درسهایی از وصیتنامه امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'امير مؤمن' به 'اميرمؤمن') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نويسنده در پيشگفتار، وصيت كردن را يكى از سنتهاى پسنديده رايج ميان انسانها و مورد تأكيد اسلام دانسته است<ref>مقدمه، ص11</ref> . | نويسنده در پيشگفتار، وصيت كردن را يكى از سنتهاى پسنديده رايج ميان انسانها و مورد تأكيد اسلام دانسته است<ref>مقدمه، ص11</ref> . | ||
وى درس اول را با اشاره به آيه 180 سوره بقره و رواياتى از پيامبر(ص) و [[امام على(ع)| | وى درس اول را با اشاره به آيه 180 سوره بقره و رواياتى از پيامبر(ص) و [[امام على(ع)|اميرمؤمنان على(ع)]] درباره اهميت وصيت آغاز كرده است. درباره آيه مذكور، امر را ارشادى مىداند كه در صدد تحريص و تشويق به وصيّت است، نه بيان الزام و وجوب آن<ref>متن كتاب، ص15</ref> . | ||
قلمرو وصيّتنامه سياسى - الهى حضرت امام - قدسسره - بسى گسترده است و اختصاص به كشور، مكتب و ملّت خاصّى ندارد؛ جهانشمول و فراگير است. محتواى رهنمودهاى حضرت امام(ره) در وصيّتنامه را مىتوان در سه بخش خلاصه كرد: 1. رهنمودهايى كه به مردم امروز ايران اختصاص دارد؛ 2. رهنمودهايى كه به واحدها و ادارههاى خاص، اختصاص دارد؛ 3. رهنمودهايى كه مربوط به بشر و بيرون از مدار محدوديّتهاى فوق است<ref>همان، ص18</ref> . | قلمرو وصيّتنامه سياسى - الهى حضرت امام - قدسسره - بسى گسترده است و اختصاص به كشور، مكتب و ملّت خاصّى ندارد؛ جهانشمول و فراگير است. محتواى رهنمودهاى حضرت امام(ره) در وصيّتنامه را مىتوان در سه بخش خلاصه كرد: 1. رهنمودهايى كه به مردم امروز ايران اختصاص دارد؛ 2. رهنمودهايى كه به واحدها و ادارههاى خاص، اختصاص دارد؛ 3. رهنمودهايى كه مربوط به بشر و بيرون از مدار محدوديّتهاى فوق است<ref>همان، ص18</ref> . |
نسخهٔ ۲۳ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۲۹
نام کتاب | درسهایی از وصيتنامه امام خمینی(ره) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | شفیعی مازندرانی، محمد (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | DSR 1574 /و6025 1390 |
موضوع | خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - وصیت نامه - نقد و تفسیر |
ناشر | دفتر نشر معارف |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1390 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE33226AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
درسهايى از وصيتنامه امام خمينى(ره)، شرح و توضيح فرازهايى برگزيده از وصيتنامه سياسى - الهى است كه به قلم سيّد محمّد شفيعى مازندرانى تحرير يافته است.
اين كتاب در سال 1378ش - كه از سوى رهبر معظم، حضرت آيتاللّه خامنهاى مدّظلهالعالى، سال امام خمينى(ره) نام گرفت - بهعنوان متن درسى دانشگاه تنظيم گشته است تا معماران فرداى اين سرزمين با ديدگاه و ارشادهاى بنيانگذار نظام، بيشتر آشنا شده، با عمل به مفاد آن، پيكر انقلاب اسلامى را از گزند حوادث و آفتهاى موجود در پيش روى آن مصون و محفوظ نگاه دارند[۱]
ساختار
كتاب، مشتمل بر پيشگفتار، مقدمه و پانزده درس است. نگارش هر درس بدين ترتيب است كه موضوع مورد بحث غالباً در ضمن چند عنوان به زبانى ساده، شرح و نتيجهگيرى شده و در انتها چند پرسش در رابطه با مباحث آن درس طرح شده است.
گزارش محتوا
نويسنده در پيشگفتار، وصيت كردن را يكى از سنتهاى پسنديده رايج ميان انسانها و مورد تأكيد اسلام دانسته است[۲] .
وى درس اول را با اشاره به آيه 180 سوره بقره و رواياتى از پيامبر(ص) و اميرمؤمنان على(ع) درباره اهميت وصيت آغاز كرده است. درباره آيه مذكور، امر را ارشادى مىداند كه در صدد تحريص و تشويق به وصيّت است، نه بيان الزام و وجوب آن[۳] .
قلمرو وصيّتنامه سياسى - الهى حضرت امام - قدسسره - بسى گسترده است و اختصاص به كشور، مكتب و ملّت خاصّى ندارد؛ جهانشمول و فراگير است. محتواى رهنمودهاى حضرت امام(ره) در وصيّتنامه را مىتوان در سه بخش خلاصه كرد: 1. رهنمودهايى كه به مردم امروز ايران اختصاص دارد؛ 2. رهنمودهايى كه به واحدها و ادارههاى خاص، اختصاص دارد؛ 3. رهنمودهايى كه مربوط به بشر و بيرون از مدار محدوديّتهاى فوق است[۴] .
نويسنده در درس دوم به موضوع ولايت و امامت پرداخته و چنين توضيح مىدهد كه هدف اصلى حضرت امام از انتخاب حديث ثقلين را مىتوان حفظ وحدت امّت و تمسّك به «حبل اللّه» دانست. اين حديث شريف، حجت قاطع است بر جميع بشر، بهويژه مسلمانان مذاهب مختلف و بايد همه مسلمانان كه حجت بر آنان تمام است جوابگوى آن باشند[۵] .
يكى از مسائلى كه حضرت امام(ره) در وصيّتنامه تاريخى خود به آن عنايت دارند، زندهنگهدارى و گرامىداشت حماسه عاشورا است. امام در وصيّتنامه خود مىنويسد: «و از آن جمله، مراسم عزادارى ائمّه اطهار(ع) و بهويژه سيّد مظلومان و سرور شهيدان، حضرت ابىعبداللّه الحسين صلوات وافر الهى و انبيا و ملائكة اللّه و صُلَحا بر روح بزرگ حماسى او باد، هيچگاه غفلت نكنند»[۶]
مقصود اصلى حضرت امام در نهضت خويش فقط احيا و اجراى تعاليم اسلام بود. امام در وصيّتنامه سياسى - الهى خود نيز بر اين ايده تأكيد ورزيده و مىنويسد: «اسلام جهانگير خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز [در] خواهد آمد. چه مصيبتبار و غمانگيز است كه مسلمانان، متاعى دارند كه از صدر عالم تا نهايت آن نظير ندارد، نتوانستهاند اين گوهر گرانبها را كه هر انسانى به فطرت آزاد خود طالب آن است، عرضه كنند، بلكه خود نيز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهى از آن فرارىاند»[۷]
در درس هفتم موضوع استقلال و خودكفايى بررسى شده است. امام(ره) همواره تأكيد مىكرد كه خودباورى و احساس شخصيّت، يكى از عوامل مهم رويكرد به استقلال است: «اگر مىخواهيم وابسته نباشيم بايد باور كنيم كه خودمان شخصيّت داريم. تا خودمان را پيدا نكنيم، نمىتوانيم مستقل بشويم. منطق ما منطق اسلام است. منطق اسلام اين است كه سلطه غير بر شما نباشد نبايد شما تحت سلطه غير باشيد. نبايد تحت سلطه اجنبى باشيم»[۸]
در خصوص جدايى دين از سياست، امام راحل(ره) هشدار مىداد: «اگر كسى دين را از سياست جدا بداند، خدا، رسول و ائمّه معصومين را تكذيب كرده است. ترديدى نيست كه نغمه جدايى دين از سياست از سوى دشمنان اسلام است؛ زيرا اسلام دينى است كه با سياست آميخته است»[۹]
نويسنده در درس سيزدهم به مسئله ولايت فقيه پرداخته است. انتظار ظهور موعود اسلام، يكى از اركان اساسى ولايت فقيه است؛ زيرا تصدّى امور جامعه و اجراى دستورهاى الهى پس از شهادت امام يازدهم(ع) بر عهده امام زمان(عج) است. او بنا به مصالح الهى در پس پرده غيب به سر مىبرد و روزى ظهور خواهد كرد و چون در غيبت است سياستگذارى جامعه در دوران غيبت كبرا با ولىفقيه است[۱۰]
دومين ركن ولايت فقيه اجراى دستورهاى الهى است. امام(ره) با تأكيد مىفرمود: «انقلاب ما متّكى به خدا و معنويّات است. از شوراى محترم نگهبان مىخواهم... از قوانين مخالف با شرع مطهّر و قانون اساسى بدون هيچ ملاحظه [اى] جلوگيرى نمايند»[۱۱]
مؤلف در درس آخر به موضوع تحقق عدالت اجتماعى توجه كرده است. يكى از خواستههاى امام راحل(ره) اجراى عدالت و تجلّى آن در زندگى فردى و اجتماعى بشر است. اين خواسته در جاىجاى وصيّتنامه آن حضرت به چشم مىخورد: «اجراى قوانين بر معيار قسط و عدل و جلوگيرى از ستمگران و حكومت جائرانه و بسط عدالت فردى و اجتماعى و منع از فساد و فحشا و انواع كجروىها و آزادى بر معيار عقل و عدل و استقلال و خودكفايى و جلوگيرى از استعمار و استثمار و استعباد و حدود و قصاص و تعزيرات بر ميزان عدل براى جلوگيرى از فساد و تباهى يك جامعه و سياست و راهبردن جامعه به موازين عقل و عدل و انصاف و صدها از اين قبيل، چيزهايى نيست كه با مرور زمان در طول تاريخ بشر و زندگى اجتماعى كهنه شود»[۱۲]
وضعيت كتاب
آدرس منابع كه بهطور عمده وصيتنامه و صحيفه نور است و نيز توضيحات گاه مفصلى در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.