تاریخ تشیع: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'آنحضرت' به 'آن حضرت'
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - 'آنحضرت' به 'آن حضرت')
خط ۷۶: خط ۷۶:
در جلد اول، فصل اول، كلياتى پيرامون واژه‌شناسى شيعه و تشيع و اصول و مبانى آن، بيان گرديده است. نويسندگان در اين فصل، به اين نكته اشاره دارند كه اصول و مبانى اعتقادى و سياسى شيعه، براساس آيات قرآن و روايات پيامبر(ص) بوده و از اصلى‌ترين مبانى اعتقادى شيعه، امامت است كه مانند نبوت به تعيين الهى بوده و به قبول و نفى مردم بستگى ندارد؛ اگرچه تحقق آن به پذيرش مردم است و آنچه مردم را با ولى و امام خود پيوند مى‌دهد، عصمت و علم ولى است كه فهم او از دين و انسان كامل است و قادر است انسان را در دنيا و براى آخرت رهبرى كند.<ref>متن كتاب، ج1، ص34</ref>
در جلد اول، فصل اول، كلياتى پيرامون واژه‌شناسى شيعه و تشيع و اصول و مبانى آن، بيان گرديده است. نويسندگان در اين فصل، به اين نكته اشاره دارند كه اصول و مبانى اعتقادى و سياسى شيعه، براساس آيات قرآن و روايات پيامبر(ص) بوده و از اصلى‌ترين مبانى اعتقادى شيعه، امامت است كه مانند نبوت به تعيين الهى بوده و به قبول و نفى مردم بستگى ندارد؛ اگرچه تحقق آن به پذيرش مردم است و آنچه مردم را با ولى و امام خود پيوند مى‌دهد، عصمت و علم ولى است كه فهم او از دين و انسان كامل است و قادر است انسان را در دنيا و براى آخرت رهبرى كند.<ref>متن كتاب، ج1، ص34</ref>


در فصل دوم، چگونگى پيدايش تشيع بررسى شده است. آنچه در اين فصل مى‌خوانيم آن است كه روايات فراوانى در منابع حديثى شيعه و اهل سنت از پيامبر(ص) درباره برترى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بر ديگر اصحاب آنحضرت از جهت علم، فقه، قضا، شجاعت، تقوا، عبادت و... وجود دارد. از مجموع اين روايات چنين برمى‌آيد كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] به‌عنوان برجسته‌ترين صحابى پيامبر(ص) مطرح بود و اين مرتبه تا بدان حد مى‌رسد كه او را چون نفس پيامبر قرار داده است و براساس اصل عقلايى «تقدم افضل بر مفضول» شيعه بر اين باور است كه صلاحيت رهبرى امت و جانشينى پيامبر در آن برهه، منحصر به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بوده و ازاين‌رو انتخاب و مقدم كردن ديگر صحابه بر او، برخلاف عقل و يك انتخاب غيرشرعى بوده است؛ گرچه علما و متكلمين اهل سنت، برخلاف اين اصل عقلايى به جواز تقدم مفضول بر فاضل رأى داده‌اند، اما هيچ دليل قانع‌كننده‌اى براى اين مدعاى خود نتوانسته‌اند اقامه كنند.<ref>همان، ص88</ref>
در فصل دوم، چگونگى پيدايش تشيع بررسى شده است. آنچه در اين فصل مى‌خوانيم آن است كه روايات فراوانى در منابع حديثى شيعه و اهل سنت از پيامبر(ص) درباره برترى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بر ديگر اصحاب آن حضرت از جهت علم، فقه، قضا، شجاعت، تقوا، عبادت و... وجود دارد. از مجموع اين روايات چنين برمى‌آيد كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] به‌عنوان برجسته‌ترين صحابى پيامبر(ص) مطرح بود و اين مرتبه تا بدان حد مى‌رسد كه او را چون نفس پيامبر قرار داده است و براساس اصل عقلايى «تقدم افضل بر مفضول» شيعه بر اين باور است كه صلاحيت رهبرى امت و جانشينى پيامبر در آن برهه، منحصر به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بوده و ازاين‌رو انتخاب و مقدم كردن ديگر صحابه بر او، برخلاف عقل و يك انتخاب غيرشرعى بوده است؛ گرچه علما و متكلمين اهل سنت، برخلاف اين اصل عقلايى به جواز تقدم مفضول بر فاضل رأى داده‌اند، اما هيچ دليل قانع‌كننده‌اى براى اين مدعاى خود نتوانسته‌اند اقامه كنند.<ref>همان، ص88</ref>


تشيع دوره‌هاى مختلفى را پشت سر گذاشته است كه دوره تكوينى انديشه‌هاى سياسى اعتقادى آن از مهم‌ترين اين دوره‌هاست و تكوين انديشه‌هاى شيعه، سبب تمييز آنان از تسنن شده است. در طول تاريخ، عواملى در بسط انديشه‌هاى شيعى مؤثر بوده كه از مهم‌ترين آنها رفتارها و سخنان حضرت زهرا(س) و [[امام على(ع)]] با خلفا مى‌باشد و بعد از آن دو، تربيت‌يافتگان خاص [[امام على(ع)]] مانند ابوذر، عمار، مقداد و سلمان از كوشش‌كنندگان اوليه براى بسط اين انديشه‌ها بوده‌اند. در فصل سوم كتاب، تشيع در دوران خلفاى سه‌گانه، مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص107</ref>
تشيع دوره‌هاى مختلفى را پشت سر گذاشته است كه دوره تكوينى انديشه‌هاى سياسى اعتقادى آن از مهم‌ترين اين دوره‌هاست و تكوين انديشه‌هاى شيعه، سبب تمييز آنان از تسنن شده است. در طول تاريخ، عواملى در بسط انديشه‌هاى شيعى مؤثر بوده كه از مهم‌ترين آنها رفتارها و سخنان حضرت زهرا(س) و [[امام على(ع)]] با خلفا مى‌باشد و بعد از آن دو، تربيت‌يافتگان خاص [[امام على(ع)]] مانند ابوذر، عمار، مقداد و سلمان از كوشش‌كنندگان اوليه براى بسط اين انديشه‌ها بوده‌اند. در فصل سوم كتاب، تشيع در دوران خلفاى سه‌گانه، مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص107</ref>


در فصل چهارم، به بررسى تاريخ تشيع در عصر [[امام على(ع)]] پرداخته شده است. نويسندگان براى درك عميق‌ترى از روند تشيع در اين مقطع، نخست به جريان انتخاب آنحضرت و تحولات پس از آن روى آورده‌اند. همچنين به اجمال، فرقه‌ها و جريان‌هاى ديگرى را كه در دوره مذكور مطرح بوده‌اند، بررسى نموده‌اند.<ref>همان، ص132</ref>
در فصل چهارم، به بررسى تاريخ تشيع در عصر [[امام على(ع)]] پرداخته شده است. نويسندگان براى درك عميق‌ترى از روند تشيع در اين مقطع، نخست به جريان انتخاب آن حضرت و تحولات پس از آن روى آورده‌اند. همچنين به اجمال، فرقه‌ها و جريان‌هاى ديگرى را كه در دوره مذكور مطرح بوده‌اند، بررسى نموده‌اند.<ref>همان، ص132</ref>


در فصل پنجم، كه به بررسى تاريخ تشيع در عصر امام حسن(ع) اختصاص دارد، در ابتدا به مطالعه زندگانى آنحضرت پرداخته شده و تحولات تاريخى مربوط به عصر ايشان، بررسى شده است. براى اين كار، آن زندگانى امام در سه مرحله مورد بررسى قرار گرفته است: نخست از تولد تا آغاز حكومت، سپس از حكومت تا صلح با معاويه و آنگاه از صلح تا شهادت. اين مباحث، بستر مناسبى براى مطالعه تاريخ تشيع در عصر امامت و حكومت امام حسن(ع) فراهم مى‌آورد تا مباحثى همچون مفهوم و جايگاه شيعه در آن عصر، سياست دولت اموى در قبال شيعيان، چگونگى ارتباط شيعيان با پيشواى خود و نيز ديدگاه‌ها و مواضع ديگر جريان‌ها و فرقه‌ها مورد توجه قرار گيرد.<ref>همان، ص133</ref>
در فصل پنجم، كه به بررسى تاريخ تشيع در عصر امام حسن(ع) اختصاص دارد، در ابتدا به مطالعه زندگانى آن حضرت پرداخته شده و تحولات تاريخى مربوط به عصر ايشان، بررسى شده است. براى اين كار، آن زندگانى امام در سه مرحله مورد بررسى قرار گرفته است: نخست از تولد تا آغاز حكومت، سپس از حكومت تا صلح با معاويه و آنگاه از صلح تا شهادت. اين مباحث، بستر مناسبى براى مطالعه تاريخ تشيع در عصر امامت و حكومت امام حسن(ع) فراهم مى‌آورد تا مباحثى همچون مفهوم و جايگاه شيعه در آن عصر، سياست دولت اموى در قبال شيعيان، چگونگى ارتباط شيعيان با پيشواى خود و نيز ديدگاه‌ها و مواضع ديگر جريان‌ها و فرقه‌ها مورد توجه قرار گيرد.<ref>همان، ص133</ref>


در فصل ششم، پژوهش و بررسى تاريخ تشيع در عصر امامت امام حسين(ع)، طى مباحثى چند به انجام رسيده است. در اين فصل، نخست زندگانى و سيره آنحضرت به عنوان امام و پيشواى شيعيان و همچنين تحولات خلافت پرداخته شده و سپس ديگر مسائل مربوط به تاريخ تشيع در مقطع زمانى مذكور با توجه به تحولات مهم، بررسى شده است.<ref>همان، ص151</ref>
در فصل ششم، پژوهش و بررسى تاريخ تشيع در عصر امامت امام حسين(ع)، طى مباحثى چند به انجام رسيده است. در اين فصل، نخست زندگانى و سيره آن حضرت به عنوان امام و پيشواى شيعيان و همچنين تحولات خلافت پرداخته شده و سپس ديگر مسائل مربوط به تاريخ تشيع در مقطع زمانى مذكور با توجه به تحولات مهم، بررسى شده است.<ref>همان، ص151</ref>


در فصل هفتم، دوران [[امام سجاد(ع)]] بررسى گرديده است. به نظر نويسندگان، عصر اختناق، بامعناترين نام براى دورانى است كه [[امام سجاد(ع)]] در آن مى‌زيست. يزيد براى حفظ قدرت حاضر بود حتى فرزند پيامبر(ص) را بكشد و از هيچ جنايتى فروگذار نكند و نوميدى از پيروزى حركت مسلحانه، نتيجه رعب و وحشت شديدى بود كه امويان ايجاد كرده بودند.<ref>همان، ص215</ref>
در فصل هفتم، دوران [[امام سجاد(ع)]] بررسى گرديده است. به نظر نويسندگان، عصر اختناق، بامعناترين نام براى دورانى است كه [[امام سجاد(ع)]] در آن مى‌زيست. يزيد براى حفظ قدرت حاضر بود حتى فرزند پيامبر(ص) را بكشد و از هيچ جنايتى فروگذار نكند و نوميدى از پيروزى حركت مسلحانه، نتيجه رعب و وحشت شديدى بود كه امويان ايجاد كرده بودند.<ref>همان، ص215</ref>


دوره زندگى امام باقر(ع)، در فصل هشتم بررسى شده است. آنحضرت در زمانى به امامت رسيد كه نزديك به يك قرن از ظهور اسلام مى‌گذشت و حدود هفتاد- هشتاد سال از سلطه معاويه و حكومت امويان سپرى مى‌شد. شيوه حاكمان اموى در دوره‌هاى مختلف دولت خود، بر سلطه‌جويى بيشتر در كشورگشايى و تصدى‌گرى مناصب اجتماعى- سياسى در قبضه امويان، ترويج فرهنگ جبريه، مبارزه با روح عدالت‌گستر اسلام و ايجاد تفرقه و انحراف در امت اسلامى، ترويج سنت‌هاى جاهلى، تخريب پايه‌هاى اعتقادى مسلمانان، تهديد، تحريم و قتل شيعيان و علويان و... بود و امام باقر(ع) با مشاهده اين انحراف‌ها و كجى‌ها، تمام همّت خويش را در تعليم و تربيت و ترويج و گسترش فرهنگ اصيل و ناب اسلامى به كار بست.<ref>همان، ص236</ref>
دوره زندگى امام باقر(ع)، در فصل هشتم بررسى شده است. آن حضرت در زمانى به امامت رسيد كه نزديك به يك قرن از ظهور اسلام مى‌گذشت و حدود هفتاد- هشتاد سال از سلطه معاويه و حكومت امويان سپرى مى‌شد. شيوه حاكمان اموى در دوره‌هاى مختلف دولت خود، بر سلطه‌جويى بيشتر در كشورگشايى و تصدى‌گرى مناصب اجتماعى- سياسى در قبضه امويان، ترويج فرهنگ جبريه، مبارزه با روح عدالت‌گستر اسلام و ايجاد تفرقه و انحراف در امت اسلامى، ترويج سنت‌هاى جاهلى، تخريب پايه‌هاى اعتقادى مسلمانان، تهديد، تحريم و قتل شيعيان و علويان و... بود و امام باقر(ع) با مشاهده اين انحراف‌ها و كجى‌ها، تمام همّت خويش را در تعليم و تربيت و ترويج و گسترش فرهنگ اصيل و ناب اسلامى به كار بست.<ref>همان، ص236</ref>


در ساير فصول اين جلد نيز به همين روش، تاريخ تشيع در دوران ديگر معصومين(ع) مورد مطالعه و بررسى قرار گرفته است.
در ساير فصول اين جلد نيز به همين روش، تاريخ تشيع در دوران ديگر معصومين(ع) مورد مطالعه و بررسى قرار گرفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش