پرتوی از قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '،ك' به '، ك') |
جز (جایگزینی متن - 'آيتاللّه طالقانى' به 'آيتاللّه طالقانى ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
روند شكلگيرى تفسير پرتوى از قرآن به لحاظ دوران پرفراز و نشيب مؤلف و زندگى سياسى و اجتماعى ايشان، بسيار جالب توجه مىباشد. آيتاللّه طالقانى در سال 1318ش پس از فراغت از تحصيل از قم به تهران آمدند. فضاى سياسى و فكرى آن دوران و گرايشهاى جوانان به مكاتيب الحادى، آيتاللّه طالقانى را بر آن داشت كه تمام كوشش خود را معطوف به ابلاغ پيام قرآن به جوانان و روشنفكران كرد. به همين جهت از همان سال، شروع به تفسير قرآن و نهجالبلاغه كردند. پس از شهريور سال 1320ش،فضاى سياسى به گونهاى متحول شد و امكان گسترش دروس تفسير ايشان به ميان دانشجويان، استادان دانشگاه و بعدها انجمنهاى اسلامى تازه تأسيسى چون انجمن اسلامى مهندسان، پزشكان، دانشجويان و معلمان فراهم آمد. شكلگيرى اين جلسات از منزل ايشان بود. سپس درسهاى تفسير قرآن در شبهاى جمعه در مسجد منشور سلطان و از سال 1327ش در مسجد هدايت تا زمان دستگيرى ايشان، ادامه يافت. با بازداشت ايشان در خرداد 1342ش، اين درسها تعطيل شد اما آن مرحوم در دوران زندان، آنچه از تفسير قرآن در ذهن داشتهاند را نوشتهاند كه با انتقال اين يادداشتها به بيرون از زندان، جلد اول تفسير پرتوى از قرآن در آبان 1342ش، منتشر شد. همزمان با يادداشتهاى ايشان، برخى از مستمعين درسهاى ايشان در مسجد هدايت كه در بازداشت به سر مىبردند، پيشنهاد ادامه آن مباحث را دادند كه مورد قبول قرار گرفت و مقرر شد هر هفته سه يا چهار جلسه صبحها تشكيل شود. در اين كلاسها پس از بيانات استاد، نظرات ايشان توسط حاضران مورد بحث و بررسى قرار مىگرفت. مطالب جلسات پس از نگارش اوليه و بازبينى استاد، به مرور براى چاپ به بيرون از زندان فرستاده مىشد. اما مباحث زندان ادامه جلسات مسجد هدايت نبود؛ تفسير از جزء 30 قرآن كه از آغاز وحى است، شروع شده بود. اين تغيير نيز بر اساس بينش استاد در جزء سىام بود. ايشان معتقد بودند اين بخش از قرآن، كه جو خاص آن زمان را نشان داده، كليد فهم قرآن مىباشد. اين تفسير در 2 جلد تهيه و به پايان رسيده است. پس از اتمام اين جزء، تفسير جزء دوم قرآن شروع شد و تا پايان سوره بقره ادامه يافت (اين تفسير در سال 1348ش به چاپ رسيد). با آزادى ايشان از زندان در سال 1346ش، درس تفسير در مسجد هدايت ادامه يافت. با محاصره منزل ايشان در طول ماه مبارك رمضان در سال 1350ش و تبعيد ايشان به زابل، دوباره درس تفسير متوقف شد تا اينكه در ارديبهشت 1354ش، ايشان به تهران باز مىگردند. با دستگيرى مجدد ايشان، عملاً اين امكان از بين رفت و با توجه به يادداشتهاى ايشان كه به يكى از شاگردانش سپرده بودند، مجموعهاى قريب به 160 صفحه توسط شركت سهامى انتشار به چاپ رسيد. با آزادى ايشان از زندان، قسمتهاى چاپ شده خدمت ايشان ارائه مىشود و آن مرحوم ضمن بازبينى، پيشنهاد مىكنند كه نام كتاب درسهايى از پرتوى از قرآن، باشد. با چاپ 300 صفحه از اين تفسير، ايشان دار فانى را وداع مىكنند. يادداشتهاى ايشان و مطالبى كه در زندان القا فرموده بودند، به مرور به چاپ رسيد؛ بنابراين تلفيق اين دو مجموعه با نظر گردآورنده انجام شده است. | روند شكلگيرى تفسير پرتوى از قرآن به لحاظ دوران پرفراز و نشيب مؤلف و زندگى سياسى و اجتماعى ايشان، بسيار جالب توجه مىباشد. [[طالقانی، محمود|آيتاللّه طالقانى]] در سال 1318ش پس از فراغت از تحصيل از قم به تهران آمدند. فضاى سياسى و فكرى آن دوران و گرايشهاى جوانان به مكاتيب الحادى، [[طالقانی، محمود|آيتاللّه طالقانى]] را بر آن داشت كه تمام كوشش خود را معطوف به ابلاغ پيام قرآن به جوانان و روشنفكران كرد. به همين جهت از همان سال، شروع به تفسير قرآن و نهجالبلاغه كردند. پس از شهريور سال 1320ش،فضاى سياسى به گونهاى متحول شد و امكان گسترش دروس تفسير ايشان به ميان دانشجويان، استادان دانشگاه و بعدها انجمنهاى اسلامى تازه تأسيسى چون انجمن اسلامى مهندسان، پزشكان، دانشجويان و معلمان فراهم آمد. شكلگيرى اين جلسات از منزل ايشان بود. سپس درسهاى تفسير قرآن در شبهاى جمعه در مسجد منشور سلطان و از سال 1327ش در مسجد هدايت تا زمان دستگيرى ايشان، ادامه يافت. با بازداشت ايشان در خرداد 1342ش، اين درسها تعطيل شد اما آن مرحوم در دوران زندان، آنچه از تفسير قرآن در ذهن داشتهاند را نوشتهاند كه با انتقال اين يادداشتها به بيرون از زندان، جلد اول تفسير پرتوى از قرآن در آبان 1342ش، منتشر شد. همزمان با يادداشتهاى ايشان، برخى از مستمعين درسهاى ايشان در مسجد هدايت كه در بازداشت به سر مىبردند، پيشنهاد ادامه آن مباحث را دادند كه مورد قبول قرار گرفت و مقرر شد هر هفته سه يا چهار جلسه صبحها تشكيل شود. در اين كلاسها پس از بيانات استاد، نظرات ايشان توسط حاضران مورد بحث و بررسى قرار مىگرفت. مطالب جلسات پس از نگارش اوليه و بازبينى استاد، به مرور براى چاپ به بيرون از زندان فرستاده مىشد. اما مباحث زندان ادامه جلسات مسجد هدايت نبود؛ تفسير از جزء 30 قرآن كه از آغاز وحى است، شروع شده بود. اين تغيير نيز بر اساس بينش استاد در جزء سىام بود. ايشان معتقد بودند اين بخش از قرآن، كه جو خاص آن زمان را نشان داده، كليد فهم قرآن مىباشد. اين تفسير در 2 جلد تهيه و به پايان رسيده است. پس از اتمام اين جزء، تفسير جزء دوم قرآن شروع شد و تا پايان سوره بقره ادامه يافت (اين تفسير در سال 1348ش به چاپ رسيد). با آزادى ايشان از زندان در سال 1346ش، درس تفسير در مسجد هدايت ادامه يافت. با محاصره منزل ايشان در طول ماه مبارك رمضان در سال 1350ش و تبعيد ايشان به زابل، دوباره درس تفسير متوقف شد تا اينكه در ارديبهشت 1354ش، ايشان به تهران باز مىگردند. با دستگيرى مجدد ايشان، عملاً اين امكان از بين رفت و با توجه به يادداشتهاى ايشان كه به يكى از شاگردانش سپرده بودند، مجموعهاى قريب به 160 صفحه توسط شركت سهامى انتشار به چاپ رسيد. با آزادى ايشان از زندان، قسمتهاى چاپ شده خدمت ايشان ارائه مىشود و آن مرحوم ضمن بازبينى، پيشنهاد مىكنند كه نام كتاب درسهايى از پرتوى از قرآن، باشد. با چاپ 300 صفحه از اين تفسير، ايشان دار فانى را وداع مىكنند. يادداشتهاى ايشان و مطالبى كه در زندان القا فرموده بودند، به مرور به چاپ رسيد؛ بنابراين تلفيق اين دو مجموعه با نظر گردآورنده انجام شده است. | ||
مطالبى كه ايشان چه بهصورت شفاهى و چه در شكل يادداشت به يادگار گذاردهاند، با اتكا به حافظه خودشان بوده است و طبيعى است كه برخى مطالب نيازمند مراجعه به منابع مىباشد. | مطالبى كه ايشان چه بهصورت شفاهى و چه در شكل يادداشت به يادگار گذاردهاند، با اتكا به حافظه خودشان بوده است و طبيعى است كه برخى مطالب نيازمند مراجعه به منابع مىباشد. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
آيتاللّه طالقانى در مقدمه كتاب نوشتهاند: «من خودم را مفسر نمىدانم و پرتوى از قرآن كه به ذهن من تابيده است را به كاغذ منتقل مىكنم»؛ اين سخن كه نقد حال مؤلف مىباشد، به منزله قانونچه كتاب است كه بر سراسر تفسير سايه افكنده است. شرايط تأليف كتاب به گونهاى بود كه مؤلف به روش خاصى از تفسير گرايش يابد، روشى كه شايد در صورت تغيير شرايط، انتخاب نخست ايشان نبود. در مجموع مطالبى پيرامون اين تفسير از جهت درونى و ساختارى و همچنين از نگاه بيرونى و تاثيرش در جامعه فكرى و فرهنگى گفته شده است: | [[طالقانی، محمود|آيتاللّه طالقانى]] در مقدمه كتاب نوشتهاند: «من خودم را مفسر نمىدانم و پرتوى از قرآن كه به ذهن من تابيده است را به كاغذ منتقل مىكنم»؛ اين سخن كه نقد حال مؤلف مىباشد، به منزله قانونچه كتاب است كه بر سراسر تفسير سايه افكنده است. شرايط تأليف كتاب به گونهاى بود كه مؤلف به روش خاصى از تفسير گرايش يابد، روشى كه شايد در صورت تغيير شرايط، انتخاب نخست ايشان نبود. در مجموع مطالبى پيرامون اين تفسير از جهت درونى و ساختارى و همچنين از نگاه بيرونى و تاثيرش در جامعه فكرى و فرهنگى گفته شده است: | ||
#متن محورى: ايشان از الفاظ قرآن براى تفسير استفاده مىكردند و معتقد بودند كه اين الفاظ بار مفهومى خاصى دارد كه هيچ كلمهاى نمىتواند اين مفهوم را برساند. به حدى كه حتى ايشان براى آهنگ و الفاظ قرآن هم توجهى خاص داشتند و معتقد بودند اگر حركت و تشديد و آهنگ يك كلمه جابهجا شود، مفهوم را نمىرساند. خود قرآن و ساختار و جملهبندى خود قرآن نيز از مؤلفههاى تفسيرى مىباشد. ايشان حتى معتقد بودند كه در سوره بقره و آل عمران آيه آخر سوره بقره با آيه اول آل عمران با هم ارتباط دارد. | #متن محورى: ايشان از الفاظ قرآن براى تفسير استفاده مىكردند و معتقد بودند كه اين الفاظ بار مفهومى خاصى دارد كه هيچ كلمهاى نمىتواند اين مفهوم را برساند. به حدى كه حتى ايشان براى آهنگ و الفاظ قرآن هم توجهى خاص داشتند و معتقد بودند اگر حركت و تشديد و آهنگ يك كلمه جابهجا شود، مفهوم را نمىرساند. خود قرآن و ساختار و جملهبندى خود قرآن نيز از مؤلفههاى تفسيرى مىباشد. ايشان حتى معتقد بودند كه در سوره بقره و آل عمران آيه آخر سوره بقره با آيه اول آل عمران با هم ارتباط دارد. | ||
#آيا تفسير ايشان علمى است؟ اين سئوال از جنجالىترين مباحث تفسير پرتوى از قرآن است. برخى صريحاً اين تفسير را تفسيرى علمى مىدانند و تمام اشكالات اين روش را بر تفسير پرتوى از قرآن روا مىدانند. اما بايد به چند نكته توجه داشت: نخست آنكه بحث علم و دين، جدىترين مسئله دانشمندان و متفكران مذهبى در دوران پيش از انقلاب اسلامى بود و به جرات در كنار ماركسيسم و اعتقادات الحادى، بيشترين توان علمى متفكران و رجال سياسى را به خود معطوف كرده بود و طبيعى بود كه مرحوم آيتاللّه طالقانى با نگاه خاصى كه به قشر دانشجو داشتند، نمىبايست از اين امر غفلت نمايند. | #آيا تفسير ايشان علمى است؟ اين سئوال از جنجالىترين مباحث تفسير پرتوى از قرآن است. برخى صريحاً اين تفسير را تفسيرى علمى مىدانند و تمام اشكالات اين روش را بر تفسير پرتوى از قرآن روا مىدانند. اما بايد به چند نكته توجه داشت: نخست آنكه بحث علم و دين، جدىترين مسئله دانشمندان و متفكران مذهبى در دوران پيش از انقلاب اسلامى بود و به جرات در كنار ماركسيسم و اعتقادات الحادى، بيشترين توان علمى متفكران و رجال سياسى را به خود معطوف كرده بود و طبيعى بود كه مرحوم [[طالقانی، محمود|آيتاللّه طالقانى]] با نگاه خاصى كه به قشر دانشجو داشتند، نمىبايست از اين امر غفلت نمايند. | ||
#:دوم اينكه تاريخچه تدوين تفسير بخصوص در دوران بازداشت ايشان و حضور برخى از رجال فكرى آن دوران كه به دين و بالطبع قرآن كريم، نگاهى علمى داشتند، در زندان و حضور اين افراد در مباحث تفسيرى ايشان، ايشان را به نوعى با تفكر تفسير علمى مواجه كرده بود. اين امر سبب شده است كه در لابلاى تفسير رد پاى اين نوع نگرش مشاهده شود. اما ديدگاه ايشان در رابطه با دين بسيار روشن است. ايشان علم را مانند چراغى مىدانستند كه راه محقق را روشن مىكند. علم به خودى خود حقيقت مطلق نيست اما عالم دنبال حقيقت است، به آنچه كه مىرسد چراغى است كه راه را براى ديگران روشن مىكند. اگر اين چراغ را به حقايق مطلق كه آيات قرآن است بتابانيم مفهوم آن حقيقت قرآنى را بهتر درك مىكنيم.ايشان كتاب پيدايش و مرگ خورشيد را از ژرژ گامف با دقت مطالعه كردند و بعد از اينكه كتاب را خواندند گفتند سراجا وهاجا در قرآن براى خورشيد به كار رفته است. مفسران گفتند چراغى كه نور مىپراكند و آيتاللّه طالقانى با خواندن اين كتاب گفتند ساختار خورشيد را جز سراج نمىتواند بيان كند وهج يعنى پراكندن نور و حرارت از جايى به جاى ديگر و سراج هم زمانى مىگويند كه نور از خود چراغ باشد اما اگر از جاى ديگر باشد مشكاه مىگويند اگر به شكل غيرمستقيم نور گرفته شود مصباح مىگويند. ايشان معتقد بودند در قرآن كلمه مترادف نيامده است و هر كلمهاى در معناى خود آمده است. وهاج ساختار خورشيد را نشان مىدهد كه نور را به شدت پرتاب مىكند. | #:دوم اينكه تاريخچه تدوين تفسير بخصوص در دوران بازداشت ايشان و حضور برخى از رجال فكرى آن دوران كه به دين و بالطبع قرآن كريم، نگاهى علمى داشتند، در زندان و حضور اين افراد در مباحث تفسيرى ايشان، ايشان را به نوعى با تفكر تفسير علمى مواجه كرده بود. اين امر سبب شده است كه در لابلاى تفسير رد پاى اين نوع نگرش مشاهده شود. اما ديدگاه ايشان در رابطه با دين بسيار روشن است. ايشان علم را مانند چراغى مىدانستند كه راه محقق را روشن مىكند. علم به خودى خود حقيقت مطلق نيست اما عالم دنبال حقيقت است، به آنچه كه مىرسد چراغى است كه راه را براى ديگران روشن مىكند. اگر اين چراغ را به حقايق مطلق كه آيات قرآن است بتابانيم مفهوم آن حقيقت قرآنى را بهتر درك مىكنيم.ايشان كتاب پيدايش و مرگ خورشيد را از ژرژ گامف با دقت مطالعه كردند و بعد از اينكه كتاب را خواندند گفتند سراجا وهاجا در قرآن براى خورشيد به كار رفته است. مفسران گفتند چراغى كه نور مىپراكند و [[طالقانی، محمود|آيتاللّه طالقانى]] با خواندن اين كتاب گفتند ساختار خورشيد را جز سراج نمىتواند بيان كند وهج يعنى پراكندن نور و حرارت از جايى به جاى ديگر و سراج هم زمانى مىگويند كه نور از خود چراغ باشد اما اگر از جاى ديگر باشد مشكاه مىگويند اگر به شكل غيرمستقيم نور گرفته شود مصباح مىگويند. ايشان معتقد بودند در قرآن كلمه مترادف نيامده است و هر كلمهاى در معناى خود آمده است. وهاج ساختار خورشيد را نشان مىدهد كه نور را به شدت پرتاب مىكند. | ||
#تناسب آيات و سورهها: ايشان معتقد بودند تنظيم آيات را خود پيغمبر(ص) انجام دادهاند، چون تنظيم آيات هم روى حساب خاصى و به عبارتى يك معجزه بوده است و به بزرگى و كوچكى و ترتيب نزول آيات ارتباطى ندارد. | #تناسب آيات و سورهها: ايشان معتقد بودند تنظيم آيات را خود پيغمبر(ص) انجام دادهاند، چون تنظيم آيات هم روى حساب خاصى و به عبارتى يك معجزه بوده است و به بزرگى و كوچكى و ترتيب نزول آيات ارتباطى ندارد. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
#مفاتيح الغيب [[ملا صدراى شيرازى]] و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]] در دسترس ايشان بود. | #مفاتيح الغيب [[ملا صدراى شيرازى]] و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]] در دسترس ايشان بود. | ||
#تفسير شيخ محمد عبده با عنوان المنار. به لحاظ عشق و علاقه آيتاللّه طالقانى به سيد جمال الدين اسد آبادى (كه شيخ محمد عبده تحت تاثير مستقيم وى بوده است) عنايتى به اين تفسير داشتهاند. | #تفسير شيخ محمد عبده با عنوان المنار. به لحاظ عشق و علاقه [[طالقانی، محمود|آيتاللّه طالقانى]] به سيد جمال الدين اسد آبادى (كه شيخ محمد عبده تحت تاثير مستقيم وى بوده است) عنايتى به اين تفسير داشتهاند. | ||
#تفسير سيد احمد خان هندى. اين تفسير شاخصترين تفسير علمى قرآن كريم در افراطىترين نوع خود مىباشد به حدى كه تمام معجزات پيامبران را توجيه علمى كرده است. شرايط اجتماعى كه در ابتداى مقاله بدان اشاره شد، اهميت اين تفسير را در مراجعه روشن مىسازد. | #تفسير سيد احمد خان هندى. اين تفسير شاخصترين تفسير علمى قرآن كريم در افراطىترين نوع خود مىباشد به حدى كه تمام معجزات پيامبران را توجيه علمى كرده است. شرايط اجتماعى كه در ابتداى مقاله بدان اشاره شد، اهميت اين تفسير را در مراجعه روشن مىسازد. | ||
#تفسير جواهر طنطاوى مصرى كه به نوعى علمدار تفسير علمى قرآن مىباشد. | #تفسير جواهر طنطاوى مصرى كه به نوعى علمدار تفسير علمى قرآن مىباشد. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
تفسير پرتوى از قرآن آيات را به گونهاى تفسير مىكند كه نازل شده است و راهنماى مردمى است كه به دنبال فعاليت اجتماعى هستند كه عقيده و انديشه آنها زنده باشد و اگر كسى اين تفسير را مىخواند، تحت تاثير قرار مىگرفت.روشنفكران مذهبى در دهههاى 30 تا 50 از اين تفسير و شخص آيتاللّه طالقانى بيش از همه تأثير پذيرفتند و بعد از خواندن اين تفسير وارد ميدان مبارزه شدهاند و در واقع ايشان افراد را به حركت اجتماعى وامىداشت. از اينجا داستان سياسى بودن تفسير پرتوى از قرآن شكل گرفت و برخى به شدت آن را تفسيرى سياسى از قرآن و اسلام مىدانند. البته اشتباهى كه در اينجا پديد آمده است، اختلاط مباحث روز و سياسى تلقى كردن كتاب است. طبيعى بود كه در جو ملتهب دوران انقلاب، سياست و سياست زدگى، حرف اول را در تمام حركتها حتى فعاليتهاى فرهنگى و دينى بزند اما با اينحال، مجامع علمى از اين تفسير غافل نبودند. نقل شده است آيتاللّه مصطفى خمينى از جمله مآخذى كه براى تاليف تفسير خود انتخاب كرده بودند، تفسير پرتوى از قرآن بود و اين امر نيز به اشاره والد معظمله و تائيد ايشان بود. | تفسير پرتوى از قرآن آيات را به گونهاى تفسير مىكند كه نازل شده است و راهنماى مردمى است كه به دنبال فعاليت اجتماعى هستند كه عقيده و انديشه آنها زنده باشد و اگر كسى اين تفسير را مىخواند، تحت تاثير قرار مىگرفت.روشنفكران مذهبى در دهههاى 30 تا 50 از اين تفسير و شخص [[طالقانی، محمود|آيتاللّه طالقانى]] بيش از همه تأثير پذيرفتند و بعد از خواندن اين تفسير وارد ميدان مبارزه شدهاند و در واقع ايشان افراد را به حركت اجتماعى وامىداشت. از اينجا داستان سياسى بودن تفسير پرتوى از قرآن شكل گرفت و برخى به شدت آن را تفسيرى سياسى از قرآن و اسلام مىدانند. البته اشتباهى كه در اينجا پديد آمده است، اختلاط مباحث روز و سياسى تلقى كردن كتاب است. طبيعى بود كه در جو ملتهب دوران انقلاب، سياست و سياست زدگى، حرف اول را در تمام حركتها حتى فعاليتهاى فرهنگى و دينى بزند اما با اينحال، مجامع علمى از اين تفسير غافل نبودند. نقل شده است آيتاللّه مصطفى خمينى از جمله مآخذى كه براى تاليف تفسير خود انتخاب كرده بودند، تفسير پرتوى از قرآن بود و اين امر نيز به اشاره والد معظمله و تائيد ايشان بود. | ||
== ترجمه پرتوى از قرآن == | == ترجمه پرتوى از قرآن == |
نسخهٔ ۱۴ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۳۲
نام کتاب | پرتوی از قرآن |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | طالقانی، محمود (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 98 /ط2پ4 |
موضوع | تفاسیر شیعه - قرن ۱۴
قرآن - واژه نامهها |
ناشر | شرکت سهامی انتشار |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1362 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1916AUTOMATIONCODE |
تفسير پرتوى از قرآن عنوان تفسيرى است ناتمام از آيتاللّه سيد محمود طالقانى (1286-1358ش). اين تفسير كه طى قريب به 40 سال تأليف شده است، در 6 مجلد و شامل تفسير برخى سورههاى نخست قرآن كريم و تمامى سورههاى جزء سى مىباشد. در جلد اول سوره حمد تا آيه 144 سوره بقره، در جلد دوم بقيه سوره بقره، در جلد سوم سوره آل عمران، در جلد چهارم جزء سىام از ابتدا تا آخر سوره الطارق، در جلد پنجم بخش پايانى جزء سىام و در آخرين جلد يعنى جلد ششم 22 آيه نخست سوره نساء تفسير شده است.
تاريخچه تأليف
روند شكلگيرى تفسير پرتوى از قرآن به لحاظ دوران پرفراز و نشيب مؤلف و زندگى سياسى و اجتماعى ايشان، بسيار جالب توجه مىباشد. آيتاللّه طالقانى در سال 1318ش پس از فراغت از تحصيل از قم به تهران آمدند. فضاى سياسى و فكرى آن دوران و گرايشهاى جوانان به مكاتيب الحادى، آيتاللّه طالقانى را بر آن داشت كه تمام كوشش خود را معطوف به ابلاغ پيام قرآن به جوانان و روشنفكران كرد. به همين جهت از همان سال، شروع به تفسير قرآن و نهجالبلاغه كردند. پس از شهريور سال 1320ش،فضاى سياسى به گونهاى متحول شد و امكان گسترش دروس تفسير ايشان به ميان دانشجويان، استادان دانشگاه و بعدها انجمنهاى اسلامى تازه تأسيسى چون انجمن اسلامى مهندسان، پزشكان، دانشجويان و معلمان فراهم آمد. شكلگيرى اين جلسات از منزل ايشان بود. سپس درسهاى تفسير قرآن در شبهاى جمعه در مسجد منشور سلطان و از سال 1327ش در مسجد هدايت تا زمان دستگيرى ايشان، ادامه يافت. با بازداشت ايشان در خرداد 1342ش، اين درسها تعطيل شد اما آن مرحوم در دوران زندان، آنچه از تفسير قرآن در ذهن داشتهاند را نوشتهاند كه با انتقال اين يادداشتها به بيرون از زندان، جلد اول تفسير پرتوى از قرآن در آبان 1342ش، منتشر شد. همزمان با يادداشتهاى ايشان، برخى از مستمعين درسهاى ايشان در مسجد هدايت كه در بازداشت به سر مىبردند، پيشنهاد ادامه آن مباحث را دادند كه مورد قبول قرار گرفت و مقرر شد هر هفته سه يا چهار جلسه صبحها تشكيل شود. در اين كلاسها پس از بيانات استاد، نظرات ايشان توسط حاضران مورد بحث و بررسى قرار مىگرفت. مطالب جلسات پس از نگارش اوليه و بازبينى استاد، به مرور براى چاپ به بيرون از زندان فرستاده مىشد. اما مباحث زندان ادامه جلسات مسجد هدايت نبود؛ تفسير از جزء 30 قرآن كه از آغاز وحى است، شروع شده بود. اين تغيير نيز بر اساس بينش استاد در جزء سىام بود. ايشان معتقد بودند اين بخش از قرآن، كه جو خاص آن زمان را نشان داده، كليد فهم قرآن مىباشد. اين تفسير در 2 جلد تهيه و به پايان رسيده است. پس از اتمام اين جزء، تفسير جزء دوم قرآن شروع شد و تا پايان سوره بقره ادامه يافت (اين تفسير در سال 1348ش به چاپ رسيد). با آزادى ايشان از زندان در سال 1346ش، درس تفسير در مسجد هدايت ادامه يافت. با محاصره منزل ايشان در طول ماه مبارك رمضان در سال 1350ش و تبعيد ايشان به زابل، دوباره درس تفسير متوقف شد تا اينكه در ارديبهشت 1354ش، ايشان به تهران باز مىگردند. با دستگيرى مجدد ايشان، عملاً اين امكان از بين رفت و با توجه به يادداشتهاى ايشان كه به يكى از شاگردانش سپرده بودند، مجموعهاى قريب به 160 صفحه توسط شركت سهامى انتشار به چاپ رسيد. با آزادى ايشان از زندان، قسمتهاى چاپ شده خدمت ايشان ارائه مىشود و آن مرحوم ضمن بازبينى، پيشنهاد مىكنند كه نام كتاب درسهايى از پرتوى از قرآن، باشد. با چاپ 300 صفحه از اين تفسير، ايشان دار فانى را وداع مىكنند. يادداشتهاى ايشان و مطالبى كه در زندان القا فرموده بودند، به مرور به چاپ رسيد؛ بنابراين تلفيق اين دو مجموعه با نظر گردآورنده انجام شده است.
مطالبى كه ايشان چه بهصورت شفاهى و چه در شكل يادداشت به يادگار گذاردهاند، با اتكا به حافظه خودشان بوده است و طبيعى است كه برخى مطالب نيازمند مراجعه به منابع مىباشد.
روش تفسيرى
آيتاللّه طالقانى در مقدمه كتاب نوشتهاند: «من خودم را مفسر نمىدانم و پرتوى از قرآن كه به ذهن من تابيده است را به كاغذ منتقل مىكنم»؛ اين سخن كه نقد حال مؤلف مىباشد، به منزله قانونچه كتاب است كه بر سراسر تفسير سايه افكنده است. شرايط تأليف كتاب به گونهاى بود كه مؤلف به روش خاصى از تفسير گرايش يابد، روشى كه شايد در صورت تغيير شرايط، انتخاب نخست ايشان نبود. در مجموع مطالبى پيرامون اين تفسير از جهت درونى و ساختارى و همچنين از نگاه بيرونى و تاثيرش در جامعه فكرى و فرهنگى گفته شده است:
- متن محورى: ايشان از الفاظ قرآن براى تفسير استفاده مىكردند و معتقد بودند كه اين الفاظ بار مفهومى خاصى دارد كه هيچ كلمهاى نمىتواند اين مفهوم را برساند. به حدى كه حتى ايشان براى آهنگ و الفاظ قرآن هم توجهى خاص داشتند و معتقد بودند اگر حركت و تشديد و آهنگ يك كلمه جابهجا شود، مفهوم را نمىرساند. خود قرآن و ساختار و جملهبندى خود قرآن نيز از مؤلفههاى تفسيرى مىباشد. ايشان حتى معتقد بودند كه در سوره بقره و آل عمران آيه آخر سوره بقره با آيه اول آل عمران با هم ارتباط دارد.
- آيا تفسير ايشان علمى است؟ اين سئوال از جنجالىترين مباحث تفسير پرتوى از قرآن است. برخى صريحاً اين تفسير را تفسيرى علمى مىدانند و تمام اشكالات اين روش را بر تفسير پرتوى از قرآن روا مىدانند. اما بايد به چند نكته توجه داشت: نخست آنكه بحث علم و دين، جدىترين مسئله دانشمندان و متفكران مذهبى در دوران پيش از انقلاب اسلامى بود و به جرات در كنار ماركسيسم و اعتقادات الحادى، بيشترين توان علمى متفكران و رجال سياسى را به خود معطوف كرده بود و طبيعى بود كه مرحوم آيتاللّه طالقانى با نگاه خاصى كه به قشر دانشجو داشتند، نمىبايست از اين امر غفلت نمايند.
- دوم اينكه تاريخچه تدوين تفسير بخصوص در دوران بازداشت ايشان و حضور برخى از رجال فكرى آن دوران كه به دين و بالطبع قرآن كريم، نگاهى علمى داشتند، در زندان و حضور اين افراد در مباحث تفسيرى ايشان، ايشان را به نوعى با تفكر تفسير علمى مواجه كرده بود. اين امر سبب شده است كه در لابلاى تفسير رد پاى اين نوع نگرش مشاهده شود. اما ديدگاه ايشان در رابطه با دين بسيار روشن است. ايشان علم را مانند چراغى مىدانستند كه راه محقق را روشن مىكند. علم به خودى خود حقيقت مطلق نيست اما عالم دنبال حقيقت است، به آنچه كه مىرسد چراغى است كه راه را براى ديگران روشن مىكند. اگر اين چراغ را به حقايق مطلق كه آيات قرآن است بتابانيم مفهوم آن حقيقت قرآنى را بهتر درك مىكنيم.ايشان كتاب پيدايش و مرگ خورشيد را از ژرژ گامف با دقت مطالعه كردند و بعد از اينكه كتاب را خواندند گفتند سراجا وهاجا در قرآن براى خورشيد به كار رفته است. مفسران گفتند چراغى كه نور مىپراكند و آيتاللّه طالقانى با خواندن اين كتاب گفتند ساختار خورشيد را جز سراج نمىتواند بيان كند وهج يعنى پراكندن نور و حرارت از جايى به جاى ديگر و سراج هم زمانى مىگويند كه نور از خود چراغ باشد اما اگر از جاى ديگر باشد مشكاه مىگويند اگر به شكل غيرمستقيم نور گرفته شود مصباح مىگويند. ايشان معتقد بودند در قرآن كلمه مترادف نيامده است و هر كلمهاى در معناى خود آمده است. وهاج ساختار خورشيد را نشان مىدهد كه نور را به شدت پرتاب مىكند.
- تناسب آيات و سورهها: ايشان معتقد بودند تنظيم آيات را خود پيغمبر(ص) انجام دادهاند، چون تنظيم آيات هم روى حساب خاصى و به عبارتى يك معجزه بوده است و به بزرگى و كوچكى و ترتيب نزول آيات ارتباطى ندارد.
منابع مؤلف در تفسير
هر چند بخشى از تفسير نتيجه درسهاى ايشان در شرايط محدودى مىباشد، اما به شهادت متن تفسير و گزارشهاى حاضران در كلاسهاى ايشان برخى منابع مورد توجه قرار گرفته است (البته جلد اول كه خودشان در سلول انفرادى نگاشتهاند، بدون مراجعه به هيچ كتابى بوده است. در همانجا متذكر مىشوند كه من همانند مردهاى در قبر هستم و هيچ منبعى ندارم).
- مفاتيح الغيب ملا صدراى شيرازى و تفسير مجمع البيان در دسترس ايشان بود.
- تفسير شيخ محمد عبده با عنوان المنار. به لحاظ عشق و علاقه آيتاللّه طالقانى به سيد جمال الدين اسد آبادى (كه شيخ محمد عبده تحت تاثير مستقيم وى بوده است) عنايتى به اين تفسير داشتهاند.
- تفسير سيد احمد خان هندى. اين تفسير شاخصترين تفسير علمى قرآن كريم در افراطىترين نوع خود مىباشد به حدى كه تمام معجزات پيامبران را توجيه علمى كرده است. شرايط اجتماعى كه در ابتداى مقاله بدان اشاره شد، اهميت اين تفسير را در مراجعه روشن مىسازد.
- تفسير جواهر طنطاوى مصرى كه به نوعى علمدار تفسير علمى قرآن مىباشد.
- تفسير الميزان نيز مورد توجه ايشان بودند و بخشهايى از آن در كلاسها خوانده و بعضاً مورد نقد و تحليل قرار مىگرفت.
تأثير تفسير در جوامع علمى و فرهنگى
تفسير پرتوى از قرآن آيات را به گونهاى تفسير مىكند كه نازل شده است و راهنماى مردمى است كه به دنبال فعاليت اجتماعى هستند كه عقيده و انديشه آنها زنده باشد و اگر كسى اين تفسير را مىخواند، تحت تاثير قرار مىگرفت.روشنفكران مذهبى در دهههاى 30 تا 50 از اين تفسير و شخص آيتاللّه طالقانى بيش از همه تأثير پذيرفتند و بعد از خواندن اين تفسير وارد ميدان مبارزه شدهاند و در واقع ايشان افراد را به حركت اجتماعى وامىداشت. از اينجا داستان سياسى بودن تفسير پرتوى از قرآن شكل گرفت و برخى به شدت آن را تفسيرى سياسى از قرآن و اسلام مىدانند. البته اشتباهى كه در اينجا پديد آمده است، اختلاط مباحث روز و سياسى تلقى كردن كتاب است. طبيعى بود كه در جو ملتهب دوران انقلاب، سياست و سياست زدگى، حرف اول را در تمام حركتها حتى فعاليتهاى فرهنگى و دينى بزند اما با اينحال، مجامع علمى از اين تفسير غافل نبودند. نقل شده است آيتاللّه مصطفى خمينى از جمله مآخذى كه براى تاليف تفسير خود انتخاب كرده بودند، تفسير پرتوى از قرآن بود و اين امر نيز به اشاره والد معظمله و تائيد ايشان بود.
ترجمه پرتوى از قرآن
ترجمه تفسير پرتوى از قرآن در سال 1367ش به اهتمام محمد مهدى جعفرى و به قلم دكتر ترجمان آغاز گرديد، كه گويا فقط ترجمه جلد نخست آن به اتمام رسيده است.
درباره روند تاريخى تأليف تفسير پرتوى از قرآن از مصاحبهها و مقالات شاگردان ايشان بهويژه دكتر سيد محمد مهدى جعفرى استفاده شده است.