۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابوحنيفه' به 'ابوحنيفه ') |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
قاعده ششم به معاد، سمعيات، ثواب و عقاب اختصاص يافته است. در اين قاعده مباحثى؛ مانند جواز عقلى اعادۀ معدوم، معاد جسمانى، معاد نفسانى و... مطرح شده است. | قاعده ششم به معاد، سمعيات، ثواب و عقاب اختصاص يافته است. در اين قاعده مباحثى؛ مانند جواز عقلى اعادۀ معدوم، معاد جسمانى، معاد نفسانى و... مطرح شده است. | ||
قاعده هفتم، به مباحث اسماء و احكام ضمن شش فصل مىپردازد. مباحث مهم و مفصّل ايمان و كفر و توبه، از جمله اين مباحث است. در اين قاعده آمدى فرقۀ اشاعره، سلفيان، اهل حديث و اهل سنت و جماعت را فرقۀ ناجيه مىنامد و دربارۀ حكم ساير فرق، ضمن اختلافى دانستن مسأله گفته است كه ابوالحسن اشعرى و بسيارى از اصحاب و فقهايى؛ چون شافعى و ابوحنيفه برآنند كه همۀ مخالفان حق كه اهل قبلهاند مسلمانند؛ اما خود وى قائل به تفصيل شده است. از نظر وى اقوال يا بدعتهايى كه بازگشت آنها به اعتقاد به وجود خداى ديگرى غير از اللّه و يا حلول خدا در اشخاص باشد، كفر و قائل آنها كافر است. وى اين امر را اجماعى دانسته است. | قاعده هفتم، به مباحث اسماء و احكام ضمن شش فصل مىپردازد. مباحث مهم و مفصّل ايمان و كفر و توبه، از جمله اين مباحث است. در اين قاعده آمدى فرقۀ اشاعره، سلفيان، اهل حديث و اهل سنت و جماعت را فرقۀ ناجيه مىنامد و دربارۀ حكم ساير فرق، ضمن اختلافى دانستن مسأله گفته است كه ابوالحسن اشعرى و بسيارى از اصحاب و فقهايى؛ چون شافعى و [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] برآنند كه همۀ مخالفان حق كه اهل قبلهاند مسلمانند؛ اما خود وى قائل به تفصيل شده است. از نظر وى اقوال يا بدعتهايى كه بازگشت آنها به اعتقاد به وجود خداى ديگرى غير از اللّه و يا حلول خدا در اشخاص باشد، كفر و قائل آنها كافر است. وى اين امر را اجماعى دانسته است. | ||
همچنين كسانى كه قولشان به انكار رسالت حضرت محمد(ص) يا مذمت او يا به حلال كردن محرّمات و يا اسقاط واجبات شرعى و يا انكار آنچه پيامبر(ص) آورده بىنجامد، نيز مشمول اين حكمند از نظر آمدى فرقههايى كه اقوال و عقايدشان چنين لوازمى نداشته باشد، معنى ندارد كه مسلمان به شمار نيايند، هر چند اهل بدعت هستند. وى در برابر تكفير معتزله، شيعه، روافض، خوارج و مشبّه ايستادگى كرد، و چنين حكمى را در مورد آنان روا ندانسته است. | همچنين كسانى كه قولشان به انكار رسالت حضرت محمد(ص) يا مذمت او يا به حلال كردن محرّمات و يا اسقاط واجبات شرعى و يا انكار آنچه پيامبر(ص) آورده بىنجامد، نيز مشمول اين حكمند از نظر آمدى فرقههايى كه اقوال و عقايدشان چنين لوازمى نداشته باشد، معنى ندارد كه مسلمان به شمار نيايند، هر چند اهل بدعت هستند. وى در برابر تكفير معتزله، شيعه، روافض، خوارج و مشبّه ايستادگى كرد، و چنين حكمى را در مورد آنان روا ندانسته است. |
ویرایش