به شکل آیه آیه و حتی کلمه کلمه ادامه می‌دهد. این مباحث همین‌گونه ادامه می‌یابد و کتاب با بیان احکام تکبیر پایان می‌پذیرد. <ref>ر.ک: همان، ص44</ref>


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش