۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابى الحديد' به 'ابىالحديد') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
و هنگامى كه در سيره [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] عدد كشته شدگان قريش در جنگ بدر را مىخوانيم، مثلا مىبينيم كه [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] مىگويد: «طعيمة بن عدى را على(ع)كشته است.» و حال آنكه واقدى مىگويد كه او را على(ع)نكشته، بلكه حمزه كشته است. همچنين هنگامى كه واقدى مسأله قتل صوأب و اختلاف نظر دربارۀ كسى كه او را در روز احد كشته است طرح مىكند، مىگويد: «برخى گفتهاند:كه سعد بن ابى وقّاص او را كشته است، و برخى گفتهاند على(ع)، و ديگرى گفته است قزمان و در نظر ما صحيحتر آن است كه قزمان صوأب را كشته است.» | و هنگامى كه در سيره [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] عدد كشته شدگان قريش در جنگ بدر را مىخوانيم، مثلا مىبينيم كه [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] مىگويد: «طعيمة بن عدى را على(ع)كشته است.» و حال آنكه واقدى مىگويد كه او را على(ع)نكشته، بلكه حمزه كشته است. همچنين هنگامى كه واقدى مسأله قتل صوأب و اختلاف نظر دربارۀ كسى كه او را در روز احد كشته است طرح مىكند، مىگويد: «برخى گفتهاند:كه سعد بن ابى وقّاص او را كشته است، و برخى گفتهاند على(ع)، و ديگرى گفته است قزمان و در نظر ما صحيحتر آن است كه قزمان صوأب را كشته است.» | ||
از اين مهمتر آنكه،شيعيان خودشان در نقل اقوال واقدى گفتار او را به عنوان قول شيعه قبول ندارند،چنانكه، مثلا، [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابىالحديد]] در كتاب خود بخشى نسبتا مفصل از واقدى نقل كرده است، و سپس در همان مورد روايت ديگرى را كه با آن اختلاف دارد آورده و مىگويد: «در روايت شيعيان چنين است» و اين دليل آن است كه [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابىالحديد]] ، واقدى را شيعه نمىداند و او را نمايانگر آراى شيعه نمىبيند. | از اين مهمتر آنكه،شيعيان خودشان در نقل اقوال واقدى گفتار او را به عنوان قول شيعه قبول ندارند،چنانكه، مثلا، [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابىالحديد]] در كتاب خود بخشى نسبتا مفصل از واقدى نقل كرده است، و سپس در همان مورد روايت ديگرى را كه با آن اختلاف دارد آورده و مىگويد: «در روايت شيعيان چنين است» و اين دليل آن است كه [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابىالحديد]]، واقدى را شيعه نمىداند و او را نمايانگر آراى شيعه نمىبيند. | ||
اين نكته هم قابل ذكر است كه به [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] هم تهمت گرايش به تشيع و قدرى بودن زدهاند. و چنين به نظر مىرسد كه اتهام واقدى و [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] در اين مورد ارتباطى به عقايد شخصى آن دو ندارد، بلكه اين اتهام از آنجا ناشى شده است كه آنها در كتابهاى خود پارهاى از اقوال و آراء شيعيان را بيان داشتهاند.و اين دليل آن نيست كه معتقد به آن مطالب باشند، بلكه طبيعت نويسندگى در اين گونه تأليفات اقتضاى آن را دارد. | اين نكته هم قابل ذكر است كه به [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] هم تهمت گرايش به تشيع و قدرى بودن زدهاند. و چنين به نظر مىرسد كه اتهام واقدى و [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] در اين مورد ارتباطى به عقايد شخصى آن دو ندارد، بلكه اين اتهام از آنجا ناشى شده است كه آنها در كتابهاى خود پارهاى از اقوال و آراء شيعيان را بيان داشتهاند.و اين دليل آن نيست كه معتقد به آن مطالب باشند، بلكه طبيعت نويسندگى در اين گونه تأليفات اقتضاى آن را دارد. |
ویرایش