الإمام أميرالمؤمنين يوم الغدير في الغدير أم في اليمن؟: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
'''الإمام أميرالمؤمنين يوم الغدير في الغدير أم في اليمن؟''' اثر نویسنده معاصر محمدجعفر طبسی، کتابی است عربی، جهت اثبات حضور [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در هجدهم ماه ذیالحجه سال دهم هجری (حجةالوداع) در مکانی به نام غدیر بوده است نه در یمن. | '''الإمام أميرالمؤمنين يوم الغدير في الغدير أم في اليمن؟''' اثر نویسنده معاصر محمدجعفر طبسی، کتابی است عربی، جهت اثبات حضور [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در هجدهم ماه ذیالحجه سال دهم هجری (حجةالوداع) در مکانی به نام غدیر بوده است نه در یمن. | ||
این کتاب جهت پاسخ به شبهه مطرح شده از طرف دانشمند ایرانی سده هشتم هجری قاضی عبدالرحمن بن احمد ایجی که به عضدالدین ایجی معروف است نوشته شده است. ایشان در کتاب المواقف ادعای باطل و بدون دلیلی را مطرح نموده مبنی بر اینکه [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در روز غدیر همراه پیامبر(ص) نبوده است بلکه ایشان در یمن حضور داشته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref> | این کتاب جهت پاسخ به شبهه مطرح شده از طرف دانشمند ایرانی سده هشتم هجری قاضی عبدالرحمن بن احمد ایجی که به عضدالدین ایجی معروف است نوشته شده است. ایشان در کتاب المواقف ادعای باطل و بدون دلیلی را مطرح نموده مبنی بر اینکه [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در روز غدیر همراه پیامبر(ص) نبوده است بلکه ایشان در یمن حضور داشته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref> | ||
==ساختار == | ==ساختار == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه کتاب مؤلف به این مطلب اشاره میکند که رویداد غدیر، از مهمترین رخدادهای تاریخی در زمان رسول اکرم(ص) است که هیچکس را یارای انکار آن نیست، زیرا از امور بدیهی و روشن تاریخ اسلام است و بیشک در حجةالوداع رخ داده است. این رویداد به تواتر از محدثان و سیره و تاریخنویسان نقل شده است. در آن رخداد رسول اکرم(ص) وظیفه خویش را برای نصب امام بهعنوان پرچمدار و جانشین خود میان امت اسلامی به انجام رسانید، در این کتاب از اصل این واقعه تاریخی که به تواتر برای همه مسلمانان ثابت است، سخن نخواهد رفت، بلکه سخن درباره بود یا نبود [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] در آن واقعه است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> | در مقدمه کتاب مؤلف به این مطلب اشاره میکند که رویداد غدیر، از مهمترین رخدادهای تاریخی در زمان رسول اکرم(ص) است که هیچکس را یارای انکار آن نیست، زیرا از امور بدیهی و روشن تاریخ اسلام است و بیشک در حجةالوداع رخ داده است. این رویداد به تواتر از محدثان و سیره و تاریخنویسان نقل شده است. در آن رخداد رسول اکرم(ص) وظیفه خویش را برای نصب امام بهعنوان پرچمدار و جانشین خود میان امت اسلامی به انجام رسانید، در این کتاب از اصل این واقعه تاریخی که به تواتر برای همه مسلمانان ثابت است، سخن نخواهد رفت، بلکه سخن درباره بود یا نبود [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] در آن واقعه است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> | ||
نویسنده در رد سخن قاضی عبدالرحمن ایجی که گفته است [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در روز غدیر با پیامبر(ص) نبود زیرا در یمن حضور داشت، سه دلیل میآورد: | نویسنده در رد سخن قاضی عبدالرحمن ایجی که گفته است [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در روز غدیر با پیامبر(ص) نبود زیرا در یمن حضور داشت، سه دلیل میآورد: | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
روایات متواتری که صراحت دارند پیامبر(ص) در واقعه غدیر دست علی(ع) را بالا برد و فرمود: هر کس من مولای اویم، این علی مولای اوست. مؤلف در این باب به دوازده سند اشاره نموده است. این روایات به نقل از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در فضائل الصحابه و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] در تاریخ دمشق الکبیر آمده است. | روایات متواتری که صراحت دارند پیامبر(ص) در واقعه غدیر دست علی(ع) را بالا برد و فرمود: هر کس من مولای اویم، این علی مولای اوست. مؤلف در این باب به دوازده سند اشاره نموده است. این روایات به نقل از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در فضائل الصحابه و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] در تاریخ دمشق الکبیر آمده است. | ||
نصوص صریحی که دلالت دارند علی(ع) از یمن به مکه بازگشته است ازجمله روایتی است از کیفت حج و مُحرم شدن آن حضرت را بیان میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص7-19</ref> | نصوص صریحی که دلالت دارند علی(ع) از یمن به مکه بازگشته است ازجمله روایتی است از کیفت حج و مُحرم شدن آن حضرت را بیان میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص7-19</ref> | ||
علاوه بر این ابن سیدالناس در کتاب "السيرة النبوية عیون الأثر" به چگونگی قربانی نمودن پیامبر(ص) شتران را اشاره نموده و از این نقل استفاده میشود که علی(ع) در حجةالوداع همراه پیامبر بوده است.<ref>ر.ک: همان، 20-24</ref> | علاوه بر این ابن سیدالناس در کتاب "السيرة النبوية عیون الأثر" به چگونگی قربانی نمودن پیامبر(ص) شتران را اشاره نموده و از این نقل استفاده میشود که علی(ع) در حجةالوداع همراه پیامبر بوده است.<ref>ر.ک: همان، 20-24</ref> | ||
مؤلف در ادامه به حدیث غدیر اشاره میکند و بعد از بیان اقوال کسانی که جمله "اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ..." را نقل نموده یا انکار کردهاند، قول ابن حجر هیتمی را دلیلی بر صحت این عبارت میداند. | مؤلف در ادامه به حدیث غدیر اشاره میکند و بعد از بیان اقوال کسانی که جمله "اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ..." را نقل نموده یا انکار کردهاند، قول ابن حجر هیتمی را دلیلی بر صحت این عبارت میداند. | ||
ابن حجر تصریح دارد که شانزده صحابی حدیث غدیر را نقل نموده و گروهی از علماء همچون ترمذی، نسایی و احمد نیز این روایت را در کتب خویش نقل نمودهاند که بسیاری از اسناد آن صحیح یا حسن است. وی در ادامه به قول ذهبی مبنی بر صحت سند این روایت اشاره میکند سپس میگوید ذهبی به ابوداود سجستانی و ابوحاتم رازی که نسبت به حدیث غدیر خدشه وارد کردهاند انتقاد کرده است.<ref>ر.ک: همان، 24-31</ref> | ابن حجر تصریح دارد که شانزده صحابی حدیث غدیر را نقل نموده و گروهی از علماء همچون ترمذی، نسایی و احمد نیز این روایت را در کتب خویش نقل نمودهاند که بسیاری از اسناد آن صحیح یا حسن است. وی در ادامه به قول ذهبی مبنی بر صحت سند این روایت اشاره میکند سپس میگوید ذهبی به ابوداود سجستانی و ابوحاتم رازی که نسبت به حدیث غدیر خدشه وارد کردهاند انتقاد کرده است.<ref>ر.ک: همان، 24-31</ref> | ||
نگارنده در ادامه به نام افرادی اشاره میکند که تصریح دارند این جمله، ادامه حدیث شریفی است که پیامبر(ص) در روز غدیر خم فرمودند. برخی از این افراد عبارتاند از: زید بن ارقم، براء بن عازب، جابر بن عبدالله انصاری، ابوهریره، عمر بن خطاب، عمرو بن عاص، حبشی بن جنادة، سمرة بن جندب، أنس بن مالک، ابن عمر، جریر بن عبدالله بجلی، أبوالطفیل، أبوسعید خدری، حبة بن جوین عرنی، عمرو بن مازن، عمار بن یاسر، عمیرة بن سعد.<ref>ر.ک: همان، 31-32</ref> | نگارنده در ادامه به نام افرادی اشاره میکند که تصریح دارند این جمله، ادامه حدیث شریفی است که پیامبر(ص) در روز غدیر خم فرمودند. برخی از این افراد عبارتاند از: زید بن ارقم، براء بن عازب، جابر بن عبدالله انصاری، ابوهریره، عمر بن خطاب، عمرو بن عاص، حبشی بن جنادة، سمرة بن جندب، أنس بن مالک، ابن عمر، جریر بن عبدالله بجلی، أبوالطفیل، أبوسعید خدری، حبة بن جوین عرنی، عمرو بن مازن، عمار بن یاسر، عمیرة بن سعد.<ref>ر.ک: همان، 31-32</ref> | ||
در انتهای این بخش نیز مؤلف به نام برخی از افراد اشاره میکند که این حدیث را پنهان کردهاند و مبتلا به بیماریهایی شدند.<ref>ر.ک: همان، 34-37</ref> | در انتهای این بخش نیز مؤلف به نام برخی از افراد اشاره میکند که این حدیث را پنهان کردهاند و مبتلا به بیماریهایی شدند.<ref>ر.ک: همان، 34-37</ref> | ||
نویسنده درنتیجه بحث بیان میدارد، تردیدی نیست [[امام على(ع)|حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)]] به دستور پیامبر اکرم(ص) به یمن رفته، سپس برگشته، و در مکه مکرمه به رسول خدا(ص) ملحق شده، نیز شکی وجود ندارد عبارت "اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ..." بخشی از فرمایش رسول خدا بوده، اما جریان استشهاد و گواه گرفتن صحابه توسط امامت و مخالفت برخی اصحاب بزرگ جزء حقایق تاریخی بوده و قویترین دلیل بر درستی سخنی است که شیعه امامیه میگوید که: مراد از مولی دوستی و یاوری نیست. این معانی آنقدر مهم نیستند که مخالفان پنهان نگه دارند، بلکه چون مولی به معنای اولی و سزاوارتر در تصرف است، معنایش را کتمان کردند، که بیانگر امامت بزرگ، [[امام على(ع)|حضرت امیرالمومنین(ع)]] است، و شکی نیست کتمان فرمایش رسولالله(ص) مخالفت و دشمنی آشکار بهحساب میآید.<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref> | نویسنده درنتیجه بحث بیان میدارد، تردیدی نیست [[امام على(ع)|حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)]] به دستور پیامبر اکرم(ص) به یمن رفته، سپس برگشته، و در مکه مکرمه به رسول خدا(ص) ملحق شده، نیز شکی وجود ندارد عبارت "اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ..." بخشی از فرمایش رسول خدا بوده، اما جریان استشهاد و گواه گرفتن صحابه توسط امامت و مخالفت برخی اصحاب بزرگ جزء حقایق تاریخی بوده و قویترین دلیل بر درستی سخنی است که شیعه امامیه میگوید که: مراد از مولی دوستی و یاوری نیست. این معانی آنقدر مهم نیستند که مخالفان پنهان نگه دارند، بلکه چون مولی به معنای اولی و سزاوارتر در تصرف است، معنایش را کتمان کردند، که بیانگر امامت بزرگ، [[امام على(ع)|حضرت امیرالمومنین(ع)]] است، و شکی نیست کتمان فرمایش رسولالله(ص) مخالفت و دشمنی آشکار بهحساب میآید.<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۳۱
نام کتاب | الإمام أميرالمؤمنين يوم الغدير في الغدير أم في اليمن؟ |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | طبسي، محمدجعفر (نويسنده) |
زبان | عربي |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | حوزه فقه الائمة الأطهار (عليهمالسلام) |
مکان نشر | سوریه |
سال نشر | مجلد1: 1433ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE32049AUTOMATIONCODE |
معرفی اجمالی
الإمام أميرالمؤمنين يوم الغدير في الغدير أم في اليمن؟ اثر نویسنده معاصر محمدجعفر طبسی، کتابی است عربی، جهت اثبات حضور حضرت علی(ع) در هجدهم ماه ذیالحجه سال دهم هجری (حجةالوداع) در مکانی به نام غدیر بوده است نه در یمن.
این کتاب جهت پاسخ به شبهه مطرح شده از طرف دانشمند ایرانی سده هشتم هجری قاضی عبدالرحمن بن احمد ایجی که به عضدالدین ایجی معروف است نوشته شده است. ایشان در کتاب المواقف ادعای باطل و بدون دلیلی را مطرح نموده مبنی بر اینکه حضرت علی(ع) در روز غدیر همراه پیامبر(ص) نبوده است بلکه ایشان در یمن حضور داشته است.[۱]
ساختار
کتاب دارای یک مقدمه است، مطالب کتاب در ضمن چند بخش مطرح شده است. در ذیل هرکدام از بخشها، مباحث مرتبط با آن با استفاده از روایت صحیح السند از کتب اهل سنت ارائه شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه کتاب مؤلف به این مطلب اشاره میکند که رویداد غدیر، از مهمترین رخدادهای تاریخی در زمان رسول اکرم(ص) است که هیچکس را یارای انکار آن نیست، زیرا از امور بدیهی و روشن تاریخ اسلام است و بیشک در حجةالوداع رخ داده است. این رویداد به تواتر از محدثان و سیره و تاریخنویسان نقل شده است. در آن رخداد رسول اکرم(ص) وظیفه خویش را برای نصب امام بهعنوان پرچمدار و جانشین خود میان امت اسلامی به انجام رسانید، در این کتاب از اصل این واقعه تاریخی که به تواتر برای همه مسلمانان ثابت است، سخن نخواهد رفت، بلکه سخن درباره بود یا نبود امیرالمؤمنین(ع) در آن واقعه است.[۲]
نویسنده در رد سخن قاضی عبدالرحمن ایجی که گفته است حضرت علی(ع) در روز غدیر با پیامبر(ص) نبود زیرا در یمن حضور داشت، سه دلیل میآورد:
قول ابن سعد، ابن اثیر، واقدی و جزری شافعی به اینکه علی(ع) در سال دهم هجری به دستور پیامبر(ص) به یمن رفته سپس در مکه برای ادای مناسک حج به پیامبر(ص) پیوست.
روایات متواتری که صراحت دارند پیامبر(ص) در واقعه غدیر دست علی(ع) را بالا برد و فرمود: هر کس من مولای اویم، این علی مولای اوست. مؤلف در این باب به دوازده سند اشاره نموده است. این روایات به نقل از احمد بن حنبل در فضائل الصحابه و ابن عساکر در تاریخ دمشق الکبیر آمده است.
نصوص صریحی که دلالت دارند علی(ع) از یمن به مکه بازگشته است ازجمله روایتی است از کیفت حج و مُحرم شدن آن حضرت را بیان میکند.[۳]
علاوه بر این ابن سیدالناس در کتاب "السيرة النبوية عیون الأثر" به چگونگی قربانی نمودن پیامبر(ص) شتران را اشاره نموده و از این نقل استفاده میشود که علی(ع) در حجةالوداع همراه پیامبر بوده است.[۴]
مؤلف در ادامه به حدیث غدیر اشاره میکند و بعد از بیان اقوال کسانی که جمله "اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ..." را نقل نموده یا انکار کردهاند، قول ابن حجر هیتمی را دلیلی بر صحت این عبارت میداند.
ابن حجر تصریح دارد که شانزده صحابی حدیث غدیر را نقل نموده و گروهی از علماء همچون ترمذی، نسایی و احمد نیز این روایت را در کتب خویش نقل نمودهاند که بسیاری از اسناد آن صحیح یا حسن است. وی در ادامه به قول ذهبی مبنی بر صحت سند این روایت اشاره میکند سپس میگوید ذهبی به ابوداود سجستانی و ابوحاتم رازی که نسبت به حدیث غدیر خدشه وارد کردهاند انتقاد کرده است.[۵]
نگارنده در ادامه به نام افرادی اشاره میکند که تصریح دارند این جمله، ادامه حدیث شریفی است که پیامبر(ص) در روز غدیر خم فرمودند. برخی از این افراد عبارتاند از: زید بن ارقم، براء بن عازب، جابر بن عبدالله انصاری، ابوهریره، عمر بن خطاب، عمرو بن عاص، حبشی بن جنادة، سمرة بن جندب، أنس بن مالک، ابن عمر، جریر بن عبدالله بجلی، أبوالطفیل، أبوسعید خدری، حبة بن جوین عرنی، عمرو بن مازن، عمار بن یاسر، عمیرة بن سعد.[۶]
در انتهای این بخش نیز مؤلف به نام برخی از افراد اشاره میکند که این حدیث را پنهان کردهاند و مبتلا به بیماریهایی شدند.[۷]
نویسنده درنتیجه بحث بیان میدارد، تردیدی نیست حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) به دستور پیامبر اکرم(ص) به یمن رفته، سپس برگشته، و در مکه مکرمه به رسول خدا(ص) ملحق شده، نیز شکی وجود ندارد عبارت "اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ..." بخشی از فرمایش رسول خدا بوده، اما جریان استشهاد و گواه گرفتن صحابه توسط امامت و مخالفت برخی اصحاب بزرگ جزء حقایق تاریخی بوده و قویترین دلیل بر درستی سخنی است که شیعه امامیه میگوید که: مراد از مولی دوستی و یاوری نیست. این معانی آنقدر مهم نیستند که مخالفان پنهان نگه دارند، بلکه چون مولی به معنای اولی و سزاوارتر در تصرف است، معنایش را کتمان کردند، که بیانگر امامت بزرگ، حضرت امیرالمومنین(ع) است، و شکی نیست کتمان فرمایش رسولالله(ص) مخالفت و دشمنی آشکار بهحساب میآید.[۸]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و در انتهای کتاب کتابنامه ذکر شده است.
در پاورقیها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.