اصیل‌الدین واعظ، عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'خواندمير' به 'خواندمير ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۵: خط ۴۵:
امير سيد عبدالله حسينى شيرازى، مشهور به اصيل‌الدين واعظ، مفسر و محدث شيعى قرن نهم هجرى، از سادات دشتكى شيراز است و خاندان آن سادات جليل حسينى در عصر شاهرخ يا سلطان ابوسعيد گورگان از شيراز به هرات رفته، آن جا اقامت گزيدند، به همين جهت به هروى مشهور شده‌اند. او به دستور آن پادشاه هفته‌اى يك بار در مدرسه عاليه گوهرشادآغا، به موعظه و نصيحت مى‌پرداخت. اصيل‌الدين در هرات درگذشت و نزديك مدرسه گوهرشادآغا دفن شد.
امير سيد عبدالله حسينى شيرازى، مشهور به اصيل‌الدين واعظ، مفسر و محدث شيعى قرن نهم هجرى، از سادات دشتكى شيراز است و خاندان آن سادات جليل حسينى در عصر شاهرخ يا سلطان ابوسعيد گورگان از شيراز به هرات رفته، آن جا اقامت گزيدند، به همين جهت به هروى مشهور شده‌اند. او به دستور آن پادشاه هفته‌اى يك بار در مدرسه عاليه گوهرشادآغا، به موعظه و نصيحت مى‌پرداخت. اصيل‌الدين در هرات درگذشت و نزديك مدرسه گوهرشادآغا دفن شد.


[[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] در «حبيب السير»، امير سيد اصيل‌الدين عبداللّه الحسينى را اين گونه معرفى مى‌كند:
[[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] در «حبيب السير»، امير سيد اصيل‌الدين عبداللّه الحسينى را اين گونه معرفى مى‌كند:


«بصفت اصالت و وفور جلادت و نباهت شأن و قدم دودمان موصوف و معروف بود و به وفور تقوى و دين‌دارى و غايت ديانت و پرهيزگارى از اكثر علماى عالم و سادات بنى آدم ممتاز و مستثنى مينمود. زبان گهر افشانش مفسر حقايق صحف آسمانى، و بيان بلاغت نشانش مبين دقايق كتب سبحانى، باطن خجسته ميامنش مظهر آثار ولايت و رشاد، و خاطر فرخنده مآثرش مهبط انوار هدايت و ارشاد و بى‌شايبه مدح گسترى آن سپهر شريعت‌پرورى در علم تفسير و حديث و انشاء و تأليف شبيه و نظير نداشت و در زمان سلطنت سلطان سعيد از دار الملك شيراز كه وطن اصلى آن جناب است به هرات تشريف آورده، رايت اقامت برافراشت.»
«بصفت اصالت و وفور جلادت و نباهت شأن و قدم دودمان موصوف و معروف بود و به وفور تقوى و دين‌دارى و غايت ديانت و پرهيزگارى از اكثر علماى عالم و سادات بنى آدم ممتاز و مستثنى مينمود. زبان گهر افشانش مفسر حقايق صحف آسمانى، و بيان بلاغت نشانش مبين دقايق كتب سبحانى، باطن خجسته ميامنش مظهر آثار ولايت و رشاد، و خاطر فرخنده مآثرش مهبط انوار هدايت و ارشاد و بى‌شايبه مدح گسترى آن سپهر شريعت‌پرورى در علم تفسير و حديث و انشاء و تأليف شبيه و نظير نداشت و در زمان سلطنت سلطان سعيد از دار الملك شيراز كه وطن اصلى آن جناب است به هرات تشريف آورده، رايت اقامت برافراشت.»
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش