بروکلمان، کارل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'طبقات ابن سعد' به 'طبقات ابن سعد '
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ')
جز (جایگزینی متن - 'طبقات ابن سعد' به 'طبقات ابن سعد ')
خط ۳۹: خط ۳۹:
وی در 1886م وارد دانشگاه روستوك شد. نخست به فراگيرى زبان و متن‌شناسى يونانى و لاتين نزد ليو و زبان عربى و حبشى نزد فيلپى پرداخت و در شهر برسلاو علوم شرقى را نزد پريتوريوس و زبان‌هاى شرقى را نزد فرنكل و زبان‌هاى هند و ژرمن را نزد هلبرانت آموخت و در 1888م در استراسبورگ به محضر درس نولدكه رفت و در درس هوبشمان براى فراگيرى زبان‌هاى سنسكريت و ارمنى و درس دوميشن، براى آموختن زبان مصرى قديم حاضر شد.
وی در 1886م وارد دانشگاه روستوك شد. نخست به فراگيرى زبان و متن‌شناسى يونانى و لاتين نزد ليو و زبان عربى و حبشى نزد فيلپى پرداخت و در شهر برسلاو علوم شرقى را نزد پريتوريوس و زبان‌هاى شرقى را نزد فرنكل و زبان‌هاى هند و ژرمن را نزد هلبرانت آموخت و در 1888م در استراسبورگ به محضر درس نولدكه رفت و در درس هوبشمان براى فراگيرى زبان‌هاى سنسكريت و ارمنى و درس دوميشن، براى آموختن زبان مصرى قديم حاضر شد.


او در 1890م با تقديم رساله نخستين دكترى خود، به تشويق و اشراف نولدكه، تحت عنوان (ارتباط ميان الكامل في التّاريخ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و تاريخ الرّسل والملوك محمّد بن جرير طبرى) از دانشگاه استراسبورگ، درجه دكترى گرفت و در يكى از مدرسه‌هاى پرتستانى آغاز به تدريس كرد و در همان وقت با نولدكه، ديوان لبيد را تصحيح كرد كه با ترجمه آلمانى در 1891م در وين منتشر شد. سپس به برسلاو رفت و در آنجا در 1893م، رساله دكترى دوم خود را كه مجوّز شايستگى او براى تدريس در دانشگاه بود، درباره تلقيح مفهوم اهل الاثار في مختصرالسّير والاخبار، اثر عبدالرحمان ابوالفرج ابن جوزى، تقديم داشت. او در همين اوقات، به گردآورى موادى براى تأليف فرهنگ سريانى پرداخت. نخست لغات ترجمه سريانى كتاب مقدس را گردآورد و سپس به متون ديگر پرداخت. در فوريه 1895، اين فرهنگ به صورت كامل با نام «واژه‌نامه سريانى» منتشر شد. پس از آن، به دعوت ادوارد زاخائو در نشر تحقيقى و انتقادىِ طبقات ابن سعد شركت جست.
او در 1890م با تقديم رساله نخستين دكترى خود، به تشويق و اشراف نولدكه، تحت عنوان (ارتباط ميان الكامل في التّاريخ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و تاريخ الرّسل والملوك محمّد بن جرير طبرى) از دانشگاه استراسبورگ، درجه دكترى گرفت و در يكى از مدرسه‌هاى پرتستانى آغاز به تدريس كرد و در همان وقت با نولدكه، ديوان لبيد را تصحيح كرد كه با ترجمه آلمانى در 1891م در وين منتشر شد. سپس به برسلاو رفت و در آنجا در 1893م، رساله دكترى دوم خود را كه مجوّز شايستگى او براى تدريس در دانشگاه بود، درباره تلقيح مفهوم اهل الاثار في مختصرالسّير والاخبار، اثر عبدالرحمان ابوالفرج ابن جوزى، تقديم داشت. او در همين اوقات، به گردآورى موادى براى تأليف فرهنگ سريانى پرداخت. نخست لغات ترجمه سريانى كتاب مقدس را گردآورد و سپس به متون ديگر پرداخت. در فوريه 1895، اين فرهنگ به صورت كامل با نام «واژه‌نامه سريانى» منتشر شد. پس از آن، به دعوت ادوارد زاخائو در نشر تحقيقى و انتقادىِ [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات ابن سعد]]  شركت جست.


وى براى گردآورى نسخ خطى اين كتاب، در فاصله 1895 تا 1896م به لندن و استانبول سفر كرد و با استفاده از اين فرصت به استنساخ عيون الاخبار [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] پرداخت و در 1896م به برسلاو بازگشت. جلد هشتم از طبقات ابن سعد، كه با كوشش بروكلمان فراهم آمده بود، در 1904م به وسيله آكادمى برلن منتشر گرديد. اما ناشر عيون الاخبار شرط كرد كه چون عيون الاخبار كتابى نيست كه مورد استقبال شمار فراوانى قرار گيرد، اثر ديگرى كه سودش فراوانتر باشد به آن ناشر تقديم كند. اين حادثه او را مصمّم ساخت كه «تاريخ نوشته‌هاى عربى» را تأليف كند. اين كتاب كه تا آن وقت در جهان علم نظير نداشت، با استقبال خاورشناسان، به ويژه اسلام‌شناسان مواجه شد، زيرا مشتمل بر همه آثارى بود كه به زبان عربى تحرير يافته است.
وى براى گردآورى نسخ خطى اين كتاب، در فاصله 1895 تا 1896م به لندن و استانبول سفر كرد و با استفاده از اين فرصت به استنساخ عيون الاخبار [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] پرداخت و در 1896م به برسلاو بازگشت. جلد هشتم از [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات ابن سعد]] ، كه با كوشش بروكلمان فراهم آمده بود، در 1904م به وسيله آكادمى برلن منتشر گرديد. اما ناشر عيون الاخبار شرط كرد كه چون عيون الاخبار كتابى نيست كه مورد استقبال شمار فراوانى قرار گيرد، اثر ديگرى كه سودش فراوانتر باشد به آن ناشر تقديم كند. اين حادثه او را مصمّم ساخت كه «تاريخ نوشته‌هاى عربى» را تأليف كند. اين كتاب كه تا آن وقت در جهان علم نظير نداشت، با استقبال خاورشناسان، به ويژه اسلام‌شناسان مواجه شد، زيرا مشتمل بر همه آثارى بود كه به زبان عربى تحرير يافته است.


در بهار 1900م زاخائو از بروكلمان خواست تا تدريس زبان عربى را در مدرسه زبان‌هاى شرقى برلن بپذيرد و در تابستان همان سال كرسى دانشگاه‌هاى ارلانگن و برسلاو به وى پيشنهاد شد و او ترجيح داد كه به برسلاو برود. در همين اوقات او در تأليف مجموعه‌اى درباره تاريخ ادبيات شرق، كه از 1901م آغاز شده بود، سهيم گشت و جزء هفتم از اين مجموعه، بخش «تاريخ ادبيات مسيحى در شرق» را كه شامل ادبيات سريانى و عربى مى‌شد، به رشته تحرير درآورد.
در بهار 1900م زاخائو از بروكلمان خواست تا تدريس زبان عربى را در مدرسه زبان‌هاى شرقى برلن بپذيرد و در تابستان همان سال كرسى دانشگاه‌هاى ارلانگن و برسلاو به وى پيشنهاد شد و او ترجيح داد كه به برسلاو برود. در همين اوقات او در تأليف مجموعه‌اى درباره تاريخ ادبيات شرق، كه از 1901م آغاز شده بود، سهيم گشت و جزء هفتم از اين مجموعه، بخش «تاريخ ادبيات مسيحى در شرق» را كه شامل ادبيات سريانى و عربى مى‌شد، به رشته تحرير درآورد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش