آداب و احکام تلاوت قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلی' به 'علامه حلی ') |
جز (جایگزینی متن - 'تحریر الأحکام علی شريعة الإمامیة' به 'تحریر الأحکام علی شريعة الإمامیة ') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
محمدباقر معرفت، در فصل اول بخش دوم کتاب، تاریخچه احکام تلاوت را از قرن سوم تا یازدهم میشمارد. «این مقاله از قرن سوم شروع مىشود، چراکه عمده کتب فقهى از این قرن به بعد،ت وسط علماء نگاشته شده است.»<ref>متن کتاب، ص185</ref> البته وقتی به ذکر عالمان در این رابطه میرسیم، نویسنده کار را از قرن چهارم هجری و با معرفی کتابهای «[[مجموعة فتاوی ابن ابيعقیل]]» و «الجعفریات/الاشعثیات» شروع میکند.<ref>همان، ص186</ref> | محمدباقر معرفت، در فصل اول بخش دوم کتاب، تاریخچه احکام تلاوت را از قرن سوم تا یازدهم میشمارد. «این مقاله از قرن سوم شروع مىشود، چراکه عمده کتب فقهى از این قرن به بعد،ت وسط علماء نگاشته شده است.»<ref>متن کتاب، ص185</ref> البته وقتی به ذکر عالمان در این رابطه میرسیم، نویسنده کار را از قرن چهارم هجری و با معرفی کتابهای «[[مجموعة فتاوی ابن ابيعقیل]]» و «الجعفریات/الاشعثیات» شروع میکند.<ref>همان، ص186</ref> | ||
وی در فصل دوم بخش دوم از برخی احکام تلاوت مینویسد: مثلاً او در بخش تحصیل طهارت روایتی را مبنی بر امکان قراءت قرآن بدون وضو و البته اجتناب از مس قرآن در این حالت، ذکر میکند سپس فتوای [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در تحریر الأحکام علی شريعة الإمامیة را مبنی بر عدم وجوب وضو برای قراءت قرآن و استحباب وضو برای نماز و طواف مستحبی بیان میدارد. سپس کلام شهید ثانی را مبنی بر شرط کمال بودن وضو برای قراءت مطرح مینماید و نتیجه میگیرد هیچیک از علمایی که وی نمونههایی از سخنان آنان را نقل کرد، وضو را شرط قراءت قرآن نشمردهاند.<ref>ر.ک: همان، ص197-200</ref> | وی در فصل دوم بخش دوم از برخی احکام تلاوت مینویسد: مثلاً او در بخش تحصیل طهارت روایتی را مبنی بر امکان قراءت قرآن بدون وضو و البته اجتناب از مس قرآن در این حالت، ذکر میکند سپس فتوای [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در [[تحرير الأحكام|تحریر الأحکام علی شريعة الإمامیة]] را مبنی بر عدم وجوب وضو برای قراءت قرآن و استحباب وضو برای نماز و طواف مستحبی بیان میدارد. سپس کلام شهید ثانی را مبنی بر شرط کمال بودن وضو برای قراءت مطرح مینماید و نتیجه میگیرد هیچیک از علمایی که وی نمونههایی از سخنان آنان را نقل کرد، وضو را شرط قراءت قرآن نشمردهاند.<ref>ر.ک: همان، ص197-200</ref> | ||
او حکم استحباب مؤکد مسواک زدن و استحباب روبهقبله نشستن برای تلاوت قرآن بعید نمیداند و استعاذه قبل از تلاوت را هم مستحب میشمارد.<ref>ر.ک: همان، ص200-203</ref> | او حکم استحباب مؤکد مسواک زدن و استحباب روبهقبله نشستن برای تلاوت قرآن بعید نمیداند و استعاذه قبل از تلاوت را هم مستحب میشمارد.<ref>ر.ک: همان، ص200-203</ref> |
نسخهٔ ۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۲
نام کتاب | آداب و احکام تلاوت قرآن |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | معرفت، محمدباقر (نويسنده) |
زبان | فارسي |
کد کنگره | |
موضوع | قرآن - تلاوت - آداب و رسوم |
ناشر | مرکز بين المللي ترجمه و نشر المصطفي(ص) |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1393ش , 1436ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE39170AUTOMATIONCODE |
معرفی اجمالی
آداب و احکام تلاوت قرآن نوشته محمدباقر معرفت، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع علوم قرآنی. این مجموعه بهعنوان کتاب درسی مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم و فنون و قرائات در پژوهشکده بینالمللی المصطفی نوشته شده است. همانطور که از نام کتاب پیداست، نویسنده در این اثر به بیان آداب و احکام تلاوت قرآن میپردازد.
ساختار
کتاب، دارای سخن ناشر، مقدمه پژوهشگاه بینالمللی المصطفی، مقدمه نگارنده و محتوای مطالب ضمن سه بخش (دو بخش اصلی و یک خاتمه) است و هر بخش داراى فصول و هر فصل داراى چند زیرمجموعه است.
نویسنده در نگارش این منبع پس از قرآن کریم از 52 منبع فارسی و عربی از منابع سنی و شیعه از جمله العروة الوثقى فيما تعم به البلوی سید محمدکاظم یزدی ، بحارالأنوار علامه مجلسی ، الوافي في شرح الشاطبية عبدالفتاح عبدالغنی قاضی، الإتقان في علوم القرآن جلالالدین سیوطی ، أمالی شیخ طوسی ،مجمع مجمع البیان طبرسی ، الميزان سید محمدحسین طباطبایی ، غررالحکم و درر الکلم عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی و... بهره برده است.[۱]
گزارش محتوا
همانطور که خود نویسنده در مقدمه بیان کرده؛ «در این کتاب سعى بر آن است که مجموعهاى از آداب و احکام تلاوت قرآن،بهعنوان درس «آداب و احکام تلاوت» براى دوره کارشناسى ارشد، ارائه شود. کتاب آداب و احکام تلاوت در سه بخش مجزا تدوین شده است.
فصل اول
در بخش اول کتاب، آداب تلاوت ارائه شده است که داراى چهار فصل است:
- در فصل اول تاریخچهاى مختصر درباره تلاوت و جایگاه عظیم آن نزد معصومین(ع) و تأسى مسلمین به ایشان، مورد بررسى قرار گرفته است.
- در فصل دوم بررسى معناى لغوى و اصطلاحى تلاوت با استناد به کتب لغوى معتبر مثل العین خلیل ، مفردات راغب ، مجمع و غیره آورده شده است. اولویت نویسنده رجوع به کتب مرجع دست اول است؛ زیرا تا موقعى که کتابهاى علماء متقدمین موجود است و با این کتابهاى با ارزش مىتوان ابهامات لغوى و حدیثى را رفع کرد، رفتن به سراغ دیگر کتابها، صحیح نیست. به عبارتى، وقتى میتوان سراغ بحارالانوار رفت، که نتوانیم بحث روایی را، در کتاب کافى کلینی ، حل کنیم و موقعى سراغ قاموساللغة قریشى مىرویم، که کتاب العین نباشد یا اینکه کتاب العین، به آن لغت اشاره نکرده باشد؛ و اینکه موقعى سراغ کتاب فقهى متأخرین مىرویم که کتاب متقدمین مثل علامه حلى و کتب تحریر، تذکره، منتهى و مختلف در دسترس نباشد. ازاینرو، نویسنده با این دید، وارد مباحث لغوى و روایی شده است و به همین جهت، تردیدى نیست که منابع این کتاب نسبت به کتابهاى دیگر کمتر است.
- در فصل سوم بحث آداب ظاهرى تلاوت مورد بررسى قرار مىگیرد. این فصل، داراى سه منظر است: منظر اول: آداب ظاهرى قبل از تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: طهارت، مسواک، زمان مناسب، مکان مناسب، استقبال، نیت خالص، توسل و شفاعت، دعا، استعاذه، تسمیه، صحت قرائت قرآن و ترتیل، هدف، قرآن مخصوص، رسم و ضبط؛ منظر دوم: آداب ظاهرى حین تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: خواندن از روى مصحف، لحن عربى، ترتیل، زیبا خوانى، حزین خوانی، سور عزائم، وقف و ابتدا، پرهیز از قرائات شاذ، توجه به الفاظ، انصات، رفع صوت، همس در تلاوت، نوع نشستن و رحل گذاشتن؛ منظر سوم: آداب ظاهرى بعد از تلاوت، شامل سه زیرمجموعه: صدق الله العلى العظیم، دعا و احترام به قرآن از نظر جمع کردن است.
- در فصل چهارم بحث آداب معنوى و باطنى مطرح مىشود. که شامل آداب باطنى سه منظر است: منظر اول: آداب باطنى قبل از تلاوت،که سه زیرمجموعه دارد: تخلیه، تحلیه و تجلیه؛ منظر دوم: آداب باطنى حین تلاوت، که داراى ده زیرمجموعه است: حضور قلب، تدبر، تفکر، خشوع، خضوع، تأثر، تعظیم، تخصیص، تبرى، و ترقى؛ منظر سوم: آداب باطنى بعد از تلاوت،که داراى دو زیرمجموعه است: حفظ حالات، و تجلى است.
فصل دوم
در بخش دوم کتاب، احکام تلاوت در دو فصل تنظیم شده است؛ فصل اول در تاریخچه و فصل دوم در بررسى احکام تلاوت نگاشته شده است که داراى هجده حکم است.
فصل سوم
بخش سوم کتاب، خاتمه و داراى سه مسئله روایات کمیت، روایات کیفى، و روایات نادر است.[۲]
محمدباقر معرفت، در فصل اول بخش دوم کتاب، تاریخچه احکام تلاوت را از قرن سوم تا یازدهم میشمارد. «این مقاله از قرن سوم شروع مىشود، چراکه عمده کتب فقهى از این قرن به بعد،ت وسط علماء نگاشته شده است.»[۳] البته وقتی به ذکر عالمان در این رابطه میرسیم، نویسنده کار را از قرن چهارم هجری و با معرفی کتابهای «مجموعة فتاوی ابن ابيعقیل» و «الجعفریات/الاشعثیات» شروع میکند.[۴]
وی در فصل دوم بخش دوم از برخی احکام تلاوت مینویسد: مثلاً او در بخش تحصیل طهارت روایتی را مبنی بر امکان قراءت قرآن بدون وضو و البته اجتناب از مس قرآن در این حالت، ذکر میکند سپس فتوای علامه حلی در تحریر الأحکام علی شريعة الإمامیة را مبنی بر عدم وجوب وضو برای قراءت قرآن و استحباب وضو برای نماز و طواف مستحبی بیان میدارد. سپس کلام شهید ثانی را مبنی بر شرط کمال بودن وضو برای قراءت مطرح مینماید و نتیجه میگیرد هیچیک از علمایی که وی نمونههایی از سخنان آنان را نقل کرد، وضو را شرط قراءت قرآن نشمردهاند.[۵]
او حکم استحباب مؤکد مسواک زدن و استحباب روبهقبله نشستن برای تلاوت قرآن بعید نمیداند و استعاذه قبل از تلاوت را هم مستحب میشمارد.[۶]
نویسنده در تسمیه (گفتن بسمالله الرحمن الرحیم) مینویسد: «آیتالله محمدهادی معرفت در کتاب آموزش علوم قرآنى دراینباره مىفرمایند: ترتیب، نظم و تعداد آیات در هر سوره به دستور پیامبر اکرم(ص) بوده است و از امور توقیفى است، هر سوره با فرود آمدن بسمالله الرحْمنِ الرحِیمِ، آغاز مىشود و آیات به ترتیب نزول در آن ثبت مىگردید، تا موقعى که بسمالله دیگرى نازل مىشد و سوره دیگرى آغاز مىگردید. این نظم طبیعى آیات و رویه معمولى ثبت آنها بود: پس بنابر نظر علامه، فلسفه وجودى بسمالله الرحْمنِ الرحِیمِ، علامت بودن است. علامتى براى آغاز و پایان سورهها.»[۷] سپس بهعنوان نمونه، فتاوای برخی علما مبنی بر جزء سوره بودن بسمالله و وجوب قراءت آن را ذکر میکند. او در ادامه ذکر احکام در حکم صحت قراءت، با تقسیم قراءت به روخوانی، روانخوانی و تجوید بیان میکند که به فتوای سید یزدی اشاره میکند. ایشان دراینباره میگوید: در صورت اخلال به بناء و اعراب کلمه، بهگونهای که آن کلمه از وزن بناء خود خارج شود، قرائت باطل است.[۸]
ادامه مباحث این فصل از این بخش در بیان احکام استحباب مؤکد قراءت از روی مصحف هرچند برای کسانی که حافظ قرآن هستند، تأکید بر قراءت قرآن با لحن عربی، ترتیل، صوت حسن و حزین خوانی، لزوم تفکر و خضوع و خشوع در تلاوت قرآن، جواز قرائت به قرائات سبع در نماز، وجوب سکوت (انصات) برای گوش کردن قرآن، و بررسی حکم زنان و کودکان و دیوانگان و افراد لال و همچنین بررسی احکام لباس قاری و تالی است.[۹]
معرفت، بخش پایانی (خاتمه کتاب) به روایاتی مبنی بر کمیت تلاوت روزانه آیات قرآن اشاره میکند؛ در این روایات میزان قراءت روزانه قرآن پنجاه آیه ذکر شده است.[۱۰] روایات دیگری نیز با کمیتهای متعدد دیگری آمده که نویسنده آن را ذکر کرده است سپس میگوید این روایات یا ضعیفالسند هستند، یا اگر چنین نباشند، ذکر عدد از باب ترغیب و تشویق به قرائت است. سپس میگوید: همانگونه که در بحث ترتیل ثابت شد مهمتر از تعداد آیات تلاوت شده،کیفیت قرائت است که هر چه بالاتر باشد مطلوبتر است.[۱۱] او در مسئله دوم به بیان تلاوتهای حرام، مکروه و مستحب میپردازد؛ تلاوتهاى حرام: مثل قرائت با لحن اهل فسق و گناه و اهل لهو و لعب، و قراءت مکروه که مؤلف در آن به روایتی از شیخ حر عاملی در وسایلالشیعه استشهاد کرده مانند کراهت قراءت کل سوره قل هو الله احد در نماز با یک نَفَس.[۱۲] «اما روایات در باب قرائت مستحب، بسیار زیاد هستند، مثل استحباب سورههاى خاص در مواقع خاص، مثلاً سوره دخان، عنکبوت و روم در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، خواندن سورههاى خاص در نمازهاى خاص، مثلاً سوره یاسین در نماز زیارت مشاهد مقدس یا خواندن سوره صافات در روز جمعه براى اهل قبور، خواندن آیات خاص در مناسبتهاى خاص، مثلاً خواندن آیه ولایت در روز غدیر و...»[۱۳] نویسنده در مسئله سوم این بخش، روایتی را از کافی مبنی بر امر امام معصوم(ع) به مشکی بودن رنگ خط نوشتاری قرآن ذکر میکند.[۱۴]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهای کتاب ذکر شده است. نویسنده در بخش اهدائیه، ثواب نگارش کتاب را به جماعت زیادی از جمله، انبیا، ائمه، صلحا، شهدا، و پدر و برادر شهیدش تقدیم کرده است.[۱۵] پاورقیها به ذکر ارجاعات اختصاص دارد.
این کتاب برای دوره کارشناسی ارشد رشته علوم و فنون و قرائات در جامعة المصطفی تهیه و تدوین شده است.[۱۶]
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص227-231
- ↑ ر.ک: مقدمه نگارنده، ص15-17
- ↑ متن کتاب، ص185
- ↑ همان، ص186
- ↑ ر.ک: همان، ص197-200
- ↑ ر.ک: همان، ص200-203
- ↑ ر.ک: همان، ص204
- ↑ ر.ک: همان، ص205-207
- ↑ ر.ک: همان، ص207-217
- ↑ ر.ک: همان، ص221-222
- ↑ همان، ص222
- ↑ ر.ک: همان، ص223-224
- ↑ همان، ص224
- ↑ ر.ک: همان، ص225
- ↑ ر.ک: اهدائیه کتاب، ص18
- ↑ ر.ک: مقدمه ناشر، ص9
منبع مقاله
مقدمه و متن کتاب.