۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
جز (جایگزینی متن - 'محمدباقر' به 'محمد باقر') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
هنگامى كه پدر براون متوجه شد كه پسرش علاقهاى به رشته مهندسى كشتىسازى ندارد او را وادار به تحصيل در رشته طب نمود و به اين جهت او را به دانشگاه كمبريج فرستاد. او در آنجا به زبانهاى شرقى علاقهمند شد، لذا پس از يك سال و اندى، براون براى پيشرفت در زبان تركى، در همان دانشگاه كمبريج به فراگيرى زبان عربى و فارسى گرايش يافت و يك سال بعد توسط هندويى كه مقيم كمبريج و مسلط به زبان فارسى و عربى بود به فراگيرى زبان فارسى متمايل گشت و بهتدريج مجذوب ادبيات و زبان فارسى شد و ديگر زبان تركى در نظرش از جذابيت چندانى برخوردار نبود. | هنگامى كه پدر براون متوجه شد كه پسرش علاقهاى به رشته مهندسى كشتىسازى ندارد او را وادار به تحصيل در رشته طب نمود و به اين جهت او را به دانشگاه كمبريج فرستاد. او در آنجا به زبانهاى شرقى علاقهمند شد، لذا پس از يك سال و اندى، براون براى پيشرفت در زبان تركى، در همان دانشگاه كمبريج به فراگيرى زبان عربى و فارسى گرايش يافت و يك سال بعد توسط هندويى كه مقيم كمبريج و مسلط به زبان فارسى و عربى بود به فراگيرى زبان فارسى متمايل گشت و بهتدريج مجذوب ادبيات و زبان فارسى شد و ديگر زبان تركى در نظرش از جذابيت چندانى برخوردار نبود. | ||
او در سال 1882م، به مدت دو ماه در استانبول زندگى نمود و در مراجعت خود به انگلستان، دو سال از عمر خود را در كمبريج به فراگيرى زبانهاى شرقى سپرى نمود و در همان زمان بود كه با پيرمردى ايرانى، از اهالى فارس، به نام «ميرزا | او در سال 1882م، به مدت دو ماه در استانبول زندگى نمود و در مراجعت خود به انگلستان، دو سال از عمر خود را در كمبريج به فراگيرى زبانهاى شرقى سپرى نمود و در همان زمان بود كه با پيرمردى ايرانى، از اهالى فارس، به نام «ميرزا محمد باقر بواناتى»، آشنا گشت و از وى تقاضا نمود كه به او زبان فارسى بياموزد. | ||
براون در سالهاى 1884 - 1887 در بيمارستانهاى لندن به تكميل فن طبابت خود مشغول گشت و اوقات فراغت خود را به خواندن و مطالعه كتب فارسى و گفتگو با دوستان ايرانى خود سپرى مىكرد. او در آثار ادبى ايران بيشتر به ديوانهاى شعراى صوفىمشرب ايرانى، خصوصا مثنوى و حافظ علاقه داشت. او در سال 1887م، به ايران كه هميشه آرزوى ديدن آن را داشت سفر نمود. در طول يك سالى كه براون در ايران اقامت داشت، بر زبان فارسى مانند زبان مادرى خود اشراف يافت. در مسائل علمى و فلسفى به مباحثه با مردم مىپرداخت و در سخنان خود شعر و حديث به كار مىبرد. وى از ميان مذاكراتى كه با افراد مختلف در مدت يك سال اقامتش در ايران نموده، آنچه را جذاب و جالب بوده، در سفرنامهى خويش ثبت كرده است. | براون در سالهاى 1884 - 1887 در بيمارستانهاى لندن به تكميل فن طبابت خود مشغول گشت و اوقات فراغت خود را به خواندن و مطالعه كتب فارسى و گفتگو با دوستان ايرانى خود سپرى مىكرد. او در آثار ادبى ايران بيشتر به ديوانهاى شعراى صوفىمشرب ايرانى، خصوصا مثنوى و حافظ علاقه داشت. او در سال 1887م، به ايران كه هميشه آرزوى ديدن آن را داشت سفر نمود. در طول يك سالى كه براون در ايران اقامت داشت، بر زبان فارسى مانند زبان مادرى خود اشراف يافت. در مسائل علمى و فلسفى به مباحثه با مردم مىپرداخت و در سخنان خود شعر و حديث به كار مىبرد. وى از ميان مذاكراتى كه با افراد مختلف در مدت يك سال اقامتش در ايران نموده، آنچه را جذاب و جالب بوده، در سفرنامهى خويش ثبت كرده است. |
ویرایش