ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد الرحمن' به 'عبدالرحمن') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر | |نام های دیگر | ||
|data-type='authorOtherNames'| ابن الصلاح، عثمان بن | |data-type='authorOtherNames'| ابن الصلاح، عثمان بن عبدالرحمن | ||
ابن الصلاح الشهرزوری | ابن الصلاح الشهرزوری | ||
شهرزوری، عثمان بن | شهرزوری، عثمان بن عبدالرحمن | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر |
نسخهٔ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۵۶
نام | ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن |
---|---|
نام های دیگر | ابن الصلاح، عثمان بن عبدالرحمن
ابن الصلاح الشهرزوری شهرزوری، عثمان بن عبدالرحمن |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 643 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE11162AUTHORCODE |
ولادت
«اِبْن صَلاح، تقى الدين ابوعمرو عثمان بن عبدالرحمان بن عثمان ابن موسى بن ابىنصر نصرى شَهرزورى» محدث، مفسر و فقيه شافعى بود. وى در شَرَخان (قريهاى در نزديكى شهر زور در عراق كنونى) در سال 577ق به دنيا آمد.
کسب علم و دانش
وی در شهرزور نزد پدرش صلاح كه يكى از مشايخ بزرگ كُرد بود، به فراگيرى فقه پرداخت. سپس براى ادامه تحصيل عازم موصل شد و در آنجا از عبيدالله بن سمين، نصر بن سلامه هيتى، محمود بن على موصلى، عبدالمحسن بن طوسى و ديگران استماع حديث كرد. وى همچنين در بغداد از ابواحمد بن سُكَينه و ابوحفص عمر بن طبرزد؛ در همدان از ابوالفضل ابن مُعَرَّم؛ در نيشابور از منصور بن عبدالمنعم ابن فُراوى، مؤيّد بن محمد طوسى و ديگران؛ در مرو از ابوالمظفر ابن سمعانى؛ در دمشق از قاضى عبدالصمد ابن حَرَستانى، موفق الدين ابن قدامه مَقدِسى، فخر الدين ابن عساكر و سبط ابن جوزى؛ در حلب از ابومحمد ابن علوان (الاستاذ) و در حران از عبدالقادر رُهاوى حديث شنيد.
وى مدتى در بيت المقدس در مدرسه ناصريه (صلاحيه) به تدريس پرداخت و پس از آنكه ديوارهاى شهر به فرمان مُظَّم ويران شد، به دمشق آمد و در مدرسه رَواحيه مشغول تدريس شد. با تأسيس دارالحديث اشرفيه مسئوليت تدريس آن به عهده وى نهاده شد و چندى بعد تدريس مدرسه شاميه صغرى را نيز پذيرفت و وظايف خود را در هر سه مدرسه بىكم و كاست انجام مىداد.
گروه بسيارى از وى فقه و حديث آموختند كه از مشهورترين آنان مىتوان ابوشامه مقدسى و ابن خلكان را نام برد. نام ديگر شاگردان و راويان وى را ذهبى در «سير» آورده است.
ابن صلاح گذشته از علوم حديث و فقه در برخى علوم ديگر چون تفسير نيز صاحب اطلاع بود. وى گرايش سَلَفى داشت و با تأويل مخالف بود. نسبت به فلسفه و منطق بدبين بود و اعتقاد داشت كه فلسفه مايه سفاهت، كوتاه فكرى، الحاد و انحراف از دين است و احكام شرعى و مباحث دينى هيچ نيازى به قواعد و اصطلاحات منطق ندارد. لذا وظيفه سلطان مىدانست كه با طايفه فيلسوفان و اهل منطق به شدت برخورد كند و آنان را از مدارس اخراج نمايد و از آنجا كه بر زمامداران آن عصر نفوذ داشت و فتاواى او مبناى عمل به شمار مىرفت، اجازه نمىداد در دمشق منطق و فلسفه تدريس شود. از اين رو، حتى غزالى را كه با وى هم مذهب بود، به سبب آنكه آموختن منطق را به عنوان مقدمه علوم ضرورى مىدانست، سرزنش كرده است.
آثار
- ادب المفتى و المستفتى
- حليه الامام الشافعى
- فتاوى ابن صلاح
- اقصى الامل و الشوق في علوم حديث الرسول(ص) يا معرفه انواع علوم الحديث، كه از مهمترين تأليفات در علم حديث محسوب مىشود و با عنوان مقدمه في علوم الحديث به چاپ رسيده است.
- الاحاديث في فضل الاسكندريه و عسقلان
- الامالى
- انوار اللمعه في الجمع بين الصحاح السبعه
- رساله في صلاه الرغائب
- شرح مشكل الوسيط يا اشكالات على الوسيط
- شرح الورقات في الاصول
- صله الناسك في صفه المناسك
- صيانه من الاخلال و الغلط و حمايته من الاسقاط و السقط يا شرح مسلم بن الحجاج.
وفات
وى سرانجام در 25 ربيع الثانى 643ق در شهر دمشق ديده از جهان فروبست. در تشييع پيكر او جماعت كثيرى شركت جستند و در مساجد جامع دمشق بر او نماز گزاردند. مردم تا باب الفرج همراه جنازه حركت كردند و در آنجا بار ديگر بر او نماز خواندند و به سبب آنكه شهر در محاصره خوارزمشاهيان بود، 10 تن از ياران وى مسلحانه جنازه او را به بيرون از شهر منتقل ساختند و در مقابر صوفيه به خاك سپردند.
منبع مقاله
دايره المعارف بزرگ اسلامى ج4 ص116