۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هانرى رنه دالمانى' به 'هانرى رنه دالمانى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''سفرنامه از خراسان تا بختيارى''' ترجمهاى از سفرنامه آقاى [[آلمانی، هانری رنه د.|هانرى رنه دالمانى]] | '''سفرنامه از خراسان تا بختيارى''' ترجمهاى از سفرنامه آقاى [[آلمانی، هانری رنه د.|هانرى رنه دالمانى]] است كه به فارسى ترجمه شده است. اين سفرنامه؛ مشتمل بر طرز زندگى، آداب و رسوم، اوضاع ادارى، اجتماعى، اقتصادى، فلاحتى و صنايع ايران از زمان قديم تا پايان سلطنت قاجاريه به همراه تصاوير مىباشد. | ||
در سال 1333ش سفرنامه دالمانى توسط صنعتىزاده کرمانى از اروپا به ايران آورده شد و ابراهيم رمضانى مدير كتابفروشى ابنسينا آن را خريدارى نمود و براى ترجمه در اختيار على محمد فره وشى، متخلص به مترجم همايون (1347- 1254ش) گذاشت. ايشان بعد از دو سال آن را به فارسى برگرداند. | در سال 1333ش سفرنامه دالمانى توسط صنعتىزاده کرمانى از اروپا به ايران آورده شد و ابراهيم رمضانى مدير كتابفروشى ابنسينا آن را خريدارى نمود و براى ترجمه در اختيار على محمد فره وشى، متخلص به مترجم همايون (1347- 1254ش) گذاشت. ايشان بعد از دو سال آن را به فارسى برگرداند. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
دالمانى در سومين جلد كتاب خود، از سفرهايش به شهرهاى عشقآباد، مشهد، نيشابور، سبزوار، شاهرود و تهران سخن مىگويد. در چهارمين جلد، مسير وى از تهران تا قم و سپس اصفهان شرح داده شده و در دو فصل به صورت مبسوطى به ناحيه اصفهان پرداخته است. آنگاه به شرح جريان سفر خود از اصفهان به سمت ايل بختيارى مىپردازد كه از مهمترين بخشهاى كتاب محسوب مىشود. پس از آن مجدداً به اصفهان مراجعت مىكند كه باز هم آن چه را كه ديده يا شنيده به رشته تحرير درآورده و تصاوير زيبايى را نيز در اين مسير تهيه كرده است. دالمانى سپس قصد عزيمت به تهران مىكند كه در اين مسير از شهرهاى كاشان، قم و رى عبور مىكند. زمانى كه او به تهران وارد مىشود، ژوئن 1910 مصادف با آغاز سلطنت محمدعلى شاه و حوادث گسترده سياسى و انقلابى آن روزگار است. | دالمانى در سومين جلد كتاب خود، از سفرهايش به شهرهاى عشقآباد، مشهد، نيشابور، سبزوار، شاهرود و تهران سخن مىگويد. در چهارمين جلد، مسير وى از تهران تا قم و سپس اصفهان شرح داده شده و در دو فصل به صورت مبسوطى به ناحيه اصفهان پرداخته است. آنگاه به شرح جريان سفر خود از اصفهان به سمت ايل بختيارى مىپردازد كه از مهمترين بخشهاى كتاب محسوب مىشود. پس از آن مجدداً به اصفهان مراجعت مىكند كه باز هم آن چه را كه ديده يا شنيده به رشته تحرير درآورده و تصاوير زيبايى را نيز در اين مسير تهيه كرده است. دالمانى سپس قصد عزيمت به تهران مىكند كه در اين مسير از شهرهاى كاشان، قم و رى عبور مىكند. زمانى كه او به تهران وارد مىشود، ژوئن 1910 مصادف با آغاز سلطنت محمدعلى شاه و حوادث گسترده سياسى و انقلابى آن روزگار است. | ||
[[آلمانی، هانری رنه د.|هانرى رنه دالمانى]] | [[آلمانی، هانری رنه د.|هانرى رنه دالمانى]] در آخرين قسمت سفر خود از تهران به سمت قزوين، رشت و انزلى مىرود و از طريق درياى مازندران و بادكوبه خود را به اروپا مىرساند. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در سال 1890 به قصد گذراندن تعصيلات در قفقاز و ماوراء خزر به همراه هنرمندى حكاك به نام اميل وكانو M.Emil Vaucanu كه فريفته اين برنامه شده بود، سفر خود به آن سرزمين را آغاز كرد. كسانى كه در اين ناحيه سفر كردهاند، مىدانند كه در آن جا، راههايى نظير آن چه كه در كشورهاى اروپايى مىبينيم، وجود ندارد. اشتياقى كه اين سرزمين در مؤلف برانگيخت موجب شد كه سال ديگر به همان جا برگردد و تجسس خود را از ناحيه خيوه، شهر زيباى ايران، در نزديكى آمودريا، ادامه دهد. در جريان مطالعه اين كتاب خواننده تصاويرى را مشاهده مىكند كه از ناحيه خيوه گرفته؛ در بازگشت از خيوه، در عشق آباد، در هتل هموطن عالى قدرمان خانم رويلون Revillon منزل كرده و در آن جا، شب پيش از حركت، با شخصيتى عجيب به نام آقاى سزارى Cesari آشنا شده و قريحه تابناك وى به شدت وى را مجذوب خود ساخت. وقتى از همديگر جدا مىشدند، آقاى سزارى وعده كرد كه سال آينده به عشق آباد باز خواهد گشت و وى را با خود به بخشى از خراسان خواهد برد. | در سال 1890 به قصد گذراندن تعصيلات در قفقاز و ماوراء خزر به همراه هنرمندى حكاك به نام اميل وكانو M.Emil Vaucanu كه فريفته اين برنامه شده بود، سفر خود به آن سرزمين را آغاز كرد. كسانى كه در اين ناحيه سفر كردهاند، مىدانند كه در آن جا، راههايى نظير آن چه كه در كشورهاى اروپايى مىبينيم، وجود ندارد. اشتياقى كه اين سرزمين در مؤلف برانگيخت موجب شد كه سال ديگر به همان جا برگردد و تجسس خود را از ناحيه خيوه، شهر زيباى ايران، در نزديكى آمودريا، ادامه دهد. در جريان مطالعه اين كتاب خواننده تصاويرى را مشاهده مىكند كه از ناحيه خيوه گرفته؛ در بازگشت از خيوه، در عشق آباد، در هتل هموطن عالى قدرمان خانم رويلون Revillon منزل كرده و در آن جا، شب پيش از حركت، با شخصيتى عجيب به نام آقاى سزارى Cesari آشنا شده و قريحه تابناك وى به شدت وى را مجذوب خود ساخت. وقتى از همديگر جدا مىشدند، آقاى سزارى وعده كرد كه سال آينده به عشق آباد باز خواهد گشت و وى را با خود به بخشى از خراسان خواهد برد. | ||
[[آلمانی، هانری رنه د.|هانرى رنه دالمانى]] | [[آلمانی، هانری رنه د.|هانرى رنه دالمانى]] سياح فرانسوى است كه با توجه به علاقه خود به وسايل عتيقه چندين بار به مشرق زمين سفر كرد و در هر سفر بر مجموعه خود افزود. او در سال 1907 ميلادى از سوى وزارت فرهنگ فرانسه مامور تحقيق در خصوص آثار باستانى ايران شد و پيش از سفر با حاج علىقلى خان سردار اسعد كه در پاريس بود قرار گذاشت تا به منطقه بختيارى نيز سفر كند. حاصل اين سفر او كتابى است، قطور تحت عنوان سفرنامه از خراسان تا بختيارى با توضيحات مفصل در خصوص آداب و آيين و آثار باستانى هر منطقه. | ||
پوشاك زنان بختيارى طيق روايت دالمانى چنين است: | پوشاك زنان بختيارى طيق روايت دالمانى چنين است: |
ویرایش