۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
''' | '''صائنالدين على بن محمد'''، حكيم و عارف و فقيه و شاعر و اديب سده هشتم و نهم است. كنيه او را ابومحمد ذكر كرده و نام وى را بهصورت ابن تركه، تركه خجندى، صائنالدين، صائنالدين تركه، صائنالدين تركه خجندى و صائنالدين خجندى نيز آوردهاند. او نواده ابوحامد صدرالدين تركه اصفهانى بود. صائنالدين، مشهورترين و مهمترين شخصيت اين خاندان به شمار مىآيد. در منابع، به زادگاه او اشاره نشده، ولى از آنجا كه پدر و جد وى ساكن اصفهان بودند، به احتمال قريب به يقين در اصفهان به دنيا آمده است. تاريخ ولادت وى نيز در منابع ذكر نشده، اما چون در پايان رسالهاش، «نفثة المصدور اول»، تاريخ تأليف آن، 829 ضبط شده و در اوايل همين رساله، وى از 59 ساله بودن خود سخن گفته، معلوم مىشود كه در 770 به دنيا آمده است. | ||
صائنالدين، سالها نزد برادر بزرگ خود كه از عالمان عصر بود، به تحصيل علوم دينى نظير حديث و تفسير و فقه و اصول پرداخت. بعد از آنكه تيمور در 789 اصفهان را تصرف كرد، صائنالدين به همراه برادرانش به سمرقند كوچانده شد. در آنجا برادر بزرگش، بر اساس وصيت پدرانش، اسباب سفر او را فراهم آورد و وى به حجاز و مصر و شام رفت و سالها از مشايخ صوفيه و عالمان، كسب دانش و معرفت كرد، سپس به ايران آمد و بعد از شنيدن خبر درگذشت تيمور در 807، به اصفهان برگشت. | |||
در منابع از فرزندان | در منابع از فرزندان صائنالدين ذكرى نشده، اما خود او از دَه فرزندش كه در واقعه دستگيرى او همراهش بودهاند، سخن گفته است. نام دو تن از پسران وى در آثارش آمده است. يكى از آنها محمد است كه صائنالدين كتاب «المناهج فى المنطق» را به درخواست وى نوشته است. | ||
شيخ | شيخ سراجالدين بُلقينى، از جمله استادان صائنالدين بوده و صائنالدين در مصر از وى حديث مىشنيده است. صائنالدين به همراه جمعى از بزرگان معاصر خود با سيد حسين اَخلاطى ملاقات داشته و از او نيز مطالبى آموخته و احتمالاً از محضر [[فناری، محمد بن حمزه|شمسالدين محمد بن حمزه فَنارى]] (متوفى 834)، مؤلف «مصباح الانس»، نيز بهره برده است. | ||
صائنالدين شاگردانى نيز تربيت كرد كه از آن جملهاند: پسرش محمد؛ مير سيد محمد بدخشى؛ پهلوان شمسالدين محمد بن عبداللّه كاتبى نيشابورى، از شاعران قرن نهم كه در تصوف از مريدان و شاگردان صائنالدين بود؛ امير سيد احمد لالهاى؛ و شرفالدين على يزدى. | |||
صائنالدين در آثارش، از جمله در «تحفه علائيه»، خود را شافعى خوانده و در «نفثة المصدور» در دفاع و ستايش از مشايخ صوفيه، آنان را اهل سنّت و جماعت دانسته و شيعه و معتزله و فلاسفه را دشمنان سنّت و جماعت ذكر كرده است، اما شوشترى، به استناد يك بيت شعر خطاب به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] كه به صائنالدين نسبت داده شده، نام وى را در شمار عارفان شيعى آورده است. | |||
صائنالدين در آثار خود، مانند رساله شق قمر و ساعت (در شرح و تفسير آيه اول سوره قمر)، حضرت على و اهل بيت(ع) را بسيار ستوده و بيان حقيقت معناى انشقاق قمر و تفسير معناى ساعت و حساب و ميزان و حوض را مخصوص حضرت على و اولاد آن حضرت دانسته است. | |||
تاريخ درگذشت | تاريخ درگذشت صائنالدين را 830، 836 و چهاردهم ذىحجه 835 ذكر كردهاند كه احتمالاً تاريخ اخير درست است و برخى صرفاً به سبب اينكه تاريخ درگذشت او آخر 835 بوده، آن را به تسامح 836 ذكر كردهاند. | ||
== آثار == | == آثار == | ||
صائنالدين در بيشتر دانشهاى روزگار خود، از جمله در حكمت و عرفان و فقه و كلام و شعر و حروف و نقطه و اعداد و جفر، تبحر داشته و در هريك از آنها تأليفاتى دارد. انديشهها و آراى وى يكى از مراحل مهم تكامل و پيشرفت حكمت و عرفان اسلامى به شمار مىآيد. برخلاف اين عقيده شايع كه حكمت اسلامى در قرن ششم با [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] به پايان رسيده، آثار صائنالدين نشاندهنده تداوم آن در ايران است. | |||
صائنالدين مهمترين حلقه رابط ميان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و غزالى و سهروردى و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] از يكسو و حوزه فلسفى اصفهان و حكمت متعاليه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] از سوى ديگر است. وى يكى از شخصيتهاى مؤثر و بانفوذى بود كه قبل از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در صدد تلفيق حكمت اشراقى و مشائى و عرفانى برآمد. | |||
صائنالدين برخى آثار خود را به عربى و برخى ديگر را به فارسى نوشته است. به نوشته [[بهار، محمدتقی|ملك الشعراى بهار]]، نثر وى ادبى و فنى و به شيوه عطاملك جوينى و قدرى بليغتر و بىتكلفتر از آن است. وى نخستين دانشمندى است كه حقايق علمى و فلسفى و عرفانى را به سبك ادبى بيان كرده است. آثار فارسى صائنالدين عبارتند از: | |||
#رساله ضوء اللمعات (در شرح لمعات عراقى در عرفان)؛ | #رساله ضوء اللمعات (در شرح لمعات عراقى در عرفان)؛ | ||
| خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
#شرح حديث عماء؛ | #شرح حديث عماء؛ | ||
#شرح حديث «اِنَّ لِكُلِّ شىءٍ قلباً و قلبُ القرآنِ يس»؛ | #شرح حديث «اِنَّ لِكُلِّ شىءٍ قلباً و قلبُ القرآنِ يس»؛ | ||
#نامه به فيروزشاه و شرح ده بيت از | #نامه به فيروزشاه و شرح ده بيت از محىالدين بن عربى در فَرق وجود و كَوْن به روش عرفانى؛ | ||
#رساله انجام در فَرق علم حروف و علم تصوف؛ | #رساله انجام در فَرق علم حروف و علم تصوف؛ | ||
#رساله نقطه در شرح حديث «انَا النقطة التى تحتَ الباء»، منسوب به على(ع)؛ | #رساله نقطه در شرح حديث «انَا النقطة التى تحتَ الباء»، منسوب به على(ع)؛ | ||
| خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
#شرح گلشن راز؛ | #شرح گلشن راز؛ | ||
#بزم و رزم (مباحثهاى ميان اهل بزم و شمشير و قلم)؛ | #بزم و رزم (مباحثهاى ميان اهل بزم و شمشير و قلم)؛ | ||
#نامههاى | #نامههاى صائنالدين (مشتمل بر نامههايى به بايسنغر، امير كاركيا، امير ناصر كاركيا، امير علاءالدين، خواجه محمد پسر خواجه شيخ كَجَجى (كَجوجانى)، امير علاءالدين گيلانى، خواجه تاجالدين، امير نعمت الله، شرفالدين على يزدى و نامهاى عرفانى و حروفى كه مخاطب آن معلوم نيست)؛ | ||
#دو مكتوب (كه وى آنها را به استدعاى امير نعمت الله نوشته است)؛ | #دو مكتوب (كه وى آنها را به استدعاى امير نعمت الله نوشته است)؛ | ||
#يك مكتوب به خواجه | #يك مكتوب به خواجه ظهيرالدين محمد؛ | ||
#رساله معما (ترجمه احاديثى از پيامبر و حضرت على و ائمه). | #رساله معما (ترجمه احاديثى از پيامبر و حضرت على و ائمه). | ||
آثار عربى | آثار عربى صائنالدين عبارتند از: | ||
#تمهيد القواعد (در عرفان نظرى)؛ | #تمهيد القواعد (در عرفان نظرى)؛ | ||
ویرایش