۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ف' به '، ف') |
جز (جایگزینی متن - '،ز' به '، ز') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
اين عالمان هر يك با آثار و تأليفهاى خود، رشتۀ علوم قرآن را در قرن چهاردهم بارور ساختند.تكنگارىهاى ارزشمند و پرمحتوا و نيز بررسىهاى جامع علوم قرآنى كه در اين قرن به رشتۀ تحرير در آمد، عمدتا پالايش مضامين منابع و مآخذ اين علم در قالبى جديد و متناسب بازمانه و همراه با نوآورىهاى ارزشمندى بود و به نوبۀ خود زمينه را براى آثار گران قدر بعدى فراهم ساخت.ذكر و شرح تكنگارىها و بررسىهاى جامع در علوم قرآن كه در اين قرن منتشر شدهاند، خود نيازمند مقالهاى مفصل است.لذا از آن در مىگذريم. | اين عالمان هر يك با آثار و تأليفهاى خود، رشتۀ علوم قرآن را در قرن چهاردهم بارور ساختند.تكنگارىهاى ارزشمند و پرمحتوا و نيز بررسىهاى جامع علوم قرآنى كه در اين قرن به رشتۀ تحرير در آمد، عمدتا پالايش مضامين منابع و مآخذ اين علم در قالبى جديد و متناسب بازمانه و همراه با نوآورىهاى ارزشمندى بود و به نوبۀ خود زمينه را براى آثار گران قدر بعدى فراهم ساخت.ذكر و شرح تكنگارىها و بررسىهاى جامع در علوم قرآن كه در اين قرن منتشر شدهاند، خود نيازمند مقالهاى مفصل است.لذا از آن در مىگذريم. | ||
[[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظيم زرقانى]] يكى از همين عالمان است و اثر ارجمند او «مناهل العرفان فى علوم القرآن» در ميان آثار ساير عالمان اين دوره از مقام و منزلت خاصى برخوردار است.از زرقانى اطلاعات چندانى در دست نداريم.خيرالدين زركلى به معرفى كوتاهى از وى، به شرح زير بسنده كرده است: «[[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظيم زرقانى]] (م 1372 ق) از عالمان الازهر مصر.وى از دانشكدۀ اصولالدين، دانشگاه الازهر فارغ التحصيل شد و به عنوان مدرس علوم قرآن و حديث در همان دانشكده به تدريس پرداخت.آثار او عبارتاند از: «مناهل العرفان فى علوم القرآن» و كتابى به نام «بحث دربارۀ تبليغ و ارشاد»<ref> | [[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظيم زرقانى]] يكى از همين عالمان است و اثر ارجمند او «مناهل العرفان فى علوم القرآن» در ميان آثار ساير عالمان اين دوره از مقام و منزلت خاصى برخوردار است.از زرقانى اطلاعات چندانى در دست نداريم.خيرالدين زركلى به معرفى كوتاهى از وى، به شرح زير بسنده كرده است: «[[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظيم زرقانى]] (م 1372 ق) از عالمان الازهر مصر.وى از دانشكدۀ اصولالدين، دانشگاه الازهر فارغ التحصيل شد و به عنوان مدرس علوم قرآن و حديث در همان دانشكده به تدريس پرداخت.آثار او عبارتاند از: «مناهل العرفان فى علوم القرآن» و كتابى به نام «بحث دربارۀ تبليغ و ارشاد»<ref>الاعلام، زركلى،210/6</ref> | ||
مرورى بر كتاب مناهل، اطلاعات بيشترى از وى به دست مىدهد.زرقانى از نسل همان عالمانى است كه برشمرديم و با آنان حشر و نشر داشته است.او در كتاب مناهل به دوستى خود با شيخ عبدالله درّاز كه از عالمان برجستۀ مصرى است تصريح دارد<ref>مناهل | مرورى بر كتاب مناهل، اطلاعات بيشترى از وى به دست مىدهد.زرقانى از نسل همان عالمانى است كه برشمرديم و با آنان حشر و نشر داشته است.او در كتاب مناهل به دوستى خود با شيخ عبدالله درّاز كه از عالمان برجستۀ مصرى است تصريح دارد<ref>مناهل العرفان، زرقانى،31/1</ref>علاوه بر دو اثرى كه زركلى از وى ثبت كرده، آثار ديگرى نيز به رشتۀ تحرير در آورده است.از جمله كتاب «المنهل الحديث فى علوم الحديث»<ref>همان،144/2</ref>با توجه به تشابه نام اين كتاب با نام كتاب مناهل، به نظر مىرسد زرقانى براى تدوين كتابى همانند مناهل، در زمينۀ علوم الحديث نيز طبع خود را آزموده است. | ||
هم چنين وى در كتاب مناهل به مقالات و بحثهايى از خود كه در مجلۀ «الهداية الاسلامية» منتشر شده، اشاره دارد<ref>همان،84/1</ref> | هم چنين وى در كتاب مناهل به مقالات و بحثهايى از خود كه در مجلۀ «الهداية الاسلامية» منتشر شده، اشاره دارد<ref>همان،84/1</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
مرورى نه چندان دقيق و كامل بر آثار جامعى كه در قرن چهاردهم در رشتۀ علوم قرآنى به رشتۀ تحرير در آمده، نشان مىدهد كه ظاهرا مناهل العرفان سومين كتاب جامع در اين رشته است.پيش از زرقانى، محمد على سلامة المصرى(؟-1362)با تدوين كتاب «منهج العرفان فى علوم القرآن» و شيخ طاهر جزايرى با تأليف كتاب «التبيان فى علوم القرآن» بر وى سبقت جستهاند.ظاهرا كتاب «التبيان فى علوم القرآن» از عمق و جامعيت بيشترى نسبت به كتاب محمد على سلامه برخوردار | مرورى نه چندان دقيق و كامل بر آثار جامعى كه در قرن چهاردهم در رشتۀ علوم قرآنى به رشتۀ تحرير در آمده، نشان مىدهد كه ظاهرا مناهل العرفان سومين كتاب جامع در اين رشته است.پيش از زرقانى، محمد على سلامة المصرى(؟-1362)با تدوين كتاب «منهج العرفان فى علوم القرآن» و شيخ طاهر جزايرى با تأليف كتاب «التبيان فى علوم القرآن» بر وى سبقت جستهاند.ظاهرا كتاب «التبيان فى علوم القرآن» از عمق و جامعيت بيشترى نسبت به كتاب محمد على سلامه برخوردار است، زيرا زرقانى در كتاب خود از آن سود برده و در موارد بسيارى بدان استناد كرده است، اما در هيچ كجا از كتاب «منهج العرفان» محمد على سلامه ياد نكرده است.متأسفانه كتاب «التبيان فى علوم القرآن» در دسترس اين جانب نيست، لذانمىتوان دربارۀ جامعيت آن قضاوت درستى داشت، اما نام دوم كتاب،يعنی «التبيان لبعض المباحث المتعلقة بالقرآن» نشان مىدهد كه ظاهرا همۀ مباحث علوم قرآنى را شامل نيست. | ||
علاوه بر اين، بعدها اهل نظر به اندازۀ كتاب مناهل از آن استقبال نكردهاند.به ويژه نويسندگان ايرانى هر جا به كتاب جزايرى استناد جستهاند، مرجعشان مناهل بوده است.بنابراين، اگر فضل تقدم با شيخ طاهر جزايرى و محمد على سلامه است، فضل تأليف كتابى معتبرتر و جامعتر در زمينۀ علوم قرآنى از آن زرقانى است. | علاوه بر اين، بعدها اهل نظر به اندازۀ كتاب مناهل از آن استقبال نكردهاند.به ويژه نويسندگان ايرانى هر جا به كتاب جزايرى استناد جستهاند، مرجعشان مناهل بوده است.بنابراين، اگر فضل تقدم با شيخ طاهر جزايرى و محمد على سلامه است، فضل تأليف كتابى معتبرتر و جامعتر در زمينۀ علوم قرآنى از آن زرقانى است. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
#:هم چنين در مورد تكرار اشتباهات موجود در كتاب عالمان گذشته نيز مىتوان به نمونههاى زير اشاره كرد: | #:هم چنين در مورد تكرار اشتباهات موجود در كتاب عالمان گذشته نيز مىتوان به نمونههاى زير اشاره كرد: | ||
#:زرقانى در صفحۀ 242 كتاب مناهل، كتابى به نام «فهم السنن» را به محاسبى نسبت مىدهد و از آن مطلبى را نقل مىكند.اين اشتباه ناشى از اعتماد نويسنده به نسخۀ موجود از كتاب «البرهان» است.زركشى در كتاب مذكور همين سخن را از كتابى به نام «فهم السنن» نقل مىكند و كتاب را به محاسبى نسبت مىدهد، در حالى كه به گفتۀ دكتر يوسف عبدالرحمن مرعشلى در هامش كتاب «البرهان»، صاحبان تراجم كتابى به اين نام از او ثبت نكردهاند. | #:زرقانى در صفحۀ 242 كتاب مناهل، كتابى به نام «فهم السنن» را به محاسبى نسبت مىدهد و از آن مطلبى را نقل مىكند.اين اشتباه ناشى از اعتماد نويسنده به نسخۀ موجود از كتاب «البرهان» است.زركشى در كتاب مذكور همين سخن را از كتابى به نام «فهم السنن» نقل مىكند و كتاب را به محاسبى نسبت مىدهد، در حالى كه به گفتۀ دكتر يوسف عبدالرحمن مرعشلى در هامش كتاب «البرهان»، صاحبان تراجم كتابى به اين نام از او ثبت نكردهاند. | ||
#:احتمالا منظور زركشى، كتاب «فهم القرآن» اثر محاسبى بوده است و اين اشتباه ناشى از بىدقتى ناسخان كتاب زركشى است.نمونۀ ديگر:مؤلف مىنويسد:برخى از شيعيان معتقدند در قرآن سورهاى به نام ولايت بوده كه به كلى حذف شده است<ref>مناهل،273/1</ref>بدون شك وى اين قول را از كسانى اخذ كرده كه نسبت به شيعه عناد | #:احتمالا منظور زركشى، كتاب «فهم القرآن» اثر محاسبى بوده است و اين اشتباه ناشى از بىدقتى ناسخان كتاب زركشى است.نمونۀ ديگر:مؤلف مىنويسد:برخى از شيعيان معتقدند در قرآن سورهاى به نام ولايت بوده كه به كلى حذف شده است<ref>مناهل،273/1</ref>بدون شك وى اين قول را از كسانى اخذ كرده كه نسبت به شيعه عناد داشتهاند، زيرا قول مذكور اولين بار در كتاب «دبستان المذاهب»آمده كه نويسندۀ آن شخص مجهولى است و در هيچ يك از منابع معتبر شيعى سابقهندارد.حتى صاحب «فصل الخطاب» که سعى وافرى در اثبات تحريف قرآن داشته، خود معترف است كه هيچ اثرى از اين مطلب در كتب شيعه نيافته است. | ||
#:نمونۀ ديگر:مؤلف ضمن آن كه قول تحريف قرآن را به شيعه نسبت مىدهد، به احاديثى كه برخى از راويان شيعه نقل كردهاند استناد مىكند.اشتباهات مؤلف در ذكر نام راويان(نظير محمد بن نصر، به جاى احمد بن ابى نصر بزنطى) و نيز استنباط خطاى وى از متن حديث، به خوبى نشان مىدهد كه زرقانى به منابع شيعى، از جمله «اصول كافى» که حديث مذكور در آن ثبت است<ref>همان</ref>، مستقيما مراجعهاى نداشته و اعتماد وى بر اقوال و نقلهاى عالمان اهل سنت است. | #:نمونۀ ديگر:مؤلف ضمن آن كه قول تحريف قرآن را به شيعه نسبت مىدهد، به احاديثى كه برخى از راويان شيعه نقل كردهاند استناد مىكند.اشتباهات مؤلف در ذكر نام راويان(نظير محمد بن نصر، به جاى احمد بن ابى نصر بزنطى) و نيز استنباط خطاى وى از متن حديث، به خوبى نشان مىدهد كه زرقانى به منابع شيعى، از جمله «اصول كافى» که حديث مذكور در آن ثبت است<ref>همان</ref>، مستقيما مراجعهاى نداشته و اعتماد وى بر اقوال و نقلهاى عالمان اهل سنت است. | ||
#:نمونۀ ديگر:زرقانى در تعداد نامهاى قرآن مىنويسد: «صاحب تبيان(شيخ طاهر جزايرى)با گشاده دستى نود و چند اسم براى قرآن نام بردهاند»<ref>همان،8/1</ref>اين رأى را كه زرقانى به شيخ طاهر جزايرى كه از عالمان معاصر وى است نسبت مىدهد، از آن على بن احمد بن حسن تحبيبى حرالى(637 ق) است. | #:نمونۀ ديگر:زرقانى در تعداد نامهاى قرآن مىنويسد: «صاحب تبيان(شيخ طاهر جزايرى)با گشاده دستى نود و چند اسم براى قرآن نام بردهاند»<ref>همان،8/1</ref>اين رأى را كه زرقانى به شيخ طاهر جزايرى كه از عالمان معاصر وى است نسبت مىدهد، از آن على بن احمد بن حسن تحبيبى حرالى(637 ق) است. | ||
#:زركشى در كتاب «برهان» خود، اين قول را از وى نقل كرده است<ref>البرهان فى علوم | #:زركشى در كتاب «برهان» خود، اين قول را از وى نقل كرده است<ref>البرهان فى علوم القرآن، زركشى،36/1، نوع 15 معرفة اسمائه و اشتقاقاتها</ref>ظاهرا شيخ طاهر نظر مذكور را بدون ذكر قابل آن، از كتاب «برهان» اخذ كرده و زرقانى نيز با مراجعه به كتاب «تبيان»، تصور كرده اين قول از آن صاحب «تبيان»،يعنى شيخ طاهر جزايرى است. | ||
#كاستى ديگرى كه كتاب مناهل از آن در امان نمانده، رعايت نكردن طريق ميانه در داورىهاست.پايبندى شديد و افراطى مؤلف به باورهاى اهل سنت، موجب گشته كه بعضا در توجيه آنها و رد آراء و مذاهب ديگر، از محدودۀ بحث علمى بيرون رود و شواهد و مستندات را از جايگاه خود خارج سازد و در براهين و استدلالهاى خود بدانها وزنى بيش يا كمتر از آن چه استحقاق دارند، اختصاص دهد.نمونۀ اين لغزشها را در مبحث جمع قرآن، آن جا كه به روايات مبنى بر تحريف قرآن در منابع شيعى اشاره دارد و اغماض و تسامحى كه نسبت به احاديث مشابه در منابع اهل سنت روا مىدارد و يا تجليل و تمجيد افراط گونهاى كه از صحابه به عمل مىآورد، مىتوان مشاهده كرد. | #كاستى ديگرى كه كتاب مناهل از آن در امان نمانده، رعايت نكردن طريق ميانه در داورىهاست.پايبندى شديد و افراطى مؤلف به باورهاى اهل سنت، موجب گشته كه بعضا در توجيه آنها و رد آراء و مذاهب ديگر، از محدودۀ بحث علمى بيرون رود و شواهد و مستندات را از جايگاه خود خارج سازد و در براهين و استدلالهاى خود بدانها وزنى بيش يا كمتر از آن چه استحقاق دارند، اختصاص دهد.نمونۀ اين لغزشها را در مبحث جمع قرآن، آن جا كه به روايات مبنى بر تحريف قرآن در منابع شيعى اشاره دارد و اغماض و تسامحى كه نسبت به احاديث مشابه در منابع اهل سنت روا مىدارد و يا تجليل و تمجيد افراط گونهاى كه از صحابه به عمل مىآورد، مىتوان مشاهده كرد. | ||
#:نمونۀ ديگر دفاع تعصبآميز و بىمنطق مؤلف از كسانى چون كعب الاحبار و وهب بن منبّه و توجيه ناموجه اسراييليات منقول از ايشان است<ref>مناهل،495/1-496</ref> و اين در حالى است كه از صحابۀ پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نظير على عليه السّلام، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و عمر گرفته تا برخى از عالمان معاصر اهل سنت هم چون رشيد رضا، به كذاب بودن و يهودىگرى اين دو تصريح كردهاند<ref>اضواء على السنة النبوية، محمود ابوريه، ص 174</ref> | #:نمونۀ ديگر دفاع تعصبآميز و بىمنطق مؤلف از كسانى چون كعب الاحبار و وهب بن منبّه و توجيه ناموجه اسراييليات منقول از ايشان است<ref>مناهل،495/1-496</ref> و اين در حالى است كه از صحابۀ پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نظير على عليه السّلام، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و عمر گرفته تا برخى از عالمان معاصر اهل سنت هم چون رشيد رضا، به كذاب بودن و يهودىگرى اين دو تصريح كردهاند<ref>اضواء على السنة النبوية، محمود ابوريه، ص 174</ref> |
ویرایش