۰
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR15908J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
|- | |- | ||
|سال نشر | |سال نشر | ||
|data-type='publishYear'| | |data-type='publishYear'| 1372 هـ.ش | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type='automationCode'| | |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE15908AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
| خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
اول آنكه از واژههاى كهن و اصيل زبان فارسى مىتوان در ترجمهها سود برد؛ بهطور مثال در آيه ''' «فَلَوْلا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ» ''' (واقعه: 83)، «حلقوم» در حقيقت قسمتى از حلق و گلو است، اما اين دقت جزيى در معنا و ترجمه واژه اغلب در ترجمهها رعايت نشده و بهطور كلى آن را با همان حلق و گلو برابر گرفتند (براى مثال فولادوند نيز اين چنين ترجمه كرده است). با مراجعه به اين فرهنگنامه مىتوان دريافت كه در قرآنهاى ترجمهشده تا سده هفتم (تا قرآن شماره 48) به اين ظرافت توجه شده است و معادلهايى از قبيل «ناى گلو، چنبر گلو، گلوگاه، خشكناى گلو و ميان گلوها» ذكر شدهاند كه همگى اين واژگان دست مترجم را باز مىگذارد تا ترجمهاى روان و فارسى و درعينحال دقيق از متن عربى قرآن ارائه دهند (همان، ص 73). | اول آنكه از واژههاى كهن و اصيل زبان فارسى مىتوان در ترجمهها سود برد؛ بهطور مثال در آيه ''' «فَلَوْلا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ» ''' (واقعه: 83)، «حلقوم» در حقيقت قسمتى از حلق و گلو است، اما اين دقت جزيى در معنا و ترجمه واژه اغلب در ترجمهها رعايت نشده و بهطور كلى آن را با همان حلق و گلو برابر گرفتند (براى مثال فولادوند نيز اين چنين ترجمه كرده است). با مراجعه به اين فرهنگنامه مىتوان دريافت كه در قرآنهاى ترجمهشده تا سده هفتم (تا قرآن شماره 48) به اين ظرافت توجه شده است و معادلهايى از قبيل «ناى گلو، چنبر گلو، گلوگاه، خشكناى گلو و ميان گلوها» ذكر شدهاند كه همگى اين واژگان دست مترجم را باز مىگذارد تا ترجمهاى روان و فارسى و درعينحال دقيق از متن عربى قرآن ارائه دهند (همان، ص 73). | ||
ديگر اينكه گذشته از مترجمان قرآن، مطالعه اين كتاب مىتواند براى محققان زبان فارسى و زبانشناسان نيز به سبب توجه به دستگاه واژهسازى زبان فارسى و سرمشق قرار دادن براى يافتن معادل تركيبات و واژههاى امروزين مفيد باشد؛ بهعنوان مثال در آيه ''' «أ أُلْقِيَ | ديگر اينكه گذشته از مترجمان قرآن، مطالعه اين كتاب مىتواند براى محققان زبان فارسى و زبانشناسان نيز به سبب توجه به دستگاه واژهسازى زبان فارسى و سرمشق قرار دادن براى يافتن معادل تركيبات و واژههاى امروزين مفيد باشد؛ بهعنوان مثال در آيه ''' «أ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيهِ مِنْ بَينِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ» ''' (قمر: 25)، در ترجمه «اَشِرٌ» افزون بر معناى اصلى «سرمست و مغرور»، گفته شده «هنبارده، انبارده و بهارده» كه به نظر مىرسد همه اين معانى، به هم مربوط و مرتبطند و از «بهارديده» و «بهارزده» اخذ شدهاند كه همان معناى سرمست و در اوج شباب و شكوفايى قرار داشتن مراد است (همان). | ||
ويژگى ديگر اين اثر، آن است كه توجه و دقت در تنوع اين نسخهها و ترجمهها براى شناخت گويشها و لهجههاى محلى و نيز تهيه اطلس لهجهشناسى منطقهاى ايران، مفيد مىباشد؛ بهعنوان نمونه: | ويژگى ديگر اين اثر، آن است كه توجه و دقت در تنوع اين نسخهها و ترجمهها براى شناخت گويشها و لهجههاى محلى و نيز تهيه اطلس لهجهشناسى منطقهاى ايران، مفيد مىباشد؛ بهعنوان نمونه: | ||
| خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
[[رده:قرآن و علوم قرآنی]] | [[رده:قرآن و علوم قرآنی]] | ||
[[رده:درباره قرآن]] | [[رده:درباره قرآن]] | ||
[[رده: | [[رده:واژهنامهها و اصطلاحنامهها]] | ||
ویرایش