حديث أصحابي كالنجوم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
خط ۴۳: خط ۴۳:
# گفتار پیشوایان بزرگ و حافظان اهل سنّت و دیدگاه آن‌ها.  
# گفتار پیشوایان بزرگ و حافظان اهل سنّت و دیدگاه آن‌ها.  
# نگرشى به سندهاى حدیث در پرتو آراى دانشمندان جرح‌ و تعدیل اهل سنّت.  
# نگرشى به سندهاى حدیث در پرتو آراى دانشمندان جرح‌ و تعدیل اهل سنّت.  
# اندیشه‌هایى در متن، مفهوم و نتیجه این حدیث<ref>ر.ک: حسینی میلانی، علی، ص17-18</ref>.
# اندیشه‌هایى در متن، مفهوم و نتیجه این حدیث<ref>ر.ک: حسینی میلانی، علی، ص17-18</ref>


این کتاب به زبان عربی، در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است.
این کتاب به زبان عربی، در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است.
خط ۵۲: خط ۵۲:
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده قبل از شروع فصل اول به بررسی واژه صحبة می‌پردازد: واژه «صحبة» در لغت به معناى معاشرت و یا ملازمت آمده است و در عرف فقط به کسى مصاحب مى‌گویند که ملازمت بیشترى با فرد داشته باشد. بنا بر اقتضاى واژه «صاحب» از نظر لغوى و عرفى، مصاحب پیامبر(ص) کسى است که با آن حضرت معاشرت یا ملازمت داشته باشد؛ چه مسلمان باشد یا کافر، نیکوکار باشد یا بدکردار، مؤمن باشد یا منافق.
نویسنده قبل از شروع فصل اول به بررسی واژه صحبة می‌پردازد: واژه «صحبة» در لغت به معناى معاشرت و یا ملازمت آمده است و در عرف فقط به کسى مصاحب مى‌گویند که ملازمت بیشترى با فرد داشته باشد. بنا بر اقتضاى واژه «صاحب» از نظر لغوى و عرفى، مصاحب پیامبر(ص) کسى است که با آن حضرت معاشرت یا ملازمت داشته باشد؛ چه مسلمان باشد یا کافر، نیکوکار باشد یا بدکردار، مؤمن باشد یا منافق.
اما در اصطلاح، دانشمندان علم اصول و حدیث اتّفاق نظر دارند که به کسى صحیح است نام «صحابى» اطلاق شود که مسلمان باشد<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>.
اما در اصطلاح، دانشمندان علم اصول و حدیث اتّفاق نظر دارند که به کسى صحیح است نام «صحابى» اطلاق شود که مسلمان باشد<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>
در فصل اول کتاب نویسنده در مورد وثاقت سندی حدیث «أصحابي كالنجوم»، به‌صراحت بیان می‌دارد بسیارى از دانشمندان و پیشوایان حدیثى، تفسیرى، اصولى و رجالى اهل سنّت، حدیث «أصحابي كالنجوم» را با تمام متون و سندهایش ضعیف دانسته‌اند؛ به‌گونه‌ای که جاى هیچ‌گونه شک و تردیدى نمانده، لذا این حدیث از درجه اعتبار و استناد ساقط است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>.
در فصل اول کتاب نویسنده در مورد وثاقت سندی حدیث «أصحابي كالنجوم»، به‌صراحت بیان می‌دارد بسیارى از دانشمندان و پیشوایان حدیثى، تفسیرى، اصولى و رجالى اهل سنّت، حدیث «أصحابي كالنجوم» را با تمام متون و سندهایش ضعیف دانسته‌اند؛ به‌گونه‌ای که جاى هیچ‌گونه شک و تردیدى نمانده، لذا این حدیث از درجه اعتبار و استناد ساقط است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>
   
   
سپس به شمارش یک‌به‌یک دانشمندان متقدم می‌پردازد؛ از جمله احمد بن حنبل شیبانى (۲۴۱ق) حدیث «أصحابي كالنجوم» را صحیح و معتبر نمى‌داند. این دیدگاه را گروهى از دانشمندان اهل سنّت نقل کرده‌اند؛ براى نمونه ابن امیرالحاج در کتاب التقرير و التحبير في شرح التحرير، ابن قدامه در کتاب المنتخب و امیر پادشاه حنفى در التيسیر فی شرح التحریر.
سپس به شمارش یک‌به‌یک دانشمندان متقدم می‌پردازد؛ از جمله احمد بن حنبل شیبانى (۲۴۱ق) حدیث «أصحابي كالنجوم» را صحیح و معتبر نمى‌داند. این دیدگاه را گروهى از دانشمندان اهل سنّت نقل کرده‌اند؛ براى نمونه ابن امیرالحاج در کتاب التقرير و التحبير في شرح التحرير، ابن قدامه در کتاب المنتخب و امیر پادشاه حنفى در التيسیر فی شرح التحریر.
از دانشمندان دیگرى که حدیث «أصحابي كالنجوم» را صحیح ندانسته، ابوابراهیم مزنى شاگرد و مصاحب شافعى است. همچنین دیگرانی چون: ابوبکر بزار، ابن عدی، ابوالحسن دارقطنی، ابن حزم اندلسی، احمد بن حسین بیهقی، [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، علی بن حسن بن عساکر، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]]، ابن دحیه، ابن عدى، ابوحیان اندلسی، شمس‌الدین ذهبی، تاج‌الدین بن مکتوم، ابن قیم الجوزیه، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، ابن همام، ابن امیرالحاج، حافظ سخاوی، ابن ابی‌شریف شافعی، جلال‌الدین سیوطی، علی متقی هندی، علی قاری، مناوی و... و از علماى متأخّر: محمد ناصرالدین البانى و سید محمد بن عقیل علوى، بلکه مؤلف معتقد است همه علماى گذشته و حال - که ارتکاب اشتباه از سوى اصحاب را جایز مى‌دانند و عدالت و عصمت همه آنان را نمى‌پذیرند - حدیث «أصحابي كالنجوم» را ضعیف مى‌دانند<ref>ر.ک: همان، ص32-84</ref>.
از دانشمندان دیگرى که حدیث «أصحابي كالنجوم» را صحیح ندانسته، ابوابراهیم مزنى شاگرد و مصاحب شافعى است. همچنین دیگرانی چون: ابوبکر بزار، ابن عدی، ابوالحسن دارقطنی، ابن حزم اندلسی، احمد بن حسین بیهقی، [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، علی بن حسن بن عساکر، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]]، ابن دحیه، ابن عدى، ابوحیان اندلسی، شمس‌الدین ذهبی، تاج‌الدین بن مکتوم، ابن قیم الجوزیه، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، ابن همام، ابن امیرالحاج، حافظ سخاوی، ابن ابی‌شریف شافعی، جلال‌الدین سیوطی، علی متقی هندی، علی قاری، مناوی و... و از علماى متأخّر: محمد ناصرالدین البانى و سید محمد بن عقیل علوى، بلکه مؤلف معتقد است همه علماى گذشته و حال - که ارتکاب اشتباه از سوى اصحاب را جایز مى‌دانند و عدالت و عصمت همه آنان را نمى‌پذیرند - حدیث «أصحابي كالنجوم» را ضعیف مى‌دانند<ref>ر.ک: همان، ص32-84</ref>


در فصل دوم کتاب نگارنده نگاهى به سندها و راویان حدیث «أصحابي كالنجوم» و دیدگاه‌های پیشوایان جرح‌ و تعدیل درباره آن‌ها دارد. نویسنده، معتقد است‌ این حدیث، از سندهاى متعدد بهره مى‌برد؛ به‌گونه‌ای که به حدّ شهرت رسیده است، امّا با پیگیری این سندها مشخص مى‌شود که هیچ‌کدام از آن‌ها از انتقاد رجال‌شناسان و پیشوایان جرح ‌و تعدیل اهل سنّت، در امان نمانده است<ref>ر.ک: همان، ص89</ref>. از جمله این حدیث را از عبدالله بن عمر روایت کرده‌اند، امّا در سند این حدیث، افرادی چون عبدالرحیم بن زید وجود دارد که کتب رجالی در موردش انتقاد و سرزنش ذکر کرده‌اند. راوى دیگر این روایت، زید عمّى است، ضعف او نیز از نظر نقل حدیث مورد تأکید علما قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص89-90</ref>.
در فصل دوم کتاب نگارنده نگاهى به سندها و راویان حدیث «أصحابي كالنجوم» و دیدگاه‌های پیشوایان جرح‌ و تعدیل درباره آن‌ها دارد. نویسنده، معتقد است‌ این حدیث، از سندهاى متعدد بهره مى‌برد؛ به‌گونه‌ای که به حدّ شهرت رسیده است، امّا با پیگیری این سندها مشخص مى‌شود که هیچ‌کدام از آن‌ها از انتقاد رجال‌شناسان و پیشوایان جرح ‌و تعدیل اهل سنّت، در امان نمانده است<ref>ر.ک: همان، ص89</ref> از جمله این حدیث را از عبدالله بن عمر روایت کرده‌اند، امّا در سند این حدیث، افرادی چون عبدالرحیم بن زید وجود دارد که کتب رجالی در موردش انتقاد و سرزنش ذکر کرده‌اند. راوى دیگر این روایت، زید عمّى است، ضعف او نیز از نظر نقل حدیث مورد تأکید علما قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص89-90</ref>


این حدیث را از قول عمر بن خطاب نیز روایت کرده‌اند، امّا در سند این حدیث، نام افرادی چون نعیم بن حماد و عبدالرحیم بن زید، یافت مى‌شود که اعتبار آن‌ها مخدوش است؛ همچنین جابر بن عبدالله انصارى، این روایت را نقل کرده است، امّا راویان آن، ناشناخته هستند. این حدیث از قول عبداللّٰه بن عباس نیز نقل شده است، اما در سند آن نام راویانی چون سلیمان بن ابوکریمه، جویبر بن سعید، ضحاک بن مزاحم وجود دارد که همه آن‌ها ضعیف هستند.
این حدیث را از قول عمر بن خطاب نیز روایت کرده‌اند، امّا در سند این حدیث، نام افرادی چون نعیم بن حماد و عبدالرحیم بن زید، یافت مى‌شود که اعتبار آن‌ها مخدوش است؛ همچنین جابر بن عبدالله انصارى، این روایت را نقل کرده است، امّا راویان آن، ناشناخته هستند. این حدیث از قول عبداللّٰه بن عباس نیز نقل شده است، اما در سند آن نام راویانی چون سلیمان بن ابوکریمه، جویبر بن سعید، ضحاک بن مزاحم وجود دارد که همه آن‌ها ضعیف هستند.
این حدیث، از ابوهریره و انس بن مالک نیز نقل‌ شده است. امّا در میان راویان آنان، نام جعفر بن عبدالواحد قاضى هاشمى و بشر بن حسین دیده مى‌شود، که با مراجعه به کتب‌ رجالی روشن مى‌شود که جعفر بن عبدالواحد، دروغگو و به جعل و سرقت حدیث متّهم بوده و محدّثان، روایات او را ترک گفته‌اند و بشر بن حسین از جهت وثاقت، فردی ضعیف است<ref>ر.ک: همان، ص‌91-96</ref>.
این حدیث، از ابوهریره و انس بن مالک نیز نقل‌ شده است. امّا در میان راویان آنان، نام جعفر بن عبدالواحد قاضى هاشمى و بشر بن حسین دیده مى‌شود، که با مراجعه به کتب‌ رجالی روشن مى‌شود که جعفر بن عبدالواحد، دروغگو و به جعل و سرقت حدیث متّهم بوده و محدّثان، روایات او را ترک گفته‌اند و بشر بن حسین از جهت وثاقت، فردی ضعیف است<ref>ر.ک: همان، ص‌91-96</ref>
   
   
نویسنده در فصل سوم کتاب، تأملاتی در مفهوم حدیث «أصحابي كالنجوم» دارد و با طرح پرسش‌ و پاسخ‌هایی مطالب را بیان می‌کند؛ از جمله: آیا صدور چنین سخنى از سوى رسول خدا(ص) امکان‌پذیر است؟ آیا همه آنان شایستگى این را داشتند که به آنان اقتدا شود؟ و آیا همه آن‌ها به‌راستی، هدایت‌گر بودند؟
نویسنده در فصل سوم کتاب، تأملاتی در مفهوم حدیث «أصحابي كالنجوم» دارد و با طرح پرسش‌ و پاسخ‌هایی مطالب را بیان می‌کند؛ از جمله: آیا صدور چنین سخنى از سوى رسول خدا(ص) امکان‌پذیر است؟ آیا همه آنان شایستگى این را داشتند که به آنان اقتدا شود؟ و آیا همه آن‌ها به‌راستی، هدایت‌گر بودند؟
وی در جواب، ادله‌ای از قرآن و روایات بر نقض این برداشت‌ها از روایت «أصحابي كالنجوم» می‌آورد که حکایت از فسق و نفاق برخی از صحابه دارد و در ادامه شواهدی تاریخی بر اعمال زشت و گناه صحابه، از جمله دروغگویی، زنا و شراب‌فروشی، نادانی، توطئه و جنایت برخی اصحاب به میان میاورد و نتیجه می‌گیرد که آیات کریمه قرآن، احادیث نبوى و کتاب‌هاى تاریخ و فقه، بر بطلان حدیث «أصحابي كالنجوم» صحّه مى‌گذارند و نشان مى‌دهند که رسول خدا(ص) اقتدا به تک‌تک اصحاب را فقط به‌خاطر هم‌نشینى و همراهى با آن حضرت، جایز نمى‌داند؛ چراکه در میان اصحاب آن بزرگوار، افراد فاسق، منافق و مجرم هم حضور داشته‌اند. بنابراین، علاوه بر ضعف همه راویان و طرق این حدیث، معنا و مفهوم این حدیث هم بر جعلى بودن آن دلالت دارد<ref>ر.ک: همان، ص99-111</ref>.
وی در جواب، ادله‌ای از قرآن و روایات بر نقض این برداشت‌ها از روایت «أصحابي كالنجوم» می‌آورد که حکایت از فسق و نفاق برخی از صحابه دارد و در ادامه شواهدی تاریخی بر اعمال زشت و گناه صحابه، از جمله دروغگویی، زنا و شراب‌فروشی، نادانی، توطئه و جنایت برخی اصحاب به میان میاورد و نتیجه می‌گیرد که آیات کریمه قرآن، احادیث نبوى و کتاب‌هاى تاریخ و فقه، بر بطلان حدیث «أصحابي كالنجوم» صحّه مى‌گذارند و نشان مى‌دهند که رسول خدا(ص) اقتدا به تک‌تک اصحاب را فقط به‌خاطر هم‌نشینى و همراهى با آن حضرت، جایز نمى‌داند؛ چراکه در میان اصحاب آن بزرگوار، افراد فاسق، منافق و مجرم هم حضور داشته‌اند. بنابراین، علاوه بر ضعف همه راویان و طرق این حدیث، معنا و مفهوم این حدیث هم بر جعلى بودن آن دلالت دارد<ref>ر.ک: همان، ص99-111</ref>


در پایان نگارنده به ذکر احادیثی مشابه روایت «أصحابي كالنجوم» در شأن اهل‌بیت گرامی اسلام از کتب معتبر فریقین اشاره می‌کند. وی بر این باور است که با توجه به عصمت اهل‌بیت(ع)، ما به مضمون این روایات ایمان داریم، به مفهوم آنها، عمل مى‌کنیم و هیچ ایرادى را بر این دسته از احادیث، وارد نمى‌دانیم؛ از جمله احادیث مذکور مى‌توان به احادیث ذیل اشاره نمود: رسول خدا(ص) مى‌فرماید: «النجوم أمان لأهل السماء و أهل بيتي أمان لأُمّتي»؛ «ستارگان، امنیت را براى اهل آسمان به ارمغان مى‌آورند و امنیت امّت من نیز برعهده اهل‌بیت من است<ref>ر.ک: همان، ص111-115</ref>.
در پایان نگارنده به ذکر احادیثی مشابه روایت «أصحابي كالنجوم» در شأن اهل‌بیت گرامی اسلام از کتب معتبر فریقین اشاره می‌کند. وی بر این باور است که با توجه به عصمت اهل‌بیت(ع)، ما به مضمون این روایات ایمان داریم، به مفهوم آنها، عمل مى‌کنیم و هیچ ایرادى را بر این دسته از احادیث، وارد نمى‌دانیم؛ از جمله احادیث مذکور مى‌توان به احادیث ذیل اشاره نمود: رسول خدا(ص) مى‌فرماید: «النجوم أمان لأهل السماء و أهل بيتي أمان لأُمّتي»؛ «ستارگان، امنیت را براى اهل آسمان به ارمغان مى‌آورند و امنیت امّت من نیز برعهده اهل‌بیت من است<ref>ر.ک: همان، ص111-115</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش