۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
'''التشيع، نشأته، معالمه'''، اثر هاشم موسوی، کتابی است پیرامون معرفی مکتب تشیع و بررسی برخی از عقاید آن، که به زبان عربی نوشته شده است. | '''التشيع، نشأته، معالمه'''، اثر هاشم موسوی، کتابی است پیرامون معرفی مکتب تشیع و بررسی برخی از عقاید آن، که به زبان عربی نوشته شده است. | ||
نویسنده معتقد است وقتی اسلام را خطاب الهی به تمام بشر بدانیم، این خطاب، با دو مشکل اساسی مواجه میباشد که عبارتند از: مشکل فهم و مشکل امانت علمی. هرکدام از این دو، پیامدهایی دارد که مجموعا باعث تفرقه بین مسلمانان شده و به همین دلیل، دعوت بهسوی وحدت اسلامی و شناخت بهتر مسلمانان از یکدیگر، از اهم واجبات اجتماعی است. این امر انگیزه نویسنده از تدوین اثر حاضر بوده تا بدین وسیله، مذهب تشیع را معرفی نماید<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص11</ref> | نویسنده معتقد است وقتی اسلام را خطاب الهی به تمام بشر بدانیم، این خطاب، با دو مشکل اساسی مواجه میباشد که عبارتند از: مشکل فهم و مشکل امانت علمی. هرکدام از این دو، پیامدهایی دارد که مجموعا باعث تفرقه بین مسلمانان شده و به همین دلیل، دعوت بهسوی وحدت اسلامی و شناخت بهتر مسلمانان از یکدیگر، از اهم واجبات اجتماعی است. این امر انگیزه نویسنده از تدوین اثر حاضر بوده تا بدین وسیله، مذهب تشیع را معرفی نماید<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص11</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه ناشر، به هدف و روش نویسنده در تدوین اثر حاضر، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص9</ref> | در مقدمه ناشر، به هدف و روش نویسنده در تدوین اثر حاضر، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص9</ref> | ||
در مقدمه نویسنده، به انگیزه نویسنده از تدوین اثر حاضر اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص11-14</ref> | در مقدمه نویسنده، به انگیزه نویسنده از تدوین اثر حاضر اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص11-14</ref> | ||
در مدخل، به وحدت دینی و سیاسی در سایه نبوت و اینکه مسلمانان، امتی واحد بوده که بر سر خلافت پیامبر(ص) دچار اختلاف شدند، اشاره شده است<ref>ر.ک: مدخل، ص15</ref> | در مدخل، به وحدت دینی و سیاسی در سایه نبوت و اینکه مسلمانان، امتی واحد بوده که بر سر خلافت پیامبر(ص) دچار اختلاف شدند، اشاره شده است<ref>ر.ک: مدخل، ص15</ref> | ||
نویسنده در فصل اول، به تعریف لغوی شیعه پرداخته و پس از بررسی آراء و اقوال مشاهیر علمای مسلمان از محدثین، مفسرین و لغویین پیرامون شیعه، چنین نتیجه گرفته است که شیعه، پیروان و دوستان اهلبیت(ع) هستند<ref>فصل اول، ص25-24</ref> | نویسنده در فصل اول، به تعریف لغوی شیعه پرداخته و پس از بررسی آراء و اقوال مشاهیر علمای مسلمان از محدثین، مفسرین و لغویین پیرامون شیعه، چنین نتیجه گرفته است که شیعه، پیروان و دوستان اهلبیت(ع) هستند<ref>فصل اول، ص25-24</ref> | ||
همچنین به این نکته اشاره شده است که بذر تشیع، در زمان خود پیامبر(ص) کاشته شده و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] به دلیل حفظ وحدت مسلمین، از مواجهه سیاسی با حکومت در زمان خلفا، خودداری کرده و گوشه عزلت گزید؛ بااینحال از ادای نصیحت و مشورت به خلیفه اول و دوم، خودداری نفرمود<ref>المحمودی، مجتبی، ص198</ref> | همچنین به این نکته اشاره شده است که بذر تشیع، در زمان خود پیامبر(ص) کاشته شده و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] به دلیل حفظ وحدت مسلمین، از مواجهه سیاسی با حکومت در زمان خلفا، خودداری کرده و گوشه عزلت گزید؛ بااینحال از ادای نصیحت و مشورت به خلیفه اول و دوم، خودداری نفرمود<ref>المحمودی، مجتبی، ص198</ref> | ||
نویسنده در ادامه به توضیح چگونگی انشقاق مسلمین و تبیین سیر تشیع، پرداخته است. پس از قتل خلیفه سوم، مردم با [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] بیعت کردند، اما معاویه از بیعت تخلف نموده و از امام مسلمین، نافرمانی کرد و مسلمین به دو گروه تقسیم شدند: شیعه اهلبیت(ع) به امامت امام علی(ع) و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و پیروان بنیامیه به رهبری معاویه و فرزندش یزید. پس از به شهادت رسیدن امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) به دلیل عدم دسترسی به شرایط و امکانات مناسب، از مواجهه علنی با حکومت، خودداری کرده، ولذا حرکت جریان تشیع، بهصورت سری و بهدور از چشم حکومت، صورت گرفت. در دوره حیات امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز نظریات فقهی، سیاسی و اختلافات در فهم امامت و تشخیص شخص امام، شروع به ظهور کرده و فرق غالیه، مفوضه و... به وجود آمدند، اما اهلبیت(ع)، از امام باقر(ع) تا امام حسن عسکری(ع)، برائت خویش از این فرق را بهصورت علنی ابراز نموده و در راه استمرار و حفظ خط تشیع و خلوص آن از انشعابات و کژیها، تا رسیدن رهبری و امامت به حضرت مهدی(عج)، کوشیدند<ref>همان</ref> | نویسنده در ادامه به توضیح چگونگی انشقاق مسلمین و تبیین سیر تشیع، پرداخته است. پس از قتل خلیفه سوم، مردم با [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] بیعت کردند، اما معاویه از بیعت تخلف نموده و از امام مسلمین، نافرمانی کرد و مسلمین به دو گروه تقسیم شدند: شیعه اهلبیت(ع) به امامت امام علی(ع) و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و پیروان بنیامیه به رهبری معاویه و فرزندش یزید. پس از به شهادت رسیدن امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) به دلیل عدم دسترسی به شرایط و امکانات مناسب، از مواجهه علنی با حکومت، خودداری کرده، ولذا حرکت جریان تشیع، بهصورت سری و بهدور از چشم حکومت، صورت گرفت. در دوره حیات امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز نظریات فقهی، سیاسی و اختلافات در فهم امامت و تشخیص شخص امام، شروع به ظهور کرده و فرق غالیه، مفوضه و... به وجود آمدند، اما اهلبیت(ع)، از امام باقر(ع) تا امام حسن عسکری(ع)، برائت خویش از این فرق را بهصورت علنی ابراز نموده و در راه استمرار و حفظ خط تشیع و خلوص آن از انشعابات و کژیها، تا رسیدن رهبری و امامت به حضرت مهدی(عج)، کوشیدند<ref>همان</ref> | ||
در فصل دوم، روش تحقیق و تفکر در مکتب اهلبیت(ع)، به دو روش زیر تقسیم و هریک بهصورت مفصل، تبیین و تشریح شده است: | در فصل دوم، روش تحقیق و تفکر در مکتب اهلبیت(ع)، به دو روش زیر تقسیم و هریک بهصورت مفصل، تبیین و تشریح شده است: | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
# عقل معارف کلی را از این معارف حسی جزی انتزاع میکند (استقراء). | # عقل معارف کلی را از این معارف حسی جزی انتزاع میکند (استقراء). | ||
# علوم ضروری اساس تحصیل علوم اکتسابی میباشد. | # علوم ضروری اساس تحصیل علوم اکتسابی میباشد. | ||
# از این مقدمات این نتیجه به دست میآید که ایمان به خداوند و معارف و علومی که به او مرتبط است، تصدیق به آنها مبتنی بر اولیاتی است که از معارف حسی، انتزاع شدهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص50</ref> | # از این مقدمات این نتیجه به دست میآید که ایمان به خداوند و معارف و علومی که به او مرتبط است، تصدیق به آنها مبتنی بر اولیاتی است که از معارف حسی، انتزاع شدهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص50</ref> | ||
ب)- رویکرد عقیدتی: در این رویکرد، واجب است که ایمان به خدا و رسل، مبتنی بر دلیل و عقل بوده و سمع و تقلید، در آن غیر معتبر است، لکن از آنجا که عقل قادر به درک جزئیات و تفاصیل مسائل غیبیه مانند مسائل مربوط به قیامت، برزخ و بسیاری از احکام و تکالیف نیست، لذا باید برای فهم این مسائل، به وحی و شریعت متوسل شود<ref>ر.ک: همان، ص53</ref> | ب)- رویکرد عقیدتی: در این رویکرد، واجب است که ایمان به خدا و رسل، مبتنی بر دلیل و عقل بوده و سمع و تقلید، در آن غیر معتبر است، لکن از آنجا که عقل قادر به درک جزئیات و تفاصیل مسائل غیبیه مانند مسائل مربوط به قیامت، برزخ و بسیاری از احکام و تکالیف نیست، لذا باید برای فهم این مسائل، به وحی و شریعت متوسل شود<ref>ر.ک: همان، ص53</ref> | ||
در پایان این فصل، رویکرد عقیدتی به دو قسم اساسی تقسیم شده است: | در پایان این فصل، رویکرد عقیدتی به دو قسم اساسی تقسیم شده است: | ||
# اصول ثابتی که اجتهاد و رأی در آن راهی ندارد، مانند ایمان به اینکه خداوند واحد و احد بوده و مردگان را مبعوث خواهد کرد و... | # اصول ثابتی که اجتهاد و رأی در آن راهی ندارد، مانند ایمان به اینکه خداوند واحد و احد بوده و مردگان را مبعوث خواهد کرد و... | ||
# موضوعات و فروعاتی که قابل اجتهاد و رأی بوده و واجب است عرضه آنها به قرآن و سنت، نه روایات ضعیف و خبر واحد<ref>ر.ک: المحمودی، مجتبی، ص199</ref> | # موضوعات و فروعاتی که قابل اجتهاد و رأی بوده و واجب است عرضه آنها به قرآن و سنت، نه روایات ضعیف و خبر واحد<ref>ر.ک: المحمودی، مجتبی، ص199</ref> | ||
فصل سوم، به بررسی مبحث توحید در مکتب اهلبیت(ع) اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل، به این نکته اشاره دارد که شیوه و رویکرد اهلبیت(ع) در توحید، رجوع به قرآن کریم میباشد؛ چنانکه امام صادق(ع) در اینباره فرموده است: «إن المذهب الصحيح في التوحيد ما نزل به القرآن»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص67</ref> | فصل سوم، به بررسی مبحث توحید در مکتب اهلبیت(ع) اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل، به این نکته اشاره دارد که شیوه و رویکرد اهلبیت(ع) در توحید، رجوع به قرآن کریم میباشد؛ چنانکه امام صادق(ع) در اینباره فرموده است: «إن المذهب الصحيح في التوحيد ما نزل به القرآن»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص67</ref> | ||
وی سپس اقسام چهارگانه توحید، که عبارتند از: توحید در ذات، صفات، افعال و عبادت را توضیح داده و به مناسبت بحث، موقف ائمه(ع) در قبال فرق ضاله و منحرف از مسیر توحید مانند غلات، مفوضه و مجسمه را تشریح کرده و به ذکر روایاتی از ائمه(ع) پیرامون انکار انتساب این دسته به مکتب اهلبیت(ع) پرداخته است<ref>ر.ک: المحمودی، مجتبی، ص199</ref> | وی سپس اقسام چهارگانه توحید، که عبارتند از: توحید در ذات، صفات، افعال و عبادت را توضیح داده و به مناسبت بحث، موقف ائمه(ع) در قبال فرق ضاله و منحرف از مسیر توحید مانند غلات، مفوضه و مجسمه را تشریح کرده و به ذکر روایاتی از ائمه(ع) پیرامون انکار انتساب این دسته به مکتب اهلبیت(ع) پرداخته است<ref>ر.ک: المحمودی، مجتبی، ص199</ref> | ||
نویسنده همچنین در این فصل، به نقش شرایط مختلف در اختلافات مذهبی اشاره کرده و به توضیح دو اصطلاح «بداء» و «تقیه» در مکتب اهلبیت(ع) پرداخته است<ref>همان، ص200</ref> | نویسنده همچنین در این فصل، به نقش شرایط مختلف در اختلافات مذهبی اشاره کرده و به توضیح دو اصطلاح «بداء» و «تقیه» در مکتب اهلبیت(ع) پرداخته است<ref>همان، ص200</ref> | ||
فصل چهارم، به مبحث «عدل الهی» اختصاص یافته و در آن، روند و دیدگاه مکاتب سهگانه معتزله، اشاعره و اهلبیت(ع)، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص121</ref> | فصل چهارم، به مبحث «عدل الهی» اختصاص یافته و در آن، روند و دیدگاه مکاتب سهگانه معتزله، اشاعره و اهلبیت(ع)، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص121</ref> | ||
فصل پنجم، مربوط به مبحث نبوت بوده و در ابتدا، نیاز بشریت به نبوت و اینکه آیا ارسال رسل بر خداوند واجب است یا نه، بررسی شده است<ref>ر.ک: همان، ص137</ref> | فصل پنجم، مربوط به مبحث نبوت بوده و در ابتدا، نیاز بشریت به نبوت و اینکه آیا ارسال رسل بر خداوند واجب است یا نه، بررسی شده است<ref>ر.ک: همان، ص137</ref> | ||
در ادامه، به روش اثبات صدق دعوت انبیا، عصمت پیامبران، اثبات نبوت پیامبر اسلام(ص) و ختم نبوت بهوسیله ایشان و حالات وحی و تلقی نبوی، اشاره شده است<ref>همان، ص139- 149</ref> | در ادامه، به روش اثبات صدق دعوت انبیا، عصمت پیامبران، اثبات نبوت پیامبر اسلام(ص) و ختم نبوت بهوسیله ایشان و حالات وحی و تلقی نبوی، اشاره شده است<ref>همان، ص139- 149</ref> | ||
در فصل ششم، ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی «امام» پرداخته شده و سپس از امامت فکری و سیاسی ائمه(ع) بحث به میان آمده است. دیگر مباحث مطرحشده در این فصل، عبارتند از: صفات امام، وجوب امامت، طریقه تعیین امام، امامت اهلبیت(ع)، عدالت و مشروعیت سلطه، مهدی منتظر(ع) و تقیه<ref>ر.ک: همان، ص157</ref> | در فصل ششم، ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی «امام» پرداخته شده و سپس از امامت فکری و سیاسی ائمه(ع) بحث به میان آمده است. دیگر مباحث مطرحشده در این فصل، عبارتند از: صفات امام، وجوب امامت، طریقه تعیین امام، امامت اهلبیت(ع)، عدالت و مشروعیت سلطه، مهدی منتظر(ع) و تقیه<ref>ر.ک: همان، ص157</ref> | ||
فصل هفتم، به مسئله ایمان به عالم آخرت اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است که مطالعه مباحث مربوط به عالم آخرت، بهصورت اساسی، در مؤلفهها و محورهای زیر قابل بحث میباشد: | فصل هفتم، به مسئله ایمان به عالم آخرت اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است که مطالعه مباحث مربوط به عالم آخرت، بهصورت اساسی، در مؤلفهها و محورهای زیر قابل بحث میباشد: | ||
# وجود عالم روح و علاقه آن به بدن: در این بخش، به نظریه فیلسوف معروف، صدرالدین شیرازی پیرامون جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس و روح و آراء علما پیرامون تجرد روح، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص239</ref> | # وجود عالم روح و علاقه آن به بدن: در این بخش، به نظریه فیلسوف معروف، صدرالدین شیرازی پیرامون جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس و روح و آراء علما پیرامون تجرد روح، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص239</ref> | ||
# عالم برزخ: در این مبحث، به نکات زیر اشاره شده است: امامیه اعتقاد جازم به مسئله قبر و عود روح به بدن دارد؛ این مسئله مربط به کسی است که دارای ایمان محض یا کفر محض باشد، اما کسانی که دارای عمل صالح و سیئه با هم هستند، تا روز قیامت مهلت داده میشوند؛ در عالم برزخ، مؤمنین از نعمت برخوردار بوده و کافرین عذاب میشوند<ref>ر.ک: همان، ص243</ref> | # عالم برزخ: در این مبحث، به نکات زیر اشاره شده است: امامیه اعتقاد جازم به مسئله قبر و عود روح به بدن دارد؛ این مسئله مربط به کسی است که دارای ایمان محض یا کفر محض باشد، اما کسانی که دارای عمل صالح و سیئه با هم هستند، تا روز قیامت مهلت داده میشوند؛ در عالم برزخ، مؤمنین از نعمت برخوردار بوده و کافرین عذاب میشوند<ref>ر.ک: همان، ص243</ref> | ||
# قیامت و معاد: در این بخش، تفاسیر سهگانه پیرامون معاد بررسی شده است: جسمانیت معاد، روحانیت معاد و جسمانیت و روحانیت معاد<ref>ر.ک: همان، ص245</ref> | # قیامت و معاد: در این بخش، تفاسیر سهگانه پیرامون معاد بررسی شده است: جسمانیت معاد، روحانیت معاد و جسمانیت و روحانیت معاد<ref>ر.ک: همان، ص245</ref> | ||
# حساب و جزا: در این قسمت، از حقایق کلی و مجملی که در قرآن و سنت، در مورد حساب و جزا آمده، بحث شده است. مانند: نشر صحف و اطلاع از آنچه درون آن است در روز حساب؛ سخن گفتن اعضا و جوارح و شهادت دادن آنها و ایمان به حوض، صراط، اعراف، شفاعت و...<ref>ر.ک: همان، ص248</ref> | # حساب و جزا: در این قسمت، از حقایق کلی و مجملی که در قرآن و سنت، در مورد حساب و جزا آمده، بحث شده است. مانند: نشر صحف و اطلاع از آنچه درون آن است در روز حساب؛ سخن گفتن اعضا و جوارح و شهادت دادن آنها و ایمان به حوض، صراط، اعراف، شفاعت و...<ref>ر.ک: همان، ص248</ref> | ||
در فصل هشتم، به مباحث مربوط به اجتهاد و مصادر احکام در مکتب اهلبیت(ع) پرداخته شده است. نویسنده در ابتدای این فصل، بهصورت مختصر، به تاریخ اجتهاد و تطوارت آن در مکتب اهلبیت(ع)، از زمان رسولالله(ص) تا عصر امام باقر(ع) و امام صادق(ع) اشاره نموده و سپس، به ذکر این نکته پرداخته که مصادر احکام در مکتب اهلبیت(ع)، عبارتند از: کتاب، سنت، عقل و اجماع و مصدر اساسی در اجتهاد، کتاب و سنت میباشد و روایات فراوانی از اهلبیت(ع) در زمینه وارد شده است<ref>ر.ک: همان، ص263-281</ref> | در فصل هشتم، به مباحث مربوط به اجتهاد و مصادر احکام در مکتب اهلبیت(ع) پرداخته شده است. نویسنده در ابتدای این فصل، بهصورت مختصر، به تاریخ اجتهاد و تطوارت آن در مکتب اهلبیت(ع)، از زمان رسولالله(ص) تا عصر امام باقر(ع) و امام صادق(ع) اشاره نموده و سپس، به ذکر این نکته پرداخته که مصادر احکام در مکتب اهلبیت(ع)، عبارتند از: کتاب، سنت، عقل و اجماع و مصدر اساسی در اجتهاد، کتاب و سنت میباشد و روایات فراوانی از اهلبیت(ع) در زمینه وارد شده است<ref>ر.ک: همان، ص263-281</ref> | ||
در آخرین فصل، از روش تربیت و پرورش انسان و سیر و سلوک عملی وی در مکتب اهلبیت(ع)، بحث شده است<ref>ر.ک: همان، ص355-363</ref> | در آخرین فصل، از روش تربیت و پرورش انسان و سیر و سلوک عملی وی در مکتب اهلبیت(ع)، بحث شده است<ref>ر.ک: همان، ص355-363</ref> | ||
در خاتمه نیز به اهمیت وحدت و عمق اثر آن در زندگی مسلمانان پرداخته شده و به انواع اختلاف و اسباب آن در میان فرق اسلامی اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص367-376</ref> | در خاتمه نیز به اهمیت وحدت و عمق اثر آن در زندگی مسلمانان پرداخته شده و به انواع اختلاف و اسباب آن در میان فرق اسلامی اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص367-376</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش