الزمن الجميل: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'تحليلي' به 'تحلیلی') |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type='otherBookNames'|تاريخ | |data-type='otherBookNames'|تاريخ تحلیلی پيدايش فن تلاوت در مصر | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان |
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۴۴
نام کتاب | الزمن الجميل |
---|---|
نام های دیگر کتاب | تاريخ تحلیلی پيدايش فن تلاوت در مصر |
پدیدآورندگان | ميرزايي، امين (نويسنده) |
زبان | فارسي |
کد کنگره | BP 76 /م9الف7* |
موضوع | قاريان - مصر - سرگذشت نامه
قرآن - قرائت - تاريخ - مصر |
ناشر | مهر قائم |
مکان نشر | ايران - اصفهان |
سال نشر | مجلد1: 1388ش , |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE12865AUTOMATIONCODE |
الزمن الجميل نوشته امین میرزایی، درصدد است، با شیوه تحقیقى و رویکرد پژوهشگرانه، چکیدهاى از آنچه را که تاکنون در زمینه تکوین و تکامل حرفه تلاوت قرآن، روى داده است، به تصویر بکشد؛ این کتاب به زبان فارسی در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است.
ساختار کتاب
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز شده است. محتویات کتاب ضمن شش فصل آمده است. روش مصنف در نگارش کتاب چنین است که تلاوت قرآن را برحسب زمان از صدر اسلام آغاز کرده و به زمان معاصر ختم نموده است.
گزارش محتوا
در مقدمه کتاب پیرامون سیر کلی تطور جنبههای اعجاز آمیز قرآن بهغیراز فصاحت و بلاغت، همچون قابلیت زیباسازی صوت در قرائت آیات قرآن کریم سخن به میان آمده؛ این ویژگی جلوه خاصی داشت که همواره با رهنمودهاى پیامبر اسلام(ص) و ترغیب ایشان نسبت به تحسین صوت هنگام قرائت قرآن، بهعنوان یک بعد از ابعاد اعجاز قرآن کریم بروز کرد و پیامبر اکرم(ص) به برخى از حافظان کلام وحى که داراى صداى خوشى بودند؛ فرمان داد: براى جذب مردم به دین اسلام، آیات قرآن را با صداى زیبا، در بین مردم قرائت کنند و برخى از آنان را نیز جهت تبلیغ دین به نقاط مختلف جزیرةالعرب فرستاد... پیدایش وجوه مختلف قرائت که پایه و مبناى موضوع «قرائات قرآنى» است، در نیمه ابتدایى قرن اول هجرى قمرى اتفاق افتاده است. تحولاتى که ناشى از رویکرد زیبایىشناسى در قرائت قرآن کریم بوده است، موجب مطرح شدن اصطلاحاتى همچون «ترتیل، تحسین و یا تزیین» در دوران پیامبر(ص) و صحابه شد و طی سالیان بعد با عنوان «تجوید» شناخته شد[۱].
تلاوت قرآن طى دورههاى مختلف، نسلهاى متعددى از قاریان و منشدان را به خود دیده و پس از اینکه قوانین عرفى آن طى سالهاى متمادى، مستحکم شده است، امروزه بهعنوان میراثى ارزشمند در اختیار مسلمانان جهان قرار دارد. عوامل بسیارى بر این جریان تأثیر گذاردهاند و افراد زیادى نیز در این دورهها ظاهر شدهاند که در این کتاب به آنها اشاره خواهد شد[۲].
فصل اول از کتاب پیرامون پیشینه و اصول تلاوت قرآن در صدر اسلام و سالهاى پسازآن است، در این فصل سعى بر آن شده است تا خلاصهاى تاریخى از آنچه در مسیر تکوین تلاوت قرآن روى داده است، براى خوانندگان به تصویر کشیده شود. علاوه بر این، تاریخ تکوین برخى از حیطههاى علمى مربوط به تلاوت، همچون تجوید، اختلاف قرائات و وقف و ابتدا، با استفاده از منابع مربوط، بهصورت مستقیم، نقل شده است.
در ادامه در موضوع تلاوت قرآن کریم سخن به میان میآورد که همواره مورد تأکید پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) بوده و ایشان در مورد فضیلت آن رهنمودهای زیادی را بیان میداشتند. با مطالعه و بررسى روایاتى که به نحوه قرآن خواندن پیامبر(ص) اشاره دارند؛ مىتوان به تفسیرى روشن از چگونگى ترتیل آیات، دست یافت. این روایات را مىتوان به چند دسته که هرکدام، ترسیم کننده حالت خاصى از تلاوت آن حضرت است، تقسیم کرد؛ و برداشت از عموم روایات حکایت از آن میکند که پیامبر اکرم(ص) بسیار آرام و آهسته قرآن مىخواند؛ بهگونهای که تلاوت یک سوره کوتاه توسط ایشان، بهاندازه یک سوره بلند، طول مىکشید[۳].
فصل دوم پیرامون تلاوت قرآن پس از ورود اسلام به مصر تا قرن نوزدهم است، چنانکه در این فصل بیان مىشود، عوامل متعددى در زمینه پیدایش و ابداع حرفه تلاوت قرآن در کشور مصر دخیل بودهاند. بر این اساس، این فصل اختصاص به تبیین محورهاى کانونى شکلگیرى این موضوع دارد. هرچند برخى از این عوامل، ارتباط مستقیمى با یکدیگر ندارند؛ لکن برآیند تمامى آنها زمینهساز پیدایش حرفه تلاوت در کشور مصر به شمار مىرود؛ در این فصل، کوشش شده تا با توجه به تقدم تاریخى وقوع مسائل مزبور، عوامل مؤثر در ابداع حرفه تلاوت در مصر را توضیح داده شود. از دیگر مسائلى که نیاز به توجه دارد، تبدیل تاریخهاى هجرى قمرى به میلادى، پس از دوره امپراطورى عثمانى است. دلیل این امر نیز آن است که عموماً در منابع تاریخى مرتبط با بحث، موضوعات پیش از حمله فرانسه به مصر با تاریخ قمرى مورد بررسى قرار گرفته و پسازآن، بیشتر، تاریخ میلادى مورد استفاده بوده است. همچنین خوانندگان گرامى در جاىجاى این فصل و فصلهاى بعدى، با اصطلاح «حرفه تلاوت» روبهرو مىشوند. دلیل استفاده از لفظ «حرفه» نیز این است که از ابتداى پیدایش تلاوت قرآن در مصر تاکنون، افراد خاصى، تحت شرایط و ویژگىهاى معین، به این کار اشتغال داشته و فعالیت روزمره آنها محدود به آن بوده است. درباره بررسى دورههاى تحول موسیقى عربى، لازم است چنین اشاره شود که حقیقتاً، رشد و نمو حرفه تلاوت قرآن، همراه با تحولات موسیقى عربى، شکل ویژهاى به خود گرفته است؛ چراکه در تغنى قرآن بهعنوان امرى اجتنابناپذیر از جلوههاى موسیقى عربى استفاده و شکل ظاهرى تلاوت با مقامات موسیقى عربى تزیین شده است[۴].
در فصل سوم به بررسی دوره تلاوت حرفهاى در مصر پرداخته شده، با توجه به اینکه قاریان بسیارى در جریان حرفهاى شدن تلاوت و شکوفایى آن تأثیر داشتهاند و هرکدام بر اساس معیارهاى متفاوتى، به دورههاى مختلف حرفه تلاوت تعلق دارند، مؤلف به ذکر نسلهاى متعدد قاریان و سرگذشت حرفهاى برخى از آنان میپردازد. در گزینش این قاریان، سعى شده است تا سرگذشت کسانى که داراى شهرت بیشترى بودهاند و یا تأثیر فزایندهترى در هر دوره گذاردهاند، بیان شود. همچنین زندگى این قاریان، بدون دخل و تصرف و به نقل مستقیم، بیان شده است تا اعتبار مطالب خدشهدار نشود.
صاحبنظران حوزه تلاوت قرآن در مصر معتقدند که پس از حرفهاى شدن تلاوت در این کشور، نسلهاى متعددى از قاریان قرآن در طول تاریخ، ظاهر شدهاند. آنان بر اساس عوامل متعدد، دورههاى ظهور قاریان را به چند دسته تقسیم مىکنند. برخى از این عوامل عبارتاند از:
- تقدم تاریخى قاریان؛
- ضبط یا عدم ضبط صداى قاریان مذکور و یا فراوانى و کمیابی تلاوتهاى آنها؛
- شهرت قاریان؛
- تأثیرگذارى روش و شیوه هریک از این قاریان بر حوزه تلاوت، در زمان خود یا پسازآن.
ایشان ابتدا از قاریان پیش از پیدایش رادیو و یا قاریانى که صداى آنها حتى در عصر رادیو نیز ضبط نشده و یا بهندرت، ضبط شده است؛ نام مىبرند. سپس با نامگذارى دوران ظهور وسایل ضبط صدا و رادیو در مصر بهعنوان «عصر طلایى تلاوت»، این دوره را به چهار نسل تقسیم مىکنند. در این فصل با اشاره به هریک از دورههاى مذکور، به بررسى زندگى حرفهاى تعدادى از قاریان هر نسل مىپردازد[۵].
نگارنده در فصل چهارم کتاب به موضوع قاریان مصرى و حرفه انشاد و غناى دینى میپردازد. ازآنجاییکه حوزه تلاوت قرآن با حوزه إنشاد دینى، ارتباط تنگاتنگى دارد و آن دو بر یکدیگر تأثیر گذاردهاند، ازاینجهت چکیدهاى از مطالب مربوط به حوزه إنشاد دینى در این فصل مورد توجه قرار گرفته و به آن پرداخته شده است.
به لحاظ اینکه دو قالب تواشیح و ابتهالات دینی، در حقیقت دو زیرمجموعه فرعى از حیطه وسیع غناى دینى هستند، در این فصل با نگاه گستردهترى به حوزه غناى دینى و انواع قالبهاى آن توجه شده است. در خلال بحث، به تواشیح و ابتهالات نیز اشارهاى شده است.
همچنین در این فصل به دلیل تأثیرگذارى عمیق موسیقىدانان مصرى در حوزه إنشاد دینى و ارتباط منشدان دینى با آنان، خلاصهاى از زندگى هنرى و دینى برخى از ایشان را بیان شده است؛ در پایان نیز اشارهاى کوتاه به سرگذشت حرفهاى تعدادى از مشهورترین منشدان دینى مصر شده و عامل توجیهکننده انتخاب و معرفى این دسته از منشدان نیز این بوده است که آنها علاوه بر فعالیت در زمینه إنشاد دینى، در شمار قاریان حرفهاى نیز بودهاند[۶].
فصل پنجم از کتاب پیرامون موضوع اذان و مؤذنان در مصر است. مؤلف با عنایت به نقش و جایگاه اذان در شکلگیرى اندیشههاى تغنى به اشعار دینى یا تلاوت که این فن را بهعنوان یکى از عوامل تکوین این حرفهها معرفى مىکند، با نگاهى مختصر به این موضوع، ابعاد مختلف تاریخى و هنرى آن را مورد بررسى قرار میدهد؛ در این جهت میکوشد تا بیشتر، عواملى همچون پیشینه و تحقیقات انجام شده در زمینه این موضوع را بیان کند و اشارهاى نیز به شمارى از معروفترین مؤذنان مصرى داشته باشد[۷].
فصل ششم از این نوشتار در مورد تلاوت قرآن پس از دوره چهارم قاریان عصر طلایى تلاوت است. با توجه به مطالب فصلهاى گذشته این مطلب روشن گردید که مصر بهعنوان منشأ و جایگاه تلاوت قرآن در جهان اسلام، امروزه در چه مرحله زمانى از دورههاى مختلف حرفه تلاوت قرار دارد. آنچه پیدا است اینکه باوجود عرفى شدن تلاوت قرآن در میان مردم مصر، تشکیل مؤسسات و مراکز قرآنى متنوع و اجراى برنامهها و مجالس تلاوت بهصورت مدون و برنامهریزیشده، اکنون دورهاى از رکود و فرسایش در حرفه تلاوت، بر این کشور حاکم شده که برخى از دلایل بروز این امر، در این فصل، مورد بررسى قرار مىگیرد. البته دلایل رکود حرفه تلاوت در میان قاریان جهان اسلام، متفاوت است و لزوماً هر آنچه در مصر موجب به وجود آمدن این امر شده است، در سایر کشورها صدق نمىکند و دلایل این رکود در میان قاریان غیر عرب را عوامل دیگرى تشکیل مىدهند[۸].
وضعیت کتاب
در انتهای کتاب فهارس فنی کتاب ذکر شده است.
در پاورقیها توضیح و اضافات برخی از عبارتها و آدرس مطالب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.