۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
جنگ اورپاييان با اعراب در سرزمين قدس؛ فرنگىها در انطاكيه؛ رسيدن سپاه افضل مصرى به بيت المقدس و عسقلان؛ مرگ مستعلى بالله؛ جنگ بين شرق و غرب در شام؛ نابود شدن مسلمانان در عسقلان. | جنگ اورپاييان با اعراب در سرزمين قدس؛ فرنگىها در انطاكيه؛ رسيدن سپاه افضل مصرى به بيت المقدس و عسقلان؛ مرگ مستعلى بالله؛ جنگ بين شرق و غرب در شام؛ نابود شدن مسلمانان در عسقلان. | ||
فصل هفتم، اخبارى پيرامون دولت ايوبيه است. نويسنده در ابتدا ذكر نموده كه حكومت آنان در مصر و شام به مدت 81 سال بوده، اولين ملك آنان «الناصر | فصل هفتم، اخبارى پيرامون دولت ايوبيه است. نويسنده در ابتدا ذكر نموده كه حكومت آنان در مصر و شام به مدت 81 سال بوده، اولين ملك آنان «الناصر صلاحالدين يوسف» و آخرين آنها «المعظم تورنشاس يوسف» بوده است ....<ref>متن، ص 168</ref> | ||
فصل هشتم، با مطلبى در مورد جنگ بين فرنگىها و ملك عادل آغاز شده است. در سال 600ق اورپاييان قصد تصرف بيت المقدس نمودند. «سلطان عادل» از دمشق لشكرى را مهيا نمود و آنان را نابود كرد ....<ref>متن، ص203</ref> | فصل هشتم، با مطلبى در مورد جنگ بين فرنگىها و ملك عادل آغاز شده است. در سال 600ق اورپاييان قصد تصرف بيت المقدس نمودند. «سلطان عادل» از دمشق لشكرى را مهيا نمود و آنان را نابود كرد ....<ref>متن، ص203</ref> | ||
از جمله مطالب اين فصل، وفات «ملك ظاهر و ملك عادل» است. در سال 615ق «ملك ظاهر ابن | از جمله مطالب اين فصل، وفات «ملك ظاهر و ملك عادل» است. در سال 615ق «ملك ظاهر ابن صلاحالدين يوسف» درگذشت و فرزندش «عزيز محمد» به جاى او نشست. به دليل كمى سن بلاد روم تحريك به حمله شدند. در همان سال ملك عادل كه حاكمى حليم، شجاع و مجاهد بود نيز از دنيا رفت ....<ref>متن، ص208</ref> | ||
فصل هشتم، در مورد انقراض دولت عباسى و ظهور تركها است كه با قتل مستعصم بالله صورت گرفت ....<ref>متن، ص237</ref>يكى از مطالب اين فصل قلعههاى اسماعيليه، عسقلان و دمشق و غير اينها توسط ملك ظاهر در سال 668ق است. اين قلعهها كهف، قدموس، منيفه و قلعيه نام داشت. هم چنين در سال 669ق قلعه اكراه را تصرف نمود و آنجا را براى فتح قبرس مهيا نمود ....<ref>متن، ص252</ref> | فصل هشتم، در مورد انقراض دولت عباسى و ظهور تركها است كه با قتل مستعصم بالله صورت گرفت ....<ref>متن، ص237</ref>يكى از مطالب اين فصل قلعههاى اسماعيليه، عسقلان و دمشق و غير اينها توسط ملك ظاهر در سال 668ق است. اين قلعهها كهف، قدموس، منيفه و قلعيه نام داشت. هم چنين در سال 669ق قلعه اكراه را تصرف نمود و آنجا را براى فتح قبرس مهيا نمود ....<ref>متن، ص252</ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
در فصل دوازدهم، حوادثى نقل شده كه از آن جمله است: | در فصل دوازدهم، حوادثى نقل شده كه از آن جمله است: | ||
وفات سلطان محمد در سال 1012ق؛ شكستن پيمان صلح بين جنبلاط و سيفا؛ وفات بطرك يوسف رازى در سال 1017 هجرى؛ عزل حافظ باشا در سال 1023ق؛ اختلاف بين ابن | وفات سلطان محمد در سال 1012ق؛ شكستن پيمان صلح بين جنبلاط و سيفا؛ وفات بطرك يوسف رازى در سال 1017 هجرى؛ عزل حافظ باشا در سال 1023ق؛ اختلاف بين ابن علمالدين و احمد شاملى در سال 1046 هجرى و تبعات آن. | ||
در پايان كتاب 50 حاشيه از ناشر بيان شده كه به شرح و توضيح برخى از اخبار و حوادث پرداخته است. | در پايان كتاب 50 حاشيه از ناشر بيان شده كه به شرح و توضيح برخى از اخبار و حوادث پرداخته است. |
ویرایش