۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه ]]' به 'كفايه ') |
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
نخستين سالهاى تحصيل زرياب نزد مكتبدارى محلى به نام ملا كبرى به آموختن قرآن سپرى شد. وى در مدت دو سال سراسر قرآن را فراگرفت و طى آيين خاصى كه خود بهخوبى شرح داده از مكتبخانه به خانه پدر روانه شد، سپس به مدرسهاى رفت كه حدّ فاصل مكتبخانههاى قديم و مدارس جديد بود، اما بهطور كلى در ابتدا، از اينگونه مدارس كه تازه تأسيس مىشد چندان خشنود نبود. در همين زمان مطالعه غير درسى را آغاز كرد و به مطالعه كتابهاى فارسى موجود در شهر خوى كه بيشتر مذهبى و ادبى بود پرداخت و سپس به مطالعه متون تركى آذرى كه اكثر آنها چاپ باكو بود، روى آورد. | نخستين سالهاى تحصيل زرياب نزد مكتبدارى محلى به نام ملا كبرى به آموختن قرآن سپرى شد. وى در مدت دو سال سراسر قرآن را فراگرفت و طى آيين خاصى كه خود بهخوبى شرح داده از مكتبخانه به خانه پدر روانه شد، سپس به مدرسهاى رفت كه حدّ فاصل مكتبخانههاى قديم و مدارس جديد بود، اما بهطور كلى در ابتدا، از اينگونه مدارس كه تازه تأسيس مىشد چندان خشنود نبود. در همين زمان مطالعه غير درسى را آغاز كرد و به مطالعه كتابهاى فارسى موجود در شهر خوى كه بيشتر مذهبى و ادبى بود پرداخت و سپس به مطالعه متون تركى آذرى كه اكثر آنها چاپ باكو بود، روى آورد. | ||
از كتابهايى كه - به گفته خود او - در روزگار كودكى و نوجوانى بر وى تأثير نهاد آثار تاريخى عباس اقبال، شرح حال رودكى اثر [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] و بهخصوص سخن و سخنوران بديعالزمان فروزانفر بود. از استادان وى شيخ فضلالله، روحانى شهر خوى را مىتوان نام برد كه روزهاى جمعه مجلس وعظ برگزار مىكرد و به مذهب شيخيه گرايش داشت. استاد ديگر او حاج شيخ عبدالحسين اعلمى بود كه زرياب «حاشيه» ملا عبدالله و قسمتى از «[[معالمالدين و ملاذ المجتهدين|معالم]] » و كتاب «مطوّل» را نزد او فراگرفت. آنگاه به آموختن «شرح [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]» در نحو نزد حاج ميرزا حسن فقيه پرداخت و سپس به آموزش زبان و ادبيات عربى روى آورد. | از كتابهايى كه - به گفته خود او - در روزگار كودكى و نوجوانى بر وى تأثير نهاد آثار تاريخى عباس اقبال، شرح حال رودكى اثر [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] و بهخصوص سخن و سخنوران بديعالزمان فروزانفر بود. از استادان وى شيخ فضلالله، روحانى شهر خوى را مىتوان نام برد كه روزهاى جمعه مجلس وعظ برگزار مىكرد و به مذهب شيخيه گرايش داشت. استاد ديگر او حاج شيخ عبدالحسين اعلمى بود كه زرياب «حاشيه» ملا عبدالله و قسمتى از «[[معالمالدين و ملاذ المجتهدين|معالم]]» و كتاب «مطوّل» را نزد او فراگرفت. آنگاه به آموختن «شرح [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]» در نحو نزد حاج ميرزا حسن فقيه پرداخت و سپس به آموزش زبان و ادبيات عربى روى آورد. | ||
عباس زرياب، در سال 1316 و در اوج قدرت رضا پهلوى، پس از اتمام دوره اوّل دبيرستان، عازم قم شد و به تحصيل علوم حوزوى پرداخت و شش سال در آنجا ماند. وى در آغاز، در مدرسه ناصريه حجرهاى به دست آورد و در آنجا به خواندن مقدمات و سطوح پرداخت و سپس به آموزش فلسفه اسلامى روى آورد و «اسفار» را فراگرفت. پس از دو سال اقامت در قم و مطالعه بىوقفه توانست خود را براى حضور در دروس عالىتر آماده سازد. «[[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|رسائل]] » را نزد سيد محمد يزدى، معروف به داماد، [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] را در محضر سيد احمد خسروشاهى، از شاگردان سيد محمدتقى خوانسارى و [[كتاب المكاسب|مكاسب]] را نزد شيخ محمدعلى کرمانى فراگرفت. | عباس زرياب، در سال 1316 و در اوج قدرت رضا پهلوى، پس از اتمام دوره اوّل دبيرستان، عازم قم شد و به تحصيل علوم حوزوى پرداخت و شش سال در آنجا ماند. وى در آغاز، در مدرسه ناصريه حجرهاى به دست آورد و در آنجا به خواندن مقدمات و سطوح پرداخت و سپس به آموزش فلسفه اسلامى روى آورد و «اسفار» را فراگرفت. پس از دو سال اقامت در قم و مطالعه بىوقفه توانست خود را براى حضور در دروس عالىتر آماده سازد. «[[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|رسائل]]» را نزد سيد محمد يزدى، معروف به داماد، [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] را در محضر سيد احمد خسروشاهى، از شاگردان سيد محمدتقى خوانسارى و [[كتاب المكاسب|مكاسب]] را نزد شيخ محمدعلى کرمانى فراگرفت. | ||
از سال 1318 «شرح منظومه» و «اسفار» را در محضر [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و حاج شيخ مهدى مازندرانى آموخت. در قم، علاوه بر متون حوزه، به مطالعه كتب ديگرى نيز روى آورد كه كتب اجتماعى و فلسفى و اصولى اهل سنت و نيز پارهاى از متون اروپايى كه به عربى ترجمه شده بود، از آن جمله است. | از سال 1318 «شرح منظومه» و «اسفار» را در محضر [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و حاج شيخ مهدى مازندرانى آموخت. در قم، علاوه بر متون حوزه، به مطالعه كتب ديگرى نيز روى آورد كه كتب اجتماعى و فلسفى و اصولى اهل سنت و نيز پارهاى از متون اروپايى كه به عربى ترجمه شده بود، از آن جمله است. |
ویرایش