۰
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR13597J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
4. استاد آشتيانى يادآور شده است كه مقصود عارفان از عدم تغاير بالذات، نفى تباين عزلى است از مراتب وجود، نه نفى تحقق خلق بالمره، چون كثرت در ذات وجود و تباين در اصل هستى محال است و از طرفى بالضروره تعدد نيز ثابت است، ناچار بين اصل وجود و مظاهر آن، تباين وصفى است و... مراد آن است كه اعتبار جهت خلقى ناشى از تجلى اصل است در كسوت فرع و اصل و فرع به يك وجود و بلكه به وجودى واحد متحققند كه اين وجود در مقام غيب حق و به اعتبار تنزل و ظهور حق است و چون وحدت وجود اطلاقى است منافات با كثرت ندارد و نفى كثرت على الاطلاق عين نفى حق واجب است... و مراد آن است كه، ظاهر حق باطن است و مظهر نيز از خارج به آن منضم نشده است تا غير حق مؤثر در وجود باشد، بلكه مظهر از نفس اظهار و ايجاد حق به لحاظ حصول اضافه اشراقى از نور الأنوار حاصل شده است... (ص 182، پاورقى 2). | 4. استاد آشتيانى يادآور شده است كه مقصود عارفان از عدم تغاير بالذات، نفى تباين عزلى است از مراتب وجود، نه نفى تحقق خلق بالمره، چون كثرت در ذات وجود و تباين در اصل هستى محال است و از طرفى بالضروره تعدد نيز ثابت است، ناچار بين اصل وجود و مظاهر آن، تباين وصفى است و... مراد آن است كه اعتبار جهت خلقى ناشى از تجلى اصل است در كسوت فرع و اصل و فرع به يك وجود و بلكه به وجودى واحد متحققند كه اين وجود در مقام غيب حق و به اعتبار تنزل و ظهور حق است و چون وحدت وجود اطلاقى است منافات با كثرت ندارد و نفى كثرت على الاطلاق عين نفى حق واجب است... و مراد آن است كه، ظاهر حق باطن است و مظهر نيز از خارج به آن منضم نشده است تا غير حق مؤثر در وجود باشد، بلكه مظهر از نفس اظهار و ايجاد حق به لحاظ حصول اضافه اشراقى از نور الأنوار حاصل شده است... (ص 182، پاورقى 2). | ||
5. همچنين به نظر استاد آشتيانى، نقدهايى بر نويسنده (ملا محمدمهدى نراقى) وارد است، از آن جمله بر طبق بيان ايشان، علامه نراقى در بحث «وحدت وجود» اشتباه كرده و دو مقام از وجود را با يكديگر درآميخته است؛ «چون مورد كلام و بحث آن است كه آيا مىشود شيء واحد، هم ظاهر و هم مظهر باشد؟... حق به ذات و نفس خود متعين است، ولى اين معنا مانع از آن نيست كه با ديگر تعينات جمع شود، ولى مؤلف علامه آن را منافى قواعد توحيد دانسته است و گمان كرده است كه با اين سخن، كثرت خلقى نفى مىشود و وجود ممكن، عين وجود واجب شمرده مىشود. بايد توجه داشت اين سخن اشاره به توحيد وجودى است و به حسب لب، اين همان قاعده بسيط الحقيقة است... (همان، پاورقى ص 219 - 221). استاد آشتيانى به آيات ناظر به تشبيه و تمثيل مانند ''' | 5. همچنين به نظر استاد آشتيانى، نقدهايى بر نويسنده (ملا محمدمهدى نراقى) وارد است، از آن جمله بر طبق بيان ايشان، علامه نراقى در بحث «وحدت وجود» اشتباه كرده و دو مقام از وجود را با يكديگر درآميخته است؛ «چون مورد كلام و بحث آن است كه آيا مىشود شيء واحد، هم ظاهر و هم مظهر باشد؟... حق به ذات و نفس خود متعين است، ولى اين معنا مانع از آن نيست كه با ديگر تعينات جمع شود، ولى مؤلف علامه آن را منافى قواعد توحيد دانسته است و گمان كرده است كه با اين سخن، كثرت خلقى نفى مىشود و وجود ممكن، عين وجود واجب شمرده مىشود. بايد توجه داشت اين سخن اشاره به توحيد وجودى است و به حسب لب، اين همان قاعده بسيط الحقيقة است... (همان، پاورقى ص 219 - 221). استاد آشتيانى به آيات ناظر به تشبيه و تمثيل مانند ''' «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ...» ''' (فتح: 10) و ''' «وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمَى...» ''' (انفال: 17) و... استناد كرده است. | ||
6. شايسته است كه به اين نكته مهم توجه شود كه استاد سيد جلالالدين آشتيانى يكى از مهمترين صاحبنظران در حوزه فلسفه و عرفان اسلامى است و بنابراين مقدمه و تعليقات ايشان نيز همانند متن مطالب حكيم بزرگ اخلاقى ملا محمدمهدى نراقى، دقيق و عميق و خواندنى است و نبايد مورد غفلت قرار گيرد. در مقدمه و تعليقات استاد آشتيانى اطلاعات ارزندهاى وجود دارد كه افزون بر ارزش كلامى، فلسفى و عرفانى از نظر تاريخ كلام، فلسفه و عرفان نيز قابل توجه و بس خواندنى است. | 6. شايسته است كه به اين نكته مهم توجه شود كه استاد سيد جلالالدين آشتيانى يكى از مهمترين صاحبنظران در حوزه فلسفه و عرفان اسلامى است و بنابراين مقدمه و تعليقات ايشان نيز همانند متن مطالب حكيم بزرگ اخلاقى ملا محمدمهدى نراقى، دقيق و عميق و خواندنى است و نبايد مورد غفلت قرار گيرد. در مقدمه و تعليقات استاد آشتيانى اطلاعات ارزندهاى وجود دارد كه افزون بر ارزش كلامى، فلسفى و عرفانى از نظر تاريخ كلام، فلسفه و عرفان نيز قابل توجه و بس خواندنى است. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
[[رده:فلسفه اسلامی]] | [[رده:فلسفه اسلامی]] | ||
[[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن سیزدهم]] | [[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن سیزدهم]] | ||
[[رده:فيلسوفان قرن | [[رده:فيلسوفان قرن سیزده، آ-ي]] | ||
[[رده:نراقي،مهدي بن ابوذر1209ق]] | [[رده:نراقي،مهدي بن ابوذر1209ق]] | ||
ویرایش