المعجم الفلسفي بالألفاظ العربية و الفرنسية و الإنكليزية و اللاتينية: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR01831J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۸ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۱۶
نام کتاب | المعجم الفلسفي بالألفاظ العربیة و الفرنسیة و الإنکلیزیة و اللاتینیة |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | صلیبا، جمیل (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | B 51 /ص8م6 |
موضوع | زبان عربی - واژه نامهها - چند زبانه
فلسفه - واژه نامهها - چند زبانه فلسفه اسلامی - واژه نامهها |
ناشر | الشرکة العالمية للکتاب |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1414 هـ.ق یا 1994 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1831AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
كتاب«المعجم الفلسفي بالألفاظ العربية و الفرنسية والانكليزية واللاتينية»، توسط دكتر جميل صليبا، به زبان عربى و درباره توضيح پارهاى از لغات و اصطلاحات فلسفى نوشته شده است. اين كتاب، در سال 1978م، در لبنان، به چاپ رسيده است.
ساختار
كتاب، داراى دو جزء است و لغات و اصطلاحات فلسفى را به ترتيب حروف الفبا، در ضمن بيست و هشت باب ذكر كرده است و در كنار غالب لغات عربى، معادل آنها را در انگليسى و فرانسوى نيز آورده است.
گزارش محتوا
اولين لغت كتاب، الآخرة و آخرين آن، اليوهيمرية است. مؤلف، اصطلاح الآخرة را علمى دانسته كه از مسائل مربوط به پايان جهان و منازل فراروى انسان، همچون مرگ، بعث، حساب و...سخن مىگويد و نيز به نظرياتى گفته مىشود كه در مورد مرحلهاى كه انسانيت پس از گذر از وجود فعلى، به آن مىرسد، بحث مىكند و...
اصطلاح اليوهيمرية را نام مذهب يوهيميروس قورينايى، مىداند. در اين مذهب، اعتقاد بر اين است كه خدايان اسطورهاى، انسانهايى برجسته و قهرمان بودهاند و زندگى واقعى داشتهاند، منتها مردم، پس از مرگ آنها، چنان در حقشان غلو كردهاند كه رفته رفته به اسطوره مبدل شدهاند.
پارهاى ديگر از لغات بدين قرار است: باطل، در اصطلاح، به معانى گوناگونى آمده از قبيل عدم مطابقت فعل با امرى كه خواهان آن هستى، بودن فعل به گونهاى كه اصلا به مقصود دنيوى نرسد، آنچه داراى فايده و اثر و غايتى نيست و...
التحليلات، در نزد ارسطو، همان منطق صورى است و بر دو گونه مىباشد: يكى، تحليلات اولى كه مشتمل بر تحليل قياس است و ديگرى، تحليلات ثانيه كه مشتمل بر شروط معرفت علمى و برهانى است.
ثابت، ضد متغير است و بر موجود يا امرى كه با تشكيك مشكك زايل نمىگردد، اطلاق مىشود.
الجمهورية، حكومتى است مردمى كه در آن، رئيس دولت براى مدتى معين از طرف مردم انتخاب مىشود و نيز به هيئتى متشكل از اشراف قوم يا بزرگان آنها اطلاق مىگردد و...
الحبسة، معناى اين لفظ در زبان انگليسى ناتوانى از گفتار يا نوشتار يا... و در زبان عربى فقط به ناتوانى از گفتار اطلاق مىشود...
الخارجى، در اصطلاح فلاسفه، معانى متعددى دارد از قبيل ظاهر، آنچه وجودش مستقل از شناخت ما نسبت به آن است، موجود در اعيان نه اذهان، آنچه بذاته و لذاته موجود است و...
الوسيط، آنچه واسطه بين دو چيز واقع مىشود براى نزديك كردن يكى به ديگرى، شخصى كه باعث ايجاد ارتباط بين زندگان و ارواح مردگان مىشود.
النحلة، دين و عقيده و مذهب و... و...
وابستهها
پیوندها