البلاغة القرآنية في تفسير الزمخشري و اثرها في الدراسات البلاغية: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
'''البلاغة القرآنية | '''البلاغة القرآنية في تفسير الزمخشرى و اثرها في الدراسات البلاغية''' تأليف دكتر محمّد محمّد ابوموسى استاد و رئيس بخش بلاغت دانشكدهى زبان عربى دانشگاه الازهر، پيرامون ديدگاه [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در مسائل بلاغتى قرآن برگرفته از تفسير كشاف به رشته تحرير در آمده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == |
نسخهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۸
نام کتاب | البلاغه القرآنیه فی تفسیر الزمخشری و اثرها فی الدراسات البلاغیه |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ابوموسی، محمد محمد (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 94/5 /ز8 ک5082 |
موضوع | زمخشری، محمود بن عمر، ۴۶۷ - ۵۳۸ق. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل - نقد و تفسیر
قرآن - مسایل ادبی - معانی و بیان قرآن - مسایل لغوی قرآن در ادبیات عربی |
ناشر | مکتبة وهبة |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1408 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11125AUTOMATIONCODE |
البلاغة القرآنية في تفسير الزمخشرى و اثرها في الدراسات البلاغية تأليف دكتر محمّد محمّد ابوموسى استاد و رئيس بخش بلاغت دانشكدهى زبان عربى دانشگاه الازهر، پيرامون ديدگاه زمخشرى در مسائل بلاغتى قرآن برگرفته از تفسير كشاف به رشته تحرير در آمده است.
ساختار
كتاب شامل دو مقدمه، تمهيد و دو باب مىباشد. باب اول مشتمل بر هفت فصل پيرامون بحث بلاغى در كشّاف و باب دوم محتوى سه فصل مشتمل بر مباحث اثر كشاف در مباحث بلاغى مىباشد كه عناوين آن به تفصيل در فهرست محتويات ذكر شدهاند.
ايشان پس از بررسى مباحث بلاغى قبل كشاف اهتمام در معرفى و جمعآورى بحثهاى بلاغى كشاف، اثر آن در سير تكامل و تحوّلى مباحث بلاغتى و تطبيق نظريات و اصول قواعد زمخشرى، بر نصوص دارند. گرچه كتاب مشتمل بر فصول و ابوابى است امّا انسجام مطلوبى در سير بازگو كردن مباحث ديده نمىشود.
گزارش محتوا
نگارنده بر اين باور است كه مباحث كشاف متمايز از ساير مباحث بلاغتى و امتداد مباحث عبدالقاهر جرجانى است. البته اصول بلاغتى مهمى از سوى زمخشرى اضافه شده كه جرجانى به آنها اشارهاى نداشته است. مباحث كشاف يا مطالبى هستند ابداعى يا توضيح عقايد بلاغتى غير واضح در خلال مباحث علماى پيش از او مى باشند.
مؤلف پس از بيان مسائلى پيرامون شرح حال زمخشرى، عقايد و مذهب او، آثار، اساتيد، شاگردان و... به بيان مباحث بلاغتى قبل از كشّاف اشاره و پس از تبيين مفهوم نظم، نظم در مفردات و مسائلى در نظم - مشتمل بر مباحث تقديم، استفهام، امر، حذف و...- بحث در تشبيه، مجاز، كنايه، انواع بديع در علماى قبل زمخشرى، در فصل بعدى مفهوم نظم در كشاف را بررسى مىكنند.
نظم كلام در منظر زمخشرى بيان ارتباط جمل و كيفيت امتزاج آنهاست، علم نظم مبيّن اسرار و نكتههاى اسلوب قرآنى، كاشف وجوه اختلاف معنوى خصوصيات تركيبهاى قرآنى و غيرقرآنى كه مرتبط با سياق و غرض عام آيات مىباشند بوده و علت تفصيل قرآن در ضمن سور، رعايت نظم خاص آنهاست كه با توجه به اغراض سور متفاوت است. به طور مثال زمخشرى در نظم مفردات قرآنى در وجه عدول در آيه 21 سوره بقره «يا ايّها الناس اعبدوا ربّكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم لعلكم تتقون» از تعبدون به اعبدوا و از اتقوا به تتقون مىفرمايد: سرّعدول به نوعى خاص از عبادت يعنى تقوى كه نهايت امر عبادت است، اين است كه امر به عبادت امر به بجا آوردن بعضى از اهداف خلقت انسانها مىباشد و عبادت ابزار رسيدن به تقوى است.
زمخشرى بر اين باور است كه در نظم كلام و ترتيب معانى قرآنى، مطابقت با حالات نفسانى مورد توجه قرار گرفته است. وى در اوصاف نظم آيات قرآنى مواردى را بر شمرده و از آنها به عنوان «علم محاسن نظم» ياد كرده است.
مؤلف در ادامه به ديدگاه زمخشرى در علم لغت اشاره مىكند. گويا زمخشرى احاطهى علمى پژوهشگر علوم بلاغتى بر علم لغت و اوضاع آن را واجب و ضرورت معرفت اين علم و توجه به آن، قبل از شناخت بلاغت كلام و نظم آن را لازم مىدانند.
زمخشرى در بسيارى از موارد هنگام مواجهه با مفردات قرآنى در وقوع كلمات و سازگارى آنها با سياق تامّل كرده و نظر در مفردات قرآنى را از لازمترين مسائل براى مفسّر و كليد فهم معانى آنها داشته و بر اين باور است پژوهشگر هرچقدر در مفردات كنكاش بيشترى داشته باشد، قدرت او در تركيب و فهم معانى افزون خواهد شد. اهتمام مؤلف در اين بخش فقط بيان ديدگاه زمخشرى در كلمات مفرد از جهت ماده، هيأت و انواع آن نمىباشد بلكه غرض اصلى به تصوير كشاندن حساسيت دقيق رمخشرى در مواجهه با مفردات نصوص قرآنى و عنايت او در اين بحث كه علماى بلاغت به آن توجهى نداشته اند بوده است. مثلاً وى در بيان وجه استعمال كلمه «عوج» در آيه 28 سوره زمر «قرآناً عربياً غير ذى عوج» دلالت نفى عوج را اثبات استقامت قرآن دانسته و از اين تعبير دو فايده اتخاذ مىكند: اول اينكه هرگونه عوجى در قرآن منتفى مى باشد، دوم؛ اينكه لفظ عوج مخصوص معانى است نه اشياء.
در بررسى نظريات وى در مفردات، سرّ بلاغتى إفراد، جمع قلّه و كثرت، صيغهى افعال، مشتقات، تنوع ادات و حروف فهميد مىشود. مثلاً در آيه 123 سوره آلعمران «ولقد نصركم الله ببدر و انتم اذلّه» مىگويد: اذلّه جمع قلّه و اذلاّء جمع كثرت است، با جمع قلّه آمده تا دلالت كند تعداد اينها كم بوده است و ذلّت آنها مربوط به ضعف حال، كمى اسلحه، مال و مركب نمىباشد.
به نظر مؤلف، زمخشرى يك نحوى مى باشد كه توانسته بين تفكر نحوى و روح بلاغتى به خوبى تناسب برقرار كند. بحث تقديم، استفهام و... از عناوين مورد توجّه او در اين فصل مىباشد. به عنوان نمونه در آيه 44 سوره «ق» «ذلك حشرٌ علينا يسير» تقديم ظرف را دال بر اختصاص مىداند يعنى چنين امر با عظمتى بر هيچ كسى بجز خداوند قادر فراهم نمىباشد. در بحث فصل و وصل كه از مباحث ترتيب جملات قرآن از منظر تفسير كشاف است، زمخشرى معتقد است، جملاتى كه اسلوب بيانى واحد دارند، احتياج به لفظى جهت ارتباط آنها نمىباشد و مادامى كه اينگونه هستند مثل اجزاى يك جملهمى باشند. در ادامه نظريات زمخشرى در صور بيانى و تأثير او در آثار علما مثل مفتاح، مثل السّاير، الطّرار را بررسى مىكنند.
وضعيت كتاب
در پايان فهرست مصادر، مراجع مهم بحث، محتويات كتاب و ساير تأليفات مصنف آمده و در پاورقى آدرس آيات، روايات، منابع و معرفى برخى اعلام ذكر شده است.