أكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة و السنة: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'میرزای نوری' به 'میرزای نوری ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
جعفریان سپس نسبت دادن غلو به شیعه را مسئلهای عمدی دانسته و مینویسد: البته نمىتوان پذیرفت که این خلط از جهل آنها به عقاید شیعه امامیه، نشأت گرفته باشد. بلکه به اعتقاد ما آنها این فرقهها را از هم جدا نکردهاند تا اینکه بتوانند در حملات خود علیه امامیه از آن استفاده نمایند<ref>ر.ک: همان، ص118-117؛ همان، ص120-119</ref>. | جعفریان سپس نسبت دادن غلو به شیعه را مسئلهای عمدی دانسته و مینویسد: البته نمىتوان پذیرفت که این خلط از جهل آنها به عقاید شیعه امامیه، نشأت گرفته باشد. بلکه به اعتقاد ما آنها این فرقهها را از هم جدا نکردهاند تا اینکه بتوانند در حملات خود علیه امامیه از آن استفاده نمایند<ref>ر.ک: همان، ص118-117؛ همان، ص120-119</ref>. | ||
وی در آخرین فصل کتاب به ادله تحریف قرآن در کتاب فصل الخطاب [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزای نوری]] | وی در آخرین فصل کتاب به ادله تحریف قرآن در کتاب فصل الخطاب [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزای نوری]] پرداخته و مینویسد: «بعضى از افرادى که دوست دارند مردم را گول بزنند اظهار داشتهاند که کتاب فصل الخطاب که توسط میرزا حسین نورى طبرسى درباره تحریف قرآن تألیف گردیده همه روایات آن از طریق شیعه وارد شده است؛ و براى اثبات مدعاى خود دو دلیل از دلیلهایی را که مرحوم نورى در مورد تحریف نقل کرده و مربوط بهظاهر احادیث شیعه مىشود آوردهاند؛ و از پرداختن به ده دلیل دیگرى که مربوط به احادیث اهل سنت مىشود خوددارى ورزیدهاند». سپس دوازده برهان را که مرحوم نورى آورده است یکى پس از دیگرى نقل مىکند تا روشن شود که بیشتر آن دلیلها مربوط به اهل سنت است<ref>ر.ک: همان، ص123؛ همان، ص124</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
نسخهٔ ۷ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۴۵
نام کتاب | أكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة و السنة |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | جعفريان، رسول (نويسنده) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BP 89/2 /ج7الف7 |
موضوع | قرآن - تحريف
قرآن - دفاعيهها و رديهها |
ناشر | ممثلية الإمام القائد السيد الخامنئي في الحج، قسم التحقيق و التعليم |
مکان نشر | ايران |
سال نشر | مجلد1: 1413ق , |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13006AUTOMATIONCODE |
أكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة و السنة تألیف رسول جعفریان، از جمله آثار معاصر در یکی از موضوعات مهم قرآنی است. در این اثر موضوع تحریف قرآن و استناد آن به شیعه مطرح و مورد نقد و رد قرار گرفته است.
ساختار
کتاب مشتمل بر یک مقدمه و نه فصل است. شیوه نویسنده در پاسخگویی به شبهات با استناد به آیات و روایات فریقین است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه کتاب این چاپ از اثر را حاوی اضافات و اصلاحات جدید دانسته است. وی از راهنماییهای ارزشمند علامه سید جعفر مرتضی عاملی در راه نگارش این اثر تشکر کرده است[۱].
در فصل اول کتاب ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی تحریف ذکر شده است. نویسنده در ابتدا به نقل از مفردات راغب تحریف کلام را بیان آن بهگونهای میداند که دو احتمال متفاوت در آن امکانپذیر باشد. این نوع تحریف که تحریف معنوی است بهطور مسلم در قرآن صورت گرفته است؛ از جمله این قبیل تحریف حمل آیات شریفه بر مفاهیمی غیر از مدلول اصلی خودشان است. در رابطه با تحریف در آیات و سورهها معتقد است که در مورد این نوع از تحریف هم روایاتى وارد شده که بیشتر آنها از طریق اهل سنت و تنها بخشى از طریق شیعه است البته این روایات مورد عمل مسلمانان نیست و جز عدهاى از اخباریهاى شیعه و سنى آنها را رد کردهاند؛ اما تحریف در کلمات به این معنى که بعضى از کلمات یا عبارتهاى قرآن کم شده باشد بهطورىکه با قرآن فعلى (که در دسترس مسلمانان قرار دارد) فرق داشته باشد از چیزهایى است که عامه مسلمانان، جز عده انگشتشمارى، قبول ندارند[۲].
در فصل دوم کتاب پس از بررسی معنای تحریف، براهین تحریف نشدن قرآن از خود قرآن و روایات بیان شده است. در رابطه با ادله قرآنی به دو آیه از جمله آیه 42 سوره فصلت استناد شده است: «لاَ يأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَينِ یدَيهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَکِيمٍ حَمِيدٍ»؛ «از پیش روى آن و از پشت سرش باطل به سویش نمىآید؛ چراکه از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است». علامه طباطبائى در استدلال به این آیه مىفرماید: آمدن باطل بهسوی قرآن، به این معنى است که باطل در آن، راه پیدا کند. یا بعضى از اجزاء آن یا همهاش از بین برود و باطل شود؛ بهطورىکه بعضى از حقائق و معارف حقه آن غیرحقه شود؛ و یا بعضى از احکام و شرایع و نیز توابع آن احکام از معارف اخلاقی و یا همه آنچه گفته شد لغو گردد بهطورىکه دیگر قابل عمل نباشد؛ بنابراین، این آیه کریمه، منکر ورود باطل به حریم قرآن است[۳].
در فصل سوم براهین گردآوری قرآن در زمان پیامبر مورد بررسی قرار گرفته است. اهل سنت، روایاتى را نقل کردهاند مبنى بر اینکه بعضى از صحابه، قرآن را در زمان پیامبر گرامى اسلام(ص) جمعآورى نمودهاند. برهان دیگر بر اینکه قرآن در زمان رسولالله(ص) گردآورى شده، گفتار عدهاى از علماست که از آن جملهاند: حارث محاسبی، ابوشامه و محمد غزالی و صبحی صالح. پس وقتیکه روشن شد جمعآورى اولیه در زمان خود پیامبر(ص) بوده و ابوبکر هم از روى همان استنساخ و کپى کرده است، تواتر آن در زمان پیامبر اکرم(ص) نیز ثابت مىگردد و معقول نیست کسى خیال کند که بعدازاین قرآن تحریف شده است[۴].
در چهارمین فصل کتاب به این نکته مهم اشاره شده که هدف از نگارش این اثر پیرامون موضوع تحریف، پاسخدادن به شبهه برخی علمای اخباری است که اخباری را در ظاهر دلالت بر تحریف قرآن میکنند ذکر کردهاند. در واقع پاسخی است به کسانی که قول به تحریف را به شیعه نسبت میدهند. حال آنکه روایات موجود در منابع اهل سنت بیشتر از شیعه است[۵]. نویسنده پس از نقل روایات منابع اهل سنت و از جمله صحاح چنین پاسخ میدهد: باید این روایاتى را که از کتب اهل سنت نقل شد و روایات دیگرى که دلالت بر تحریف قرآن دارند طرد کرده و کنار بگذاریم اگرچه در صحیح بخارى، یا مسلم، یا در صحاح و سنن دیگر باشند. چون قرآن به تواتر پیش همه مسلمانان به اثبات رسیده است و نقل اینگونه روایات یا ناشى از خلط اصحاب است یا ناشى از اشتباه و استنباط غلط آنها یا اینکه نسبت دروغ و افتراء به اصحاب دادهاند[۶].
در فصل پنجم کتاب به موضوع تحریف در روایات شیعه پرداخته شده است. برخی راویان شیعه روایاتی نقل کردهاند که برخی افراد غیرمحقق با استناد به این روایات شیعه را متهم به اعتقاد به تحریف کردهاند. نویسنده به این روایات پاسخ گفته از جمله اینکه معنای ذکر روایت، بهویژه نزد شیعه امامیه، اعتراف به صحت آن نیست؛ همانگونه که در رابطه به اهل سنت نیز اینچنین است[۷].
در کتابهاى بزرگان شیعه، عباراتى وجود دارد که بهطور صریح نشان مىدهند که به عقیده شیعه قرآن از تغییر و کم و کاستى سالم مانده است. این عبارات، بهترین برهان است بر اینکه قرآنى که در دست مسلمانان است، همان است که خداوند متعال نازل فرموده است و بهترین دلیل است بر اینکه شیعه، معتقد نیست که چیزى از قرآن کم شده یا به آن افزوده است.
در ششمین فصل کتاب دیدگاه سی تن از علمای شیعه در این رابطه ذکر شده است. از جمله این افراد سید مرتضی (متوفاى سال ۴۳۶ق) است که در جواب مسائل طرابلسیات مىگوید: «علم و یقین در مورد صحت قرآن، مانند علم و یقین به وجود کشورها، شهرها، حوادث بزرگ، کتب مشهور و اشعار مدون عرب است؛ زیرا عنایت و انگیزه شدیدى نسبت به نقل قرآن و نگهدارى آن وجود داشته است و براى مسلمانان اهمیت آن، بهمراتب بیش از دقت و عنایت درباره مسائل فوق بوده است. همانا قرآن در زمان رسولالله(ص) مجموعه مدونى، به همین صورت فعلى بوده و پیامبر(ص) گروهى از صحابه را مأمور حفظ و نگهدارى آن، کرده بود آنها، قرآن را براى اطمینان بیشتر نزد پیامبر، مىخواندند و عدهاى از اصحاب مانند عبدالله بن مسعود، ابى بن کعب و غیره چندین دوره خدمت پیامبر قرآن را ختم کردند»[۸].
در هفتمین فصل کتاب، دیدگاه شیعه درباره مصاحف علی(ع) و فاطمه(س) مطرح شده است. در کتابهاى تاریخى و حدیثى آمده است که على(ع) قرآن را جمعآورى و نگهدارى نمود و ثابت شده که آن حضرت جزء نویسندگان وحى بلکه بزرگترین آنها بوده است. ابن ابىالحدید مىگوید: همه اتفاقنظر دارند که على قرآن را در زمان رسولالله(ص) حفظ مىکرد و غیر از او کسى این کار را انجام نمىداد و نخستین کسى بود که قرآن را جمعآورى نمود.
نویسنده پس از بررسی منابع شیعه و سنی در رابطه با مصحف امام علی(ع) چنین نتیجه میگیرد: بنابراین، روشن گردید که در عباراتى که راجع به قرآن على(ع) آمده، هیچگونه اشارهاى نبوده، مبنى بر اینکه آیاتى در قرآن ایشان وجود داشته که در قرآنهاى دیگر نیست. بله در آن قرآن، اضافه بر آیات قرآنى، شأن نزول آیات و تفسیر و تأویل آنها هم ذکر شده بوده است. در رابطه با مصحف فاطمه(س) نیز تأکید میکند که مصحف ایشان، مصحف قرآنى نبوده و لذا توهم بعضىها در مورد مصحف ایشان بىمورد است[۹].
یکى از مغلطههایی که اهل سنت (بهطور عمدى یا از روى سهو) دستاویز خود قرار دادهاند، خلط میان فرقههاى مختلف شیعه و عدم تفکیک و تمایز بین عقاید آنان است؛ بهعنوانمثال مىتوان گفت: میان شیعیان غلوکننده و دیگران فرقى قائل نشده، عقایدى که مخصوص فرقهاى بوده، به دیگران نسبت دادهاند.
جعفریان سپس نسبت دادن غلو به شیعه را مسئلهای عمدی دانسته و مینویسد: البته نمىتوان پذیرفت که این خلط از جهل آنها به عقاید شیعه امامیه، نشأت گرفته باشد. بلکه به اعتقاد ما آنها این فرقهها را از هم جدا نکردهاند تا اینکه بتوانند در حملات خود علیه امامیه از آن استفاده نمایند[۱۰].
وی در آخرین فصل کتاب به ادله تحریف قرآن در کتاب فصل الخطاب میرزای نوری پرداخته و مینویسد: «بعضى از افرادى که دوست دارند مردم را گول بزنند اظهار داشتهاند که کتاب فصل الخطاب که توسط میرزا حسین نورى طبرسى درباره تحریف قرآن تألیف گردیده همه روایات آن از طریق شیعه وارد شده است؛ و براى اثبات مدعاى خود دو دلیل از دلیلهایی را که مرحوم نورى در مورد تحریف نقل کرده و مربوط بهظاهر احادیث شیعه مىشود آوردهاند؛ و از پرداختن به ده دلیل دیگرى که مربوط به احادیث اهل سنت مىشود خوددارى ورزیدهاند». سپس دوازده برهان را که مرحوم نورى آورده است یکى پس از دیگرى نقل مىکند تا روشن شود که بیشتر آن دلیلها مربوط به اهل سنت است[۱۱].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهای کتاب ذکر شده است. مستندات و ارجاعات مباحث کتاب در پاورقیها ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص9
- ↑ ر.ک: همان، ص14-11؛ جعفریان، رسول، ص13-10
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص19-18؛ جعفریان، رسول، ص18
- ↑ ر.ک: همان، ص35-27؛ همان، ص32-24
- ↑ ر.ک: همان، ص37؛ همان، ص35-34
- ↑ ر.ک: همان، ص59-58؛ همان، ص64
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص73
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص95-94؛ جعفریان، رسول، ص103-102
- ↑ ر.ک: همان، ص116-109؛ همان، ص 119-112
- ↑ ر.ک: همان، ص118-117؛ همان، ص120-119
- ↑ ر.ک: همان، ص123؛ همان، ص124
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- جعفریان، رسول، افسانه تحریف قرآن، ترجمه محمود شریفی، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، 1382.