۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'اميرمؤمنان(ع)' به 'اميرمؤمنان(ع) ') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در اين فصل، با اهميت نماز نزد انبياء و اهل بيت(ع) نيز اشاره شده است. نويسنده معتقد است آنقدر انبياء به نماز اهميت مىدادند كه خداوند وقتى در قرآن مجيد مىخواهد آنها را معرفى كند، آنها را با يكى از اوصاف بارز كه صفت بهپا داشتن نماز از سوى آنان است، معرفى مىكند و در روايات نيز تعابير زيبايى در اين زمينه آمده است از جمله آنكه: اهل بيت(ع) خود حقيقت نمازند<ref>همان، ص17</ref> | در اين فصل، با اهميت نماز نزد انبياء و اهل بيت(ع) نيز اشاره شده است. نويسنده معتقد است آنقدر انبياء به نماز اهميت مىدادند كه خداوند وقتى در قرآن مجيد مىخواهد آنها را معرفى كند، آنها را با يكى از اوصاف بارز كه صفت بهپا داشتن نماز از سوى آنان است، معرفى مىكند و در روايات نيز تعابير زيبايى در اين زمينه آمده است از جمله آنكه: اهل بيت(ع) خود حقيقت نمازند<ref>همان، ص17</ref> | ||
سرّ دعوت اهل بيت(ع) به نماز از سوى پيامبر(ص)؛ كناره گرفتن اميرمؤمنان(ع) براى گزاردن نماز در اوج جنگ و تباه كردن نماز از طرف نسلهاى بعد از نوح(ع) از جمله عناوين مطرح شده در اين فصل مىباشد<ref>همان، ص18- 32</ref> | سرّ دعوت اهل بيت(ع) به نماز از سوى پيامبر(ص)؛ كناره گرفتن [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] براى گزاردن نماز در اوج جنگ و تباه كردن نماز از طرف نسلهاى بعد از نوح(ع) از جمله عناوين مطرح شده در اين فصل مىباشد<ref>همان، ص18- 32</ref> | ||
در فصل دوم، به اين امر پرداخته شده است كه درمان با قرآن، نيازمند تخصص مىباشد. نويسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارند كه بسيارى از مسائل، براى انسان مجهول بوده و كسى هم جز خداوند، انبياء(ع) و امامان(ع)، نمىتواند آن مسائل را براى انسان روشن كند. به نظر ايشان، قبول خيلى از مسائل براى انسان، باطناً مشكل مىباشد اما روشنگرىهاى خداوند، مشكل قبول را براى انسان آسان مىكند. وى معتقد است روشنگرىهاى خداوند در قرآن مجيد، نسبت به مسايلى است كه براى انسان مجهول بوده يا قبول نمودنش براى انسان مشكل است؛ البته در قرآن مجيد، انسانها بايد با تخصص به كتاب خدا مراجعه كنند و از اين روشنگرىها استفاده نمايند<ref>همان، ص37- 38</ref> | در فصل دوم، به اين امر پرداخته شده است كه درمان با قرآن، نيازمند تخصص مىباشد. نويسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارند كه بسيارى از مسائل، براى انسان مجهول بوده و كسى هم جز خداوند، انبياء(ع) و امامان(ع)، نمىتواند آن مسائل را براى انسان روشن كند. به نظر ايشان، قبول خيلى از مسائل براى انسان، باطناً مشكل مىباشد اما روشنگرىهاى خداوند، مشكل قبول را براى انسان آسان مىكند. وى معتقد است روشنگرىهاى خداوند در قرآن مجيد، نسبت به مسايلى است كه براى انسان مجهول بوده يا قبول نمودنش براى انسان مشكل است؛ البته در قرآن مجيد، انسانها بايد با تخصص به كتاب خدا مراجعه كنند و از اين روشنگرىها استفاده نمايند<ref>همان، ص37- 38</ref> |
ویرایش