أسرار الإمامة: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
کتاب أسرار الإمامة، یکى از آخرین آثار عمادالدین حسن بن على طبرسى است. این کتاب گرچه در باب امامت است، اما در فصول نخستین و حتى در لابهلاى فصلها و اصلهای دیگر، سایر مسائل اعتقادى را هم بهاجمال مرور کرده و نکاتى را درباره توحید و نبوت و عدل از دیدگاه مذهب تشیع آورده است. بااینحال، این قبیل مباحث، در مقایسه با مبحث امامت، کوتاه است و عمده کار کتاب درباره جنبه هاى تاریخى و حدیثى و کلامى امامت و فروعات آن است. | کتاب أسرار الإمامة، یکى از آخرین آثار عمادالدین حسن بن على طبرسى است. این کتاب گرچه در باب امامت است، اما در فصول نخستین و حتى در لابهلاى فصلها و اصلهای دیگر، سایر مسائل اعتقادى را هم بهاجمال مرور کرده و نکاتى را درباره توحید و نبوت و عدل از دیدگاه مذهب تشیع آورده است. بااینحال، این قبیل مباحث، در مقایسه با مبحث امامت، کوتاه است و عمده کار کتاب درباره جنبه هاى تاریخى و حدیثى و کلامى امامت و فروعات آن است. | ||
نویسنده در مقدمه اشاره به تألیف کتاب کامل بهایى خود دارد که سابقا آن را تألیف کرده و میان مؤمنان شهرت یافته است؛ بااینحال، زمانى که به رى آمده است تصمیم میگیرد تا کتابی در امامت به فارسى بنویسد؛ بهطورى که دارای ترتیب و ترکیب خاص باشد. وى این کار را انجام داد و حاصل آن کتابی زیبا و پرمحتوا از کار در آمد. آنگاه به ذهنش چنین آمده است که آن را به عربى درآورد. وى مىگوید: با وجود سن زیادى که داشته و چشمش یارى نمى کرده، این کار را به سرانجام رسانده است. این همان کتاب أسرار الإمامة است که خوشبختانه به دست ما رسیده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص25-30</ref> | نویسنده در مقدمه اشاره به تألیف کتاب کامل بهایى خود دارد که سابقا آن را تألیف کرده و میان مؤمنان شهرت یافته است؛ بااینحال، زمانى که به رى آمده است تصمیم میگیرد تا کتابی در امامت به فارسى بنویسد؛ بهطورى که دارای ترتیب و ترکیب خاص باشد. وى این کار را انجام داد و حاصل آن کتابی زیبا و پرمحتوا از کار در آمد. آنگاه به ذهنش چنین آمده است که آن را به عربى درآورد. وى مىگوید: با وجود سن زیادى که داشته و چشمش یارى نمى کرده، این کار را به سرانجام رسانده است. این همان کتاب أسرار الإمامة است که خوشبختانه به دست ما رسیده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص25-30</ref> | ||
از جمله نقاط قوت و ویژگیهای ممتاز این اثر، نقلهاى تاریخى و تحلیلهایى است که نویسنده در باب رفع برخى از ابهامات دارد؛ از آن جمله بحثى را درباره علت فراوانى اهل سنت و کمى شیعیان و مجبور شدن آنان به تقیه ارائه کرده است. وى دلیل آن را برخى از فتاوى رایج در مذاهب فقهى اهل سنت مىداند که کار را براى مردم سهل و آسان کرده است براى مثال اشاره به حلال شمردن موسیقى و برخى فتاوى دیگر دارد. | از جمله نقاط قوت و ویژگیهای ممتاز این اثر، نقلهاى تاریخى و تحلیلهایى است که نویسنده در باب رفع برخى از ابهامات دارد؛ از آن جمله بحثى را درباره علت فراوانى اهل سنت و کمى شیعیان و مجبور شدن آنان به تقیه ارائه کرده است. وى دلیل آن را برخى از فتاوى رایج در مذاهب فقهى اهل سنت مىداند که کار را براى مردم سهل و آسان کرده است براى مثال اشاره به حلال شمردن موسیقى و برخى فتاوى دیگر دارد. | ||
به نوشته وى، بااینکه شیعیان اندک هستند، اما زوار یکسره به زیارت قبور ائمه(ع) رفته و شاهد معجزات فراوان هستند. از نظر ایشان، مهم تر آن است که در این روزگار بسیارى از کفار مسلمان شده و مستقیم مذهب تشیع را مى پذیرند؛ درحالىکه عکس آن، یعنى سنى شدن یک شیعه رخ نمىدهد. این مطلب را در جاى دیگرى هم تأکید کرده است که با وجود گرایش عدهاى به مذهب تشیع، از شیعیان احدى به مذاهب دیگر نمىگرود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص64-68؛ 220</ref> | به نوشته وى، بااینکه شیعیان اندک هستند، اما زوار یکسره به زیارت قبور ائمه(ع) رفته و شاهد معجزات فراوان هستند. از نظر ایشان، مهم تر آن است که در این روزگار بسیارى از کفار مسلمان شده و مستقیم مذهب تشیع را مى پذیرند؛ درحالىکه عکس آن، یعنى سنى شدن یک شیعه رخ نمىدهد. این مطلب را در جاى دیگرى هم تأکید کرده است که با وجود گرایش عدهاى به مذهب تشیع، از شیعیان احدى به مذاهب دیگر نمىگرود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص64-68؛ 220</ref> | ||
در جاى دیگر مىنویسد: ما کسانى را از جمیع ملل و نحل و مذاهب اسلامى مىبینیم که دست از ادیان باطل خود برمىدارند و داخل در طریقه على(ع) مىشوند. بر شمار این افراد هر روز افزوده مىشود. در روز سقیفه، تنها هفده نفر با على(ع) بودند، اما اکنون هزاران هزار از بلاد مختلف هستند. ما نشنیدهایم که بگویند فلانى شیعه بود و سنى شد، بلکه میبینیم که افراد زیادی سنی بودند و شیعه گشتند.<ref>ر.ک: همان، ص247</ref> | در جاى دیگر مىنویسد: ما کسانى را از جمیع ملل و نحل و مذاهب اسلامى مىبینیم که دست از ادیان باطل خود برمىدارند و داخل در طریقه على(ع) مىشوند. بر شمار این افراد هر روز افزوده مىشود. در روز سقیفه، تنها هفده نفر با على(ع) بودند، اما اکنون هزاران هزار از بلاد مختلف هستند. ما نشنیدهایم که بگویند فلانى شیعه بود و سنى شد، بلکه میبینیم که افراد زیادی سنی بودند و شیعه گشتند.<ref>ر.ک: همان، ص247</ref> | ||
بااینحال، در ادامه مىنویسد: من در دو فرقه اسلام تتبع کردم، دیدم که شیعه در اقلیت و اهل سنت در اکثریت است؛ درحالیکه خدا در جاىجاى قرآن از «اکثریت» بد گفته است. اینجا بود که «عرفتُ أن الحق مع الشيعة».<ref>ر.ک: همان، ص256-257</ref> | بااینحال، در ادامه مىنویسد: من در دو فرقه اسلام تتبع کردم، دیدم که شیعه در اقلیت و اهل سنت در اکثریت است؛ درحالیکه خدا در جاىجاى قرآن از «اکثریت» بد گفته است. اینجا بود که «عرفتُ أن الحق مع الشيعة».<ref>ر.ک: همان، ص256-257</ref> | ||
نویسنده سپس به شرح حالى اجمالى براى تکتک معصومان میپردازد و بهخصوص درباره امام زمان(ع) بحث مفصلترى آورده و تلاش کرده تا به پرسشها و ابهاماتى که در این زمینه هست، پاسخ دهد. وى مىگوید که از دیدگاه ما، حضرت مهدى(ع) به لحاظ تعین و تشخص مخفى است، نه به لحاظ صورت؛ چراکه او در شکل یکى از علماى امامیه است که همدیگر را مى بینیم، اما بعینه او را نمىشناسیم.<ref>ر.ک: همان، ص70-108</ref> | نویسنده سپس به شرح حالى اجمالى براى تکتک معصومان میپردازد و بهخصوص درباره امام زمان(ع) بحث مفصلترى آورده و تلاش کرده تا به پرسشها و ابهاماتى که در این زمینه هست، پاسخ دهد. وى مىگوید که از دیدگاه ما، حضرت مهدى(ع) به لحاظ تعین و تشخص مخفى است، نه به لحاظ صورت؛ چراکه او در شکل یکى از علماى امامیه است که همدیگر را مى بینیم، اما بعینه او را نمىشناسیم.<ref>ر.ک: همان، ص70-108</ref> | ||
یکى از روشهای این کتاب، استفاده از کتب فضائل و مناقب نوشتهشده توسط علماى سنى شهر اصفهان است. یک نمونه ابوبکر بن مردویه است که نویسنده درباره وی مىگوید: او شافعىمذهب و متولد اصفهان است و از رسول خدا(ص) نقل کرده است که: «خمسة منا معصومون: أنا و عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين(ع)».<ref>ر.ک: همان، ص124</ref> | یکى از روشهای این کتاب، استفاده از کتب فضائل و مناقب نوشتهشده توسط علماى سنى شهر اصفهان است. یک نمونه ابوبکر بن مردویه است که نویسنده درباره وی مىگوید: او شافعىمذهب و متولد اصفهان است و از رسول خدا(ص) نقل کرده است که: «خمسة منا معصومون: أنا و عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين(ع)».<ref>ر.ک: همان، ص124</ref> | ||
درباره زیارت قبور امامان(ع) هم مىنویسد: یکى از کرامات على و اولادش همین توجه مردم به زیارت آنهاست. شب و روز و تابستان و زمستان هزاران نفر به زیارت آنان مىروند. در ایام سوگوارى براى على(ع) و حسین(ع) سیصد هزار، بلکه بیشتر در آنجا اجتماع مىکنند. علما کتابها در وصف زیارتشان مىنگارند. همه عالمیان عظمت مزار آنان را مىبینند؛ عظمتى که هیچ سلطانى در شرق و غرب ندارد. سال و ماه نمىگذرد که عدهاى از مریضها سر قبر آنان شفا مىیابند و این مشهور است. اینکه خداوند چنین قلبها را براى رفتن به مزار آنان تسخیر کرده، امرى خارقالعاده و خود دلیل بر امامت آنان است.<ref>ر.ک: همان، ص245</ref> | درباره زیارت قبور امامان(ع) هم مىنویسد: یکى از کرامات على و اولادش همین توجه مردم به زیارت آنهاست. شب و روز و تابستان و زمستان هزاران نفر به زیارت آنان مىروند. در ایام سوگوارى براى على(ع) و حسین(ع) سیصد هزار، بلکه بیشتر در آنجا اجتماع مىکنند. علما کتابها در وصف زیارتشان مىنگارند. همه عالمیان عظمت مزار آنان را مىبینند؛ عظمتى که هیچ سلطانى در شرق و غرب ندارد. سال و ماه نمىگذرد که عدهاى از مریضها سر قبر آنان شفا مىیابند و این مشهور است. اینکه خداوند چنین قلبها را براى رفتن به مزار آنان تسخیر کرده، امرى خارقالعاده و خود دلیل بر امامت آنان است.<ref>ر.ک: همان، ص245</ref> | ||
وى به علوم اهلبیت(ع) و جهات مختلف آن اشاره کرده و آن را با علوم پیامبران(ع) مقایسه مىکند و بحثهاى جالبى در این موضوع در جاىجاى کتاب مطرح مینماید. از جمله مباحثی درباره ایمان ابوطالب، تعریف بلاد کفر، تقیه، ایمان پدران انبیا، داستان ازدواج عمر با دختر [[امام على(ع)]]. | وى به علوم اهلبیت(ع) و جهات مختلف آن اشاره کرده و آن را با علوم پیامبران(ع) مقایسه مىکند و بحثهاى جالبى در این موضوع در جاىجاى کتاب مطرح مینماید. از جمله مباحثی درباره ایمان ابوطالب، تعریف بلاد کفر، تقیه، ایمان پدران انبیا، داستان ازدواج عمر با دختر [[امام على(ع)]]. | ||
وی فصلى را به عمر بن عبدالعزیز اختصاص داده و بیان کرده که او تلاش کرد تا سنت لعن بر على(ع) را کنار بگذارد.<ref>ر.ک: همان، ص250-377</ref> | وی فصلى را به عمر بن عبدالعزیز اختصاص داده و بیان کرده که او تلاش کرد تا سنت لعن بر على(ع) را کنار بگذارد.<ref>ر.ک: همان، ص250-377</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۳۰
نام کتاب | أسرار الإمامة |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | طبرسی، حسن بن علی (نويسنده)
آستانه الرضويه المقدسه، مجمع البحوث اسلاميه، قسم الکلام (محقق) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BP 223 /ط2الف5 |
موضوع | اسلام - فرقهها
امامت - متون قديمي تا قرن 14 چهارده معصوم - متون قديمي تا قرن 14 کلام شيعه اماميه - متون قديمي تا قرن 14 |
ناشر | آستانة الرضوية المقدسة، مجمع البحوث الإسلامية |
مکان نشر | ايران - مشهد مقدس |
سال نشر | مجلد1: 1380ش , 1422ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE21608AUTOMATIONCODE |
معرفی اجمالی
أسرار الإمامة، نوشته عمادالدین حسن بن علی طبرسی با موضوع کلام شیعی، کتابی است درباره مباحث پیرامون امامت و مسائل مرتبط با آن، از جمله اثبات امامت عقلا و نقلا، صفات امام، ضرورت وجود امام، عدد امامان، غیبت امام و رجعت ایشان، سیره انبیا در نصب امام و خلیفه، اسلوب تعیین امام، فضائل و مناقب امام، فائده امام و رد شبهات مربوط به امامت، با تکیه بر منابع اسلامی از آیات قرآن کریم و روایات شریفه.
تحقیق این کتاب توسط بخش فلسفه و کلام مجمع بحوث اسلامی در مشهد مقدس صورت گرفته است.
این کتاب به زبان عربی در قرن هفتم هجری و در یک جلد تألیف شده است.
ساختار
کتاب دارای مقدمهای از محققان و مقدمهای از مؤلف است و مطالب آن در ذیل عناوین کلی مثل «فصل» و «اصل» بیان شده است؛ البته محققان کتاب، متناسب با مطالب هر فصل و اصل، عناوین گویایی را ساخته و در کروشه قرار دادهاند. نویسنده در بیان مطالب، از آیات قرآن کریم و روایاتی از منابع شیعه و سنی بهره برده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محققان درباره زندگینامه عمادالدین حسن بن علی طبرسی اعم از اسم و نسب، مکان تولد و رشد، اساتید و مشایخ و تبیین تألیفات ایشان از جمله: «مناقب الطاهرين في أهلبيت المعصومين»، «معجزات النبي و الأئمة»، «درجات التولي لأولياء الله»، «عيون المحاسن»، «كفاية الإمامة» و... سخن به میان آمده است. کتاب أسرار الإمامة، یکى از آخرین آثار عمادالدین حسن بن على طبرسى است. این کتاب گرچه در باب امامت است، اما در فصول نخستین و حتى در لابهلاى فصلها و اصلهای دیگر، سایر مسائل اعتقادى را هم بهاجمال مرور کرده و نکاتى را درباره توحید و نبوت و عدل از دیدگاه مذهب تشیع آورده است. بااینحال، این قبیل مباحث، در مقایسه با مبحث امامت، کوتاه است و عمده کار کتاب درباره جنبه هاى تاریخى و حدیثى و کلامى امامت و فروعات آن است.
نویسنده در مقدمه اشاره به تألیف کتاب کامل بهایى خود دارد که سابقا آن را تألیف کرده و میان مؤمنان شهرت یافته است؛ بااینحال، زمانى که به رى آمده است تصمیم میگیرد تا کتابی در امامت به فارسى بنویسد؛ بهطورى که دارای ترتیب و ترکیب خاص باشد. وى این کار را انجام داد و حاصل آن کتابی زیبا و پرمحتوا از کار در آمد. آنگاه به ذهنش چنین آمده است که آن را به عربى درآورد. وى مىگوید: با وجود سن زیادى که داشته و چشمش یارى نمى کرده، این کار را به سرانجام رسانده است. این همان کتاب أسرار الإمامة است که خوشبختانه به دست ما رسیده است.[۱]
از جمله نقاط قوت و ویژگیهای ممتاز این اثر، نقلهاى تاریخى و تحلیلهایى است که نویسنده در باب رفع برخى از ابهامات دارد؛ از آن جمله بحثى را درباره علت فراوانى اهل سنت و کمى شیعیان و مجبور شدن آنان به تقیه ارائه کرده است. وى دلیل آن را برخى از فتاوى رایج در مذاهب فقهى اهل سنت مىداند که کار را براى مردم سهل و آسان کرده است براى مثال اشاره به حلال شمردن موسیقى و برخى فتاوى دیگر دارد. به نوشته وى، بااینکه شیعیان اندک هستند، اما زوار یکسره به زیارت قبور ائمه(ع) رفته و شاهد معجزات فراوان هستند. از نظر ایشان، مهم تر آن است که در این روزگار بسیارى از کفار مسلمان شده و مستقیم مذهب تشیع را مى پذیرند؛ درحالىکه عکس آن، یعنى سنى شدن یک شیعه رخ نمىدهد. این مطلب را در جاى دیگرى هم تأکید کرده است که با وجود گرایش عدهاى به مذهب تشیع، از شیعیان احدى به مذاهب دیگر نمىگرود.[۲]
در جاى دیگر مىنویسد: ما کسانى را از جمیع ملل و نحل و مذاهب اسلامى مىبینیم که دست از ادیان باطل خود برمىدارند و داخل در طریقه على(ع) مىشوند. بر شمار این افراد هر روز افزوده مىشود. در روز سقیفه، تنها هفده نفر با على(ع) بودند، اما اکنون هزاران هزار از بلاد مختلف هستند. ما نشنیدهایم که بگویند فلانى شیعه بود و سنى شد، بلکه میبینیم که افراد زیادی سنی بودند و شیعه گشتند.[۳]
بااینحال، در ادامه مىنویسد: من در دو فرقه اسلام تتبع کردم، دیدم که شیعه در اقلیت و اهل سنت در اکثریت است؛ درحالیکه خدا در جاىجاى قرآن از «اکثریت» بد گفته است. اینجا بود که «عرفتُ أن الحق مع الشيعة».[۴]
نویسنده سپس به شرح حالى اجمالى براى تکتک معصومان میپردازد و بهخصوص درباره امام زمان(ع) بحث مفصلترى آورده و تلاش کرده تا به پرسشها و ابهاماتى که در این زمینه هست، پاسخ دهد. وى مىگوید که از دیدگاه ما، حضرت مهدى(ع) به لحاظ تعین و تشخص مخفى است، نه به لحاظ صورت؛ چراکه او در شکل یکى از علماى امامیه است که همدیگر را مى بینیم، اما بعینه او را نمىشناسیم.[۵]
یکى از روشهای این کتاب، استفاده از کتب فضائل و مناقب نوشتهشده توسط علماى سنى شهر اصفهان است. یک نمونه ابوبکر بن مردویه است که نویسنده درباره وی مىگوید: او شافعىمذهب و متولد اصفهان است و از رسول خدا(ص) نقل کرده است که: «خمسة منا معصومون: أنا و عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين(ع)».[۶]
درباره زیارت قبور امامان(ع) هم مىنویسد: یکى از کرامات على و اولادش همین توجه مردم به زیارت آنهاست. شب و روز و تابستان و زمستان هزاران نفر به زیارت آنان مىروند. در ایام سوگوارى براى على(ع) و حسین(ع) سیصد هزار، بلکه بیشتر در آنجا اجتماع مىکنند. علما کتابها در وصف زیارتشان مىنگارند. همه عالمیان عظمت مزار آنان را مىبینند؛ عظمتى که هیچ سلطانى در شرق و غرب ندارد. سال و ماه نمىگذرد که عدهاى از مریضها سر قبر آنان شفا مىیابند و این مشهور است. اینکه خداوند چنین قلبها را براى رفتن به مزار آنان تسخیر کرده، امرى خارقالعاده و خود دلیل بر امامت آنان است.[۷]
وى به علوم اهلبیت(ع) و جهات مختلف آن اشاره کرده و آن را با علوم پیامبران(ع) مقایسه مىکند و بحثهاى جالبى در این موضوع در جاىجاى کتاب مطرح مینماید. از جمله مباحثی درباره ایمان ابوطالب، تعریف بلاد کفر، تقیه، ایمان پدران انبیا، داستان ازدواج عمر با دختر امام على(ع). وی فصلى را به عمر بن عبدالعزیز اختصاص داده و بیان کرده که او تلاش کرد تا سنت لعن بر على(ع) را کنار بگذارد.[۸]
وضعیت کتاب
در انتهای کتاب، فهرست آیات کریمه قرآن، فهرست احادیث و اقوال، فهرست اشعار، فهرست اعلام، فهرست امکنه و فرق و قبایل، فهرست کتب مذکوره، فهرست مصادر تحقیق و فهرست موضوعات ذکر شده است. در پاورقیها آدرس و توضیح برخی مطالب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.