بحرانی، سید هاشم بن سلیمان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'سیمای حضرت مهدی(علیهالسلام) در قرآن' به 'سیمای حضرت مهدی(علیه السلام) در قرآن') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
# سلاسل الحديد و تقيد اهل التوحيد | # سلاسل الحديد و تقيد اهل التوحيد | ||
# غايه المرام و حجة الخصام في تعيين الامام من طريق الخاص و العام | # غايه المرام و حجة الخصام في تعيين الامام من طريق الخاص و العام | ||
# مدينه المعاجز الائمه الاثنیعشر | # مدينه المعاجز الائمه الاثنیعشر و دلائل الحجج على البشر | ||
# تفضيل الائمه(ع) على انبياء عدا نبينا محمد(ص) | # تفضيل الائمه(ع) على انبياء عدا نبينا محمد(ص) | ||
# حليه الابرار في احوال محمد و آله الاطهار(ع) | # حليه الابرار في احوال محمد و آله الاطهار(ع) |
نسخهٔ ۷ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۹
نام | بحرانی، هاشم بن سلیمان |
---|---|
نام های دیگر | حسینی بحرانی، هاشم بن سلیمان
سید هاشم بحرانی علامه البحرین حسینی توبلی بحرانی، هاشم |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 1107 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | الانصاف فی النص علی الائمه الاثنی عشر آل محمد صلی الله علیه و سلم الاشراف |
کد مؤلف | AUTHORCODE835AUTHORCODE |
ولادت
علامه سيد هاشم بحرانى فرزند سيد سليمان حسينى بحرانى و معروف به «علامه بحرانى» در نيمه اول قرن يازدهم در روستاى كتكتان از توابع شهر توبلى كه پايتخت علمى و سياسى بحرين در آن عصر بود به دنيا آمد. گر چه تاريخ تولد وى به طور دقيق به دست نيامده است اما بر اساس برخى از دلايل، تاريخ تولدش را بين سالهاى 1030 تا 1040ق ياد كردهاند.
اين كشور از اولين دوران طلوع خورشيد اسلام هماره از پايگاههاى مستحكم مسلمانان بهويژه شيعيان جهان بوده و در طول تاريخ، فرزانگان، دانشمندان و فقهاى بسيارى از آن ديار برخاسته، خدمات بىشمارى نسبت به اسلام انجام دادهاند.
پس از عراق و ايران، سومين و عظيمترين حوزه علميه شيعه در جهان اسلام، بحرين بوده است. «توبلى» شهر مركزى و حاكمنشين آن روز بحرين به سبب مركزيت سياسى و موقعيت علمى خود، شهرتى بسزا يافته بود. در آن ايام شيخ محمد بن ماجد بن مسعود بحرانى، مرجعيت و رهبرى علمى و معنوى آن نواحى را به عهده داشت.
موقعيت ممتاز فرهنگى، سياسى و جغرافيايى بحرين، متجاوزان و قدرتمندان زورگو را بر آن داشت تا هر بار با تهاجم به اين خطه پرحاصل، خسارات جانى و مالى بىشمارى به اهالى اين منطقه وارد سازند. اين تهاجمات، عرصه را بر علما و دانشمندان تنگ كرد بهطورىكه موجب مهاجرت آنان به كشورهاى همجوار بهويژه ايران و عراق گرديد. فرزندان محدث بحرانى از كسانى بودند كه در غائله سوم بحرين به ايران هجرت كرده، به اصفهان رفتند.
کسب علم و دانش
سيد بحرانى پس از چندى تحصيل در زادگاهش راهى نجف اشرف شد و از استادان آن حوزه استفاده فراوان برد و سالها بعد با رسيدن به مقام علمى و معنوى اجتهاد، بزرگ مرجع آن حوزه گشت. گرچه سال ورودش به نجف، به صورت دقيق مشخص نيست اما به يقين در سال 1063ق نزد استاد بزرگ نجف، فخرالدين طريحى به دانشاندوزى مشغول بوده است. او پس از چندى به زادگاهش بحرين بازگشت و بعد از رحلت شيخ محمد بن ماجد بحرانى عهدهدار منصب مرجعيت و رهبرى دينى و علمى مردم گرديد.
علامه بحرانى كه فقيهى گرانمايه و صاحب تأليفات بسيار ارزشمندى در فقه، اصول، رجال و مانند آن بود زمانى از ادامه تحقيق و تألیف در فقه منصرف شد و به يكباره توجه ويژهاى نسبت به تدوين آثار اهل بيت(ع) پيدا كرد و با تمام توان و سرعت و دقت فراوان، به اين امر مهم پرداخت.
اساتيد
سيد بحرانى در دوران تحصيلات خويش از محضر استادان گرانقدرى بهرهمند گشت كه از آن جملهاند:
- شيخ فخرالدين طريحى نجفى (متوفى 1087ق)
- سيد عبدالعظيم بن عباس استر آبادى
شاگردان
شاگردان و راويان بسيارى از سيد هاشم بحرانى اجازه نقل حديث دريافت كردند كه به برخى از آنان اشاره مى شود:
- شيخ محمد بن حسن حر عاملى، مؤلف كتاب «وسائل الشيعة»
- شيخ محمود بن عبدالسلام المعنى
- شيخ عبدالله بن على بن احمد بحرانى (متوفى 1148ق)
- سيد محمد بن على سيفالدين عطار بغدادى
- شيخ على مقايى بحرانى
- شيخ حسن بحرانى
روش علمى و تحقيقى
علامه بحرانى در تدوين كتابهاى روايى و حديث، از روشهاى برجسته و علمى خاصى استفاده مى كرد كه اشارهاى اجمالى به آنها ضرورى مى نمايد:
- استفاده از روايات اهل سنت براى اثبات امامت على(ع) و ديگر امامان معصوم(ع) به گونهاى كه او حديث منزلت را از طريق يكصد سند از دانشمندان اهل سنت با ذكر نام كتاب و مدرك آنها نقل كرده است.
- استفاده از نسخههاى متعدد و عبارات متفاوت يك حديث براى صحيحتر مشخص شدن و گويايى حديث.
- تحقيق و تصحيح سند احاديث براى پيدا كردن روايات صحيح: او در اين زمينه كتاب تهذيب شيخ طوسى را بررسى و تحقيق كرد و اغلاط بسيارى را كه در رجال و سند اخبار بود مشخص ساخت و اثر خويش را «تنبيهات الاريب في رجال التهذيب» ناميد.
- دستهبندى و تبويب احاديث از ديگر كارهاى مهم و لازمى بود كه در سيره نيكوى سيد قرار داشت. او دراينباره كتاب «ترتيب التهذيب» را كه مربوط به تهذيب شيخ طوسى بود به رشته تحرير درآورد و آن را به بهترين روش تدوين و دستهبندى كرد.
كوششهاى جانفرساى اين محقق توانمند، عالمان و سيرهنويسان بلندپايه را بر آن داشت تا همگان اعتراف كنند كه در تاريخ تشيع كسى جز علامه مجلسى مانند او ديده نشده است و بلكه در برخى موارد از جمله تحقيق در سند تصحيح آن، امتيازاتى دارد كه در نوع خود بىنظير بوده و ايشان دراينباره از مصادرى حديث نقل كرده كه علامه مجلسى به آنها دست نيافته است.
آثار
علامه آثار ارزشمندى را در موضوعات متفاوت علوم اسلامى به يادگار نهاد كه به برخى از آنها اشاره مى شود:
- البرهان في تفسير القرآن
- اللوامع النورانيه في اسماء على و اهل بيته القرآنيه
- نورالانوار في تفسير قرآن
- اصول و اعتقادات
- امامت
- اثبات الوصيه
- التحفه البهيه في اثبات الوصيه لعلیعليهالسلام
- سلاسل الحديد و تقيد اهل التوحيد
- غايه المرام و حجة الخصام في تعيين الامام من طريق الخاص و العام
- مدينه المعاجز الائمه الاثنیعشر و دلائل الحجج على البشر
- تفضيل الائمه(ع) على انبياء عدا نبينا محمد(ص)
- حليه الابرار في احوال محمد و آله الاطهار(ع)
وفات
سرانجام وى در سال 1107ق در روستاى نعيم جان سپرد و پيكرش به روستاى توبلى منتقل گشت و در مقبره ماثنى، در جوار مسجد معروف آن سامان به خاك سپرده شد.
وابستهها
الإنصاف فی النص علی الأئمة الإثنی عشر آل محمد صلی الله علیه و سلم الأشراف
حلية الأبرار في أحوال محمد و آله الأطهار عليهمالسلام
مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر
غایة المرام و حجة الخصام في تعیین الإمام من طریق الخاص و العام
اللوامع النورانیة في اسماء علي و اهل بیته القرآنیة
الهدایة القرآنیة إلی الولایة الإمامیة
الصحیح من سیرة الإمام الحسین بن علي علیهالسلام
بهجة النظر في إثبات الوصاية و الإمامة للأئمة الاثني عشر علیهم السلام
سیمای حضرت مهدی(علیه السلام) در قرآن
المحجة فیما نزل في القائم الحجة(ع)
تبصره الولی فیمن رای القایم المهدی علیهالسلام
غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام
فضایل و کرامات امام حسن و امام حسین علیهما السلام ترجمه کتاب مدینة المعاجز
ترتیب التهذیب و یلیه کتاب حجه الاسلام فی شرح تهذیب الاحکام